شعر جدید دکتر محمدمهدی سیار برای شهید جهاد مغنیه
چند سطر به احترام شهيد رشيد اسلام: "جهاد عماد مغنيه"
خوش به حال او كه پيش از آن كه مرگ
لحظه اي به بردنش
فكر هم كند
بي ملاحظه پريد...
چند عكس و يك خبر...
از او همين به ما رسيد
چند عكس و يك خبر... و نام كوچكش...
نام كوچكش "جهاد" بود
نام خانوادگي: شهيد!
ادامه مطلب
آقازاده های ما و آنها
آنها آقازاده دارند
آنها در صف اول مبارزه با صهیونیسم و دشمنان ملت و امت اسلامی و شهادت حضور دارند
ما هم آقا زاده داریم
اینها در صف اول وطن فروشی و رانت خواری و فساد مالی و امنیتی و آشوب طلبی حضور دارند...
شهادت «جهاد مغنیه» چهارمین فرزند از خاندان بزرگ علم و مبارزه مغنیه بر «آقا» تبریک و تسلیت باد...
متن از آب و آتش
ادامه مطلب
فرزند صالح انقلاب را بشناسید!
«علت اینکه من به مرحوم سعید کاظمی اینقدر علاقه داشتم و الان هم در دلم و در ذهنم برای آن جوان عزیز، ارزش و جایگاه قائلم، همین است. حرکت او، نحوهی کار او، مدیریت او، پیگیری او، یک مجموعهی کاملی بود از آن چیزی که آدم دوست میدارد و آرزو دارد.»
دکتر کاظمی آشتیانی را بشناسید. جملات بالا از رهبری است در مدح او. تارنمای خامنهای دات آی آر پرونده ویژه ای در همین باره کار است که شما را به مطالعه آن دعوت میکنم.
بفرمایید بخوانید: (+)
ادامه مطلب
یک شعر سامی یوسف
سامی یوسف چند کار درباره حضرت رسول دارد. می توانید آنها را از بچه های قلم دریافت کنید. مثلا این یکی (+) از کارهای قشنگ اوست با عنوان یا مصطفا در مدح حضرتش.
متن شعر:
Mustafa, Mustafa, Mustafa
مصطفی، مصطفی، مصطفی
Ya Mustafa ya Mustafa ya Mustafa
ای مصطفی،ای مصطفی، ای مصطفی
Allahumma salli ‘alal Mustafa
خدایا درود ورحمتت را بر مصطفی بفرست
Mustafa, Mustafa, Mustafa
مصطفی، مصطفی، مصطفی
You’re our prophet, Our beloved,
تو پیامبر ما و محبوب ما هستی
Truly you are, Most just and kind
براستی که تو عادلترین و مهربانترین (انسان ها) هستی
Allahumma salli ‘alal Mustafa
خدایا درود ورخمتت را بر مصطفی بفرست
Ya Mustafa ya Mustafa ya Mustafa
ای مصطفی،ای مصطفی، ای مصطفی
You’re the Guide Sent by Allah
تو راهنمایی هستی که توسط الله فرستاده شده ای
To lead us Towards the light
تا ما را به سوی روشنایی راهنمایی کنی
In your manners
در رفتارت
And in your deeds
و در کردارت
All the Prophets You did exceed
تو از تمام پیامبران پیشی گرفتی
ادامه مطلب
تجمع دانشجویی به خاطر توهین به رسول الله
ابو الولید طرائفی میگوید: پس از مدتی آمدم خدمت امام صادق (علیه السلام). حضرت فرمودند: چند روزی تو را ندیدم؟ گفتم: آقا فرزندی برایم به دنیا آمده است. فرمودند: «مَا سَمَّيْتَهُ؟»، اسمش را چه گذاشتهای؟ گفتم: «محمّد.» تا اسم محمد را بردم: «فَأَقْبَلَ بِخَدِّهِ نَحْوَ الْأَرْضِ وَ هُوَ يَقُولُ مُحَمَّدٌ مُحَمَّدٌ مُحَمَّدٌ حَتَّى كَادَ يَلْصَقُ خَدُّهُ بِالْأَرْضِ »
امام از شنیدن اسم مبارک پیامبر بزرگ فرحناک شده و با تکرار نام محمد وخم شدن سوی زمین به نشانه احترام به رسول الله، به زمزمه چنین جمله ای پرداختند:
«ثُمَّ قَالَ بِنَفْسِي وَ بِوُلْدِي وَ بِأَهْلِي وَ بِأَبَوَيَّ وَ بِأَهْلِ الْأَرْضِ كُلِّهِمْ جَمِيعاً الْفِدَاءُ لِرَسُولِ اللَّهِ »
با اجازه حضرت زهرا سلام الله علیها
و
مدد امیرالمؤمنین علیه السلام
فردا می آییم!
