پس از اعتراض مردم نسبت به تأیید صلاحیت یکی از کاندیداها اعلام شد: به کاندیداهای پولدار و پرهزینه رأی دهید؟!

علیرغم اینکه اقدام شجاعانه شورای محترم نگهبان و هیئت‌های نظارت در رد صلاحیت افراد مشکوک و فتنه گران و وابستگان جریان انحرافی قابل تقدیر است و مردم عزیز در تماس های زیاد به این موضوع اذعان داشته اند، ولی تأیید یک کاندیدای پرهزینه و پولدار که ریخت و پاش‌های آن زبانزد عام و خاص بوده و هست مورد تعجب و شگفتی همگان شد و مردم عزیز در این مورد اعتراض‌های زیادی هم داشتند که شاید به خود هیئت‌های نظارت نیز موضوع را منعکس نموده باشند.
در یک نظرسنجی صورت گرفته مجموعه افکار عمومی در شش مورد دسته‌بندی و در شماره پیشین هفته نامه شمس به چاپ رسید که مورد استقبال مردم قرار گرفت و یکی از آن موارد این بود که کاندیداهای پرهزینه موفق خواهند شد و تبلیغات رنگارنگ و فریبکارانه و استفاده از تیترهای برخی مطبوعات که تا ۶۰ میلیون تومان هم برای یک تیتر پرداخت شده است، در ایران جواب داده و خواهد داد.
در این میان مردم ولایتمدار و دلسوزان نظام از این حرف‌ها بسیار متأسف می‌شوند و به وجود آمدن این شرایط را به صلاح آینده جامعه اسلامی نمی دانند که اگر این روند ادامه پیدا کند در آینده همه نمایندگان مجلس از افراد ثروتمند و پولداران مسأله داری که به ثروت‌های بادآورده دست یافته‌اند، و یا از مزدوران و ایادی آنان انتخاب خواهند شد و حتی برخی مطبوعات و سایت‌ها هم آنان را در ردیف اول تا چهارم قرار خواهند داد و این همان هشدار امام راحل(ره) می‌باشد که فرمودند: «نگذارید این انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد»
براستی به کجا می‌رویم و با وجود این همه اساتید دانشگاه‌ها و نخبگان و افراد سخنور و باسواد و بیش از ده‌ها هزار فرهنگی عالم، چرا وضعیت ما این چنین است و حتی برخی مسئولان فرهنگی شهر به دنبال افراد بی‌سواد و ضعیف هستند!؟
از این همه درد و غصه باید فریاد زد: وای از دست خواص! و وامصیبتا! از این همه پول پرستی‌ها و بی‌تفاوتی‌ها!
آیا کسانی که مسئولیت اجرایی و نظارت و مسائل امنیتی و سیاسی در دست‌های آنان است به نظام و جایگاه مجلس و جایگاه نماینده اهمیت می‌دهند؟! آیا می دانید مجلس هشتم اصولگرا نیز به خاطر همین مسائل، در برخی موارد به نظام لطمه زده است؟!
اگر وضع این است و برخی هم موافق؟! به کاندیداهایی که فقط برای تقویت نظام و ولایت و دفاع از حقوق مردم به میدان آمده‌اند و حتی تاکنون هیچ ستادی تشکیل نداده اند،‌ گفته ‌شود که تکلیف خودشان را بدانند تا کاندیداهای پرهزینه‌‌ی پولدار رأی‌آوری بیشتری داشته باشند؟!!!

حاج ابوالفضل فخرالاسلام، مدرس سیاسی استان



نظرات 0

هفته نامه صبوح : رفتارهای سیاسی و ادعاهای انتخاباتی و مانورهای تبلیغاتی کاندیداها در این دوره انتخابات نه تنهاجالب و قابل مطالعه و بررسی است بلکه ما را به یک نتیجه گیری مهم وابسته غیرقابل انکار می رساند که بضاعت فکری و توانمندی کاندیداها در اندیشیدن برای حوزه انتخابیه و چاره اندیشی برای مشکلات مردم در قالب انتخاب روشهای ارائه افکار و ایده ها و نظرات ایشان به جامعه بروز و تجلی می یابد. و صد البته این بضاعت، ارتباط مستقیمی با توانمندی مشاوران و اتاقهای فکری که به کاندیداها مشورت می دهند دارد که صنفهای شکلی و محتوای کنونی که در رفتارها و گفتارهای انتخاباتی کاندیداها و فعالین سیاسی استان به شدت رخ نمایانده است مردم را به اصل حضور و وجود مشاوران متخصص و متعهد در کنار کاندیداهای انتخاباتی ناامید می سازد چه رسد به اینکه این مشاوران چه کسانی هستند و به چه قصد و نیتی در کنار فعالین عرصه انتخابات حضور دارند.
مدتی است حضور برخی دلالان سیساسی و انتخاباتی در کنار بعضی کاندیداها که اتفاقاً ادعاهای آنچنانی سیاسی و عقیدتی دارند، مردم را نسبت به بروز برخی آسیبهای سیاسی در فضای انتخاباتی استان نگران نموده است که کمابیش در برخی مطالب تخریبی و شبنامه گون که گهگاه در روز روشن و توسط رسانه های مشخص منتشر می گردد تازه مطلعی از این فضای ناهمگون و غبارآلود محسوب می شود.
در فضایی که باید برای مشارکت بیشتر مردم و درست بودن انتخاب ایشان تلاش کنیم تهمت ها و تخریب ها در دلسرد شدن مردم و آلوده شدن فضای انتخابات تاثیر بسزایی خواهند داشت و در این شرایط است که معیارهای انتخاب اصلح کمرنگ و کمرنگ تر می شوند و تنها پول و لابی سیاسی تعیین کننده خواهد بود و خواسته یا ناخواسته مهمترین سنگر نظام را دو دستی تقدیم افراد غیردلسوز و بی انگیزه خواهیم کرد که نهایتاً مردم متضرر خواهند شد.
برای شفاف شدن فضای انتخاباتی لازم است کاندیداهای افرادی را بعنوان مشاور امین خود در کنار و همراه داشته باشند که بجز خوشنامی در عرصه اجتماعی و سیاسی، تخصصی و تعهد لازم را برای خدمت به جامعه داشته باشند که متاسفانه در مورد برخی کاندیداها شائبه همکاری و همدستی با دلالان سیاسی و انتخاباتی مطرح است. حق العمل بگیرانی که در روز روشن از حمایت یکی دست می کشند و به اردوگاه رقیب می پیوندند بدون شک دلسوز کشور، استان و شهر عزیزمان نیستند. حالا همین افراد قرار است بیان کننده ایده ها و نظرات کسی باشند که قرار است دلش برای کشور، استان و شهرش عاشقانه بتپد. آیا این یک تضاد آشکار در رفتار و گفتار یک فعال سیاسی محسوب نمی شود؟
یکی از نقاط آسیب پذیر اکثریت قریب به اتفاق کاندیدهای انتخاباتی استان و بخصوص شهر اراک، نداشتن دیدگاه رسانه ای است. دیدگاهی که لزوماً نباید خود کاندیدا سر منشاء و تئوری پرداز آن باشد و می توان به راحتی با به بازی گرفتن و بکارگیری نخبگان این عرصه بعنوان مشاور و اتاق فکر منشاء موفقیت در رقابت انتخاباتی و نهایتاً اثرات خیر در استان و شهر اراک باشد و در ضمن برگ برنده ای مهم در رقابت های انتخاباتی محسوب شود. تازه این بخشی از ماجراست چرا که وقتی اتاق فکر در حوزه تبلیغات و رسانه وجود ندارد که برای عرصه انتخابات حداقل لازم و ضروری است می توان پی برد در سایر عرصه ها هم هیچ مشاوره و اتاق فکری وجود ندارد. گرچه آقایان کاندیدهایی که مدعی حضور اتاق های فکر هستند پیشنهاد می شود برای شفافیت بخشیدن به عرصه تبلیغات و انتخابات در استان نام تیم های مشاور یا اتاق های فکر خود را اعلام فرمایند تا مردم بهتر و دقیق تر بتوانند در مورد آنها قضاوت نمایند.
بد اخلاقی در انتخابات موضوع تازه‌ای نیست
همواره یکی از دغدغه‌های مسئولان عالی نظام خصوصا رهبر حکیم و فرزانه انقلاب عدم وجود بد اخلاقی در ایام انتخابات بوده است.
عمده این بد اخلاقی‌ها که در قالب‌های مطالب نوشتاری، گفتاری، پیامک، کاریکاتور، از سوی اشخاص حقیقی – رسانه‌های دیداری و شنیداری نمود پیدا می کند عمدتا دارای پایه‌های دروغ و مبتنی بر عدم وجود شخصیت ثابت سیاسی اجتماعی می‌باشد.
مقام معظم رهبری بارها و در خطابه‌های متعدد این حرکت را مذموم دانسته و آن را محکوم نموده‌اند و همواره ترویج به تقوا پیشگی نموده‌اند. در استان مرکزی نیز از گذشته تا کنون برخی از افراد که جایگاه خود را متزلزل می‌دیدند همواره به این بداخلاقی‌های انتخاباتی دامن می‌ زنند.
نگارنده امیدوار است روزگاری انتخاباتی به دور از هرگونه توهین و افترا و بداخلاقی در استان و شهر چه در بین مردم و چه در اصحاب رسانه شاهد باشیم.



نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 8 اسفند 1390  | 6:46 AM | نویسنده : قاسمعلی

 

تعارض در حوزه انتخابات عبارت است از مخالفت یا ناسازگاری میان دو گروه سیاسی . تعارض بدین گونه آغاز می شود که یک گروه سیاسی چنین می پندارد که گروه دیگر در رابطه با چیزهایی که مورد توجه گروه اول است, اثرات منفی بر جای می گذارد یا قرار است اثرات منفی به بار آورد. [...]

تعارض در حوزه انتخابات عبارت است از مخالفت یا ناسازگاری میان دو گروه سیاسی .

تعارض بدین گونه آغاز می شود که یک گروه سیاسی چنین می پندارد که گروه دیگر در رابطه با چیزهایی که مورد توجه گروه اول است, اثرات منفی بر جای می گذارد یا قرار است اثرات منفی به بار آورد. از مشکلات بزرگ تعارض انتخاباتی میزان انرژی غیر مفیدی است که صرف درگیری بی مورد میان گروههایی می شود که در مبارزات انتخاباتی وارد می شوند .این تعارض و رقابت از منافع میان گروهها و احزاب و وابستگی فعالیتها به یکدیگر ناشی می شود.

در نظامهای دموکراسی انتخاباتی برای پرهیز از رقابت ناسالم و تخریب افراد راههای مشخصی تدوین و تنظیم می گردد. به عبارت دیگر , قبل از هر چیز قاعده ای تدوین می شود که مورد توافق اکثریت است و همه خود را ملزم به رعایت آن می دانند . البته قاعده به تنهایی کارساز نیست, باید ساختاری را پایه گذاری کرد که توان حل تعارضات را داشته باشد. بسیاری از جامعه شناسان بر این باورند که اگر یک نظام اجتماعی توان حل تضادها و تعارضات را نداشته باشد,موجودیت جامعه با مشکل مواجه می گردد.

برخی از نظامهای اجتماعی از روشهای خشن برای حل تعارشات بهره می گیرند که این روش هم هزینه فراوانی را بر طرفین تحمیل نموده و هم قادر به حل مسئله نیست. بلکه صورت مسئله را به طور موقت پاک می کند. بی گمان در یک نظام اجتماعی , وجود تضاد و تعارض , امری اجتناب ناپذیر است , بنا براین اموکراسی وضعیتی را فراهم می کند که با تضادها و تعارضات سیاسی به گونه ای برخورد شود که اولا” به رسمیت شناخته شود و ثانیا” راهی مناسب برای حل آن نیز در نظر گرفته شود.

حل و فصل تعارض

حل تعارض به معنای شناسایی سرچشمه های عمیق منازعات و علل و عموامل اصلی ایجاد درگیری و سپس تلاش برای ایجاد دگرگونی های لازم در ساختار و عوامل ایجادکننده منازعات به منظور پایان بخشیدن به آنهاست .صاحب نظران میان مفهوم حل تعارض با مفاهیم مشابهی مانند : حل اختلاف ,اتفاق نظر برای حل تعارض ,تخفیف تعارض ,مدیریت تعارض و تحول تعارض تفکیک قائل شده اند .

