علل عدم حضور در مسجد و جماعات
علل عدم حضور در مسجد و جماعات
برایعدم حضور در جماعات و مسجد علل گوناگون است ، بعضی واقعاً عذر دارند و دلیلشان پذیرفتنی است ولی بسیاری از موارد بهانه هایی پوچ، بیشتر نیست از جمله: غفلت از پاداش های نماز جماعت ، بی رغبتی به جهت بد رفتاری برخی نمازگزارن در مسجد، همفکر نبودن با امام جماعت از نظر دیدگاه سیاسی ، عیب های احتمالی بستگان و نزدیکان امام جماعت ، طول کشیدن نماز جماعت ، رفتار متولیان و دست اندرکاران مسجد و...(قرائتی،1377،ص 222-221).
علاوهبر موارد مذکور که بیشتر در مورد نمازخوان ها است در مورد آن هایی که نماز نمی خوانند و به تبع آن در مسجد و جماعات نیز حاضر نمی شوند می توان به نتیجه تحقیقی اشاره کرد که بر اساس آن « بیش از 50% کسانی که مورد پرسش قرار گرفته اند که چرا نماز نمی خوانید؟
پاسخ داده اند که خدا به نماز ما نیازی ندارد» ( به نقل از محمدی عراقی، 1376، ص 68).
اگر این تحقیق صحیح باشد به ما یک چراغ راهنما می دهد و آن اینکه روی فلسفه نماز یا اسرار نماز بیشتر کار کنیم.(همان منبع).
در همین راستا مقام معظم رهبری می فرمایند: « برای تبیین ژرفای نماز و معرفی راز ها و زیبایی های آن ، دست به تلاش پی گیر و همه جانبه زده شود» (پیام به اجلاس ششم، 1376، ص6).
در حدیثی پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: اگر مردم ارزش اذان گفتن و شرکت در نماز جماعت را می دانستند ، برای این کار قرعه کشی می کردند(بحار الانوار ،ج 88 به نقل از جعفری، 1388، ص 73).
متاسفانه بسیاری از جوانان ما با این ارزش ها که پیامبر گرامی اسلام می فرمایند آشنا نیستند.
بنابراینیکی از وظایف و مسؤلیت های عمده در این راستا آشنا سازی جوانانی است که مسجدی نیستند با ارزش ها و اسرار و فلسفه نماز ، نماز جماعت و حضور در مسجد.
مطمئناًراهش سخنرانی در مسجد نیست بلکه باید پیامها در این زمینه در جاها موقعیتهایی جلوه گر شود که جوانانی که اهل نماز جماعت و مسجد نیستند حضور دارند.
ادامه مطلب
گریه در عبادت از خوف خدا
گریه در عبادت از خوف خدا
عبادتهای شبانه چیزی است که در سیره همه ی معصومین(علیهم السلام) وجود داشته است و تمامی آن بزرگواران بر آن اهتمام ورزیده اند. از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) تا امام دوازدهم (عج) بر نماز شب اهتمام داشتند و بر انجام آن تأکید فراوان کرده اند. در سیره رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روایت شده است که آن حضرت آن قدر بعد از نماز می گریست که جانمازش در اثر اشک چشم، ترمی شد. امام حسین(علیه السلام) در بیان سیره عبادی رسول خدا(صلی الله علیهو آله) فرموده اند: «وکان یبکی حتی یبتل مصلاه خشیه من الله عزوجل من غیرجرم؛(1) ایشان آن قدر از ترس خداوند عزوجل می گریست که جانمازش، خیس می شد در حالی که هیچ گناهی نداشت».