ادامه مطلب
ما رو ببخش یا رسول الله
برای همه چیز معذرت میخواهیم یا رسول الله
برای اینکه در قرن به اصطلاح متمدن ها به تو توهین میکنند و ما با لبخند از حباب های توافقاتمان سخن میگوییم و انگار نه انگار تو به ما قدرت دادی و زیر پرچم لا اله الا الله توست که عزت داریم.
توافق که نه بیشتر پیاده روی مان می آمد،چون 30 . اندی سال بود با شیطان در خیابان های خارج پیاده روی نکرده بودیم البته قبل از آن که کلا جرأت پیاده روی نداشتیم حتی با سگ آنها ؛ انقلاب بود و امام که به ما جرأت داد...
داستان گرگها: http://alame-eshgh.blogfa.com/post/189
ادامه مطلب
نامه ای برای سینمای انقلاب اسلامی
«ما با سینما مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم» امام خمینی(رحمه الله علیه)
«واقعاً خط قرمزهائى هست که باید رعایت شود. یک جاهائى عبور از برخى از خطوط قرمز اخلاقى – منظورم خطوط قرمز سیاسى هم خیلى نیست؛ عمدتاً انسان نگران اخلاق و دین و این چیزهاست – در بعضى از فیلمها و سریالها لزومى ندارد» حضرت آیتالله خامنهای، در دیدار جمعی از هنرمندان، ۱۲/۴/۸۹٫
با عرض سلام و احترام خدمت:
جناب آقای ایوبی، ریاست محترم سازمان سینمایی کشورجناب آقای رضاداد، دبیر محترم جشنواره فیلم فجر
و سایر دست اندرکاران سینما و جشنواره فجر انقلاب اسلامی
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، از همان ابتدای پیروزی نهضت، موضع تأییدی خود نسبت به اصل سینما را با موضعگیری قاطعانه نسبت به بزرگترین خط قرمز سینمای اسلامی و انقلابی یعنی ابتذال اخلاقی و جنسی همراه نمود. بیشترین دغدغههای رهبر معظم انقلاب نیز در باب سینمای کشور همواره دغدغههای اخلاقی و اعتقادی بوده است. سالهاست که در رابطه با این مسائل، فریاد پیروان انقلاب اسلامی و علمای دینی بلند است و ما همچنان نمیدانیم برای چه دقیقاً نمودهای اولیۀ همان چیزی که مورد جدیترین مخالفت رهبران انقلاب قرار گرفته، نه تنها در سینمای کشور اجازۀ ورود پیدا کرده و بلکه تا حدی تثبیت و نهادینه شده است. به بهانههای واهی و مصلحتاندیشی های کاذب – که هیچ مصلحتی مهمتر از مراعات حدود بیّن اسلام عزیز در حوزههای مختلف ادارۀ کشور نیست – نزدیک دو دهه است که استفادۀ ابزاری و غیر شرعی عوامل سینما از جاذبههای ضداخلاقی و جنسی در فیلمهای کشور به امری معمول تبدیل شده و معلوم نیست چه زمانی مسئولین نظارتی کشور میخواهند جلوی تداوم این روند را بگیرند. متأسفانه در هر دو دولت موسوم به اصلاحات و اصولگرا، این روند ادامه یافت و بر سر ترسیم خط قرمزهای قاطع اخلاقی، چه در بحث حجاب و روابط بازیگران و دیالوگها و شوخیها و سایر موقعیتهای تصویری، و چه از جهت وفور و غلبۀ سوژههای ضداخلاقی و جنسی در داستانها و پیامهای آشکار و پنهان این فیلمها در مورد مناسبات اخلاقی و مسئلۀ عفت و غیرت اجتماعی، تسامح بخرج داده شد و اکنون دیگر خیلی از این نمودها – که مصداق بارز خلاف شرع از نظر همۀ فقهای کشور است – در غالب فیلمهای تولید و اکران شدۀ داخل، تبدیل به یک عادت جذب کنندۀ مخاطب شده است.
