حزباللهی مشرک هم داریم؟!
💥برآشفته میشود که: پس دست آخر بگو ما مشرکیم دیگر.
🔥میگویم خب وقتی خدای ما فقط امر به نماز و حجاب و منع شراب کرده و کار بقیه چیزها ندارد، قطعا این خدا هزار بار فرق دارد با آن خدایی که علاوه بر همه این«اقیموا الصلاة»ها، این را هم گفته که «کونوا قوامین لله شهداء بالقسط»
🙄مشرک شاخ دارد یا دم؟
—----------------------------------
☎️ @antihezbolahi_admin
@antihezbolahi 🌐
ادامه مطلب
امربه معروف و نهی از منکر به زبان روز
تحقق امر به معروف و نهی از منکر در روزگار ما، در گفتوگوی انتقادی با صاحبان قدرت است، نه درگیری مردم با یکدیگر در کوچه و خیابان و مترو.»👇
....................................................................................
پس از چهل سال
رضا بابایی
در میان همۀ اصول و فروع دین، هیچ اصل یا فرعی را نمییابید که به اندازۀ امر به معروف و نهی از منکر، دچار ابتذال و انحطاط شده باشد. استاد مطهری میگفت: «من میترسم زیانی که ما از راه امر به معروف و نهی از منکر جاهلانه کردهایم، یا صدمههایی که از این راه به اسلام زدهایم، از زیان ترک امر به معروف و نهی از منکرمان بیشتر باشد.»(مجموعۀ آثار، ج17، ص287). بیش از چهل سال از روزگار مطهری میگذرد و آن زیانها و جهالتهایی که او از آن میترسید، اکنون چهل برابر شده است. مسلمانان شنیدهاند که باید امر به معروف و نهی از منکر کنند؛ اما کسی به آنان نمیگوید در روزگاری که رسانهها هزاران گونه برنامۀ صوتی و تصویری و نوشتاری دربارۀ منکرات پخش و منتشر میکنند، امر به معروف و نهی از منکر در مترو و خیابان و کوچه معنا ندارد.
امر به معروف و نهی از منکر برای چیست؟ اگر برای آگاهی دادن به دیگران دربارۀ امور پسندیده یا منکرات است، اکنون کیست که نداند معروف چیست و منکر کدام است، تا نیازی به توضیح و تشریح دیگران در کوچه و خیابان داشته باشد؟ اگر برای تأثیرگذاری اخلاقی است، «به عمل کار برآید به سخندانی نیست.» اگر برای اصرار و تکرار است، این کار را هم که صدها رسانۀ صوتی و تصویری و نوشتاری و دهها کتاب درسی و واحدهای تحصیلی در دانشگاه و سخنرانان و نویسندگان ترویجی و...، برعهده گرفتهاند؟ همۀ کسانی که به وجوب امر به معروف و نهی از منکر فتوا دادهاند، بیدرنگ افزودهاند که وجوب آن، «کفایی» است؛ یعنی «اگر افرادی - به قدر کفایت- به انجام آن اقدام کنند، از دیگران ساقط میشود.»(آیت الله صانعی، فقه و زندگی، ج11، ص15). آیا اکنون به قدر کفایت دربارۀ – مثلا – حجاب، امر به معروف و نهی از منکر نشده است؟
همچنین همۀ فقها در امر به معروف و نهی از منکر شرط کردهاند که باید بدون آبروریزی و زیان باشد و باید «احتمال تأثیر در مورد آن شخص داده شود، و ضرری برای خود او نداشته باشد، و باید تناسب را بین ضرر احتمالی و اهمیت منکری که از آن نهی میکند، ملاحظه نماید. در غیر این صورت، امر به معروف و نهی از منکر بر او واجب نیست.»(اآیت الله خامنهای، اجوبة الاستفتائات، ص۲۳۲)
به عبارت دیگر، در امر به معروف و نهی از منکر، سه هدف را میتوان تصور کرد:
1. آموزش؛
2. یادآوری و تکرار؛
3. اجبار.
در زمانۀ ما امر به معروف و نهی از منکر به قصد آموزش، تقریبا بیمعنا است؛ زیرا مثلا کسی که حجاب را برنگزیده است، از آن رو نیست که حکم حجاب را در فقه اسلامی نمیداند و نیازمند آموزش است. بله؛ روزگارانی بوده است که برخی از مردم نمیدانستند مثلا نظرگاه فقه دربارۀ حجاب یا شراب چیست و آگاهسازی آنان جز از طریق گفتوگوهای زنده و رودررو در کوچه و خیابان ممکن نبوده است. اما اکنون چنین گفتوگوهایی بیفایده است؛ مگر اینکه هر دو سوی گفتوگو علاقهمند و مایل به آن باشند.
