ترك نماز

ترك نماز
 
http://file.tebyan.net/a433b6090c/70574344302314670850_thumb.jpg.png


فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّى  [۱]

او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند.

این انسان منكر به معاد هرگز ایمان نیاورد و آیات خدا را تصدیق نكرد و برای او نماز نگزارد « فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّى  ».

منظور از جمله فلا صدّق عدم تصدیق قیامت و حساب و جزا و آیات الهی و توحید و نبوّت اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ است، ولی بعضی آن را اشاره به ترك انفاق و (صدقه) از ناحیه كافران دانسته‌اند به قرینه ذكر آن در كنار نماز. [۲]

صاحب المیزان می‌فرماید:

مراد به این كه فرمود: نه تصدیق كرد و نه نماز خواند، تصدیق دعوت حقّه‌ای است كه قرآن كریم متضمن است و مراد به نماز نخواندن این است كه توجّه بندگی و عبادت كه همان نماز و عمود دین است به خدای تعالی نكرد.

در آیه بعد در همین سوره می‌افزاید: سپس او به سوی خانواده خود بازگشت، در حالی كه متكبرانه راه می‌رفت « ثُمَّ ذَهَبَ إِلى‏ أَهْلِهِ يَتَمَطَّى‏ ».

پیام ها  [۳]

۱-عقايد مقدّمه اعمال است. كسى كه حق را تصديق نكند، قهراً نماز هم نمى‏خواند. «فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّى»

۲- تصديق همه حقايق دين لازم است و اگر كسى يكى از ضروريات دين را تصديق نكند، گويا كل دين را تصديق نكرده است. «فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّى»

۳- نماز، اولين نشانه ايمان و تصديق دين است. «فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّى»

مزاحمت كافران نسبت به نمازگزاران

أَ رَأَيْتَ الَّذي يَنْهى‏ عَبْداً إِذا صَلَّى [۴]

به من خبر دهید آیا كسی كه نهی می‌كند بنده‌ای را كه مشغول نماز است آیا مستحق عذاب نیست.

ـ قسمتی از كارهای طغیانگران مغرور، ممانعت آنها از سلوك راه حق و پیمودن طریق هدایت و تقوی، پرداخته می‌افزاید به من خبر ده آیا كسی كه نهی می‌كند بنده‌ای را به هنگامی كه نماز می‌خواند، آیا چنین كسی مستحق عذاب و كیفر الهی نیست.

مانع نماز رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ

در احادیث آمده است ابو جهل، از اطرافیان خود سؤال كرد آیا محمّد در میان شما نیز (برای سجده) صورت به خاك می‌گذارد؟ گفتند: آری. گفت: سوگند به آنچه ما به آن سوگند یاد می‌كنیم، اگر او را در چنین حالی ببینم با پای خود گردن او را له می‌كنم. به او گفتند: ببین او در آنجا مشغول نماز خواندن است.

ـ ابو جهل حركت كرد تا گردن پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را زیر پای خود بفشارد ولی هنگامی كه نزدیك آمد عقب نشینی كرده و با دستش گویی چیزی را از خود دور كرد. به او گفتند: این چه وضعی است در تو می‌بینیم؟ گفت: ناگهان میان خودم و او خندقی از آتش دیدم و منظره وحشتناك و همچنین بال و پرهایی مشاهده كردم.

در اینجا پیغمبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: قسم به كسی كه جانم در دست او است اگر به من نزدیك شده بود فرشتگان خدا بدن او را قطعه قطعه می‌كردند و عضو عضو او را می‌ربودند.

اینجا بود كه آیه فوق نازل شد.