هیچ نظام سیاسی نباید اجازه دهد تعارض میان احزاب و گروههای سیاسی به حدی برسد که زیانهای زیادی برای جانعه به بار آورد.

استراتژی های حل تعارض

*مذاکره

*میانجی گری

*حل مسئله

*حکمیت

فرایند تعارض

۱-پیشگیری از منازعه ۲-کنترل منازعه ۳-پایان منازعه

مدارا , شیوه حل تعارض در حکومت علوی

مدارا یعنی پرداخت کمترین هزینه برای دفع دشمن و تبدیل معاند به مخالف و مخالف به موافق . مدارا یعنی تحمل جور و ستم مخالف , مادامی که امید به هدایت او هست و خودداری از سرکوب قهر آمیز او .

( مدیریت انتخابات ,دکتر فرج الله رهنورد و نعمت الله مهدوی راد , انتشارات اطلاعات , تهران ۱۳۸۹ )



نظرات 0
تاريخ : یک شنبه 7 اسفند 1390  | 3:59 PM | نویسنده : قاسمعلی

همه می‌دانند و می‌دانستند که احمدی‌نژاد و مشایی صاحبان تفکری یگانه‌اند. بسیاری از سخنان مشایی که مورد هجوم جریان خاص است بارها و به کرات از دهان احمدی‌نژاد نیز خارج شده حتی به تفصیل افزون. اما نمی‌توان این چنین بی‌محابا به رئیس جمهور حمله برد و او را لیدر جریان انحرافی نامید. چرا که ورود رهبری را در پی خواهد داشت و این یعنی مثل آنان باز قصه می‌شد.


اسفندیار رحیم مشایی

سایت شبکه ایران نزدیک به روزنامه ایران و از حامیان طیف آقای مشائی در دولت طی یک یادداشت انتخاباتی به تببین نگاه خود درباره انتقادهای سیاسی علیه طیف مشائی پرداخت و ضمن مشابهت سازی کامل میان دکتر احمدی نژاد و مشائی چنین نوشت:

احمدی‌نژاد، سوم تیر، دور دوم، فتنه، گفتمان احمدی‌نژاد، گفتمان انقلاب اسلامی، فتنه جدید و.... این‌ها کلید واژه‌هایی است که همه دغدغه‌های من، تمام قد در آن هویدا شده‌اند. بگذارید با یک خاطره آغاز کنم. من و چند تن از دوستانم، هرچه پول داشتیم روی هم گذاشتیم و به زحمت عکسی از احمدی‌نژاد یافتیم و بردیم برای کپی. صاحب مغازه با تعجب نگاهی به عکس انداخت و گفت: این دیگر کیست؟ چه قدر شبیه شهداست! گفتم: احمدی‌نژاد است. کاندیدای ریاست جمهوری. صاحب مغازه لبخندی تمسخرآمیز زد و گفت: یعنی رأی می‌آره؟

اکنون بیش از شش سال گذشته است و باید گفت: آری او رأی آورده است و نه یک بار؛ که دو بار. البته جای شگفتی نیست. شگفتی از آن کسانی است که احمدی‌نژاد را یک فرد چون دیگران پنداشته‌اند و شخصیت حقیقی او را مورد رأی خویش پنداشته‌اند. چنین فردی برای رأی آوردن می‌بایست بیش از این شناخته شده و سرمایه و برنامه تبلیغاتی سنگینی داشته باشد. اما احمدی‌نژاد عنوان یک فرد نیست بلکه علم گفتمان انقلاب اسلامی پس از ربع قرن است و این گفتمان نه تنها میان ملت ایران، که در جهان شیدایانی دارد و حاجتی به معرفی نیست. در این میان لازم است اشارتی هر چند کوتاه بنمایم به این مسئله که به دنبال چه چیزی هستم؟ از آن جا که تعرف الامور باضدادها؛ باید بگویم در پی چه چیزی نیستم. اکنون در مقام ستایش و تطهیر دولت نیستم و برای غیر معصوم در هر جایگاهی، چنین نگاهی را تملق و چاپلوسی می‌انگارم، اما به دنبال بیان همان مطلبی هستم که امام خامنه‌ای (مد ظله العالی) نیز به آن اشاره فرموده‌اند:

«خصوصیت و امتیاز دوم که در این دولت هست، شعار و گفتمان کلی این دولت است که منطبق بر شعار و گفتمان امام و منطبق بر شعارها و گفتمان‌های انقلاب است؛ این خیلی چیز باارزشی است. این را هیچ‌کس نمی‌تواند ندیده بگیرد. هر دلبسته به انقلاب، این را قدر می‌داند؛ هر کسی که پیشرفت کشور را با هدایت انقلاب و با کارگردانی انقلاب تصور می‌کند، باید این را قدر بداند. عدالت‌خواهی در این دولت پررنگ شد. شعار عدالت‌خواهی به صورت جدی بر روحیه مسئولان، دولتمردان و برنامه‌ها، پرتو افکند. استکبارستیزی - که معنای ویژه انقلابی خودش را دارد - در این دولت تشخص و تمیز پیدا کرد.»1

شگفتی از آن کسانی است که احمدی‌نژاد را یک فرد چون دیگران پنداشته‌اند و شخصیت حقیقی او را مورد رأی خویش پنداشته‌اند. چنین فردی برای رأی آوردن می‌بایست بیش از این شناخته شده و سرمایه و برنامه تبلیغاتی سنگینی داشته باشد. اما احمدی‌نژاد عنوان یک فرد نیست بلکه علم گفتمان انقلاب اسلامی پس از ربع قرن است و این گفتمان نه تنها میان ملت ایران، که در جهان شیدایانی دارد و حاجتی به معرفی نیست

گفتمان احمدی‌نژاد را در یک بیان می‌توان گفتمان روزآمد انقلاب اسلامی نامید. گفتمانی که تناسب زمانی 30 ساله را در نظر داشته و خوبان گذشته را به صرف خوبی ماضی، در مقام مضارع خوب نمی‌بیند بخصوص که آن خوب بودن از ماضی دور است و در ماضی نزدیک، دست‌ها لرزیده و پاها لغزیده است. کسانی که از امام(ره) نامه و اجازه داشتند در فتنه غلتیدند و دیگرانی که انتقاد از خویشتن را نیز روا نمی‌دانند به این استدلال که امام خمینی(ره) ما را تأیید فرموده... آری گفتمان به روز انقلاب اسلامی که حمایت رهبر زمان را نیز به همراه دارد، قرآن‌های بر نیزه رفته را به رسمیت نمی‌شناسد و به تریبون هایشان وقعی نمی‌نهد و در این مقام، آنان که بر فراز چشم‌هایشان، ابرو که هیچ؛ خطی هم نیست، آشفته شده و در پی آنند که جهانی را آشفته سازند. از این آشفتگی‌هاست که مردود‌شدگان این گفتمان به روز انقلاب اسلامی، دسیسه‌وار طرحی هوشمندانه برای ساقط نمودن این پرچم درانداخته‌اند.

احمدی نژاد

تهاجم همه‌جانبه به دولت، مدت‌هاست که برای ما عادی شده است اما زمانی است که به برکت حیلت‌های ژورنالیستی، فاز جدیدی از این تهاجم آغازه شده و رویکرد جدیدی با دکترین تعریف «جریانی انحرافی» بیخ گوش رئیس جمهور، چهره نموده است.

چرایی این حرکات و حملات را می‌بایست در همان آشفتگی‌ها و خواب‌های بر باد رفته جریان خاص یافت. تعریف و ارائه جریانی پرزرق و برق تنها یک مرحله از پروسه‌ای است که حذف گفتمانی احمدی‌نژاد را نشانه رفته است. جریانی که جادوی رسانه را در دست گرفته و با شاه شعار تو ساحری، سوار بر نان ژورنالیست‌ها و عقاید بحق مؤمنین، خوش موج، به پیش می‌تازد. سحر در دست و اتهام سحر بر لب، البته که شیوه معمول و تاریخی جبهه باطل علیه حق بوده است. در قرآن کریم اشارات فراوانی به این شیوه کهن شده است که تنها آیتی از آن را بیان می‌داریم:

کذلک ما اتی الذین من قبلهم من رسول الا قالو ساحر او مجنون: این گونه است که هیچ پیامبری قبل از این‌ها به سوی قومی فرستاده نشد مگر این که گفتند: او ساحر است یا دیوانه. (الذاریات- 52)

این دکترین نخ نما شده پیشتر از سوی مهندس رحیم مشایی چنین افشا شده است:

«تا به حال شده است که جبهه دین، دیانت، تفکر شیعی،تفکر اسلامی، طرف ایمان، طرف خدا، طرف مقابل خود را به سحر متهم کرده باشد؟ برعکس این بوده است. این طرف شیطان و طرف باطل است که طرف حق را متهم به سحر می‌کند. چرا اینطوری است؟ دلیلش روشن است چون کسی که می‌گوید فلانی ساحر است، قصدش این است که بگوید اصلاً گوش نده، نبین، نرو. وگرنه اگر آدم حق باشد که این گونه نیست... مشایی باطل است؟ خوب بیایید بحث کنیم. اگر تو حق هستی چرا می‌گویی این سحر می‌کند؟ تو که حق نداری این را بگویی. تو باید بیایی بشنوی که مشایی چه می‌گوید؟ دین ما در برابر سحر مگر شکست خورده است؟ یعنی ما در برابر سحر ناتوانیم؟ قدرت نداریم؟ نور خدا در سحر هضم می‌شود؟ این چه منطقی است؟ اگر وقت کردیم من دلیلش را می‌گویم. اصلاً این منطق باطل است. جبهه باطل جبهه حق را متهم به سحر و جادو می‌کند. پیامبران و اولیا و اوصیا متهم به سحر و جادو بودند تا اصلاً مردم نروند پیش اینها.»2

بی شک احمدی‌نژاد برای برخی، گفتمانی مزاحم است و شخص او در این میدان موضوعیتی ندارد، پس می‌بایست کاری کنند که این جریان منقطع گردد و جوانه‌های بسیار روییده بر این درخت بخشکد و این دولت پایان راه احمدی نژادی‌ها باشد. باشد که عبرت دیگران شود تا نسبت سخیف و دون شأن آبرو بر آنان روا ندارند.

آری با شروع دور دوم ریاست جمهوری، می‌بایست وارد مرحله جدیدی از تهاجم می‌شدند. در این گاهه حساس، چند نکته مهم را می‌بایست در نظر می‌گرفتند:

1- برنامه باید جامع و کامل بوده و در حد هدف بزرگی چون حذف احمدی‌نژاد باشد.

2- این برنامه می‌بایست پرده به پرده پیش رود و از روش استدراج بهره گیرد تا بتواند همگان را با این پروسه همراه سازد.

3- از همه ظرفیت‌ها می‌بایست استفاده نمود. چرا که اکثریت مردم نظر به من قال دارند نه ما قال. « و البته در غالب موارد هم چاره‌ای جز این نیست. تشخیص حق از ناحق، عقل تشخیص می‌خواهد و آن کس را که از این عقل بهره‌ای نیست چاره‌ای نمی‌ماند جز آن که به تقلید روی آورد. تأثیر روانی نام‌های مشهور معمولاً عقل را می‌پوشاند و انسان را پیش از آن که اصلاً فرصت قضاوت پیدا کند در مقام شهرت گوینده خاضع می‌سازد... برای رفع هر گونه شبهه، جای این تذکر باقی است که در مقام عمل، عموم مردم را چاره‌ای جز تقلید از بزرگان نیست و این حقیقت را انسان به حکم فطرت جمعی و فردی باز می‌یابد.3»

احمدی نژاد

 

این اصل مهم بشدت مورد توجه طراحان این پروسه بوده است اما سؤال اینجاست که چگونه؟

در پاسخ باید گفت: کار چندان دشواری نیست. به قول دوستی خردمند، انسان‌ها دو دسته‌اند یا مدیریت می‌کنند یا مدیریت می‌شوند. گاه فردی در مقام ظاهری یک مدیر است اما معاونش به آسانی و با تکیه بر تجربه بسیار او را مدیریت می‌کند حتی در مقام اندیشیدن. ژورنالیست‌ها با این حربه نیک آشنایند. برخی از روزنامه‌ها با تیترها، مقالات و هیاهوها، بزرگان قوم و مدیران را مدیریت می‌کنند. آری به همین سادگی. این را باید به چشم دیده باشی تا بر جانت نشیند و به خط و شنیدن، علمی برایت حاصل نمی‌شود. حال اگر از ارباب و متخصصین رسانه پرسی خواهی شنید که این ذات رسانه در دنیای مدرن است. فقط کافی است آنان که این تصمیم را گرفته‌اند تا گفتمان انقلاب اسلامی را گفتمانی انحرافی بنامند قدرتمند باشند تا بتوانند بزرگان و مدیران بسیاری را با خود همراه سازند و این شیطنت، ذاتی رسانه دنیای مدرن است. اینجا آن چه هست جادویی پنهان و خلسه‌ای نارسیسی است که برای پی بردن به عمق این مطلب می‌توانید آثار داوری اردکانی، مددپور و آوینی را دریابید.