تکرار و یادآوری رودررو در کوچه و خیابان و جنگل و دریا و مترو هم بیهوده است؛ زیرا صدها رسانه و نهاد و مؤسسه، شبانهروز مشغول برنامهسازی و یادآوری و تبلیغات گستردهاند.
اجبار نیز مبنای شرعی و عقلی و عرفی ندارد و اگر هم داشته باشد، وظیفۀ حکومت است، نه مردم؛ وگرنه به هرجومرج و ناامنی عمومی میانجامد که خود بزرگترین منکر است.
به گفتۀ برخی دینشناسان معاصر، تحقق امر به معروف و نهی از منکر در روزگار ما، در گفتوگوی انتقادی با صاحبان قدرت است، نه درگیری مردم با یکدیگر در کوچه و خیابان و مترو.
رضا بابایی
@RESANEYE_MA
امر به معروف و نهی از منکر
ادامه مطلب
وقتی پاسدارها به رئیسجمهور خامنهای اعتراض کردند!
یقهگیری از رئیسجمهور در جبهه پس از پذیرش قطعنامه
رئیسجمهور خامنهای: «ممکن است بگویید خب مگر دولت زیر نظر رئیسجمهور نیست؟ نه، جوابش نه است.»
یقهی آقای خامنهای را گرفته بود و میگفت چرا دو سال پیش نیامدید؟ آقای خامنهای: «آقا حالا که آمدیم برادر، حالا کوتا بیا» همانجا که بحث میکردند دشمن اطراف منطقه را بمباران کرد. آقای خامنهای: «هشداری بود به بنده و ایشان، که حالا اینجا یقهي هم را نگیریم.»
حجتالاسلام خامنهاي تا قبل از رياستجمهوري(سال60) در جبههها حضور داشت اما پس از آن، سالها بود كه جبهه نرفته بود. اواخر تيرماه چند روز پس از پذيرش قطعنامه به جبههي خوزستان رفت.
به پاسدارها میگفت امام اجازه نمیداده به استانهای جنگی برود. میگفت امام بارها به او و هاشمی گفته وقتی او یا هاشمی با هواپیما به جایی میروند و امام خبردار میشود تا وقتی هواپیما سالم بنشیند قلبش میلرزد؛ «خب ما نمیخواستیم بلرزانیم قلب امام را.» میگفت حالا هم که آمده به سختی امام و سران قوا را راضی کرده است.
سوالها از آقای خامنهای تنها چرایی نیامدن به جبهه نبود؛ از او بهعنوان رئیسجمهور دربارهي عملکرد دولت در جنگ میپرسیدند. گفت از دولت بپرسید؛ «ممکن است بگویید خب مگر دولت زیرنظر رئیسجمهور نیست؟ نه»
رييسجمهور حرفهایی زد که میتوانست ذهنهای خستهي فرماندهان از سختیهای آخر جنگ، پذیرش ناگهانی قطعنامه و ... را آشفتهتر کند. گفت بر اساس قانون اساسی نمیتواند وزیری را که میداند کارش غلط، ناقص و ضعیف است بردارد. گفت: «نخستوزیر را قبول نداشتم.» اما چون امام گفت منصوب کردم و تا الان از او حمایت کردهام.
ماجرا برمیگردد به سال64، آقای خامنهای پیش از دور دوم ریاستجمهوری به نتیجه رسیده بود که ميرحسين موسوی نخستوزیر مطلوبی نیست. بنا داشت در انتخابات64 نامزد ریاستجمهوری نشود، اما امام قبول نکرد. گویا امام پذیرفت انتخاب نخستوزیر با رئیسجمهور باشد. موعد انتخاب نخستوزیر لابیها شروع شد اما حرفهای محسن رضایی به امام دربارهي اینکه تغییر نخستوزیر به نفع جنگ نیست و در جبههها تاثیر منفی میگذارد امام را مصمم کرد تا مانع تغییر نخستوزیر شود. امام مصمم بود و وساطتها هم تأثیری نداشت. رئیسجمهور هم مصمم به تغییر نخستوزیر بود. ناگزیر نامهای به امام نوشت: «اگر حضرتعالی تشخیص میدهید که باید مهندس موسوی را معرفی کنم، حکم کنید، شما رهبر هستید. شما روز قیامت جواب دارید، ولی من جواب ندارم کسی را که مصلحت نمیدانم نخستوزیر کنم، مگر اینکه حکم ولیفقیه بالای سر او باشد.»