ـ در آیه آمده اگر این شخص طغیانگر كه رهروان راه حق را از نماز و هدایت و تقوی باز می‌دارد اگر تكذیب حق كند و از آن روی گرداند چه سرنوشت دردناكی خواهد داشت. [۵]

در تفسیر المیزان آمده:

ـ مرا خبر ده از كسی كه نهی می‌كرد بنده‌ای را كه نماز می‌خواند و خدا را عبادت می‌كرد، و با این حال شخص نمازگزار را از نماز نهی می‌كند و یا این كه می‌داند خدا می‌بیند آیا جز عذاب استحقاقی جز این دارد. [۶]

ـ از سیاق برمی‌آید نمازگزار رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ بوده نه مردم. [۷]

پیام ها: [۸]

بازداشتن از نماز، روشن‏ترين نوع منكرات است. «يَنْهى‏ عَبْداً إِذا صَلَّى»
 ____________________________________________________
[۱]
- قیامت / ۳۱
[۲] - تفسیر نمونه، ج ۲۵، ص ۳۱۵.
[۳] - تفسير نور(۱۰جلدى)، ج‏۱۰، ص: ۳۱۶
[۴] - علق ۹ و۱۰
[۵] - تفسیر نمونه، ج ۲۷، ص ۱۶۶.
[۶] - تفسیر المیزان، ج ۲۰، ص ۷۵۳.
[۷] - تفسیر المیزان. ج ۲۰، ص ۷۶۰؛ مجمع البیان، ج ۲۰، ص ۷۶۰.
[۸] - تفسير نور(۱۰جلدى)، ج‏۱۰، ص: ۵۳۷


ادامه مطلب


[ یک شنبه 9 اسفند 1394  ] [ 8:56 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

جهت قبله هنگام نماز

جهت قبله هنگام نماز

http://file.tebyan.net/a433b6090c/60556744777880832420_thumb.jpg.png


وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ [۱]

از هر كجا (و از هر شهر و نقطه‌ای) خارج شدن (به هنگام نماز) روی خود را به جانب مسجد الحرام كن. این فرمان دستور حقی است از طرف پروردگار تو، و خداوند از كردار شما غافل نیست.

ـ در آیه فوق تغییر قبله و لزوم و توجه به كعبه تكرار شده و به عنوان یك فرمان مذكور و یك امر حق از طرف پروردگار معرفی گردیده است و در آیه بعدش برای سومین بار روی این مسأله تكیه شده است.

این تأكیدات پی در پی همگی حاكی از این حقیقت است كه مسأله تغییر قبله و نسخ این حكم در میان مسلمانان گران و سنگین و در میان دشمنان لجوج دستاویزی برای سمپاشی بود.

پیام‌ها و نكته‌ها

۱ـ تغییر قبله موجب كوتاه شدن زبان مخالفان

۲ـ تغییر قبله یك نوع تربیت و تكامل نعمت پروردگار بود.

۳ـ تغییر قبله سبب شد كه مسلمانان با انضباط اسلامی آشنا شوند و از تقلید و تعصب دور گردند و هدایت یابند.

۴ـ تغییر قبله همزمان با تشكیل حكومت اسلامی بعد از هجرت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بود.

۵ـ تغییر قبله و نماز خواندن به سوی مسجد الحرام، زمینه‌ اتمام نعمت خدا بر مؤمنان.

۶ـ تغییر قبله باعث شد كه مسلمانان متوجه قدیمی‌ترین خانه‌ توحید شدند و به این ترتیب یك مرحله‌ تكامل و تربیت تحقق یافت.

كعبه، قبله‌ مسلمانان

قبله بودن مسجد الحرام و یا كعبه جلوه‌ای از ربوبیت الهی.

كفایت جهت قبله به هنگام نماز.

نظارت دقیق و همه جانبه خداوند نسبت به اعمال انسان.

تهدید خداوند نسبت به متخلّفین از پیروی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در مورد قبله.

تعیین مسجد الحرام و یا كعبه به عنوان قبله، حق و از جانب پروردگار است. [۲]

مسلمانان هر جا كه باشند هنگام اقامه نماز باید مسجد الحرام و یا كعبه را قبله قرار دهند.

تغییر قبله از مسجد الاقصی به مسجد الحرام از نقاط عطف تاریخ صدر اسلام است.

تغییر قبله و نماز خواندن به سوی مسجد الحرام زمینه‌ هدایت مؤمنان.

