نشریه آماده راهیان نور

[ چهارشنبه 13 اسفند 1393  ] [ 8:01 AM ] [ حمید درویشی شاهکلایی ]
[ نظرات0 ]

فاطمیه-شعری از برقعی عزیز

زیر باران دوشنبه بعد از ظهر
اتفاقی مقابلم رخ داد
وسط کوچه ناگهان دیدم
زن همسایه بر زمین افتاد

سیب ها روی خاک غلطیدند
چادرش در میان گرد و غبار…
قبلا این صحنه را… نمی دانم
در من انگار می شود تکرار

آه سردی کشید حس کردم
کوچه آتش گرفت از این آه
و سراسیمه گریه در گریه
پسر کوچکش رسید از راه

گفت آرام باش چیزی نیست
به گمانم فقط کمی کمرم…
دست من را بگیر، گریه نکن
مرد گریه نمی کند پسرم

چادرش را تکاند با سختی
یا علی گفت و از زمین پا شد
پیش چشمان بی تفاوت ما
گریه هایش فقط تماشا شد

صبح فردا به مادرم گفتم:
گوش کن این صدای روضه کیست؟
سمت کوچه دویدم و دیدم
در و دیوار خانه ای مشکیست

با خودم فکر میکنم حالا
کوچه ما چقدر تاریک است
گریه… مادر… دوشنبه… بعد از ظهر
راستی فاطمیه نزدیک است

سید حمیدرضا برقعی
صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت رسول الله یا قره عین الرسول و رحمه الله و برکاته


ادامه مطلب
[ چهارشنبه 13 اسفند 1393  ] [ 7:56 AM ] [ حمید درویشی شاهکلایی ]
[ نظرات0 ]

سفرهای جهادی

 
باسلام...

بفرمائید جهادی... 
در ایام سال جدید، جهادی شوید...

مجموعه ولی نعمتان دفتر اعزام مبلغ دانشگاه امام صادق(علیه السلام) برگزار می کند...

 

 مجموعه سفرهای تداوم جهادی در ایام تعطیلات سال جدید...

 



 
 


 
جهادی بمانید...

 


ادامه مطلب
[ دوشنبه 11 اسفند 1393  ] [ 3:04 PM ] [ حمید درویشی شاهکلایی ]
[ نظرات0 ]

فاطمیه شروع عاشوراست

 

و سلام....

یا زهرا...دو شعر فاطمی....

 

شعر اول

 

گریه میکرد دختری انگار، در کنار مزار پیغمبر

« از زمانی که رفته ای جداه،از زمانی که شد غریب پدر

از زمانی که مادرم را سوخت، شعله های شکسته ی آن در

از زمانی که پیش چشم پدر، تازیانه به بازوی مادر....

 

آه جداه رفتی و مردم عهد صدباره را وفا کردند!

گفته بودی «مودت قربی» گفته بودی ولی جفا کردند

 

آه جداه من نمیدانم ، بین کوچه به مادرم چه گذشت

چه شد آنجا که بعد آمدنش، بغض در راه مانده اش بشکست؟!

چادر مادرم چرا خاکی است؟! صورت دختر تو و آن دست...

آه جداه از چه از آن روز، چشم های حسن پر از اشک است؟!

 

روی مادر سیاه از چه شده؟ موی مادر شده سپید چرا؟

ای پناه همه رسول خدا ، قد مادر چرا خمید؟ چرا؟

 

آه ! جداه ! مادرم زهرا، چند روزی است زار و بیمار است

موقع راه رفتنش دستش ، هم به پهلو و هم به دیوار است

پیش چشم پدر نمی گرید،گرچه از غصه اش دلش زار است

درد دارد ولی نمی گوید ، چون پدر غصه هاش بسیار است

 

همه ی درد های مادرمان، همه درد غریبی باباست

ذکر روز و شبش علی شده و ذکر روز و شب علی زهراست

 

تا نفهمیم غصه هایش را ، پدرم مخفیانه می گرید

از غم و درد و رنج مادرمان، از غم تازیانه می گرید

از غم نیلگونی ماهش، مثل ماهش شبانه می گرید

 همه زندگی او زهراست، پدرم عاشقانه می گرید»

 

گریه میکرد و زیر لب نفرین، به همه دشمنان پیغمبر

«حال مادر وخیم تر شده است، حال بابایمان از او بدتر..»