ناطق نوری میگوید با مهدویکنی و تنی چند برای حل ماجرا به دیدار امام رفتند. امام راضی نشده بود حکم بدهد. گفته بود بهعنوان یک شهروند نظر میدهم. ناطق میگوید پس از این جلسه به دیدار رئیسجمهور رفته است و ماجرا را شرح داده و گفته: «این دیگر حکم است و امام فقط لفظ حکم را نگفتند. امام تا آخر ایستاده است اینکه ایشان میفرمایند جز موسوی خیانت به اسلام است، حکم است.»
رييسجمهور ناچار موسوی را برای نخستوزیری معرفی کرد. وزرا نیز با حکمیت انتخاب شدند. آقای خامنهای به پاسدارها میگفت: «آن وزیری که من تعیينش نکردم، با حکمیت آمده، آن حرف مرا گوش نمیکند.»
او گفت: «جنگ مسوولیتش با من نیست، حالا هم نبوده دیروز هم نبوده. عرض کنم از سال62 به این طرف، بنده هیچگونه مسوولیتی در جنگ ندارم.»
انتصاب نخستوزیر بدون رضایت رئیسجمهور تفرقهی زیادی در مجلس و مسوولین بهوجود آورد. حالا رزمندهها نیز در جریان قرار میگرفتند و به نظر میرسد اين امر در موضوعات سالهای پس از جنگ نیز تاثیرگذار بوده که نیازمند بررسی و تحقیق است.
نکتهی دیگر اینکه دربارهي نقش دولت در جنگ، نمیشود فرماندهان سپاه از سویی تمام تلاش خود را برای ابقای نخستوزیر و دولت به کار گیرند و از سوی دیگر در محافل مختلف از نارضایتیشان از پشتیبانی دولت در جنگ بگویند. اگر فرماندهان سپاه معتقدند که نظر آقای رضایی نظر شخصی او بوده است، رضایی باید پاسخگوی این اقدام باشد. سردار محققي(محقق) از فرماندهان وقت لشکر27 و از فرماندهان ارشد فعلی سپاه مینویسد چرایی تلاش آقای رضایی برای ابقای موسوی موضوع مهمی است که حتما باید به آن پرداخته شود و ادامه میدهد: «دلایل ارایهشده توسط ایشان(محسن رضایی) و توضیحات دربارهي آن، تاکنون نتوانسته بسیاری از رزمندگان حاضر در صحنههای نبرد، سیاسیون و پژوهشگران را اقناع نماید.»
نکتهی آخر اینکه بهراستی وظیفهي فرماندهان نظامی چیست و تا چه حد باید در امور سیاسی و استراتژیک کشور وارد شوند؟
- سخنان رييسجمهور در جمع فرماندهان لشکر 27 در 10 مرداد 67 گفته شده که در کتاب اسرار مکتوم نوشتهي سردار محققي منتشر شده است.
- حکم امام و ماجراهای انتصاب نخستوزیر از خاطرات ناطق نوری است.
https://t.me/jafarshiralinia
ادامه مطلب
یک مسئله کاملاً روشن و غیرسیاسی و بلکه انسانی
اهل انقلاب! اینها ظلم نیست؟! | #محمدکاظم_ارشد
همه کسانی که از بغض احمدینژاد یا از سر محافظه کاری و مصلحت اندیشی یا هر دلیل ناموجه دیگری از اعتراض به ظلم جاری در حق حمید بقایی خودداری می کنند، باید پاسخگوی مهر تاییدی که با این سکوت خود بر ظلم می زنند باشند.
🔹مسئله کاملا روشن و غیرسیاسی و بلکه انسانی است:
سال ۹۴ است و دوسال از اتمام خدمت حمید بقایی در سمت معاون اجرایی رئیس جمهور می گذرد. بقایی با شکایت دولت، توسط وزارت اطلاعات بازداشت می شود و بخشی از منزلش پلمپ و تفتیش می شود. قبل از هرگونه محاکمه، سخنگوی قوه قضاییه نام کامل او را با عنوان کلی اتهام مالی اعلام می کند و بساط شادی دو جناح فراهم می شود.
هنوز مدارک کافی برای محاکمه بقایی تکمیل نشده. حکم بازداشت او را تمدید می کنند.