خانه‌ كعبه كه در مكه معظمه می‌باشد قبله است و باید روبروی آن نماز خواند ولی كسی كه دور است اگر طوری بایستد كه بگویند رو به قبله نماز می‌خواند كافی است.

كارهای دیگری مانند سر بریدن حیوانات باید رو به قبله انجام گیرد.

مسلمانان باید در عبادت رو به كعبه كنند حتی در كارهایی همچون خواب، خوراك، هنگام وضو گرفتن و..

پيام‏ها: [۳]

۱- مسلمانان بايد از هر كارى كه بهانه به دست دشمن مى‏دهد پرهيز كنند. «لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ»

۲- نفى سلطه‏ى ديگران و رسيدن به استقلال، يك ارزش است. «لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ»

۳- تغيير قبله، عامل خنثى سازى ايرادهاى بى‏جا و بهانه‏تراشى‏هاى اهل كتاب و مشركان و منافقان مى‏باشد. «لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ»

۴- دشمنان خارجى، بزرگترين خطر براى مسلمانان نيستند، بى‏تقوايى خطر اصلى است. «فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِي»

۵- تعيين قبله‏ى مخصوص براى مسلمانان، زمينه‏ى اتمام نعمت خدا بر آنهاست. «وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ»

۶- تعيين قبله و نماز خواندن به سوى مسجدالحرام، زمينه‏ى هدايت مؤمنان است. «لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ»

۷- هدايت، داراى مراحلى است. با آنكه مخاطب آيه مسلمانان هستند كه هدايت شده‏اند، پس منظور دست‏يابى به مراحل بالاترى از آن است. «لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ»
____________________________________
[۱]
- بقره /۱۴۹
[۲] - تفسیر راهنما، ج ۱، ص ۳۸۵.
[۳] -  تفسير نور(۱۰جلدى)، ج‏۱، ص:۲۳۱و
۲۳۲

 


ادامه مطلب


[ یک شنبه 9 اسفند 1394  ] [ 8:53 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

اذان

اذان
http://file.tebyan.net/a433b6090c/6.jpg

 

وَ إِذا نادَيْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً وَ لَعِباً ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ [۱]

اینان وقتی شما اذان نماز می‌گویید آن را وسیله‌ تفریح خود گرفته بازیچه‌اش می‌پندارند، و این برای این است كه مردمی‌ بی‌خردند.


صاحب المیزان می‌فرماید: مراد به (نادیتم) اذانی است كه در اسلام قبل از هر نماز واجب یومیه تشریع شده است.

نقل شده كه جمعی از یهود و بعضی از نصاری صدای مؤذن را كه می‌شنیدند و یا قیام مسلمانان را به نماز می‌دیدند شروع به مسخره و استهزاء می‌‌كردند. قرآن مسلمانان را از طرح دوستی با این گونه افراد بر حذر داشت. [۲]

پیام‌ها و نكته‌ها:

۱ـ هر گاه صدای مؤذن برای نماز بلند می‌شد خنده می‌كردند.

۲ـ منظور از مسخره كردن متنفر ساختن مردم از نماز.

۳ـ نمازگزاران را مورد استهزاء قرار می‌دادند.

۴ـ نمازگزاران را جاهل و سبك عقل می‌خواندند.

۵ـ اذان شعار بزرگ اسلام است.

۶ـ هر ملتی در هر عصر و زمانی برای برانگیختن عواطف و احساسات افراد خود و دعوت آنها به وظایف فردی و اجتماعی شعاری داشته است و این موضوع در دنیای امروز به صورت گسترده‌تری دیده می‌شود.

۷ـ در ادیان الهی نیز برای اعلان وقت عبادت یا تجمّع پیروان خود به علایم و نشانه‌‌های خاصی برمی‌خوریم یهود آوازكرنا و زرتشتیان روشن كردن آتش در بلندیها و مسیحیان نوای ناقوس را برگزیده بودند.

۸ـ اذان وسیله‌ دعوت عمومی در مجامع اسلامی مترقّی شد.