 

                                                     فروردین نود و یک

 

 

شعر دوم

 

 

وقتش شده غسلت دهم زهرا! چگونه؟!         گفتی که در شب، یکه و تنها، چگونه؟!

 

با کودکانت گفته ام آرام گریند                  با دیدن پهلوی تو اما چگونه؟!   

 

هرچند با من از غم کوچه نگفتی               پیداست از این صورتت کآنجا چگونه ...؟!

 

زهرا! مرو! زینب برایت بیقرار است              موهای زینب را بگو فردا چگونه...؟!

 

زهرا! حسن. زهرا! حسینت را نظر کن          رحمی نما! دل می کنی از ما چگونه؟!

 

رفتی ولی یار غریبی های حیدر!                زنده بماند حیدرت حالا چگونه؟!

 

یا مصطفی! او را امانت داده بودی             حالا ببین  پس میدهم او را چگونه!

 

یا مصطفی! من پای عهدم صبر کردم         اما کنون در ماتم زهرا چگونه...؟!

 

 

................................................................. 

 

فاطمیه شروع عاشوراست..مراسم هیئت میثاق با شهدا در ایام فاطمیه رو از دست ندید...

امیر یوسفی مقدم

 


ادامه مطلب
[ دوشنبه 11 اسفند 1393  ] [ 7:44 AM ] [ حمید درویشی شاهکلایی ]
[ نظرات0 ]

هفت تپه

هفت تپه مقر دلسوختگانی بود که در هر قدمشان صداقت و شجاعت موج می زد، راشدان شب زنده داری که از دیار علویان، مازندران قهرمان  برای دفاع از حریم عزت و افتخار این میهن در آن مستقر بودند. آری هفت تپه  به خود می بالد که جوانان سبک بال بلند همتی را دید که تنها رفتن را برگزیدن، شهیدان اسوه ای چون شیرسوار، اسدی، فتح الله زاده .

اما گذشت،26سال از آن همه رشادت و حماسه ها و ما چه کردیم؟ جز آه حسرت!

 اواخر هر سال  و در آستانه سال جدید  نقل هر محفل و نقل هر مکان  رفتن به یادمان شهدا در قالب راهیان  نور است. یک اجتماع بزرگ دیگر و یک تجدید پیمان دوباره با آرمانهای سترگ شهدا در سر زمین نور.

 و این سرزمین هفت تپه است که اذان مازندران است و غافل از اینکه ربع قرن چراغ این خانه خاموش ماند و نسل جدید و جوان از نور و برکتش بی نصیب ماندند. اما خواست خدا و لطف شهدا این بود که از نوروز 93 چراغ این خانه روشن شد و شاهد استقبال با شکوه از این یادمان شدیم. امسال هم پاسداران جوان و پر انرژی لشکر25کربلا که رهروان حقیقی راه این شهدا هستند دست به کار شدند تا فضای هفت تپه را برای میزبانی از کاروان راهیان نور در نوروز94 آماده کنند.

هفت تپه آماده می شود تا یک بار دیگر راوی غربت و مظلومیت  رزمندگان دلاور استان مازندران شود.