خرج هنگفتی می کنند تا با زیر و رو کردن اسناد نهاد ریاست جمهوری، مدرکی دال بر فساد او پیدا کنند، پیدا نمی شود. حکم بازداشت او را تمدید می کنند.
از نهادها می خواهند اگر مدرکی از فساد این شخص دارند بیاورند. چیزی پیدا نمی شود. حکم بازداشت او را تمدید می کنند.
حکم بازداشت او را تمدید می کنند. باز هم تمدید می کنند و بازهم!
بازداشتی بی سابقه و خلاف شأن انقلاب!! فردی بدون اینکه ادله کافی برای محاکمه اش وجود داشته باشد، ۷/۵ ماه در بازداشت نگه داشته می شود! ۷/۵ ماه که غالب آن هم حبس انفرادی بود و آخر هم کار به محاکمه نمی رسد! (خلاف بَیّن اصل ۳۲ قانون اساسی)
در تاریخ ۲۹ دی ۹۴ با دستور رهبری به این بازداشت غیرقانونی خاتمه داده می شود و حمید بقایی با قرار کفالت (سبک ترین نوع وثیقه) آزاد می شود.
۱/۵ سال از آزادی بقایی می گذرد و همچنان مدرکی برای محاکمه پیدا نشده. بعد از بیش از یکسال، سخنگوی دستگاه قضا اعلام می کند که هنوز «بیگناهی» بقایی ثابت نشده! (خلاف بیّن اصل ۳۷ قانون اساسی)
در این مدت هیچ اتفاقی جز ثبت نام او در انتخابات ریاست جمهوری نیفتاده. در تاریخ ۱۸ تیر ۹۶ بقایی بدون دریافت احضاریه، مجددا از درب منزلش بازداشت می شود.
قرار کفالت ناگهان به وثیقه ۵۰ میلیارد تومانی افزایش پیدا می کند! از قرار کفالت به ۵۰ میلیارد تومان!! بدون تغییر اتهامش!!! و بقایی بعلت ناتوانی در تامین وثیقه دوباره راهی اوین می شود.
حالا بیش از ده روز از بازداشتش می گذرد و از روز بازداشت او اعتصاب غذا کرده و خونریزی معده اش شروع شده و به بیمارستان هم متتقل نشده. هنوز مدارک برای محاکمه کافی نیست. البته هنوز شواهد برای اعتراض رسانه ها کافی نیست. هنوز وقت شکستن مصلحت ها نیست. اهل انقلاب! اینها ظلم نیست؟!
‼️دوستداران انقلاب از روی علاقه شان به انقلاب سکوت کرده اند یا ترس؟ مگر نمی بینند که در نظام قضایی جمهوری اسلامی اینطور به قانون اساسی دهن کجی می شود و به بیگناه ظلم می شود؟! آیا فقط برای اعتراض به ظلم در حق همفکرانشان از خود هزینه می کنند؟ باور کنیم دغدغه عدالتخواهی ایشان را؟!
البته این اولین بیعدالتی دستگاه قضا نیست و احکام ناعادلانه قبلی هم تاکنون نتوانسته صدای محافظه کاران را درآورد..
منصور نظری، یاشار سلطانی، میثم صفاییان، عبدالرضا داوری، ....
اسامی بالا کسانی بودند که تعلق خاطرشان به انقلاب، عیان بود. بگذریم از ظلم هایی که در حق مخالفین نظام هم شده و از ترس همنوا نشدن با دشمن، بدانها اعتراضی نشده... برادر! ظلم، ظلم است! ظلم، خطرناکترین دشمن انقلاب است!
🔸قبل از آنکه دیر شود اعتراض کنید! قبل از سوت پایان، غیرت نشان دهید و انقلاب را از مهلکه بیعدالتی نجات دهید...
@zeddezogh
@maktubat
ادامه مطلب
بازی جرئت یا حقیقت در اردو
⁉️ جرات یا حقیقت؟!
بازی "جرات یا حقیقت" که همه مسئولین مدرسه از دست آن عاصی شده بودند با روشی متفاوت و با سوالات از پیش تعیین شده در اردو اجرایی کردم که در نهایت دانش آموزان با شور و خوشحالی مستانه و به دور از همه افعال و حرف های دون شان به سرانجام رسید.
در این حین حقیقتی از زبان یکی از دانش آموزان جالب و قابل تامل است.