۹ـ اذان در صدر اسلام، اذان اعلامی بود یعنی با آن نه تنها وقت نماز اعلام می‌شد بلكه برای تجمّع مسلمانان در كارهای بزرگ و عمومی اسلامی مثل جنگ و جهاد و... هم استفاده می‌شد.

۱۰ـ اذان مقدمه‌ای برای معراج مؤمن به سوی خدا می‌شود.

۱۱ـ مؤذن با اذانش، خود و دیگران را در دنیا و آخرت مشمول رحمت الهی می‌كند. رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرماید:

۱۲ـ همانا مؤذن مادامی كه اذان می‌گوید همانند شهیدی است كه در خون خود غوطه‌ور است، اذان آوای بلند توحید است.

۱۳ـ اذان شعاری است كه با نام الله، شروع می‌شود و با نام الله پایان می‌پذیرد. رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:

۱۴ـ اذان‌گویان در روز رستاخیز از دیگران به اندازه‌ یك سر و گردن بلند‌ترند.

۱۵ـ صدای اذان كه به هنگام نماز در مواقع مختلف از مأذنه شهرهای اسلامی طنین‌افكن می‌شود مانند ندای آزادی و نسیم حیات بخش استقلال و عظمت، گوشهای مسلمانان راستین را نوازش می‌دهد و صدای اذان بر جان بدخواهان رعشه و اضطراب می‌افكند.

۱۶ـ اذان یكی از رموز بقای اسلام است. [۳]

۱۷ـ اذان از طریق وحی به پیامبر تعلیم داده شد.

۱۸ـ امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید هنگامی كه جبرئیل اذان را آورد سر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بر دامان علی ـ علیه السّلام ـ بود جبرئیل اذان و اقامه را به پیامبر تعلیم داد هنگامی كه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ سر خود را برداشت از علی سؤال كرد آیا صدای اذان جبرئیل را شنیدی؟ عرض كرد: آری، پیامبر صلّی الله علیه و آله ـ بار دیگر پرسید آیا آن را به خاطر سپردی؟ گفت: آری،‌ پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: بلال را كه صدای رسایی داشت حاضر كن و اذان و اقامه را به او تعلیم بده. علی ـ علیه السّلام ـ بلال را حاضر كرد و اذان و اقامه را به او تعلیم داد. [۴]

۱۹ـ تمسخر اذان، نماز و دیگر شعایر دینی از گناهان بزرگ.

چون تمسخر كنندگان نماز و اذان و یا دیگر شعایر دینی باید طرد شوند و نباید با آنان روابط دوستی برقرار كرد معلوم می‌شود تمسخر نماز و اذان و دیگر شعایر، از گناهان بزرگ است.

۲۰ـ نماز و اذان از اركان اساسی دین و شعایر مقدس آن است. [۵]

۲۱ـ اعتراف صریح یكی از رجال معروف انگلستان است كه در برابر جمعی از مسیحیان چنین اظهار می‌داشت تا هنگامی كه نام محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ در مأذنه‌ها بلند و كعبه پا برجاست و قرآن رهنما و پیشوای مسلمانان است امكان ندارد پایه‌های سیاست ما در سرزمینهای اسلامی استوار و برقرار گردد.

باطن اذان

بدیهی است همان طور كه باطن اذان و محتویات آن زیبا است باید كاری كرد كه به صورت زیبا و صدای خوب ادا شود نه اینكه حسن باطن به خاطر نامطلوبی ظاهر آن پایمال گردد. [۶]

پيام‏ها: [۷]

۱- از رابطه و دوستى با كسانى كه اذان (وشعائر دينى) را مسخره مى‏كنند، بپرهيزيد. لا تَتَّخِذُوا ... وَ إِذا نادَيْتُمْ‏....