به هر تقدیر با توسل به جادوی رسانه، با دم خود گردو شکستند و به آواز بلند خواندند: قصه ما مثل شد همه قند و عسل شد.

داستان آنان مثل شده بود و حجم عظیمی از رسانه‌ها را به خود مشغول داشته و زمینه برای مدیریت مدیریت شوندگان آماده گشته بود. مثل شدن داستان خوش خط و خال ابرو نداشتگان بخش مهمی از پروسه پیش گفته بود. داستان جامعی که هم تراژدی بود و اشک تمساح ریختن. هم جنایت داشت، هم جن و سحر و رمال و هم فساد اقتصادی و سیاسی و هم بخش اتاق خوابی، که سرمنشأ همه دفتر ریاست جمهوری بود. هر روز ابعاد جدید از این داستان مثل می‌شد و برای طراحان، قند و عسل.

بخش سیاست تبیان

 


منبع :شبکه ایران



نظرات 0
تاريخ : جمعه 5 اسفند 1390  | 4:32 PM | نویسنده : قاسمعلی

 

حاج ابوالفضل فخرالاسلام / دشمنان نظام اسلامی در خارج و همراهان و همفکران آنان در داخل برای این ملت نقشه های شومی تهیه دیده‌اند که تاکنون همه آنها به لطف خدا و عنایت امام زمان(عج) و درایت رهبری و حضور پرشور امت خداجو خنثی شده است. آخرین نقشه‌‌ی شوم آنان فتنه ۸۸ بودکه با مدیریت [...]

حاج ابوالفضل فخرالاسلام / دشمنان نظام اسلامی در خارج و همراهان و همفکران آنان در داخل برای این ملت نقشه های شومی تهیه دیده‌اند که تاکنون همه آنها به لطف خدا و عنایت امام زمان(عج) و درایت رهبری و حضور پرشور امت خداجو خنثی شده است.

آخرین نقشه‌‌ی شوم آنان فتنه ۸۸ بودکه با مدیریت معجزه گونه مقام معظم رهبری و حضور بی نظیر مردم و خلق حماسه ۹ دی، تمام برنامه های دشمن شکست خورد.

شکست فتنه ۸۸، آنان را به انزوا کشاند ولی با ظهور جریان انحرافی و تحرکات برنامه‌ریزی شده، آرام آرام فتنه گران را نسبت به اجرای نقشه جدید و احیای فتنه ۸۸ در انتخابات ۹۰ امیدوار کرد.

اگرچه هشدار به موقع مقام معظم رهبری در سخنرانی عید سعید فطر مسئولان سیاسی، امنیتی و مردم را هوشیار نمود، ولی پیچیدگی نقشه دشمنان نظام و ائتلاف جریان فتنه و انحرافی، نیاز به بصیرت مضاعف و تیزبینی خواص ولایتمدار و حضور حداکثری دشمن شکن مردم دارد.

همه ما می دانیم که فتنه ۸۸ هدفی جز براندازی نداشته و دشمن به کمتر از آن فکر نمی کرده و هم اکنون نیز ثبات و عزت جمهوری اسلامی و الگو قرار گرفتن برای  جنبش های اسلامی منطقه، دشمنان را سخت عصبانی کرده است. از این رو، استراتژی استکبار جهانی، تلاش برای بر هم زدن الگوی ثبات و سلامت جمهوری اسلامی در انتخابات آینده است.

براساس این فرمول، جریان فتنه و انحرافی نقش کلیدی در عملیاتی کردن نقشه دشمنان ایفا خواهند کرد و این همان چیزی است که سردار جعفری فرمانده کل سپاه این نقشه دشمنان را فاش ساخت و گفت: «یکی از تلاش‌های دشمن قطعاً احیای آشوب ها و اعتراضات اجتماعی با دستاویز قرار دادن انتخابات مجلس است.» وی در  بخش دیگری می گوید: «فتنه گران می خواهند با ایجاد ناآرامی‌ها جریان فتنه را زنده کنند و از سوی دیگر با نشان دادن و برجسته سازی تقابل معترضین با نظام، چهره مردمی نظام را در جهان اسلام مخصوصاً در جبهه بیداری اسلامی مخدوش کرده و الهام بخشی انقلاب اسلامی را با مانع روبرو سازند.»

جریان انحرافی رویکرد مدل روسیه مشهور به حرکت« پیرامون به مرکز» را در دستور کار خود قرار داده اما جریان فتنه برای انتخابات مجلس نهم رویکرد متفاوتی را تعریف کرده است، از آن جمله مشارکت مشروط، مشارکت فعال و تحریم که در هفته‌های گذشته به آنها پرداخته‌ایم، ولی با مشخص شدن لیست های ثبت نامی در حوزه های مختلف، برنامه‌ی تحریم را اجرایی کرده و به شدت انرژی منفی به مردم ترزیق می‌نمایند که مردم انگیزه‌ای برای حضور در انتخابات ندارند. درکنار این موضوع براساس رصدی که از ثبت نام ها صورت گرفته است، بیش از ۸۶۰ نفر از اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس نهم کاندیدا شده اند که ممکن است پس از فضاسازی‌های رویکرد تحریم و تزریق انرژی منفی کاهش مشارکت، نظام را وادار به اتخاذ تصمیمی برای کشاندن مردم به پای صندوق‌های رأی با تأیید مهره های اصلاح طلبان که عمدتاً در تهران و شهرهای بزرگ ثبت نام کرده اند، بنماید و براساس قانون انتخابات و پس از اخذ تأییدیه شورای نگهبان در یک برنامه ریزی دقیق، برای حوزه های انتخابیه سراسر کشور کاندیدا بفرستند و به اهداف سیاسی خودشان دست یابند که همان تسخیر قوه مقننه است.

رویکرد مکمل این نقشه آن است که در صورت رد صلاحیت، اصلاح طلبان فریاد مظلوم نمایی را بلند خواهند کرد و در همین گیر و دار از کاندیداهای جریان انحرافی حمایت خواهند نمود، البته با سیاست «موتور روشن، چراغ خاموش» و در نهایت اگر نتوانند در اجرای نقشه های شومشان موفق شوند، انتخابات و سلامت آن را زیر سؤال خواهند برد و دستورات بعدی دشمن را اجرا خواهند کرد و …

حسین فدایی عضو جبهه متحد اصولگرایان خلاصه محورهای برنامه آمریکا و اتاق فکر فتنه را اینگونه بیان می کند:

امریکا برای انتخابات مجلس نهم ایران شش محور در نظر گرفته است:

۱. ایجاد فضای افشاگری برای اسرار نظام

۲. ایجاد ظرفیت برای حرکت‌های خیابانی، ناامنی و اغتشاش

 ۳. ایجاد فضایی برای شبکه سازی اجتماعی

۴. ایجاد فضا برای تشدید فشارها از خارج به داخل

۵. ایجاد شکاف شدید در درون حاکمیت

۶. ایجاد فضا برای نقد اساسی حکومت و مشروعیت زدایی از انقلاب اسلامی.

از نگاه آمریکایی‌ها، انتخابات بخشی از پروژه نرم و کودتای مخملی خواهد بود.

وی می‌افزاید: اتاق فکر فتنه هم دو برنامه مهم را در دستور کار خود قرار داده است:

۱. سیاه‌نمایی کنند و الگوی نظام را برای بیداری اسلامی منطقه شکست خورده معرفی کنند.

۲. روی الگوی اسلام سکولاریسم که ترکیه علمدار آن است فعالیت کنند.



نظرات 0

 

مهدی شارق(کاندیدای مجلس نهم در شهرستانهای زرندیه وساوه) / ملت ما از ۱۲ اسفند ماه، حماسه‌ای ماندگار می‌سازد و با حضوری شکوهمند، پاسخ یاوه گویی‌ها و تحریم‌های دشمنان را خواهد داد .یقینا با همت ملت عزیز ایران نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، همچون حماسه نهم دی ماه پر شور برگزار خواهد شد و ملت، [...]

مهدی شارق(کاندیدای مجلس نهم در شهرستانهای زرندیه وساوه) / ملت ما از ۱۲ اسفند ماه، حماسه‌ای ماندگار می‌سازد و با حضوری شکوهمند، پاسخ یاوه گویی‌ها و تحریم‌های دشمنان را خواهد داد .یقینا با همت ملت عزیز ایران نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، همچون حماسه نهم دی ماه پر شور برگزار خواهد شد و ملت، پاسخی دندان شکن به یاوه گویی ها و تحریم های مستکبران می دهند.
اولین سوالی که درخصوص انتخابات مطرح میشود این است که وظیفه نیروهای مخلص وکسانیکه ازابتدای انقلاب وشروع دفاع مقدس همواره پیروخط امام بوده واز دریغ جان واهدای زندگی خود درراه اسلام دریغ نورزیده اند چیست ؟

به نظر میرسد سه رسالت مهم بردوش دلسوزان انقلاب اسلامی بخصوص کسانیکه از چفیه در دوران جنگ فقط  برای جنگ استفاده کرده(برخلاف کسانیکه ازجنگ فقط چفیه را باخود یدک میکشند) است

۱_ ترغیب همه برای حضور پرشور و فعال در صحنه انتخابات و تعیین سرنوشت کشور به گونه ای که هیچکس در این فرآیند مهم غایب نباشد.

تهدیدات دشمنان و با تاکید بر این مطلب که حضور مردم در انتخابات و وحدت بین آحاد ملت از جمله اساسی ترین عوامل حراست از امنیت ملی است،فارغ ازاینکه  جمهوری اسلامی قدرتی شکست ناپذیر در همه زمینه هاست ، اما آمریکا حتی جرئت حمله به یک کشور ضعیف ولی متحد و یکپارچه را ندارد. رفتار آمریکایی ها از زمان جنگ جهانی دوم تا کنون نشان می دهد که آمریکایی ها فقط شکاف های اجتماعی موجود در کشورها را نشانه گرفته اند و حتی یک بار هم جرئت حمله به یک کشور متحد و یکپارچه را نداشته اند که این مسئله، اهمیت وحدت و حضور مردم در صحنه به منظور حفظ امنیت کشور و مقابله با تهدیدات را نشان می دهد.

۲_ حفظ آرامش در کشور .دشمن همواره تلاش می کند با سو استفاده از اوج گیری رقابت های انتخاباتی، فضای کینه توزی را بر کشور حاکم کند. در انتخابات مجلس نیز اکثراوقات  اختلافات محلی بروز کرده است و ما باید با پرهیز از اشاعه فرهنگ قوم گرایی از جمله ایجاد حساسیت های خاص مثل کرد- فارس-ترک به گونه ای مدیریت کنیم که در انتخابات مجلس نهم اختلاف سلیقه های محلی تبدیل به کینه ورزی و درگیری نشود.

۳_  برای معرفی معیار های کاندیدا های اصلح به مردم لزومی ندارد که ما وارد مصادیق شویم، بلکه باید خصوصیات یک نماینده متعهد و کارآمد را از منظر امام راحل (ره) و امام حاضر برای مردم تبیین کنیم، چرا که مردم خودشان توانایی تشخیص و انتخاب صحیح را دارند.