سوال: اگر به جای خدا بودی و میتونستی یک چیز رو از زمین حذف کنی آن چی بود؟🤔
جواب: مدرسه☺️
📌بیاییم به جای فرار از مسئله، به حل مسئله بپردازیم...
🆔 @zzang_tafrih
ادامه مطلب
نابغه ای که ایرانی نبود!
نابغه ای که ایرانی نبود!
الف)خداوند اموات مسلمین از جمله خانم ریاضیدانی که مرگش در این یکی دو روز احساسات رئیس جمهور و ریاست مجلس و نشریات اصلاح طلب را جریحه دار کرد بیامرزد.
ب) در این میان دلیل این همه توجه به این بنده خدا را نفهمیدم.شاید برخی معتقد باشند که ایشان نابغه ای جهانی و مایه افتخار ایران بوده و تجلیل از او تجلیل از علم ودانش است .اما به راستی هدف از این همه توجه (مخصوصا از جانب نشریات اصلاح طلب ) جایگاه علمی آن مرحوم است؟ اگر چنین است پس چرا یک هزارم این توجه به صدها نابغه علمی ایرانی که هم اکنون در این کشور با سخت ترین شرایط مشغول کار علمی و تحقیقاتی اند نشده ونمی شود؟ تا الان کدام نابغه و پژوهشگر شاخص ایرانی افتخار پیدا کرده تا به خبر و تیر یک همه نشریات اصلاح طلب تبدیل شود؟
ج) در ضمن چگونه می توان فردی را که پس از سالها استفاده از امکانات رایگان آموزشی در ایران، به آمریکا مهاجرت کرد و تابعیت آمریکا را پذیرفت و با یک شهروند اروپای شرقی ازدواج کرد و سبک زندگی آمریکایی را بر سبک زندگی ایرانی – اسلامی ترجیح داد ایرانی دانست؟ در طول سالهایی که آن مرحوم مشغول تحصیل و تحقیق در آمریکا بود چه فایده و نصیبی از ایشان به ایران و ملت ایران رسیده و ایشان چگونه از ملت و کشور سابقش قدردانی نموده است؟ همان ملت و کشوری که هزینه و امکان سالها تحصیل ایشان وامثال ایشان را فراهم آورده است؟
د) سخن از بهشت و جهنم کسی در میان نیست و شاید روح آن مرحوم به علتی مشمول رحمت الهی باشد اما سخن از شیفتگی حقیرانه برخی به آمریکاست! اگر این مرحوم در همین ایران باقی می ماند و به همین مدارج علمی می رسید بازهم در هنگام فوت با این حجم "توجه از جانب صدا وسیما و سران قوا و مطبوعات اصلاح طلب روبرو می شد؟ پس چرا یکی مثل "مجید شهریاری" که به تنهایی و بدون هیچ چشمداشت مالی و ... بیش از صدها نابغه علمی به کشور و مردمش خدمت کرد به تیتر اول رسانه های اصلاح طلب تبدیل نشد؟
و) آیا علت غاز یا طاووس دانستن مرغ همسایه نیست؟ آیا هدف تجلیل کنندگان از مرحوم میرزاخانی (دانسته یا ندانسته) تجلیل از آمریکا و تعظیم در برابر عظمت آن نیست؟ آیا نتیجه این حجم توجه به فردی که آمریکایی بودن و زندگی درآمریکا را بر تحمل سختی ها در کنار مردمش ترجیح داد ، آن نخواهد شد که سایر نخبگان و نوابغ هم به این نتیجه برسند برای عزیز شدن باید "آمریکایی" شد و وطن را فراموش کرد؟ آیا تبدیل کردن چنین اشخاصی به الگوی جوانان ، وفاداری و تعصب نسبت به ایران را در ذهن و جان آنان افزایش خواهد داد؟
@karbala5_kuoshki
ادامه مطلب
مریم میرزاخانی، آمریکا و چلچراغ سوخته
مریم میرزاخانی، آمریکا و چلچراغ سوخته
🔺یادکردی از دختران کشته شده افغانستانی، آنها که حتی اسمشان را نمی دانیم
خبر ساده و کوتاه بود: مریم میرزاخانی، استاد چهل ساله ریاضی و برنده 'مدال فیلدز'، سه سال بعد از دریافت این جایزه در آمریکا چشم از جهان فروبست
بلافاصله بعد از این اتفاق بود که سیل پیام های تسلیت و ابراز تاسف از فقد این استاد دانشگاه شروع شد و افکار عمومی با تاسف از خاموش شدن یک چراغ سخن گفتند.