 

شاگرد همیشگی کلاس انقلاب

هادی صداقتی


ادامه مطلب
[ دوشنبه 11 اسفند 1393  ] [ 7:43 AM ] [ حمید درویشی شاهکلایی ]
[ نظرات0 ]

راهیان با طعم جدید

محصول جدید قرارگاه شهید باقری؛برای برگزاری اردوی راهیان نور با تکیه بر اقتصاد مقاومتی

بسته تشکیلاتی راهیان با طعم جنگ اقتصادی

در شرایطی که به گفته مقام معظم رهبری کشور مواجه با یک جنگ تمام عیار اقتصادی ست، نیاز است که به عنوان جبهه فرهنگی انقلاب در هر فرصت مناسبی به آماده سازی امت حزب الله برای دفاع مقدس در این جبهه بپردازیم. یکی از بهترین زمان و مکانی که می شود از طریق آن به گفتمان سازی و جریان سازی این موضوع در قالب "جنگی که هست... " پرداخت، اردوهای راهیان نور دانشجویی است. بسته تشکیلاتی راهیان با طعم جنگ اقتصادی حاوی پیشنهاداتی برای رسیدن به این مقصود است.

 

 

 

 

 

 

 

دانلود بسته راهیان با طعم جنگ اقتصادی

 

برای استفاده از دی وی دی ضمیمه محصولات، با روابط عمومی قرارگاه شهید باقری تماس بگیرید.


ادامه مطلب
[ شنبه 9 اسفند 1393  ] [ 11:49 AM ] [ حمید درویشی شاهکلایی ]
[ نظرات0 ]

باربی مثل ما شود نه ما مثل او

 

باربی به دست من چادری شد!

وقتی خاطره‌ای را در این باره می‌خواندم، از تدبیر ساده اما موثر یک مادر خردمند و مومن، غرق شعف شدم که چطور یک تهدید به نام باربی را برای فرزند خودش، تبدیل به یک فرصت کردند.

این خاطره جالب را با هم بخوانیم:

عروسک باربی رو وقتی کلاس سوم بودم شناختم…

دست و پاش ۹۰ درجه کج و راست می‌شد و انگشتای ظریفی داشت …

و این برای من که عاشق چیزهای کوچولو و ظریف (مثل خونه کوچیک، ماشین کوچیک) بودم، رویا بود…

خونه یکی از دخترهای افه‌ای (فخر فروش) فامیل بودیم که برای آب کردن دل من، کمد عروسك‌های باربی‌ خودش رو بهم نشون داد…

باباش وقتی سفرهای دریایی می‌رفت، یکی از این‌ها رو براش می‌آورد…

عید اون سال، مامانم بعد از اصرار فراوان، برام یکی از اون عروسك‌ها رو با تمام وسایلش خرید…

اون سال من به تکلیف رسیده بودم و باربی من، لباس درست و حسابی نداشت…

مامانم وارد بازی کردن من می‌شد و می‌گفت: «آخه اینکه این‌طوری نمیتونه بره بیرون…»

و براش یك شلوار و چادر نماز و یه چادر مشکی دوخت با مقنعه…

فکر می‌کنید چی شد؟

زانوهای باربی‌ام شکست…

چون با من نماز می‌خوند و من، وقت تشهد برای اینکه روی دو زانو بشینه، زانوهاش رو تا ته خم می‌کردم…

و طبعاً یک باربی آمریکایی، عادت به دو زانو و چهار زانو نشستن نداره و اصلاً خم شدن زانوهاش تا این حد طراحی نشده…

من بعد از اون زمان، ۵ یا ۶ تا باربی دیگه خریدم و همه اون‌ها بعد از دو روز زانو نداشتند!

فکر می‌کردم كه من چقدر تحت تأثیر این عروسک بودم؟

مامانم یك کاری کرد که من فکر کنم بازیه.

ناخن‌های عروسك رو با هم کوتاه کردیم، چون می‌رفت مدرسه.

لاک‌هاش رو پاک کردیم…

موهاش رو بافتیم.

مثل خودم چادر سرش کردم.