اگر تمام تاریخ ایران را جستجو کنیم، پر افتخار تر از نسلی که امام (ره) در سال ۴۲ آنان را “سربازان در گهواره” لقب داد پیدا نخواهیم کرد. این نسل پر افخار بود که پس از براندازی رژیم طاغوت، زرین ترین صفحه تاریخ ایران یعنی دفاع مقدس را رقم زد و اسیر منحرفانی که پس از جنگ، مسیر دنیا زدگی را درپیش گرفتند نشد و بر تمام فتنه ها فائق آمد.

بدون شک این نسل پر افتخارترین نسل های کشور است و اگر قدری بجنبد و برنامه های نیمه تمام انقلاب را به رهبری خردمندانه مقا م معظم ولایت به  آخر برساند؛ آنگاه می توان لقب پر افتخار ترین نسل تاریخ بشر را به آن داد.



نظرات 0

وبلاگ نامه شهرستان شازند / کار نظارت بر انتخابات کاری سخت و دشوار است. نظارت بر انتخابات به افرادی شجاع  و جسور نیاز دارد. انتخابات آزاد مستلزم نظارت پر تحرک، همه جانبه نگر و فعال است. نظارتی که بتواند خواب متخلفان را آشفته کند، دام های فریب را شناسائی و از طریق دستگاههای قانونی برچیند. [...]

وبلاگ نامه شهرستان شازند / کار نظارت بر انتخابات کاری سخت و دشوار است. نظارت بر انتخابات به افرادی شجاع  و جسور نیاز دارد. انتخابات آزاد مستلزم نظارت پر تحرک، همه جانبه نگر و فعال است. نظارتی که بتواند خواب متخلفان را آشفته کند، دام های فریب را شناسائی و از طریق دستگاههای قانونی برچیند.

افراد نظاره گر انتخابات باید با دید پهنانگر همه فعل و انفعالات انتخاباتی را زیر نظر گیرند، مطالب و شکایات وارده را با دید ژرفانگر بررسی کنند و حقوق مردم را در سرلوحه همه حقوق دیگر قرار دهند.

در جریان مسائل انتخاباتی دو هیات رسمی برای پایش امور انتخابات وجود دارند، هیات نظارت بر انتخابات و هیات بازرسی انتخابات. البته سازمان های دیگری مانند سازمان بازرسی کل کشور و دستگاههای اطلاعاتی، نامزدها ی انتخابات و ناظران منصوب شده از طرف آنها و دیگر موارد در انجام وظایف ذاتی خود در باره انتخابات ورود می کنند.

مهمترین موضوع در انتخابات ایجاد ساز و کاری برای نظارت خود مردم بر انتخابات است. هیات های نظارتی باید سازو کاری مردم سالارآنه تاسیس کنند تا مردم بتوانند بدون لکنت زبان بر امور انتخابات نظاره گر بوده و گزارش تخلفات را به آنها بدهند.

در شهرستان شازند در یک سال اخیر موارد ی انجام شده است که نیاز دارد هیات های نظارت بطور دقیق ماهیت این رخدادها را بررسی کنند و در صورت تاثیر گذاری در انتخابات و یا وقوع تخلف احتمالی برای مردم گزارش آنها را منتشر کنند.

پاره ای از سفرهای پشت سرهم مدیران ارشد دولت به جاهای کوچک و بزرگ شهرستان شازند، برپایی سفرهای درون شهرستانی، برپایی جلسات و گردهمایی های شائبه دار، نصب بنرهای تبلیغاتی در دو مورد به نفع یک نامزد خاص و انتشار مصاحبه های جهت دار پاره ای از مدیران شهرستان در رسانه ها  به نفع یک نامزد خاص تنها گوشه ای از این موارد است.

از اینرو از هیات های دارای مسئولیت در امر مهم انتخابات انتظار می رود، تمام این موارد را به نمایندگی از مردم و افکار عمومی بررسی کنند و زیبنده است که گزارش آن را برای مردم نیز منتشر کنند.

مورد دیگری که از  این هیات ها انتظار می رود، منتظر شکایت و دریافت گزارش های مردمی نباشند. در شهرستان شازند چنین رویه  هایی چندان مرسوم نیست و مردم آنقدر گرفتاری در زندگی دارند که فرصتی برای درگیر شدن و رفت وامد در این باره ندارند.

در چند ماه گذشته وبلاگ نامه شازند در چند مورد با سند و عکس برخی تخلفات انتخاباتی را گوشزد کرده است و پاره ای از وبلاگ های دیگر شهرستان شازند نیز مبادرت به چنین کاری کرده اند.

علاوه بر اینها پاره ای از مدیران ارشد  کشوری از جمله دفتر رئیس مجلس شورای اسلامی و رئیس کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس در باره رفتار نماینده این شهرستان در مجلس ، سخنان صریحی را بیان کرده اند که ضرورت دارد هیات های نظارتی به نمایندگی از افکار عمومی چنین امور مهمی را لااقل در افق یک ساله منتهی به ۱۲ اسففند ماه ۱۳۹۰، یعنی روز برگزاری انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی مورد توجه قرار دهند.



نظرات 0
تاريخ : جمعه 5 اسفند 1390  | 4:13 PM | نویسنده : قاسمعلی

 

احیای دو قطبی سوخته احمدی‌نژاد – هاشمی برای پیروزی در انتخابات مجلس / در روزهای اخیر روزنامه ایران آغازگر دوباره جریانی با سابقه شش سال است؛ جریانی به نام «دو قطبی احمدی‌نژاد – هاشمی» که همواره و در مقاطع حساس سعی بر احیای آن شده است. به گزارش کاشف‌ نیوز، کم نیستند تحلیلگران و کارشناسانی [...]

احیای دو قطبی سوخته احمدی‌نژاد – هاشمی برای پیروزی در انتخابات مجلس / در روزهای اخیر روزنامه ایران آغازگر دوباره جریانی با سابقه شش سال است؛ جریانی به نام «دو قطبی احمدی‌نژاد – هاشمی» که همواره و در مقاطع حساس سعی بر احیای آن شده است.
به گزارش کاشف‌ نیوز، کم نیستند تحلیلگران و کارشناسانی که علت اصلی پیروزی احمدی نژاد در انتخابات سوم تیر ۱۳۸۴ را به وجود آوردن این دو قطبی می‌دانند، دو قطبی‌ای که در یک سوی آن احمدی‌نژاد به عنوان نماینده مردم مستضعف و هاشمی رفسنجانی به عنوان نماینده طبقه مرفه و… قرار گرفته بود و احمدی نژاد جسورانه با دادن کدها و افشاگری‌هایی تلاش کرد تا به زعم خود چهره واقعی هاشمی و اطرافیانش را افشا کند. تاکتیکی که در کنار استفاده از گفتمان اصولگرایانه توانست آرای قابل توجهی را برای او به ارمغان بیاورد.
این دو قطبی اما چندان در طول دوران مسئولیت محمود احمدی‌نژاد در دولت نهم بر خلاف گمانه‌زنی‌ها تشدید نشد مگر در مواقع حساس، و حساس‌ترین آن در زمانه انتخابات دور دهم ریاست جمهوری بود که بار دیگر این احمدی نژاد بود که در مناظره با میرحسین موسوی او را مورد حمایت هاشمی رفسنجانی معرفی کرد.
در فاصله چند ماه مانده به انتخابات مجلس و در حالی که دست جریان منحرف برای دلسوزان و علاقمندان نظام رو شده است، همانگونه که کاشف نیوز پیش از این خبر داده بود بازی جدیدی را در پنج محور «ضربه زدن به جریان وحدت اصولگرایان»، «تلاش برای خروج از انزوا» با رویکرد اتکا بر ابراز نظر سران این جریان در رابطه با موضوعات مورد تایید طبقه حزب اللهی به ویژه در مورد مقام معظم رهبری شکل گرفته، «از سیبل خارج کردن سران خود» ، «شبهه زدایی و مظلوم نمایی» و «افشاگری‌های گسترده و بی‌سابقه» آغاز خواهد کرد.
علی اکبر جوانفکر، روز شنبه در مقاله‌ای در روزنامه ایران با عنوان «ناآرامی هاشمی برای گریز از نامه بدون سلام به مقام معظم رهبری»، با این مقدمه که «هاشمی رفسنجانی، انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ را فرصتی برای میوه چینی تلاش‌هایش می‌دانست و بر این باور بود که شرایط برای بازگشت او به عرصه قدرت و تصمیم‌گیری‌های اصلی کشور فراهم شده است و البته اگر احمدی‌نژاد با هوشمندی، درایت، شجاعت و بی‌توجهی به تهدیدها و هشدارهای پیدا و پنهان و برای احیای گفتمان انقلاب اسلامی، وارد عرصه انتخابات نمی‌شد، او به زعم خود، کار را تمام شده می‌دانست و در عمل نیز چنین بود زیرا هیچ رقیب جدی دیگری برای خنثی کردن تلاش‌های هاشمی و کنار زدن وی از صحنه انتخابات به چشم نمی‌آمد.»، تاکید کرد:« احمدی‌نژاد به مانند خاری در گلوی او گیر کرد و طرح‌ها و نقشه‌هایش را به هم ریخت. پیروزی قاطع احمدی‌نژاد بر هاشمی رفسنجانی و قرار گرفتن یک شخصیت متدین و وفادار به ارزش‌ها و شعارهای انقلاب اسلامی، مردمی، تحصیلکرده، امتحان پس داده و برخوردار از کارنامه‌های درخشان عملکردی بر کرسی ریاست جمهوری، کار را بر هاشمی رفسنجانی بسیار سخت کرد و او کینه احمدی‌نژاد را به دل گرفت و برای تخریب و تضعیف او و دولتش هر چه در توان داشت به میدان آورد. موج سنگین و گسترده تخریب، دولت احمدی‌نژاد را آبدیده و مقاوم کرد و او پاسخ تخریب‌ها را با تلاش و مجاهدتی خستگی‌ناپذیر در پیشرفت و آبادانی کشور و خدمت بی‌منت به مردم داد.»
جوانفکر سپس خانه نشینی اعتراضی احمدی‌نژاد در جریان استعفای مصلحی را بازی طراحی شده از سوی هاشمی و یارانش عنوان کرد و سپس تاکید کرد:«بارها بر این نکته تأکید کرده‌ایم که جنجال گسترده و تبلیغاتی درباره ماجرای بی‌اساس و موهوم جریان انحرافی، یک کار مدیریت شده از سوی هاشمی رفسنجانی و از عوامل اصلی و محرک جریان فتنه است، اما این هشدارها و انذارها نه تنها مدعیان اصولگرایی را از خواب غفلت بیدار نکرد بلکه به جای مواجهه با حقیقت و درک این واقعیت که آنها در میدان جریان فتنه سرگرم بازیگری هستند، ترجیح داده‌اند که با گریز از حقیقت، همچنان بر طبل توخالی جریان انحرافی ساخته و پرداخته هاشمی رفسنجانی بکوبند.»
این مقاله جوانفکر که بعد از گذشت چهار روز همچنان خبر اصلی سایت اینترنتی روزنامه ایران است در روزهای بعد با انتشار مطالب و مقالاتی از این جریان در تقبیح رفتار هاشمی با احمدی‌نژاد و جریان پیرامون او همراه شد.
اما سه نکته درباره آغاز این جریان مورد توجه است، نکته اول آنکه جریان منحرف تلاش می‌کند تا انتقادات اصولگرایان و دلسوزان انقلاب از جریان منحرف پیرامون رئیس‌جمهور را یک بازی طراحی شده و تحت فرمان هاشمی رفسنجانی جلوه دهد تا بدین وسیله اصالت انتقادات و هشدارها را به زعم خود زیر سئوال ببرد و از سوی دیگر احیای دوباره این دو قطبی آن هم در آستانه انتخابات مجلس نشان از آن دارد که انتخابات مجلس نهم برای جریان منحرف ارزشی برابر و حتی فراتر از انتخابات ریاست جمهوری دارد و همین نکته ظریف خود شاهدی است بر نگرانی‌ها از بازی‌ها و نقشه‌های این جریان به هر قیمت برای فتح مجلس نهم، از سوی دیگر تاکیدات مصنوعی و بیش از اندازه روزنامه نگاران این جریان بر ارادت به مقام معظم رهبری و پیروی از ایشان خود شاهدی است بر تاکتیک خروج از انزوا با استفاده از موضوعات مورد تایید طبقه حزب اللهی به ویژه در مورد مقام معظم رهبری.