اما مسئولین محترم، سخن ما در این بیانیۀ مشفقانه، مشخصاً و عجالتاً فضای اخلاقی جشنوارۀ فیلم فجر است که هم برای داخل و هم خارج کشور قرار است الگویی نسبی از سینما و فرهنگ انقلاب و اسلام باشد.
جناب آقای ایوبی، ما جنابعالی را به تدیّن و شاگردی در مکتب امام صادق علیه السلام میشناسیم. جناب آقای رضاداد، شما برای ما مدیری منسوب به داعیۀ دینداری و ولایتمداری محسوب میشوید. باور بفرمایید نه ما سیاست زده و از بیان این مطالب، دارای دغدغههای سیاسی هستیم و نه شما حضرات را انشاءالله به سیاستزدگی از آن نوعی که موجب کمتوجهی به احکام و خطوط قرمز شرع مقدس بشود، میشناسیم. اگر شما معتقدید که جشنوارۀ فیلم فجر باید به نوعی نمایندگی مجموع سلیقههایی که ذیل چارچوب کلان انقلاب و ایران اسلامی قرار میگیرند را داشته باشد ، «فضا»ی عینی داخل مکان جشنواره هم باید خطقرمزهای حریم رسمی فرهنگ کشور را با خود به یدک بکشد.
متأسفانه در سالها و دولتهای گذشته، وضعیت پوشش بازیگران و عوامل سینمایی شرکت کننده در جشنواره شاید مشمول کمترین نظارتی واقع نمیگشت. فضای جشنواره و برج میلاد، همراه با اختلاطی آکنده از جلوههای تبرجگونه می شد. دوربینهای متعدد عکاسان مرد، با تقلید از جشنوارههای غربی، بر روی قامت بازیگران زن و رو به زمینۀ پوستر جشنواره! زوم مینمود و عکسهای منتشره به تمامی رسانهها و فضای مجازی راه مییافت و جوان این کشور را به تناقض وا میداشت که از طرفی تبلیغات عفاف و حجاب را به او نشان میدهیم و از طرفی ظواهر هنرمندان محبوب این کشور روی فرش قرمز ارزشمندترین مراسمات دولتی و رسمی، به او نشان الگویی کاملا متفاوت و عدم صداقت آن تبلیغات قبلی را میداد. و هنوز این تصاویر از دورههای قبلی برگزاری جشنواره هم که در پایگاههای اینترنتی به وفور مورد بازدید است.
جناب آقای ایوبی! نگذارید جشنواره فجر امسال هم تبدیل به جشنوارۀ «گناه» شود
مسئولین محترم فرهنگی کشور! قرار نیست جشنواره فجرِ مولود انقلاب اسلامی بتدریج زرق و برق جشنوارههای مادیگرا و پر از شهوتِ اسکار و کن و غیره را پیدا کند. ما براحتی میتوانیم برای شرکتکنندگان در جشنواره با احترام تبیین کنیم که حریم جشنواره مانند خیابان نیست و قوانین و ضوابطی دارد. همانطور که هیچکس با هر میزان احترام و محبوبیتی نمیتواند نظم و انضباط ظاهری محیط جشنواره را بهم بزند، به همان نحو جایز نیست حدود و خطوط فرهنگی ایدئولوژی جشنواره را خدشهدار کند. اهمیت این مسئله کم از محتوای فیلمهای جشنواره و برنامههای دیگر آن را ندارد. اگر صادقانه ادعا داریم که بایستی برای جا انداختن ارزشها و احکام اسلامی در میان ملت و حتی خود هنرمندان، کار فرهنگی نمود، حداقل هزینۀ این ادعا این است که خود محیطی را در بالاترین و پرانعکاس ترین مراسمات این کشور فراهم نیاوریم که براحتی این گونه ناهنجاریها در آن غلبه پیدا کنند.
