ثقل اکبر در کنار ثقل اصغر
این شبها از ثقل اکبر، قرآن، غافل نشیم.
حاجی زندیه در ابتدای مراسم، از لطایف قرآن میگوید.
هیات میثاق بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام
ادامه مطلب
صندلی خالی حاجی
یه منبر خوب
پای منبر نشستن برای معرفت لازم است. اصلا آدم باید از درجه معرفتی به جایی برسه که نتونه آروم بگیره، اون وقت خودشو بزنه. اون سینه زنی با معرفت حال میده.
عکس مربوط به شب اول هیات میثاق بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام است.
پای صحبتهای حاجی علیرضا پناهیان
ادامه مطلب
به یاد حاجی
یه مداح خوب
کی از احتیاجات این شبها، مداحانی است که:
صدای خوبی داشته باشند،
خودشان اهل معرفت و صفا باشند،
به آداب مداحی تسلط داشته باشند،
خلاصه مداح باشور و شعور کم پیدا میشه!
مداحی که بتونه مقتل بخونه، خوب توضیح بده، خوب اشک بگیره، حرفهای درست و حسابی بزنه و از منابع معتبر استفاده کنه.
البته خاک پای همه مداحان و دست اندرکاران دستگاه اهل بیت هستیم. اونا که «وجیها بالحسین فی الدنیا و الآخره» هستند!
ادامه مطلب
کتاب هیئت+ پیوند دریافت متن کامل کتاب (PDF)
کتاب هیئت
کتاب"هیأت" | آیین مجالس ذکراهل بیت در بیان و سیره ائمه علیهم السلام،امام خمینی و رهبرمعظم انقلاب
این کتاب که پی دی اف ش رو براتون گذاشتم، عالیه. 280 صفحه محتوای خوب و خوندنی. کار کارشناسی و دقیق بچه های حاج احمد.
این شبها بخونیدش، لذت ببرید، احیانا به اصلاح هیئت و سبک عزاداری تون بپردازید و از ایده هاش استفاده کنید تا بهره بیشتری از محرم و امام حسین ببرید؛ ما رو هم دعا کنید!
فایل متنی:
ادامه مطلب
تأملی بر درس مذاکره/ «شُریح قاضی» هم حقوقدان بود
در فتح* منتشر شد:
«شُریح قاضی» هم حقوقدان بود
چند روز پیش یکی از مسئولین سطح بالای نظام، در یک نطق بسیار عجیب ادعا کرد که کربلا درس «مذاکره با دشمن» را به ما میآموزد. در تمام طول تاریخ، قیام عاشورا به شیعیان و آزادگان جهان درس قیام و مبارزه با ظلم در اوج تحریم و فشار و تا پای جان را میداد؛ اما برای اولین بار کسی پیدا شد که به جای قیام و مبارزهجویی از این قیام الهی، درس مذاکره گرفت! در تمام طول تاریخ تشیع، شعار «یا حسین(ع)» رمز شروع عملیات علیه ظلم و ستم محسوب میشد و از این پس باید با گفتن «یا حسین(ع)» سلاحها را بر زمین گذاشته و مذاکره کنیم! قیام عاشورا در تمام طول تاریخ، موتور محرک قیامهای ظلمستیز و به جوشآورنده خون شیعیان در راستای بذل جان در مسیر آرمانها محسوب میشده و اینکه ایشان با مغالطه به این تحریف در فهم پیام عاشورا دست زدهاند، خیانتی تاریخی به شیعه کرده و روح قیام را در آن به قتلگاه برده است.
قطعا در کربلا گفتگوهایی رخ داده، اما اینکه آن مسئول محترم خود را در موضع امام حسین(ع) فرض کند بسیار مضحک و مایه بسی تاسف است. آقای مسئول! تمام مشکل در این جاست که شما میخواهید رسوایی شکست مفتضحانه در مذاکرات را به بهای تحریف قیام عاشورا توجیه کنید. تمام مشکل در این جاست که شما طرف مقابل را عمر سعد نمیدانید و او را فردی «مودب و باهوش» میشمارید. تمام مشکل شما در اینجاست که برخلاف حسین ابن علی (ع) حاضر به فداکردن جان خویش در راه اسلام نیستید و اگر بودید در هشت سال جنگ، هشت روز سلاح به دست گرفته و با دشمن میجنگیدید نه اینکه در همان زمان هم گروه عقلا راه بیندازید و از پشت به رزمندگان اسلام خنجر بزنید.
داستان مذاکرات شما با غربیها، نه تنها شباهتی به گفتگوی سیدالشهدا (ع) با عمر سعد ندارد، بلکه شباهتی تام به مذاکرات شریخ قاضی با ابن زیاد پیدا کرده است. به شباهت ها توجه کنید:
شریح، قاضی بود و میدانید که قاضی، «حقوقدان» است.