نظرات 0

 

محمد رادپور-کارشناس ارشد حقوق و مدرس دانشگاه / در قانون “انتخابات مجلس شورای اسلامی” و آئین نامه ی اجرایی آن تعریفی از “داوطلب” و “نامزد” انتخابات نشده است، لکن با بررسی مواد این قانون می توان اینگونه برداشت کرد که، از زمان ثبت نام شخص تا تایید صلاحیت وی از سوی هیات های اجرایی و [...]

محمد رادپور-کارشناس ارشد حقوق و مدرس دانشگاه / در قانون “انتخابات مجلس شورای اسلامی” و آئین نامه ی اجرایی آن تعریفی از “داوطلب” و “نامزد” انتخابات نشده است، لکن با بررسی مواد این قانون می توان اینگونه برداشت کرد که، از زمان ثبت نام شخص تا تایید صلاحیت وی از سوی هیات های اجرایی و دیگر اشخاص و مراجع ذی صلاح، ایشان “داوطلب” انتخابات بوده و پس از تایید صلاحیت به وی “نامزد” گفته می شود. هر چند در تبصره ی ماده ۶۷ قانون مذکور آمده است:” از موقع ثبت نام تا پایان انتخابات احضار و بازداشت نامزد های نمایندگی مجلس شورای اسلامی در رابطه با اتهامات قبل از نامزدی و یا تخلفات انتخاباتی ممنوع است مگر در مواردی که به نظر رئیس قوه قضائیه عدم بازداشت آنان موجب تضییع حق گردد و یا اخذ تامین و تضمین لازم ممکن نباشد” ولیکن به نظر می رسد در این مورد می بایست به عمومات حقوق جزا رجوع کرده و “نامزد” را تعبیر به “داوطلب” نمود.

 فصل ششم از قانون فوق الاشاره و فصل چهارم از آئین نامه ی اجرایی آن مربوط به “تبلیغات” است. در یک جمع بندی کلی که از مفاد این فصول و قانون “تفسیر قانونی در خصوص ماده ۵۶ اصلاحی قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی مصوب ۱۳۷۰″ می توان برداشت کرد، آن است که تبلیغات نامزدهای انتخاباتی ۸ روز قبل از روز اخذ رای آغاز شده و ۲۴ ساعت قبل از شروع اخذ رای پایان می پذیرد و نامزدها می توانند در این مدت از عکس برای تراکت،زندگی نامه و جزوه، نصب تابلو که نشان دهنده مکان ستاد تبلیغات است،نصب و استفاده از بلندگو صرفا در محل ستاد تبلیغاتی خود و همچنین به تفسیری مبادرت به پرسش و پاسخ و سخنرانی نمایند. اما چنانچه “نامزد”ها در خارج از ۷ روز مشخص شده نسبت به تبلیغات قانونی که اشاره شد(الصاق و نصب اعلامیه،عکس،پستر و بنر و پارچه های تبلیغاتی به طور کلی ممنوع است)اقدام کنند، قانونگذار به استناد ماده ۸۰ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی برای این اقدامات مجازات در نظر گرفته که رسیدگی به آن نیز در صلاحیت شورای حل اختلاف است.

هر چند وفق ماده ۳۹ آیین نامه ی اجرایی از زمان ثبت نام داوطلب تا هنگام شروع تبلیغات رسمی، انجام هرگونه فعالیت تبلیغاتی تحت عنوان نامزد نمایندگی مجلس ممنوع می باشد و قوانین نیز به این مهم اشاره دارند، ولی با توجه به اصل تفسیر مضیق قوانین جزایی چنانچه “داوطلبی”(قبل از تایید صلاحیت) مبادرت به تبلیغاتی نماید که در مدت ۷ روزه ی آزادی تبلیغات مجاز است،به نظر می رسد مرتکب جرمی نشده و هر چند تخلف کرده است، لکن برای این تخلف  ضمانت اجرایی مشاهده نگردید و به نظر نمی رسد از مواردی نیز باشد که باعث رد صلاحیت داوطلب شود(مستفاد از مواد ۲۸و ۳۰ قانون موصوف).

موضوع دیگری که در این خصوص قابل بحث است، استفاده از پایگاه های اینترنتی برای تبلیغات است. در ماده ۵۷ آمده است:”استفاده از هرگونه پلاکارد،پستر،دیوار نویسی و کاروانهای تبلیغاتی و استفاده از بلندگوهای سیار در خارج از محیط سخنرانی… ممنوع می باشد” و هر چند در ماده ۳۹ آیین نامه ی اجرایی هر گونه تبلیغات ممنوع اعلام شده است،لکن آیین نامه یارای مقابله با قانون را نداشته و به نظر می آید به جز موارد احصا شده در قانون(مواد ۵۷-۵۹ و…) “داوطلبان” و “نامزدها” می توانند از پایگاه های اینترنتی برای معرفی خود استفاده کرده و به نظر نگارنده ماده ۵۲ قانون جرائم رایانه ای(ماده ۷۸۰ قانون مجازات اسلامی) که اشعار می دارد:” در مواردی که سامانه رایانه‌ای یا مخابراتی به عنوان وسیله ارتکاب جرم به کار رفته و در این قانون برای عمل مزبور مجازاتی پیش‌بینی نشده‌است، مطابق قوانین جزائی مربوط عمل خواهد شد” در مانحن فیه مصداق ندارد و همانطور که بیان شد به دلیل احصایی بودن این جرائم، قابل تسری به جرائم انتخاباتی نیست.



نظرات 0

 

نمی دانم با این جمله و درد دل با توجه به شرایط فعلی جامعه چقدر موافق هستید و یا اصلا” آن را شنیده اید یا نه ؟! که می گویند: ((همه از آدم انتظار دارند که در راستای منافع آنان همه کاری و تکرار می کنم همه کاری برایشان انجام دهی و توقع هیچ کار [...]

نمی دانم با این جمله و درد دل با توجه به شرایط فعلی جامعه چقدر موافق هستید و یا اصلا” آن را شنیده اید یا نه ؟! که می گویند: ((همه از آدم انتظار دارند که در راستای منافع آنان همه کاری و تکرار می کنم همه کاری برایشان انجام دهی و توقع هیچ کار و منفعتی نیز از آنان نداشته باشی، چرا که وظیفه ات بوده است!!!… و کمر و پشت ما زخم شد از بس که کولی مفت و مجانی به این و آن نامزد و نماینده داده ایم )) .

البته اگر اهل کار سیاسی به معنی عام آن و یا در یک کلام اهل رفت و آمد با طالبان و یا صاحبان و دارندگان قدرت و مدیریت و مسوولیت در اراک باشید، حتما” با جمله پیش گفته شده موافق هستید ؛ چرا که به طور قطع یکی از قربانیان این آقایان! به اصطلاح زرنگ!! و با تقوا!! و خوش قول !!! و راست گو !!! بوده اید و یا اگر تاکنون قربانی این تفکر نبوده اید و تازه اهل کار سیاسی شده اید و خودتان را نیز زرنگ فرض می کنید ( مثلا”قرار است در انتخابات پیش روی مجلس برای برخی از کاندیدا های محترم فعالیت شبانه روزی انجام دهید به این امید که قدردان باشند و بفهمند !!!) پس به طور قطع صابون آن را به بدنتان در آینده احساس خواهید کرد و از جمله طرفداران و بازگو کنندگان این جمله خواهید شد . هر چند که نگارنده این مطلب هم خود بارها گفته  و به  دفعات هم از دیگران شنیده  و بارها نیز خود را در آب توبه غسل داده و بارها به خود قول داده  که دیگر از این کارها نمی کند که نمی کند…

اما چون شرایط جدیدی پیش می آید به عنوان مثال انتخابات و یا تقسیم پست و مقامی مطرح می شود و عزیزان مسوول و نماینده و مدیرکل و شهردار و … احساس می کنند که به حضورتان نیاز دارند و می توانید در این رابطه تاثیر گذار باشید با دو جمله ی (( تو از مایی و تو اگر نباشی ما هم نیستیم! )) و ((سر و دماغت عین سر و دماغ شاه می ماند! )) خاممان می کنند و دوباره همه چیز فراموشمان می شود و روز از نو و روزی از نو…

بگذریم …

موسم انتخابات است و از قرار معلوم دوباره قرار است «من و تو و ما » توسط برخی از دوستان دیروز و امروز و فردایمان دوباره خام شویم، قرار است جاده صاف کن بعضی از آقایان کاندیدا شویم و برای ایشان کاری کنیم کارستان؛ قرار است از گرده ی خودمان آسانسور و بالابری تک نفره و شیک و راحت با در نظر گرفتن همه مباحث  امنیتی ،برای آقایان مهیا نماییم تا با کمترین هزینه ممکن در کمال غرور و آرامش و با خیال راحت از تعطیل بودن – فهم و شعور برخی از ما – به صندلی سبز مجلس تکیه بزنند ؛ آقایان هوس کرده اند که به مجلس بروند و یا دوباره بروند و چون هوس کرده اند «من و تو و ما » باید بدویم و تند هم بدویم، چهار نعل !!! و پشت سرمان را هم نگاه نکنیم ؛ پس آماده باشیم و کمرها را خم کنیم و تا جاییکه که ممکن است کمرها را پایین تر بیاوریم مبادا حضرات آقایان بخواهند به خودشان زحمت بدهند و پایشان را قدری بالا تر بیاورند تا روی کمر ما بگذارند ، آقایان باید انرژی شان را ذخیره کنند  چرا که می خواهند در پست و سمت جدید در آینده کن فیکون کنند…

نوشته ام را با ذکر طنزی خاتمه می دهم به این امید که دیگر «من و تو و ما » خام نشویم: مدیری (شما بخوانید نماینده یا فرماندار یا شهردار یا رییس شورای شهر یا مدیرکل یا رییس یا دبیر منطقه دانشگاه آزاد و یا هر کسی که شما را تا حالا خام کرده است و به ریشتان بارها خندیده است) و ۱۰ نفر از دوستان کارکنان و اطرافیانش از طناب بالگردی که در صدد نجات آنها بود، آویزان بودند. طناب آنقدر محکم نبود که بتواند وزن هر یازده نفر را تحمل کند. کمک خلبان با بلندگوی دستی از آنها خواست که یک نفرشان داوطلب شود و طناب را رها کند. البته، داوطلب شدن همانا و سقوط به ته دره همان!!!؛ و به ظاهر کسی حاضر نبود داوطلب شود. دراین هنگام، مدیر (شما بخوانید نماینده یا فرماندار یا شهردار یا رییس شورای شهر یا مدیرکل یا رییس یا دبیر منطقه ی کذای دانشگاه آزاد و یا هر کسی که شما را تا حالا خام کرده است و به ریشتان بارها خندیده است)  گفت که حاضر است طناب را رها کند ولی دلش می خواهد برای آخرین بار برای آنان سخنرانی کند.
او گفت: چون شما دوستان و اطرافیانم صدیق من هستید و یار حمام و غارم بوده اید و حاضرید برای موفقیت من و دست آوردن قدرت و اعتبار و پست و مقام من… دست به هر کاری بزنید و هیچ گله و شکایتی هم در این مدت از من نداشتید و بدون هیچ گونه چشم داشتی برای من همه کاری می کردید و تا پای جای برای من می ماندید ؛پس من برای نجات جان شما طناب را رها خواهم کرد!…
به محض تمام شدن سخنان مشفقانه و تحسین برانگیز مدیر(شما بخوانید نماینده یا فرماندار یا شهردار یا رییس شورای شهر یا مدیرکل یا رییس یا دبیر فلان منطقه دانشگاه آزاد و یا هر کسی که شما را تا حالا خام کرده است و به ریشتان بارها خندیده است) ، دوستانش که به وجد آمده بودند شروع کردند به دست زدن و ابراز سپاسگزاری از مدیر!!!… و خود بخوانید حدیث مفصل از این مجمل….

