آمریکا همان آمریکای 1981 است

در سال 1981 میلادی یعنی 59 شمسی ، به موجب مذاکرات طولانی ایران و آمریکا و صدور بیانیه‌ الجزایر، طرفین متعهد گردیدند که:
 
1⃣ایران همه گروگان‌های آمریکایی را آزاد کند.
 
2⃣آمریکا تعهد دهد که دیگر در امور داخلی ایران چه از لحاظ سیاسی و چه نظامی مداخله ننماید.
 
3⃣آمریکا تمام مجازات‌های تجاری و اقتصادی را لغو و دارایی‌های مسدود شده ایران را آزاد کند.
 
4⃣هر دو کشور متعهد شوند که تا زمان انعقاد کامل بیانیه‌ها از رسیدگی به دعاوی اتباع و دولت‌ها علیه یکدیگر، خودداری کنند و آن‌ها را به داوری مرضی‌الطرفین اختصاصاً دیوان داوری دعاوی ایران و آمریکا ارجاع دهند.
 
5⃣آمریکا می‌بایست اطمینان دهد که هر گونه تصمیمات دادگاه ایالتی در رابطه با انتقال هر گونه دارایی حکومت پیشین، مستقل از اصل مصونیت پادشاه اجرا خواهد کرد.
 
6⃣ همه قروض ایران به نهادهای آمریکایی پرداخت شود.
 
پینوشت:
 
✅عهدنامه ۱۹۸۱ الجزایر - بین ایران و آمریکا
ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد
 
http://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%87%D8%AF%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%DB%B1%DB%B9%DB%B8%DB%B1_%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B1
 
 
آمریکا به کدوم یک از تعهداتش در این توافقنامه عمل کرد؟! کدام دارایی های ایران تا الآن آزاد شده؟ کدام دخالت ها و تحریم ها از بین رفته؟
 
❌ الآن ما باید راستی آزمایی کنیم یا اونها؟!
 
دیگر چه تضمینی برای توافقنامه لوزان وجود دارد وقتی از همین الآن همه تعهدات آمریکا مشروط به راستی آزمایی ایران و چند مرحله ای و نامحدود است؟!
ارسالی از دوستان

ادامه مطلب
[ شنبه 15 فروردین 1394  ] [ 9:30 AM ] [ حمید درویشی شاهکلایی ]
[ نظرات0 ]

مذاکره همان حکمیت است

Jafar Najarzade, [۰۴.۰۴.۱۵ ۰۰:۵۸]
📝📝📡📡
 
📌معلم تاریخمان میگفت
 که امیرالمومنین (ع) جنگ را در صفین برده بود ...
❗❗در دقیقه 90 برخی شعار تعامل سر دادند و اصلا یادشان رفت معاویه همان فرزند هند جگرخوار است !!!
❗❗علی (ع) را به پای میز "مذاکره" کشاندند !!!
❗❗و جنگ برده اش را ناتمام گذاشتند !!!
❗👈هر چه علی (ع) گفت "مذاکره" خدعه دشمن است، اینها میخواهند جنگ باخته را دوباره ببرند ...
کسی گوش نکرد !!
❗📌تازه حاضر نشدند مالک را که نماینده علی (ع) بود به مذاکره بفرستند !!!
❗👈گفتند مالک جنگ طلب، خشن و غیر منعطف است !!!
❗👈بلاخره پایشان را در یک کفش کردند که حتما باید ابوموسی اشعری !!! برای مذاکره برود ...
📌علی (ع) گفت من به ابوموسی مطمئن نیستم...
❗👈آنها گفتند شما بدبین هستی. ابوموسی خوب و انقلابی ست !!!
📌علی (ع) گفت من به نتیجه این مذاکرات خوشبین نیستم. شما به هدفی که ازین مذاکرات دارید نمیرسید. 
❗👈گفتند در مذاکرات خوشبینی و بدبینی معنا ندارد !!!
📌علی (ع) گفت باشد ... مذاکره کنید، این هم تجربه ای میشود برای مردم ... که بفهمند به ترسوها و آنها که پای مقاومت ندارند نباید اعتماد کرد ...
👈مذاکره ابوموسی و عمر و عاص شروع شد
❗👈تا مدتها متن مذاکرات محرمانه بود !!!
📌علی (ع) مالک را فرستاد تا به ابوموسی بگوید ما پشتیبان توایم، مبادا به عمرو عاص اعتماد کنی، او شیطان بزرگ است...
❗👈ابوموسی ابرو در هم کشید و به مالک گفت: شما توهم توطئه دارید !!! عمروعاص مودب و باهوش است. اگر او به من قولی دهد به او اعتماد میکنم !!!
👈روز اعلام نتیجه مذاکرات حکمیت فرا رسید ...
👈در مذاکرات محرمانه البته به طور شفاهی تعهد کرده بودند که هر دو نفرشان ، علی (ع) و معاویه را عزل کنند و امر را به رای عمومی بگذارند.
❗👈در مسجد عمروعاص اول به ابوموسی تعارف زد. گفت تو بزرگ مایی !!!!
❗👈ابوموسی خندید و بالای منبر رفت 
❗❗و گفت: چنانکه این انگشتر را از دست در می آورم علی ع را از خلافت عزل میکنم !!!! بعد پایین آمد و با لبخند به عمروعاص بفرما زد
 
❗👈عمروعاص بالا رفت و گفت چنانچه این انگشتر را از دست در میآورم علی ع را خلع و چنانچه دوباره این انگشتر را به دست میکنم معاویه را نصب مینمایم !!!
❗❗ابوموسی خشکش زده بود ...فایده ای هم نداشت ... خود کرده را تدبیر نیست ....
📌اما علی (ع) از همان ابتدا خوشبین نبود ...
چون دشمن شناس بود ...
. و
.
❗❗👈 اینچنین معاویه جنگ باخته را با مذاکره برد !!!
 
📌📌حال بهتر می توان درک کرد که از چه رو مولا و رهبر❗👈"ما به نتیجه مذاکرات خوش بین نیستیم ...??
ارسالی از دوستان

ادامه مطلب
[ شنبه 15 فروردین 1394  ] [ 9:28 AM ] [ حمید درویشی شاهکلایی ]
[ نظرات0 ]