و نماز جمعه هم می‌رفت…

مامانم، خیلی ساده، نذاشت كه من مثل باربی بشم، چون باربی مثل من شد…

*****

نکته های خاطره ی بالا:
۱- لزوم تدبير لازم در تربيت.
۲- آرامش مادر و همراهي او با دخترش باعث مي‌شود، تدبير مادر به نتيجه برسد، بدون آن که دختر نگران و آشفته شود.
۳- حوصله‌ي مادر در بازي با فرزند و دوختن لباس، در به ثمر رسيدن تربيت، بسيار مؤثر است.
۴- در زماني زندگي مي‌کنيم که تهديدهاي تربيتي و شبيخون‌هاي فرهنگي و جنگ نرم، فرزندان ما را تهديد مي‌کند. اما …
۵- زیرکی مومن تهدید ها را تبدیل به فرصت میکند.

 

 


ادامه مطلب
[ جمعه 8 اسفند 1393  ] [ 7:58 PM ] [ حمید درویشی شاهکلایی ]
[ نظرات0 ]

فاطمیه اول

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صَلِّ وَ سَلِّمْ عَلَى السَّيِدةِ الجَليلَةِ الجَميلةِ الْمَعصُومةِ المَظلومة.... ‏ذاتِ الأَحزانِ الطَّويلَةِ في المُدّةِ القَليلَة...

.....................................

مرا بخوان، دلم مدینه ی غم علی شده است

مرا بخوان، که روزگار ماتم علی شده است

رها مکن مرا که طفل دلشکسته ی توام

رها مکن مرا که روضه خوان خسته ی توام

اگر رَدم کنی، کجا روم کجا

یا فاطمه به حق زینب إشفعی لنا

.....................................

برنامه مراسم فاطمیه اول هیأت میثاق با شهدا

 

لطائف قرآنی: حجت الاسلام زندیه

سخنران: حجت الاسلام والمسلمین سید محمد مهدی میرباقری

مداح: برادر میثم مطیعی

 

زمان:  از یکشنبه 10 اسفند به مدت چهارشب ؛ بعد از نماز مغرب و عشاء

مکان: بزرگراه شهید چمران ، پل مدیریت ، مسجد دانشگاه امام صادق علیه السلام

از عموم خواهران و برادران دینی جهت شرکت در این محفل اشک دعوت بعمل می آید.

 

 
 

 

 


ادامه مطلب
[ جمعه 8 اسفند 1393  ] [ 7:48 PM ] [ حمید درویشی شاهکلایی ]
[ نظرات0 ]

نشریه دیواری اقتصاد مقاومتی

نشریه دیواری اقتصاد مقاومتی – برای تابلوی صالحین

کاری از مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی

نشریه دیواری اقتصاد مقاومتی

دانلود نشریه دیواری اقتصاد مقاومتی 

 

 

 

ادامه مطلب
[ چهارشنبه 6 اسفند 1393  ] [ 9:28 PM ] [ حمید درویشی شاهکلایی ]
[ نظرات0 ]

تقویم مذهبی94

 

برای بچه‌هایی که در مسجد کار فرهنگی انجام میدن یکی از مهم‌ترین ابزار ها تقویم مناسبت‌ها است که طبق اون برای برنامه‌های یک سال آینده مسجد برنامه ریزی کنن. به همت بچه های پایگاه بسیج شهید ولایتی حوزه 2 ابوذر شهر مشهد مقدس،‌ مناسبت‌های سال 1394 در یک فایل ورد جمع آوری شد. مسجدنما هم با ویرایش محتوا و قالب، فایل ایندیزاین و پی دی اف این مناسبت‌ها رو آماده کرده که در ادامه میتونید دریافت کنید:

دریافت فایل پی دی اف
حجم: 53.4 کیلوبایت

 

دریافت فایل ایندیزاین
حجم: 82.1 کیلوبایت

 

دریافت فایل ورد
حجم: 27.3 کیلوبایت

 


ادامه مطلب
[ چهارشنبه 6 اسفند 1393  ] [ 3:38 PM ] [ حمید درویشی شاهکلایی ]
[ نظرات0 ]