این مهم هیچ منافاتی ندارد با احترام به قشر هنرمند این کشور، که طبیعتا آنها نیز با شفافسازی خطوط قرمز و ضوابط هر محیطی و جدی گرفتن عمل به آن، به هنجارهای دینی احترام میگذارند. و البته نهایتاً هیچ قشری در این کشور، احترام و ارزشی بالاتر از حریم ارزشها و احکام اسلامی ندارد. از شما استدعا داریم که با نظارت جدیتان، بدور از تسامح و در اولویت آخر قرار دادن این گونه نظارتها، حریم مکانی جشنواره فیلم فجر و بازتابهای تصویری آن را با حداقل «گناه» زمینهسازی نمایید. این، اولین و مهمترین اولویت دستاندرکاران متدین یک مراسم دولتی فرهنگی در کشور اسلامی باید باشد. و نباید مصالح و ملاحظات دیگر، آن را تحتالشعاع قرار دهد و دعوتهای رسمی به «رعایت حجاب و شئونات اسلامی»، دوباره حالتی تشریفاتی به خود بگیرد. قاعدتاً از حالا بایستی تدابیر و تبیینهای لازم برای ادارهکنندگان و مدعوین جشنواره صورت یابد.
به امید برگزاری جشنوارهای متفاوت از سالیان قبل، و به امید اینکه نظارتهای مسئولین عزیز بر محتوا و جاذبههای اخلاقی فیلمهای سینمایی کشور از این بعد، مشمول جدیت و قاطعیت واقع شود و فدای هیچ گونه مصالح سیاسی و سینمایی و … قرار نگیرد.
با تشکر
محمد حسین هاشمی گلپایگانی
مسئول حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام
ادامه مطلب
پهلوی شناسی/پای درس رهبری: فساد
[یک خصوصیّت] این رژیم خبیث، فساد بود. انواع فساد، از فسادهاى جنسى بگیرید که مبتلابه تقریباً همهى دربارىها و دوروبرىها و مانند اینها بود که دیگر حالا داستانهایش شرمآور است. آن روز خیلى از آحاد مردم هم میدانستند، اگرچه جرأت نمیکردند بر زبان بیاورند. گاهى از قلم خارجىها درمیرفت، چیزهایى را میگفتند فساد جنسى، فساد مالى، نه فقط در سطوح متوسّط که هر وقتى ممکن است پیش بیاید؛ نخیر، در عالىترین سطوح کشور. از طرف شخص محمّدرضا و دوروبرىهایش، بالاترین فسادهاى مالى، بزرگترین رشوهها، بدترین دستاندازىها، خباثتآلودترین فشارها بر منابع مالى ملّت بهوجود مىآمد. براى خودشان ثروت درست میکردند به قیمت فقیر کردن مردم و بیچاره کردن مردم. فساد، فساد جنسى، فساد مالى، اعتیاد، ترویج اعتیاد و ترویج موادّ مخدّر صنعتى بهوسیلهى عناصر اصلى حکومت آن روز در ایران بهوجود آمد و اتّفاق افتاد.
بیانات در دیدار مردم قم ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
ادامه مطلب
وابستگی همراه با حقارت
در اوایل رفتن رضاخان که هنوز تکلیف سلطنت در ایران درست معلوم نشده بود، سفیر انگلیس در تهران به کسی که از طرف محمدرضا به او مراجعه کرده بود که تکلیف خودش را بداند، میگوید که چون بر طبق اطلاعات ما، محمدرضا به رادیو برلین گوش میکند و پیشرفتهای آلمان را روی نقشه پی میگیرد، پس مورد اعتماد ما نیست. آن شخص، خبر را به محمدرضا میدهد. او هم گوش کردن به رادیو برلین را ترک میکند و کنار میگذارد! آن وقت سفیر انگلیس میگوید: «حالا دیگر عیبی ندارد؛ میشود او را به سلطنت انتخاب کرد.» رژیم و دولتی که در راس آن کسی قرار دارد که تا این حد به یک سفارت بیگانه وابسته است که آنها برای سلطنت او شرطهای حقیر و ذلتآوری از این قبیل معین میکنند و او هم آن شرطها را میپذیرد و عمل میکند تا آنها او را به سلطنت برسانند، معلوم است که چقدر به بیرون از این مرزها و به قدرتهای خارجی وابسته است
ادامه مطلب