اما خبری دیگر همزمان با درگذشت میرزاخانی منتشر شد که توجه کمتر کسی را به خود جلب کرد. در حمله هوایی شب گذشته جنگندههای آمریکایی به مناطق مسکونی و مدرسه ای دخترانه در منطقه بندرخانآباد ولایت قندوز در شمال افغانستان، ده ها غیرنظامی افغانستانی کشته شدند. شنیدن چنین خبری آن هم از افغانستان، این روزها عادی شده است. و من در فکر آن ده ها چراغی هستم که در مدرسه دخترانه ی بندرخانآباد خاموش شدند، دخترانی که شاید اگر وحشی گری آمریکایی ها در کشتار غیرنظامیان نبود، سالهای بعد هر کدام یک نابغه علمی برای جامعه افغانستان می شدند.
ماجرا ساده است، هر روز چراغهایی به واسطه جنایت ها و دخالت های آمریکا، در سوریه، یمن، عراق، افغانستان، پاکستان، سومالی و... رو به خاموشی میگذارد. کشتار غیرنظامیان به واسطه حملات هوایی، کار هر روز جنگنده های آمریکایی در افغانستان است، ولی قرار نیست کسی برای آنها ابراز تاسف کند. چلچراغ هایی که در زمین سوخته افغانستان، حتی مجال فکر کردن به فردای خود را ندارند، چه رسد به رویاپردازی برای تحصیل در آمریکا و افتخار آفرینی برای کشورشان.
آری در افغانستان عمر چراغ ها بسیار کوتاه است، کوتاه تر از یک رویای کودکانه...
goo.gl/fAY8Vg
〰〰〰〰〰
⬅️به خمینیچی بپیوندید:
✅ telegram.me/joinchat/A37i_D2GKuNf_OMxYriTHw
ادامه مطلب
نگاه جبههای به احمدینژاد
بسم الله الهادی
احمدینژاد...
گاهی اوقات حاشیه ها سخن گفتن از متن را دشوار می کند.
آنقدر هجمه رسانه ای وجود دارد که حتی دفاع کردن از برخی اقدامات او نیاز به صد بار انکار شخص و شخصیت او دارد.
واقعا #چه_کسانی از ضدانقلاب نشان دادن یا غیرانقلابی نشان دادن احمدینژاد بهره می برند؟
چه بغض و کینه ای در دل برخی ایجاد شده که هنوز هم #کابوس او را می بینند و به او #ناسزا می گویند؟
#دام_رسانه_ای
چطور ما در #دفاع_از_رفتن_مدافعان_حرم می گوییم: اگر در سوریه و عراق نجنگیم دشمن جنگ را به تهران می آورد، پس چرا با همین استدلال از شخصیتی که شعارهای انقلابی را شجاعانه زنده کرد و به نیروهای حزب اللهی جان تازه ای داد حمایت نمی کنیم!؟
چرا احساس نمی کنیم که زدن احمدینژاد در واقع خراب کردن دیوار انقلابی گری است که اولین خرابی این دیوار سر حزب اللهی ها را می شکند؟
چرا احساس نمی کنیم که دشمن، شادمان از سیاه نشان دادن #کل_دوران_احمدینژاد است تا با آن جریان انقلابی را ریشه کن کند.
اصلی و فرعی کردن مسائل اهمیت زیادی دارد.
برای مثال باید دقت کرد که دفاع کردن و توجیه کردن اشتباهات بشار اسد خطا است، قطعا انتقادات جدی به شيوه اداره جامعه توسط بشار اسد وجود دارد اما خطای فاحش این است که در وسط این جنگ به سراغ افتراقات با او برویم. ما می گوییم بشار، الان در حکم خط مقدم مقاومت است. مسئله اصلی حفظ خط مقاومت است.
به نظرم مثَل احمدینژاد الان اینگونه است، نیاز نیست اشتباهات او را توجیه کنیم اما بدانیم خط انقلابی او که به طور خاص در دولت نهم تجلی کرد، خاکریز اول است.
باید #نگاه_جبهه_ای داشت و بدانیم احمدینژاد کجای این جبهه قرار دارد.
باز هم تکرار میکنم سخنم این نیست که اگر او اشتباهی انجام داد بگوییم چون در جمع ما است پس آن را ندید می گیریم، خیر، اما مسئله مواجهه با احمدینژاد #مسئله_اصلی_و_فرعی کردن رفتار و کنش اجتماعی اوست، همان راه حلی که حضرت آقا در مواجهه با دولت احمدینژاد گفتند.