و چقدر بی حیا هستند بعضی ها و از خود متشکر …

تا انتخابات بیشتر پیرامون بعضی ها با شما سخن خواهم گفت ان شاء ا…

رستگار باشیم – علی آقا ایرجی



نظرات 0
تاريخ : جمعه 5 اسفند 1390  | 4:01 PM | نویسنده : قاسمعلی

 

دکترمطهری: اگر برای کسب کرسی‌های بیشتر در مجلس یا تصاحب پست ریاست‌جمهور، اخلاق زیر پا گذاشته شود، رقیب تحقیر یا تخریب شود و آبروی افراد ریخته شود، نمی‌توان گفت قدرت‌طلبی برای خدمت به اسلام یا مردم بوده است. احزاب و افراد باید برای خدا وارد عرصه انتخابات شوند، اصول و آرمان‌هایشان را مطرح کنند، مرامنامه، [...]

دکترمطهری: اگر برای کسب کرسی‌های بیشتر در مجلس یا تصاحب پست ریاست‌جمهور، اخلاق زیر پا گذاشته شود، رقیب تحقیر یا تخریب شود و آبروی افراد ریخته شود، نمی‌توان گفت قدرت‌طلبی برای خدمت به اسلام یا مردم بوده است. احزاب و افراد باید برای خدا وارد عرصه انتخابات شوند، اصول و آرمان‌هایشان را مطرح کنند، مرامنامه، اساسنامه و کاندیداهایی را به جامعه معرفی کنند و هدفی جز خدمت به اسلام و مردم نداشته باشند. در این صورت رقابت سالمی بین آنها شکل می‌گیرد و در مجموع نظام از مزایای آن منتفع می‌شود. دکتر علی مطهری در گفت‌وگو با ایسنا فضای سیاسی کشور را این‌گونه تشریح کرد: فضای سیاسی کشور با توجه به نزدیک شدن به انتخابات مجلس نهم باید بهتر از اینها باشد، با توجه به حوادث انتخابات سال ۸۸ لازم است انگیزه و شوق شرکت در انتخابات در مردم افزایش یابد، باید مشوق‌هایی برای سیاسیون و افرادی که تمایل به کاندیدا شدن دارند ایجاد شود، فضای سیاسی کشور بازتر شود، اجازه داده شود افراد اظهارنظر کنند و منتقدان نظام سخن بگویند و پاسخ دریافت کنند تا این احساس در سیاسیون و دلسوزان نظام ایجاد شود که می‌توانند در روند سیاسی کشور مؤثر باشند. وی گفت: البته با افرادی که به اموال عمومی آسیب زدند و اقدام عملی برضد نظام انجام دادند، باید برخورد شود.
پیاده کردن افراد از قطار انقلاب
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با بیان این‌که هرکس قانون اساسی را قبول دارد و اقدام عملی علیه نظام انجام نداده است نباید مشکل رد صلاحیت داشته باشد، افزود: کسی که می‌گوید «مرز التزام به ولایت‌فقیه را احکام حکومتی می‌دانم» چرا به صرف برخی انتقادات و مخالفت‌ها رد صلاحیت شود؟
اگر فضای سیاسی حالت امنیتی و پلیسی نداشته باشد و مردم با مشارکت بالا در انتخابات شرکت کنند، تودهنی محکمی به آمریکا و کشورهای غربی زده می‌شود.غربی‌ها از ابتدا تصمیم به نابودی انقلاب اسلامی داشته‌اند و مترصد حمله به ایرانند، اگر انتخابات آزاد با مشارکت بالا مثلاً ۷۰ درصد برگزار شود اثرش از شلیک صدها موشک به سوی مراکز حساس آنها بیشتر خواهد بود و جلو حمله‌ نظامی احتمالی به ایران گرفته می‌شود ولی اگر به پیاده کردن افراد و گروه‌ها از قطار انقلاب ادامه داده شود، مشارکت مردمی کاهش می‌یابد و کشورهای غربی احساس خواهند کرد که پایگاه اجتماعی انقلاب ضعیف شده، از این رو بر حجم تهدیدات‌شان می‌افزایند.
برداشت‌های متفاوت از اصل «عدالت»
وی در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید به این‌که نمی‌توان تاریخ انقلاب را پاک کرد، گفت: به عنوان مثال هرچه باشد آقایان منتظری و بازرگان بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی را تشکیل می‌دهند. اگر بخواهیم زندگی‌نامه شهید مطهری را بنویسیم باید بگوییم شهید مطهری و آقای منتظری ۱۱ سال با یکدیگر هم درس و هم بحث بودند و ایشان از نزدیک‌ترین دوستان شهید مطهری بود و همین طور مهندس بازرگان. انتقادات فکری و سیاسی یک مطلب است و واقعیات تاریخی مطلب دیگر. اما وقتی این مطلب را می‌گویم برخی اصولگرایان ناراحت شده و بنده را از بیان آن برحذر می‌دارند. مطهری «عدالت» را از دیگر اصولی دانست که در جریان اصولگرا برداشت‌های متفاوتی از آن می‌شود، سپس خاطرنشان کرد: در خصوص عدالت باید تعریف واحد داشته باشیم، ما می‌گوییم جامعه اسلامی جامعه بدون تبعیض است نه جامعه بدون تفاوت،تفاوت‌هایی که ناشی از اختلاف کوشش و اختلاف استعدادها باشد به رسمیت شناخته می‌شود ولی برداشت برخی از عدالت همان نگاه سوسیالیستی است که معتقد به برابر بودن برخورداری افراد از مواهب طبیعت بدون در نظر گرفتن اختلاف استعدادها و اختلاف تلاش افراد است. برداشت برخی دیگر توزیع یکسان پول بین مردم است، برخی نیز عدالت را در سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها و افزایش تولید می‌دانند و توجه چندانی به شکاف‌های طبقاتی ندارند.
‏مواضع جبهه پایداری
نماینده مردم تهران در مجلس با بیان این‌که اصولگرای واقعی کسی است که به اصول و مبانی با برداشت و درک درست اعتقاد داشته باشد، گفت: در بین گروه‌های مختلف اصولگرا نگاه جبهه پایداری را در برخی حوزه‌ها قبول ندارم، حساسیت آنها در مسائل فرهنگی خوب است اما نگاه آنها به اصولی نظیر «آزادی بیان» و «نقش مردم» را درست نمی‌دانم، معتقدم اگر این تیپ فکری بر کشور مسلط شود نظام و انقلاب ظرف مدت کوتاهی نابود می‌شود. مطهری با ابراز تاسف گفت: این نگاه تنگ‌نظرانه و سخت‌گیرانه، فقط خود را اصولگرا و انقلابی واقعی دانسته و بقیه را منحرف می‌داند، این نگاه جبهه پایداری، نگاه بسیار خطرناکی است. اعضای این جبهه بقیه اصولگرایان را یا مردودین فتنه یا خواص بی‌بصیرت می‌دانند، بنابراین حکم به خروج بخش عظیمی از اصولگرایان از حوزه انقلاب می‌دهند و این اعتقاد، اعتقاد خطرناکی است.
مطهری اظهار داشت: از نظر بنده برخی از اعضای جبهه پایداری خود از مردودین فتنه هستند. آنان با عملکردشان در تشدید حوادث سال ۱۳۸۸ نقش داشتند، آنان تخلفات طرف خودی را ندیدند و قضاوت عادلانه و منصفانه نداشتند و با برخوردهایی که با معترضان داشتند باعث جری شدن طرف مقابل شدند. این افراد با پخش مستقیم دادگاه‌ها، با اتهامات و تهمت‌هایی که به بسیاری از معترضان زدند فضا را تندتر کردند. آنان کوچک‌ترین انتقاد مؤثری به نحوه‌ مناظره احمدی‌نژاد، حادثه کوی دانشگاه و کهریزک نکردند و این در حالی بود که مقام رهبری در موضوع کوی دانشگاه و کهریزک به صراحت موضع‌گیری کردند. نماینده مردم تهران اضافه کرد: زمانی که بنده و امثال بنده نسبت به تسامح فرهنگی دولت هشدار داده و اعتراض می‌کردیم، این افراد با ما مخالفت می‌کردند. حتی در زمان نطقم در مجلس سر و صدا می‌کردند؛ چراکه این اقدام بنده را اعتراض به دولت می‌دانستند و تأکید می‌کردند این مسائل، فرعی است و نباید به آنها پرداخت، حالا این‌ها تندتر از سایرین سنگ مخالفت با جریان موسوم به انحرافی را به سینه می‌زنند.
‏مطهری مدیون منابع قدرت و ثروت شدن کاندیدای نمایندگی مجلس را موجب از بین رفتن حریت و آزادگی فرد در دوره نمایندگی مجلس دانست و متذکر شد: نماینده نباید به منابع قدرت و ثروت وابستگی داشته باشد یا به عبارت بهتر «مدیون» فرد یا گروهی باشد و باید در بیان دیدگاه‌هایش آزادی و حریت داشته باشد.
‏ماجرای سفارت انگلیس
مطهری در بخش دیگری از این گفت‌وگو با واکاوی دلایل تسخیر سفارت انگلیس در تهران به ایسنا گفت: اشغال سفارت انگلیس در شرایطی که تحت فشارهای خارجی هستیم، اقدام درستی نبود و در مجامع بین‌المللی به ضرر ایران تمام شد، در حالی که قانون کاهش روابط با انگلیس، قانون خوب و حساب‌شده‌ای بود. اشغال سفارت اثر خوب این قانون را از بین برد. این اقدام خلاف قانون، به نفع کشورهای غربی و انگلیس تمام شد. مقایسه این اقدام با تسخیر سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸ مقایسه درستی نیست. در آن زمان دولت موقت سرکار بود، انقلاب هنوز استقرار نیافته بود و این گونه رفتارها قابل توجیه بود. مطهری با یادآوری اشغال سفارت ایران در لندن در سال ۱۳۵۹، گفت: قرائن نشان می‌دهد که اشغال سفارت ایران در لندن در سال ۱۳۵۹ از سوی مخالفان نظام جمهور اسلامی که طی آن ۲۶ ایرانی حاضر در سفارت گروگان گرفته شدند و دو نفر از آنان (دکتر لواسانی و دکتر صمدزاده) به شهادت رسیدند، بدون همکاری پلیس انگلیس امکان‌پذیر نبود، هر چند که بعداً پلیس اسکاتلندیارد به آنجا حمله کرد و پنج تن از شش تروریست را کشت. وی تأکید کرد: دولت انگلیس طی صد سال گذشته ظلم‌های فراوانی به مردم ایران کرده است ولی راه جبران آن، تسخیر سفارت انگلیس نبود.



نظرات 0
تاريخ : جمعه 5 اسفند 1390  | 3:45 PM | نویسنده : قاسمعلی

 

مجالس ترحیم سیاسیون همیشه تبدیل به نوعی میتینگ سیاسی می‌شود، و اگر این افراد به دور از قدرت در عالم سیاست باشند، آنگاه این مجالس در حکم اعلام حیات و موجودیت می‌باشد و حال اگر این مجلس ختم در آستانه انتخاباتی حساس، چون مجلس نهم باشد، دیگر محفلی می‌شود برای گفت‌وشنودهای درگوشی و اعلام خط و خطوط و مواضع گروه‌ها و افراد.