درباره امام علی(علیه السلام) نقل شدهاست که معاویه به ضرار - یکی از شیعیان علی بن ابی طالب(علیهم السلام)- گفت: سیره علی(علیه السلام) را برایم توصیف کن. عرض کرد: مرا از این کار معاف بدار. معاویه گفت: چاره ای نداری؛ باید رفتار او را توصیف کنی. ضرار وقتی خود را ناگزیر دید، بخشی از ویژگی ها و سیره عبادی آن حضرت را برای معاویه بیان کرد. و گفت: به خدا سوگند، من گواهی می دهم که او را در برخی زمان ها دیدم، هنگامی که شب پرده های تاریکی را گسترده و ستارگان غروب کردهبودند، محاسنش را به دست گرفته، مانند شخصی مارگزیده به خود می پیچید و همچون مصیبت زدگان گریه می کرد(2) و می فرمود: «آه من قله الزاد للسفر و وحشه الطریق؛(3) آه از کمی توشه برای سفر آخرت و ترس و وحشت این راه دور و دراز».(4)
ابودرداء می گوید: علی(علیه السلام) را دیدم که از مردم کناره گرفت و از دیده ها پنهان شد. او خود را در نخلستان پنهان کرد و من ویرا گم کردم و گمان بردم که به خانه رفته است. در این هنگام ناله حزینی به گوشم رسید که می گفت: «الهی ان طال فی عصیانک عمری و عظم فی الصحف ذنبی، فما انا مومل غیرغفرانک و لا انا براج غیر رضوانک؛(5) خدایا! عمرم در معصیتتو به سر آمد و پرونده اعمالم سنگین گشت، جز غفرانت امیدی برایم نیست و فقط به رضایت تو دل بسته ام». این نغمه محزون توجه مرا جلب کرد و به دنبال آن به جست و جو پرداختم تا دریافتم این صدا از علی(علیه السلام)است. علی(علیه السلام) در دل شب نماز گزارد و سپس به دعا و گریه پرداخت. می گفت:«الهی افکر فی عفوک فتهون علی خطئتی ثم اذکر العظیم من اخذک فتعظم علی بلیتی؛(6) در عفو و گذشتت می اندیشم، خطاها بر من آسان می گردد و آنگاه شدتو سختی حسابرسی ات را به یاد می آورم، اندوه و مصیبتم افزون می شود». سپس به گریه ادامه داد تا دیگر حس و حرکتی از او ندیدم. با خود گفتم: خواب بر علی(علیه السلام) غلبه کرده است، بروم و او را برای نماز صبح بیدار کنم. همین که نزدیک شدم، ناگاه دیدم چون چوب خشکیده بر زمین افتاده است. او را جنباندم، حرکت نکرد. بدنش را جمع کردم جمع شد. با خود گفتم: «انا لله و اناالیه راجعون». به خدا سوگند علی بن ابی طالب(علیهم السلام) از دنیا رفته بود. با شتاب به خانه علی(علیه السلام) رفتم تا خبر مرگش را برسانم. ماجرا را با فاطمه (علیهاالسلام) در میان گذاشتم. فاطمه (علیهاالسلام) فرمود: «هیوالله الغشیه التی تأخذه من خشیه الله تعالی؛(7) به خدا سوگند، این حالتی است که از خوف خدا به علی(علیه السلام) دست داده است».
درباره امام حسنعسکری(علیه السلام) نیز نقل شده است: روزی شخصی بر آن حضرت گذر کرد و دید که او در کنار کودکان در حال گریه است. آن مرد گمان کرد به خاطر نداشتن اسباب بازی گریه می کند، گفت: برایت اسباب بازی تهیه می کنم. حضرت فرمود: نه، ما را برای بازی نیافریده؛ عرض کرد برای چه آفریده است؟ فرمود: برای دانش و پرستش. گفت: از کجا این را می گویی؟ فرمود: زیرا خداوند می فرماید: (افحسبتم انما خلقناکم عبثا)؛(7) آیا پنداشتید شما را بیهوده آفریدیم!
گفت: آخر تو را گناهی نیست در حالی که کودک هستی فرمود: از من دور شو، مادرم را دیدم که با چوب های بزرگ و کوچک آتش می افروخت، ولی موفق نمی شد تا آن که از چوب های کوچک استفاده کرد و من می ترسم از چوب های کوچک جهنم باشم.(9)
پی نوشت ها:
1. سنن النبی، ص86.
2. «والله فأشهد لقد رأیته فی بعض مواقفه و قد أرخی اللیل سدوله و غارت نجومه، قابضا علی لحیته یتململ تململ السلیم و یبکی بکاء الحزین».
3. محجه البیضاء، ج4، ص187.
4. راه روشن (ترجمه محجه البیضاء)، ج4، ص223.
5. مناقب آل ابی طالب، ج2، ص124؛ دانشنامه علوی، ج4، ص278.
6. مناقب آل ابی طالب، ج2، ص124؛ دانشنامه علوی، ج4، ص278.
7. همان.
8. مؤمنون، آیه ی 115.
9. زندگانی امام حسن عسکری(علیه السلام)، ص19.
ادامه مطلب
اهتمام به عبادت
اهتمام به عبادت
یکیاز مواردی که در سیره معصومین(علیهم السلام) به چشم می خورد و همه ی معصومین(علیهم السلام) بر آن تأکید داشتند، توجه به عبادت بوده است. پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) در هر زمان و مکان و در هر شرایطی به عبادت توجه ویژه ای داشتند و هنگام فرا رسیدن وقت عبادت، بی درنگ برای انجام آن آماده می شدند. در سیره عبادی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آمده است که هرگاه وقت نماز می رسید، گویا کسی را نمی شناخت و حال معنوی خاصی پیدا می کرد. صدای اذان جاذبه خاصی برای او داشت و هنگام اذان به بلال می فرمود: «أرحنا یا بلال؛ بلال ما را از غم و اندوه آزاد کن»و می فرمود: «هر کس صدای اذان را بشنود و بی تفاوت بماند، جفا کرده است».(1)
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در پاسخ به پرسشی درباره ی محبوب ترین عمل نزد خدا، فرمود: «الصلاه لوقتها؛(2) محبوب ترین عمل نزد خدا، نماز اول وقت است». حتی آن حضرت نسبت به کسانی که نماز را به تأخیر میاندازند، فرمود: «لا ینال شفاعتی من أخر الصلاه بعد وقتها؛(3) شفاعتم به کسانی که نماز را از وقتش به تأخیر اندازند، نمی رسد».