فتامل یا اولی الالباب...
🆔 @Jabbarpur
ادامه مطلب
چرا تبلیغمان مؤثر نیست؟
#تبلیغ:
گاهی اوقات این سوال برای ما پیش می آید که چگونه و از چه طریقی دوستان و آشنایان و حتی متربیان خود را به سمت معارف اسلامی سوق دهیم و آن ها را با معارف اسلامی آشنا کنیم؟!
کتاب های بسیار متنوع و چند رسانه های مختلفی در این باره تهیه شده است که هر کدام با محور قرار دادن یک موضوع ، مانند سن،جنسیت،خلقیات و ... یک نسخه برای تبلیغ معرفی میکند. برخی فنون سخنوری را آموزش میدهد و برخی تقویت ارتباط غیر کلامی و زبان بدن و...
این دسته از کتاب ها بسیار مفید و کاربردی هستند ولی تاثیر چندانی در جذب مخاطب ندارند!!!!!🤔🤔
درست متوجه شدید این تکنیک ها در جذب و اثرپذیری مخاطب تاثیری ندارد.
برای درک بهتر این موضوع سعی میکنم یک مثال بزنم: شما فردی گرسنه هستید و به غذا نیاز دارید شخصی یک غذای تمیز و طاهر برای شما می آورد، شما غذا را قبول میکنید؟! حال اگر این شخص خود غرق در لجن و کثافت باشد و بویی بسیار متعفن داشته باشد حاضرید غذا را از او بگیرید؟! جواب شما مسلما منفی هست چرا که هرکدام از ما تجربه این چنینی داشته ایم مثلا از رستورانی که خدماتی آن یک ذره کثیف و شلخته باشند غذا نمیگیریم!!
قضیه تبلیغ هم همین طوری است ، موضوع تبلیغ ما اسلام است ، دیانت است ، که تمیز و طاهر و به ذات خود دلچسب است و مورد نیاز مردم ، اما مبلغ آن که ما باشیم غرق در لجن زار گناه هستیم!!😔 پس نمیتوان توقع داشت کسی از ما موضوع تبلیغ را بپذیرد!!! فنون جذب مخاطب هم مثل کراواتی است بر آن لباس و بدن کثیف که تاثیری در جذب مخاطب ندارد!!
این صحبت ها برگرفته از تجربه شخصی خودم هست و واقعا به این موضوع ایمان آوردم . قبلا در روایات متعدد این موضوع را دیده بودم اما خیلی آن را قبول نداشتم. معتقد بودم که انسان موجود بسیار پیچیده ای هست و دایم میتواند رو عوض کند و چیزی از خود نشان بدهد که واقعا نیست ، اما اشتباه میکردم!!! چون فعالیت تبلیغی فعالیت دایم و مستمر هست ممکن است مخاطب در چند برخورد اول به ذات واقعی شما پی نبرد اما بدون شک به زودی به اصل ذات شما پی خواهد برد و دیگر موضوع تبلیغ را از شما نمیگیرد و از شما به علت چند رویی و نفاق متنفر می شود!!!!
#تبلیغ امریست بسیار مهم و #ضروری که #بیش از هر چیز به #خودسازی نیاز دارد.
🆔@zzang_tafrih
ادامه مطلب
مسئله دینی شدن عمل حکومت؛ مجیدرضا فیضیان
#هارالد_پنجم پادشاه نروژ است و این کشور نظامی #مشروطه دارد که بر اساس آن #پادشاه در راس قدرت است و همهٔ لوایح دولت باید پیش و پس از ارسال به پارلمان توسط شاه رسماً مورد تأیید قرار بگیرند .
با این وجود از دید جامعه جهانی و بر اساس شاخص مردمسالاری از سال ۲۰۱۰ دموکراتترین حکومت جهان به شمار رفته است.
چون اساس #مردم_سالاری نفی حکومت دین است و اگر کشوری حتی بوسیله یک پادشاه بتوانند هر چه بیشتر #خدا را از صحنه جامعه حذف کند دمکراتتر است.