ایران: مجالس ترحیم سیاسیون همیشه تبدیل به نوعی میتینگ سیاسی می‌شود، و اگر این افراد به دور از قدرت در عالم سیاست باشند، آنگاه این مجالس در حکم اعلام حیات و موجودیت می‌باشد و حال اگر این مجلس ختم در آستانه انتخاباتی حساس، چون مجلس نهم باشد، دیگر محفلی می‌شود برای گفت‌وشنودهای درگوشی و اعلام خط و خطوط و مواضع گروه‌ها و افراد.
مجلــس ختــم مرحــــوم هاشمیان،
امام جمعه فقید رفسنجان و مجلس ختم محمد حسن خلیلی (شوهر خواهر سید محمد خاتمی) محفلی بود که در اولی هاشمی رفسنجانی و خاندانش و در دومی سید محمد خاتمی و جمعی از یاران اصلاحاتی‌اش، بتوانند فرصتی را پدید آورند تا در آستانه انتخابات مجلس نهم برای بازگشت به قدرت، تلاش کنند و در این میان پوشش خبری خاص این دو مراسم توسط رسانه‌های شبه‌اصولگرا بخصوص در سایت خبری فارس و خبرگزاری مهر تأییدی بود بر این سناریوی مهم. احیای اصلاح‌طلبان برای بازگشت به قدرت از طریق انتخابات چندی است که از سوی رسانه‌های وابسته به اصولگرایان، با شدت و حدت دنبال می‌شود! عادی‌سازی حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات، حتی چهره‌هایی از این جریان که به اصحاب فتنه مشهورند همچون موسوی خوئینی‌‌ها که در مصاحبه با فارس می‌گوید، فتنه یعنی خود من! و یا گفت‌وگو با ابطحی، موسوی لاری،
احمد خرم‌، علی یونسی، اسحاق جهانگیری و حسن روحانی در همین راستا ارزیابی می‌شود!
بررسی نحوه بازگشت اصلاح‌طلبان به عرصه سیاست و شرکت آنها در انتخابات، فصل مشترک اکثر اخباری است که این رسانه‌ها سعی در دنبال کردن آن دارند و در این بین آنچه مهم می‌باشد آن است که تنها این عملیات رسانه‌ای به هر شکل ممکن حفظ شود حال با موضع‌گیری‌های له‌ یا علیه!
بلاتکلیفی در آمدن یا نیامدن اصلاح‌طلبان موضوعی نیست که بخواهیم در این وادی به آن بپردازیم، اما سناریویی را که اصولگرایان به همراه افراد و رسانه‌های موجودشان به آن می‌پردازند، به صحنه آوردن و طرح رقیبی است که به خوبی می‌دانند دیگر امروز پایگاهی در دنیای سیاست ایرانیان ندارد اما برای آن‌ها رقیب مجازی مناسب ارزیابی می‌شود.
احساس خطر نمی‌کنیم
سید مرتضی نبوی قائم مقام جامعه اسلامی مهندسین که مسئولیت کمیته سیاسی جبهه متحد اصولگرایان را نیز عهده‌دار می‌باشد درباره وضعیت اصولگرایان با توجه به اختلافات موجود می‌گوید: ما در انتخابات شاهد وحدت اصولگرایان خواهیم بود، بویژه اگر رقیبی چون اصلاح‌طلبان وارد شوند!
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به این‌که «اگر اصلاح‌طلبان به صورت گسترده وارد صحنه انتخابات شوند و در مقابل اختلاف بین اصولگرایان ادامه پیدا کند و به وحدت موردنظر هم نرسند، آیا این موضوع برای جریان اصولگرایی خطرناک نخواهد بود» اظهار می‌کند: «بنده زیاد در این زمینه احساس خطر نمی‌کنم و تصورم این است که اصولگرایان به وحدت خواهند رسید.»
البته پیش از این باهنر با ادبیاتی که نشان از خواهش داشــت از اصلاح‌طلــبانی که امروز خود به واسطه عملکردشان در فتنه در برزخند دعوت کرده بود که به عنوان یک رقیب مجازی وارد میدان انتخابات ‌شوند.
ائتلافی خود ساخته میان فتنه و جریان موهوم انحرافی
از سوی دیگر البته پروژه چسباندن فتنه‌گران اصلاحاتی با جریان موهوم انحرافی خیلی پررنگ توسط همین رسانه‌ها دنبال می‌شود، بخشی از این دروغ بر این نکته تأکید داشت که این جریان موهوم انحرافی است که برای احیای جریان اصلاحات تلاش می‌کند. در همین راستا مدیرعامل سایت خبری فارس که رسانه تحت مدیریتش نقش اول را در بازگرداندن اصلاح‌طلبان به صحنه بازی ایفا می‌کند، در بخشی از سناریوی انتخاباتی از ائتلاف غیررسمی جریان فتنه و جریان موهوم انحرافی بر سر حضور «مهره‌های سفید» در انتخابات مجلس نهم خبر داده و همچنین از همه طیف‌های اصولگرایی خواسته تا در برابر این موضوع هوشیار باشند!
سیدنظام‌الدین موسوی که این سخنان را در جمع دانشگاهیان امام صادق(ع) عنوان کرد به تحلیل آرایش سیاسی در آستانه انتخابات مجلس نهم پرداخته و خاطرنشان کرده این انتخابات که نخستین انتخابات بعد از فتنه ۸۸ است رویدادی مهم محسوب می‌شود!
وی با تأکید بر گره خوردن سرنوشت جریان اصلاحات با فتنه ۸۸ و عدم پذیرش فتنه‌گران از سوی مردم و نظام می‌گوید: امروز در برخی طیف‌های اصولگرایی این بحث مطرح می‌شود که آیا اصلاح‌طلبان می‌آیند یا نمی‌آیند؟ و این پرسش اکنون از دید برخی‌ها به مسئله اصلی تبدیل شده است. موسوی ادامه می‌دهد: برخی‌ مدعی‌اند که انتخابات مجلس بدون حضور اصلاح‌طلبان معنایی ندارد و این جریان به هر قیمت باید در انتخابات حضور یابد. از سوی دیگر برخی‌ها هم تحلیل می‌کنند که اصلاح‌طلبان در انتخابات حضور نخواهند داشت، به همین دلیل ما باید فضا را به سمتی ببریم که رقابت بین اصولگرایان باشد.
وی که در تلاش است از اصلاح‌طلبان یک رقیب جدی و قوی بسازد، تصریح می‌کند: آنهایی که تأکید دارند باید به جریان اصلاح‌طلبی فضا داد و این جریان قابل حذف نیست باید فتنه سال ۸۸ و حوادث آن را به یاد آورند و بعد در خصوص حضور یا عدم حضور اصلاح‌طلبان اظهارنظر کنند. وی خاطرنشان می‌کند: جریان اصلاحات پیش از این فرصت کافی برای حضور در عرصه سیاسی و حاکمیت را داشته است اما این جریان در فتنه ۸۸ مقابل نظام و قانون ایستاد و صلاحیت سیاسی خود را از دست داد. مدیرعامل خبرگزاری فارس در بخش دیگری از صحبت‌های خود پروژه پیوند جریان موهوم انحرافی با اصلاحات را مطرح می‌کند و می‌افزاید: البته نکته‌ مهم دیگر، این است که جریان انحرافی هم در شرایط فعلی به دلیل حضور در قدرت، فعال است و به صورت عملگرایانه وارد صحنه انتخابات شده است.
این کارشناس مسائل سیاسی یادآور می‌شود: مدتی پیش یکی از افراد منتسب به جریان (موهوم) انحرافی طی گفت‌وگویی با یکی از روزنامه‌های اصلاح‌طلب اعلام کرد که ما دنبال کسب دوسوم کرسی‌های مجلس نهم هستیم و برای تحقق این امر با اصلاح‌طلبان ائتلاف می‌کنیم!
وی که درخصوص سخنان خود به سندی تکیه نمی‌کند، با بیان این نکته که جریان فتنه‌ و جریان انحرافی! هر دو در انتخابات پیش‌رو استفاده از «مهره‌های سفید» را در دستور کار خود قرار داده‌اند، گفت: مسئله مهم در انتخابات پیش‌رو، پیوند جریان فتنه و جریان (موهوم) انحرافی است که در برخی شهرها این موضوع قابل مشاهده است و بایستی اصولگرایان نسبت به این موضوع حساس بوده و متوجه این خطر باشند. موسوی در ادامه سخنان خود هم با تأکید بر اینکه نباید جبهه متحد اصولگرایان را در چند نفر که در مقطع فتنه مواضع محکمی نداشته‌اند، منحصر کرد، می‌افزاید: جبهه متحد اصولگرایان فقط از برخی اعضای خاص تشکیل نشده بلکه شاهد حضور بسیاری از نیروهای دلسوز و انقلابی در آن هستیم که انقلابی‌ترین مواضع را در قبال جریان فتنه داشته‌اند!
٭٭٭
اکنون باید به این نکته اشاره کرد که جریان‌های سیاسی در ایام انتخابات سعی دارند با ترفند‌ها و پروژه‌ها و طرح سناریوهای مختلف به رقابت و در برخی مواقع به حذف رقیب و حریف خود بپردازند اما در این میان گاهی از این نکته غافل می‌شوند که این مردم و آرایشان است که سرنوشت نهایی را رقم می‌زند!



نظرات 0
تاريخ : جمعه 5 اسفند 1390  | 3:43 PM | نویسنده : قاسمعلی

 

آغاز فرایند ثبت نام کاندیداهای انتخابات مجلس نهم، به معنای ورود جامعه سیاسی کشور به یک دوران کاملا جدید است. دورانی که دوباره یک انتخابات در نقطه کانونی آن قرار خواهد داشت و بنابراین رخدادهای آن می تواند با سایر مقاطع زمانی تفاوت فراوانی داشته باشد. برای داشتن یک فهم کلی از اینکه سیر تحولات [...]