هم چنین در سیرهعبادی امام علی(علیه السلام) نقل شده است که آن حضرت هنگام فرا رسیدن وقت نماز، رنگش تغییر می کرد و لرزه بر اندامش می افتاد. وقتی علت را جویا می شدند، می فرمود:«جاء وقت أمانه عرضها الله تعالی علی السماوات و الارض و الجبال فأبین أن یحملنها و حملها الانسان فی ضعفه، فلا أدری أحسن اذا ما حملت ام لا؛(4) وقت ادای امانت خدا فرا رسید؛ امانتی که خداوند آن را بر آسمان و زمین و کوه ها عرضه داشت، ولی آنها زیربار نرفتند و بر انسان عرضه داشت، با وجود ضعفش پذیرا شد. نمی دانم آن امانت الهی را به نیکی ادا خواهمکرد؛ یا نه»؟
افزون بر آن که خود معصومین(علیهم السلام) به عبادت توجهداشتند، مردم را نیز به آن تشویق می کردند تا از فیض انجام عبادت محروم نمانند. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «من مشی الی مسجد من مساجد الله فله بکل خطوه خطاها حتی یرجع الی منزله عشر حسنات و یمحی عنه عشر سیئات و رفع له عشر درجات؛(5) هر کس به سوی مسجدی از مساجد خدا گام بردارد،خداوند تا بازگشت وی به خانه، برای هر گامی ده حسنه می نویسد و ده گناه ازنامه عملش محو می کند و ده درجه بر درجات او می افزاید».
امام صادق(علیه السلام)فرمود: «من أسبغ وضوئه فی بیته و تطیب، ثم مشی من بیته غیر مستعجل و علیه السکینه و الوقار الی مصلاه رغبه فی جماعه المسلمین، لم یرفع قدماً و لم یضع أخری الا کتبت له حسنه و محبت عنه سیئه و رفعت له درجه؛(6) کسی که در خانه وضو بسازد و خود را خوش بو کند، آن گاه در حال آرامش و وقار برای شرکت در نماز جماعت به مسجد رود، برای هر گامی یک حسنه در نامه عملش ثبت و یک گناه از او زدوده می شود و یک درجه بر درجاتش افزودهمی گردد».
پی نوشت ها:
1. طهارت روح، ص53.
2. وسایل الشیعه، ج2، ص82.
3. همان، ص83.
4. مناقب آل ابی طالب، ج2، ص124.
5. ثواب الاعمال و عقابها، ص23.
6. همان، ص79.
ادامه مطلب
اخلاص در عبادت
اخلاص در عبادت
منظوراز اخلاص در عبادت این است که انسان فقط برای انجام فرمان خدا و کسب رضایتاو پرستش کند؛ زیرا عبادت و پرستش چیزی است که با خلوص نیت و انگیزه الهی ارتباط عمیق دارد و با شرک و ریا و خودنمایی ناسازگار است. به عبارت دیگر، در عبادات کیفیت مهم است نه کمیت. در نگاه اسلام و قرآن، ارزش عبادت وابستهبه انگیزه باطنی انسان است و اگر نیت خالص نباشد، عبادت از نظر کمی هر قدرزیاد باشد، اثر ندارد. خداوند در قرآن می فرماید: (و ما امروا الا لیعبدواالله مخلصین له الذین)؛ و فرمان نیافته بودند، جز این که خدا را بپرستند ودر حالی که به توحید گرویده اند، دین خود را برای او خالص گردانند».(1)
امام علی(علیه السلام) درباره ی انگیزه عبادی خویش می فرماید: «الهی ما عبدتک خوفاً من نارک و لا طمعاً فی جنتک بل و جدتک أهلاً للعباده فعبدتک؛ خدایا تو را پرستش نکردم. به طمع بهشتت و نه از ترس جهنمت، بلکه تو را چون شایسته عبادت یافتم، پرستش کردم.
عبادت، بدون چشم داشت به بهشت و ترس از جهنم، فقط از معصومین(علیهم السلام) ساخته است. آن بزرگواران چون خداوندرا شایسته پرستش یافته اند، او را می پرستند اما عبادت غیرمعصوم یا به دلیل راه یافتن به بهشت و یا ترس از دوزخ است.(2)
درباره امام سجاد(علیه السلام) آمده است: آن حضرت در حال نماز، سر به سجده نهاده بود کهآتش در خانه اش افتاد. گفتند: یا بن رسول الله! آتش آتش، سر از سجده بردار، سر برنداشت تا آتش فرو نشست، آن گاه پرسیدند: چه چیز باعث شد که سرمبارک از سجده برنداشتی؟ فرمود: «نار الآخره؛(3) آتش آخرت». اگر خلوص و خضوع در عبادت نباشد، با اندک چیزی انسان سر از سجده بر می دارد و به اطرافتوجه می کند. اخلاص است که پیوند عمیق با معبود را برقرار می سازد و نمازگزار را از توجه به غیر او باز می دارد.
پی نوشت ها:
1. بیته، آیه ی 5.
2- کشف الغمه، ج2، ص261.
3. کشف الغمه، ج2، ص261.
ادامه مطلب