در کشور #نروژ با وجود عقبافتاده ترین نظام حکومتی بحث بر سر #فلسفه_قدرت رواج ندارد چرا که نتیجهای که از وجود اعمال قدرت میخواستند نصیبشان شده است. مردمی که نیازهای مادی و آزادیهای فردیشان تامین شده چرا باید از فلسفه قدرت پادشاه سوال کنند در حالی که نتیجهای که عملا میخواهند از آن فلسفه بگیرند جلوی چشمشان است
اما در ایران اسلامی به دلیل ناکارآمدی عملی حکومت از برآوردن بعضی از خواستهای #فطری مردم هر چند گاه یکبار شاهد تکرار شدن مباحث ۵۰ سال پیش در درباره نسبت مردم و خدا در حکومت هستیم.
در حالی که ۳۷ سال پیش با #مردمی_ترین_انقلاب_تاریخ، یک #نظام_دینی تشکیل شده و مردم هنوز #درصدر_مشارکت بسیار بالایی در همه #انتخابات_ها دارند، بازگشتن به این پرسش درباره #چیستی_حکومت حاصل تعریف نکردن و پاسخ ندادن به سوالاتی است که باید بعد از تشکیل حکومت در مورد #چگونگی_حکومت طرح میشد: مالکیت زمین، طریقه اداره بنگاههای پولی و مالی، تعامل نظام اداری با مردم، مالیات و...
واضحتر بگویم مردم به حکومت اسلامی خمس و زکات میپردازند و نه مالیات بر ارزش افزوده
در حکومت اسلامی پولها در جایی به نام #بانک انباشته نمیشود که بعد، ازپس نظارت بر آن برنیاییم
امیرالمومنین میفرمود: خلیلمن، رسولخدا(ص)، مالی را برای روز بعد نگاه نمیداشت؛ و ابوبکر نگاه میداشت؛ و عمربنخطاب در این کار نظرش برآن شد که دیوانها را تدوین کند، و اعطای اموال را از سالی به سال دیگر تأخیر اندازد. اما من، به همانسان رفتار خواهم کرد که خلیلم رسول خدا(ص) رفتار میکرد»
ایشان پس از تقسیم اموال محل بیتالمال را جارو میکرد، و در آنجا دو رکعت نماز میخواند، و سپس روی بههمان جا میگفت: «روزقیامت برایم گواهی ده که من در تو، مال را از مسلمانان حبس نکردم»
وقتی ما هنوز نتوانستهایم سیره امیرالمومنین در #عدم_حبس_ثروت را محقق کنیم یعنی سوال درست را طرح نکردیم و پاسخی علمی و عملی به نیازهای واقعی مردم ندادهایم در نتیجه نظامی داریم که ظاهرش اسلام ناب و باطنش تجددی ناقص الخلقه و کم کارآمد است و همین #کم_کارمدی و گرایش نابه هنجار به #تجدد که در اثر روشن نشدن مفاهیم درباره چگونگی حکومت ایجاد شده بعضی را به شک میاندازد که این حکومت چیست
پاسخ به این سوال تکرار حرفهای ۵۰ سال پیش نیست، بلکه کاری است در راستای دینی شدن #عمل_حکومت
هنوز برای ما مطرح است که جناب شریعتی درست میگفت یا جناب مطهری، درحالی که دنیا از آن زمان، #انقلاب_اسلامی، جنگ هشتساله ایران و عراق، حادثه یازده سپتامبر و جنگ ۳۳ روزه و ۲۲ روزه رژیم صهیونیستی با جبهه مقاومت را سر از گذارنده که هر کدام ما را وارد قدم جدیدی از تاریخ کرده است.
زمانه جدید نیاز به پرسش سوالهای جدید و پاسخهای جدید دارد.
اینکه هنوز جونان را به کتابهای شهید مطهری ارجاع میدهیم بیش از آنکه حاصل قوت این شهید باشد حاصل ضعف حوزه اندیشه در سالیان گذشته است.
نمیدانم شاید الان که من دارم این حروف را کنار هم میگذارم طلبهای در گوشه حجرهای، بذر #فقه_نظامات و #فقه_حکومتی را با کلمهای طیبه کشت میکند بلکه میوهای پاک از آن به مردم برسد...
پیوست۱ (تقسیم بیتالمال) : yon.ir/c5rQE
پیوست۲ (نروژ): yon.ir/FV7EV
——
بعدنوشت: لحن ابتدایی این یادداشت به شدت جانبدارانه است، چیزی که دوستش ندارم و از آن راضی نیستم. اما فرصت برای کنکاش دقیق و علمی #سلطنت_مشروطه نیست. گرچه به این کار در این مورد تن داده ام این شیوه را به طور کلی صحیح نمی دانم.
@khedmatnevesht
ادامه مطلب