۲- نماز، چهره و مظهر دين است. (در آيه‏ى قبل، استهزاى دين مطرح شد و در اين آيه استهزاى نماز، يعنى نماز سيماى دين است) اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُواً ... وَ إِذا نادَيْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اتَّخَذُوها هُزُواً

۳- براى نماز، بايد ندا سر داد تا همه جمع شوند. «نادَيْتُمْ» (نماز بايد علنى باشد)

۴- در جامعه‏ى اسلامى، بايد براى نماز، فرياد زد و تبليغ كرد و هيچ كس نبايد مانع آن گردد. «نادَيْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ»

۵- شيوه‏ى عاقلان، برخورد منطقى است ولى بى‏خردان، اهل استهزا هستند.«ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ»

___________________________________________________
[۱] - مائده ۵۸
[۲] - نمونه، ج ۴، ص ۴۳۵.
[۳] - نمونه، ج ۴، ص ۴۳۸.
[۴] - نمونه، ج ۴، ص ۴۳۸ ـ ۴۳۹.
[۵] - تفسیر راهنما، ج۴، ص ۴۶۰.
[۶] - تفسیر نمونه، ج ۴، ص ۴۳۸.
[۷] - تفسير نور(۱۰جلدى)، ج‏۲، ص:۳۲۴


ادامه مطلب


[ یک شنبه 9 اسفند 1394  ] [ 8:52 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]

عبادت عامل نجات يونس

عبادت عامل نجات يونس

http://file.tebyan.net/a433b6090c/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2.jpg

نماز انبیاء

فَلَوْ لا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحينَ  لَلَبِثَ في‏ بَطْنِهِ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ  [۱]

و اگر او از تسبیح كنندگان نبود تا روز قیامت در شكم ماهی می‌ماند.

او در سایهِ‌ تسبیح پروردگار مشغول عفو خاصش شد. در این جا راه نجات مؤمنان را از غم و اندوه و گرفتاری و مشكلات همان راهی معرفی می‌كند كه یونس ـ علیه السّلام ـ پیموده و آن اعتراف به خطا در پیشگاه حق، و تسبیح و تنزیه و توبه و بازگشت به سوی او است.[۲]

تسبیح یونس این بود كه می‌گفت (لا اله الا انت سبحانك انی كنت من الظالمین)

آیه دلالت دارد بر این كه صرفاً تسبیح او باعث نجاتش شده و لازمه این گفتار آن است كه یونس گرفتار شكم ماهی نشده باشد مگر بخاطر همین كه خدا را منزه بدارد از آن معنائیكه عملش حكایت از آن می‌كرد و در نتیجه از آن گرفتاری كه عملش آن شده بود نجات یافته بساحت عافیت و نجات قدم بگذارد.

از این بیان روشن می‌شود كه عنایت كلام همه در این است كه بفهماند تسبیح او در شكم ماهی مایه نجاتش شد.


پيام‏ها: [۳]

۱- گاهى اولتيماتوم لازم است. فَلَوْ لا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ‏ ...

۲- تغيير شرايط، ما را از خدا جدا نكند. «مِنَ الْمُسَبِّحِينَ»

۳- تسبيح خداوند، عامل نجات از گرفتارى‏ ها است. حضرت يونس در شكم‏ ماهى مى‏گفت: «سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ»  «كانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ»

۴- سابقه‏ى درخشان، يكى از عوامل نجات است. (فرعون و يونس هر دو در دل آب اقرار كردند، ليكن فرعون غرق و يونس آزاد شد، چون او بد سابقه و اين خوش سابقه بود). «الْمُرْسَلِينَ‏- الْمُسَبِّحِينَ»

۵- با اراده‏ى خداوند، انسان مى‏ تواند در شكم ماهى تا قيامت زنده بماند. «لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ» پس عمر طولانى همانند عمر حضرت مهدى از هر استبعادى به دور است.

_____________________________________________________
[۱] - صافات ۱۴۳ ـ ۱۴۴
[۲] - تفسیر نمونه، ص ۱۵۷. ۱۵۸، ۱۶۵، ۱۶۶.
[۳] - تفسير نور(۱۰جلدى)، ج‏۸، ص:۶۱و ۶۲

 


ادامه مطلب


[ یک شنبه 9 اسفند 1394  ] [ 8:50 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]