آغاز فرایند ثبت نام کاندیداهای انتخابات مجلس نهم، به معنای ورود جامعه سیاسی کشور به یک دوران کاملا جدید است. دورانی که دوباره یک انتخابات در نقطه کانونی آن قرار خواهد داشت و بنابراین رخدادهای آن می تواند با سایر مقاطع زمانی تفاوت فراوانی داشته باشد. برای داشتن یک فهم کلی از اینکه سیر تحولات در انتخابات مجلس نهم به چه سمتی خواهد رفت، یکی از بهترین روش ها آن است که ببینیم اساسا پدیده انتخابات در ایران چه کارکردهایی دارد و این کارکردها تا کجا سیاسی و از کجا به بعد امنیتی است.
به طور کلی پدیده انتخابات در ایران همواره از دو منظر متفاوت نگریسته شده است؛ یک منظر، منظری است که می توان آن را نگاه ساختارگرایانه به انتخابات دانست. از این منظر، انتخابات یک پدیده سیاسی است و کارکرد اصلی آن هم ایجاد مکانیسمی است برای ورود مسالمت آمیز و قانونمند به ساختار قدرت، از جانب کسانی که این ساختار را قبول دارند و به قواعد آن احترام می گذارند.
انتخابات به این معنا، چند ویژگی اساسی دارد.
نخست اینکه همزمان با به آزمون گذاشتن مقبولیت این یا آن گروه سیاسی خاص، مقبولیت کل نظام سیاسی را در هر حال افزایش می دهد چرا که این کلیت نظام سیاسی است که ظرف و مجال لازم برای گردش مسالمت آمیز قدرت میان گروه های سیاسی را فراهم آورده است. به معنای هانتینگتونی کلمه، در اینجا، انتخابات همواره دو برنده دارد: یکی فرد یا گروهی که نتیجه را از آن خود کرده و دیگری کلان نظام سیاسی که فضای لازم برای رقابت گروه های سیاسی را فراهم آورده است.
ویژگی دوم این است که انتخابات در این معنای خاص، اساسا میان کسانی برگزار می شود که مشروعیت نظام و سازوکارهای آن را قبول دارند و به آن گردن نهاده اند. انتخابات در مفهوم ساختارگرایانه آن هیچ مجالی برای فعالیت به آنچه عموما اپوزیسیون خوانده می شود نمی دهد. هر کسی که وارد صحنه انتخابات می شود به طور پیش فرض این موضوع را پذیرفته که ساز و کارهای تنظیم کننده فرایند انتخابات همان است که به طور پیشینی توسط اسناد بالادستی نظام سیاسی معین شده است. بنابراین، ورود به انتخابات و رقابت سیاسی در چارچوب آن هیچ جایی برای اعتراض به مکانیسم های اجرای آن باقی نمی گذارد مگر اینکه فردی قصد بهانه جویی و به هم زدن میز بازی را داشته باشد.
و ویژگی سوم این است که انتخابات در معنای ساختارگرایانه اش، سعی می کند مفهوم انتقال قدرت از بازنده به برنده را -که علی القاعده در ذات خود مفهومی چالش زاست- به پدیده ای نرم، روان و فاقد هزینه تبدیل کند تا مردم اطمینان پیدا کنند که انتخابات علاوه بر اینکه به ساختارهای سیاسی شکل می دهد، نوعی مکانیسم حل منازعه با حداقل هزینه هم هست. آنچه در اینجا مهم است این است که توجه کش دادن بازی انتخابات به زمانی پس از تعیین تکلیف پای صندوق رای، دقیقا به این معناست که کسانی -عموما بازندگان- تصمیم گرفته اند هزینه خود را روی سر کلیت نظام سیاسی و بلکه توده های مردم سرشکن کنند و به اصطلاح باخت خود را به باخت همه تبدیل نمایند.
در یک جمع بندی، انتخابات از منظر ساختارگرایانه عامل ثبات و مستحکم سازی ریشه ها و ساختار نظام سیاسی است و با حکم کردن قاعده «رای اکثریت» بر فرایندهای سیاسی، یک روش کم هزینه برای مدیریت چالش های عموما سخت و متصلب سیاسی فراهم می کند.
اما حقیقت این است که این تنها معنای انتخابات نیست. بویژه در ایران، بخشی از گروه های سیاسی که پیش از این نام خود را اصلاح طلب گذاشته بودند واکنون بخش بزرگی از آنها ذیل عنوان فتنه گران دسته بندی می شوند، نگاهی از اساس متفاوت به مقوله انتخابات دارند.
برای این گروه چنان که سابقه همه انتخابات پس از تیر ۱۳۸۴ نشان می دهد انتخابات در وهله اول مکانیسمی برای ورود بقاعده به ساختار قدرت نیست به دو دلیل: اول اینکه اساسا به ساختار نظام اعتقاد ندارد و در تمام آن دورانی هم که دولت و مجلس را در اختیار داشتند جز درآوردن ادای اپوزیسیون درون حکومت کاری نکردند و دوم، خود به خوبی می دانند که مدت هاست سرمایه اجتماعی کافی برای پیروزی مسالمت آمیز در یک فرایند انتخاباتی شفاف را از دست داده اند و بنابراین حتی اگر بخواهند از حضور موفق در انتخابات ناتوانند.
این گروه نگاهی ساختارشکنانه به انتخابات دارد و در این سال ها همواره تلاش کرده از این موضع وارد انتخابات شود. نگاه جریان اصلاح طلب به انتخابات آنگونه که بویژه تجربه انتخابات ریاست جمهوری دهم نشان داد بیش از آنکه روشی برای کسب مشروع قدرت باشد، پروژه ای است که عموما کودتای نرم خوانده شده است.
در تمام تجربه های شناخته شده کودتای نرم یا مخملین، همواره یک انتخابات در قلب ماجرا قرار داشته و اساسا کودتای رنگی یک عملیات انتخابات محور است. نگاه ساختار شکنانه به انتخابات تلاش می کند انتخابات را از کارکرد واقعی آن که تسهیل فرایند گردش قدرت است، تهی کرده و آن را به یک پدیده امنیتی تمام عیار تبدیل کند. به هر میزان که جنبه های امنیتی انتخابات بر جنبه های سیاسی آن غلبه کند، پروژه کودتای نرم موفق تر بوده است. تلاش برای قلب ماهیت انتخابات از یک پدیده سیاسی به یک پدیده امنیتی و شکل دادن به حضور مردم به مثابه یک ناآرامی به جای «مشارکت سیاسی»، اساس فرایند کودتای مخملی است.
اصلاح طلبان از سال ۸۴ به این سو هرگز به دنبال پیروزی در انتخابات نبوده اند چرا که می دانستند چنین توانی ندارند. کاندیدا کردن فردی مانند محمد معین در انتخابات ۸۴ و بعد کنار گذاشتن محمد خاتمی و به میدان آوردن میرحسین موسوی به وضوح حکایت از آن دارد که این جریان نه به دنبال یک رقابت سیاسی سالم بلکه درصدد انجام «کار دیگری» بوده است که انتخابات برای آن فقط یک محمل و یک بهانه است.
اکنون سوال این است: انتخابات چگونه به مفهوم مرکزی یک پروژه کودتای مخملی تبدیل می شود؟ به عبارت دیگر آن چه مجموعه اقداماتی است که کارکردهای سیاسی انتخابات را به کارکردهای امنیت تبدیل می کند. ۶ محور زیر مقدمه ای برای یافتن پاسخ این سوال هاست:
۱- نخستین کارکرد غیر سیاسی انتخابات تبدیل کردن آن به محلی برای افشاگری و بر ملا کردن اسرار نظام در رقابت های سیاسی است. وقتی این موضوع از حد بگذرد، در واقع ماهیت انتخابات تقلب شده و برنده آن نه هیچ کدام از گروه های حاضر در صحنه بلکه دشمن خارجی خواهد بود که سخت تشنه دانستن این اطلاعات است و در فرصت دیگری قادر به دستیابی به آن نیست.
۲- دومین عاملی که می تواند انتخابات را به یک کودتای نرم تبدیل کند، تبدیل مفهوم مشارکت سیاسی مردم به آشوب و اغتشاش است. برای اینکه این اتفاق رخ بدهد عموما به یک عامل واسطه نیاز است . در سال ۸۸ مفهوم تقلب این نقش را ایفا کرد و شواهد نشان می دهد این بازی همچنان پایان نیافته است.
۳- سومین کارکرد امنیت انتخابات تبدیل به فرصتی برای شبکه سازی است. آمریکایی ها اکنون حدود یک دهه است که این هدف را در ایران تعقیب می کنند و در سال های ۸۴ و ۸۸ به نحو کاملا عملیاتی آن را پی گیری کرده اند. نشانه هایی هست که تلاش هایی برای تکرار آن تجربه در سال ۹۰ هم در حال انجام است اگر چه این بار تجربه مدیریت فتنه ۸۸ توسط نظام فضا را برای هر نوع عملیات شبکه سازی به شدت ناامن کرده است.
۴- چهارمین عاملی که می تواند انتخابات را به کانون یک عملیات مخملی تبدیل کند، هماهنگی برخی گروه ها از داخل کشور با بیرون و فراهم کردن زمینه تشدید فشار خارجی به نظام است. این پدیده ای است که اکنون در رفتار جریان فتنه به وضوح می توان آن را اشاره کرد.
۵- عامل پنجم تشدید شکاف های درون حاکمیت از طریق از حد گذشتن بگومگوهای انتخاباتی و تبدیل رقابت به مخاصمه است. تشدید شکاف های درون نظام یکی از مهم ترین عواملی است که دشمن را به تشدید فشار بیرونی ترغیب و نسبت به نتیجه بخش بودن آن امیدوار خواهد کرد.
۶- و آخرین عامل تبدیل انتخابات به صحنه ای برای مشروعیت زدایی از مکانیسم های ساختاری نظام و وسعت دادن به حوزه نقد تا جایی است که کلیت نظام و ارکان آن را هدف بگیرد.
یکی از مهم ترین شاخص ها برای سنجش بصیرت گروه های سیاسی آن است که ببینیم تا چه حد از مشارکت در تبدیل انتخابات از یک پروژه سیاسی به یک پروژه امنیتی پرهیز می کنند.
مهدی محمدی



نظرات 0

 

مجلس در همه نظام‌ها درکشورهایی که دارای نظام پارلمانی هستند، علاوه بر تعاریف قانونی و حدود اختیارات در قانون اساسی، دارای تعریف عرفی و سنتی است و آن جایگاه نمایندگان مردم است که به «خانه ملت» نامیده می‌شود. تکوین مجلس در تاریخ سیاسی جوامع به انتخاب افرادی از سوی مردم و از طریق انتخابات عمومی [...]

مجلس در همه نظام‌ها درکشورهایی که دارای نظام پارلمانی هستند، علاوه بر تعاریف قانونی و حدود اختیارات در قانون اساسی، دارای تعریف عرفی و سنتی است و آن جایگاه نمایندگان مردم است که به «خانه ملت» نامیده می‌شود. تکوین مجلس در تاریخ سیاسی جوامع به انتخاب افرادی از سوی مردم و از طریق انتخابات عمومی و اعلام رای آحاد ملت است. مردم افرادی را به وکالت از سوی خود برای مدت زمانی معین و برای استیفای حقوق فردی، جمعی وملی انتخاب می‌کنند. «خانه ملت» با حضور نمایندگان مردم استقرار می‌یابد. حضور نمایندگان در خانه ملت دائمی و تعطیل‌بردار نیست. در عرف سیاسی ملت‌ها و حکومت‌ها مجلس هیچ‌گاه نباید تعطیل شود. برای نمایندگی در «خانه ملت» مدرک تحصیلی، منسب خانوادگی ونژادی، رنگ پوست و تبار و یا حرفه خاص، مذهب خاص و یاباورهای عقیدتی خاص ملاک نیست. درمجلس آمریکا برای نمایندگی در مجلس عمومی (نه سنا) حتی سواد خواندن و نوشتن ضریب وملاک برای انتخاب نیست. در مجالس دیگر از انگلیس و فرانسه و دیگر کشورهایی که خود را «نظام پارلمانی» می‌دانند، نماینده مجلس، نماینده عموم ملت است. از باسواد وبی‌سواد، تحصیلکرده و مدرک گرفته ونگرفته و ….، اقلیت و اکثریت مجلس نیز براساس مقبولیت احزاب و برنامه‌های آن در «خانه ملت» شکل می‌گیرد تا اصل «اعتدال» در مدیریت جامعه همواره منظور ورعایت گردد.

حال با این مقدمه اگر نیم نگاهی به قانون اساسی ما داشته باشید همین تعریف از «خانه ملت» را درمی‌یابید و نمایندگی از سوی مردم از طریق انتخابات را «وکالت» از سوی مردم برای مدت زمان معینی (چهار سال) می‌داند. در سالها اخیر روش نامطلوبی درباره انتخابات مجلس شکل گرفته ومتاسفانه مرحله به مرحله بردامنه‌اش افزوده می‌شود. ما شاهد تلاشی از سوی جریان‌های سیاسی هستیم که وقتی به مجلس راه پیدا می‌کنند و اکثریت را بدست می‌آورند، در سالهای پایانی دوران نمایندگی خود درپی تغییر روش‌های انتخاب و انتخابات برمی‌آیند. آنهم بنام تصحیح نواقص انتخابات،‌ اما با تغییر و تبصره‌های جدید در پی کنترل انتخابات در حدود گرایش‌های سیاسی خود هستند. کاستن حداقل یا حداکثر سن برای انتخاب‌کنندگان یا انتخاب شوندگان از رایج‌ترین آنهاست. مدرک تحصیلی نیز سیر افزایشی داشته است بطوریکه در اولین مجلس حتی با مدرک کمتر از دیپلم نیز شخص می‌توانست نامزد شود ولی به مرور زمان از مدرک لیسانس و اکنون به فوق‌لیسانس رسیده‌اند. اگر چه قید «مدرک کارشناسی» خوش آیند بنظر می‌آید، اما مجلس جایگاهی نیست برای خوش‌آیند یا بدآیند برای اصل انتخاب نمایندگی از سوی مردم هر زمانی تبصره‌ای بر آن زد. در این کشور همه می‌دانند اگر مدرک تحصیلی ملاک یادگیری مطالبی در رشته خاص علمی و یا فنی است، اما لزوماً داشتن مدرک تحصیلی بالا به خودی خود مزیت نیست و نداشتن مدرک نیز نقصان برای فهم مشکلات مردم نمی‌باشد. نمایندگی حقی است که مطابق قانون اساسی همه احاد جامعه دارند و هر قانونی بخواهد چنین حقی را محدود کند خلاف قانون اساسی و اصل برابری مردم در مقابل قانون است. تصویب چنین قانونی افراد زیاد لایق را که شایستگی نماینده شدن را دارند از این حق مسلم محروم می‌کند و مردم را در حد انتخاب آنها محدود می‌سازد. اینکه گفته می‌شود مجلس محل کار کارشناسی است نیز قابل نقد است. مجلس محل کار کارشناسی نیست بلکه مرکز تصمیم‌گیری براساس اصل رعایت حقوق ملت و حفظ کیان کشور است. مجلس جای تصمیم‌گیری است و البته تصمیم‌گیری نمایندگان مردم بدون تردید فاقد اطلاعات و یا کارشناسی نمی‌تواند باشد. در همه مجالس دنیا گروه‌های کارشناسان برای تصویب هر قانونی در استخدام مجلس درمی‌آیند تا نمایندگان با مطالعه دقیق نظرات کارشناسی و وسعت اطلاعات دقیق، روشن و همه جانبه اعلام رأی قبول یا رد کنند. مصوبه دیروز مجلس و شرط فوق‌لیسانس برای نمایندگی مردم در مجلس، نه تنها غیرکارشناسانه است بلکه خلاف تعریف از اصل انتخاب در قانون اساسی و عرف همه مجالس دنیا است.

نوشته : ابوالقاسم ـ قاسم زاده



نظرات 0

تعداد کل صفحات : 3 :: 1 2 3