ابوسعید ابوالخیر رباعی شمارهٔ ۳۵۴ دل خسته و جان فگار و مژگان خونریز رفتم بر آن یار و مه مهرانگیز من جای نکرده گرم گردون به ستیز زد بانگ که هان چند نشینی برخیز ادامه مطلب مهدی گلشنی جمعه 1 مرداد 1395 - 11:11 AM نظرات (0)
دل خسته و جان فگار و مژگان خونریز رفتم بر آن یار و مه مهرانگیز من جای نکرده گرم گردون به ستیز زد بانگ که هان چند نشینی برخیز