شریح، در کاخ ابن زیاد مشاهده کرد که هانی ابن عروه را مضروب کردهاند و قصد کشتن او را دارند، اما هرگز حاضر نشد محتوای جلسه خود را با مردمی که در جهت دفاع از او به میدان آمده بودند در میان بگذارد و از آنان خواست که بدون دسترسی به متن مذاکرات، به سخن او اعتماد کنند.
شریح، مومنین و متدینینی که به فرمان مسلم ابن عقیل در دفاع از هانی تجمع کرده بودند را «احمق» (= بیسواد) خطاب کرد.
شریح، اهل تجمل و نشست و برخاست با اشراف و ثروتمندان بود.
آقای مسئول! آیا حقیقتا بین خود و امام حسین (ع) شباهت بیشتری میبینید یا شریح قاضی؟! آقای رئیس! آیا بهتر نیست به جای تحریف قیام عاشورا و خیانت به تاریخ شیعه و روح قیام در قلوب شیعیان، از مَرکب تکبر و تبختر پیاده شده و اشتباهتان در مذاکره و اعتماد به شیطان بزرگ را بپذیرید؟ آیا این حکومت چند روزه دنیوی آنقدر در دهان شما مزه کرده که حاضرید برای نگه داشتن آن حتی به قیام اباعبدالله (ع) هم خیانت کرده و آن را تحریف کنید؟ آیا فکر نمیکنید تحریف پیام قیام اباعبدالله (ع) میتواند برای همیشه تاریخ، شیعه را زمینگیر و ناتوان از قیام کند؟
*نشریه فتح (روزنگارهای هیئت میثاق با شهدای بسیج دانشجویی؛ ویژهنامه ماهنامه فرهنگی سیاسی حیات) به همت بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام منتشر میگردد.
ادامه مطلب
خادمی پای درس غلام سیاه حضرت
معرفی کتابهای عاشورایی
این کتاب، یکی از کارهای دوست داشتنی ما بود. این کتاب را به یاد غلام سیاه ارباب، حضرت جون منتشر کردیم.
پیر غلام تو کیست؟ جون علیهالسلام
تا خدمت حسین
میخواهی خادم شهدا باشی؟ خادم سیدالشهدایی؟ نوکری آداب دارد. منطق دارد. مبانی دارد. این کتاب، شما را پای درس جون مینشاند؛ غلام سیاه حضرت، خوب استادی است. بهویژه برای تو که از خادمی شهدا شروع کردی تا به خادمی سیدالشهداء برسی. میدانی؟ به جای نوشتن از اساسنامه و شرح وظایف و رسالت برای خادمان کافی است خادم خود امام حسین را معرفی کنیم.
خادمی که عمری پا به پای امام زیسته و آیین نوکری آموخته و هم البته میآموزد.
کسی که با امام به کربلا آمده و خون سیاهش با خونهای مطهر اصحاب عجین شده است
همان غلامِ سیاه اباعبدالله الحسین علیه السلام، حضرت جون علیه السلام
این متن بخش ابتدایی کتاب گران سنگ تا خدمت حسین علیه السلام است
این کتاب شامل بایستههای خادمالشهداء از منظر خادم سیدالشهداء برمبنای زندگی حضرت جَون علیهالسلام و جلد 18 کتابهای حیات و جلد سوم مجموعه زیر خیمه حسین علیهالسلام است.
ادامه مطلب
شعرهای دکتر رضوی پور- شب حر
رزق شب چهارم؛ تقدیم به آزادگی حرّ بن یزید ریاحی
من حرِّ سر تا پا گناهم ای حسین جان
آکنده از اندوه و آهم ای حسین جان
راه تو سوی کوفه را از جور بستم
بشکسته بادا این سر و این پا و دستم
ای کاش من در بطن مادر مرده بودم
قلب کسی غیر از تو را آزرده بودم
وقتی که آوردی تو نام مادرم را
مغرور بودم، ریختی بال و پرم را
با لحن شیرین تو این کافر ادب شد
این دشمنت در لحظهی آخر ادب شد
چون نام پاک فاطمه در ذهن جوشید
جانم ز دستان تو آب توبه نوشید
حالا رسیدم بر درِ تو ای حسین جان
جانم فدای مادر تو ای حسین جان
حالا پیاده، پابرهنه، خاکسارم
پیش تو و اهل خیامت شرمسارم
از پشت خیمه میرسم بر بارگاهت
شرمندهام از ساکنین خیمهگاهت
جبران نخواهد شد اگرچه کردهی من
شمشیر من در دست تو، این گردهی من
یا خود به دست خویش درد من دوا کن
با ضربتی شیرین سرم از تن جدا کن
یا اذن میدانم بده تا جان بگیرم
پیش از سپاه تو رهِ میدان بگیرم
خواهم به خاک و خون کشم بال و پرم را
بر پیشگاهت هدیه میآرم سرم را
تنها بدین امّید که در محشر تو
دستِ گدایت را بگیرد مادر تو
ادامه مطلب