وقتی پاسدارها به رئیس‌جمهور خامنه‌ای اعتراض کردند!

یقه‌گیری از رئیس‌جمهور در جبهه پس از پذیرش قطعنامه
رئیس‌جمهور خامنه‌ای: «ممکن است بگویید خب مگر دولت زیر نظر رئیس‌جمهور نیست؟ نه، جوابش نه است.»
یقه‌ی آقای خامنه‌ای را گرفته بود و می‌گفت چرا دو سال پیش نیامدید؟ آقای خامنه‌ای: «آقا حالا که آمدیم برادر، حالا کوتا بیا» همان‌جا که بحث می‌کردند دشمن اطراف منطقه را بمباران کرد. آقای خامنه‌ای: «هشداری بود به بنده و ایشان، که حالا این‌جا یقه‌ي هم را نگیریم.» 
حجت‌الاسلام خامنه‌اي تا قبل از رياست‌جمهوري(سال60) در جبهه‌ها حضور داشت اما پس از آن، سال‌ها بود كه جبهه نرفته بود. اواخر تيرماه چند روز پس از پذيرش قطعنامه به جبهه‌ي خوزستان رفت.
به پاسدارها می‌گفت امام اجازه نمی‌داده به استان‌های جنگی برود. می‌گفت امام بارها به او و هاشمی گفته وقتی او یا هاشمی با هواپیما به جایی می‌روند و امام خبردار می‌شود تا وقتی هواپیما سالم بنشیند قلبش می‌لرزد؛ «خب ما نمی‌خواستیم بلرزانیم قلب امام را.» می‌گفت حالا هم که آمده به سختی امام و سران قوا را راضی کرده است.
سوال‌ها از آقای خامنه‌ای تنها چرایی نیامدن به جبهه نبود؛ از او به‌عنوان رئیس‌جمهور درباره‌ي عملکرد دولت در جنگ می‌پرسیدند. گفت از دولت بپرسید؛ «ممکن است بگویید خب مگر دولت زیرنظر رئیس‌جمهور نیست؟ نه»
 رييس‌جمهور حرف‌هایی زد که می‌توانست ذهن‌های خسته‌ي فرماندهان از سختی‌های آخر جنگ، پذیرش ناگهانی قطعنامه و ... را آشفته‌تر کند. گفت بر اساس قانون اساسی نمی‌تواند وزیری را که می‌داند کارش غلط، ناقص و ضعیف است بردارد. گفت: «نخست‌وزیر را قبول نداشتم.» اما چون امام گفت منصوب کردم و تا الان از او حمایت کرده‌ام.
ماجرا برمی‌گردد به سال64، آقای خامنه‌ای پیش از دور دوم ریاست‌جمهوری به نتیجه رسیده بود که ميرحسين موسوی نخست‌وزیر مطلوبی نیست. بنا داشت در انتخابات64 نامزد ریاست‌جمهوری نشود، اما امام قبول نکرد. گویا امام پذیرفت انتخاب نخست‌وزیر با رئیس‌جمهور باشد. موعد انتخاب نخست‌وزیر لابی‌ها شروع شد اما حرف‌های محسن رضایی به امام درباره‌ي این‌که تغییر نخست‌وزیر به نفع جنگ نیست و در جبهه‌ها تاثیر منفی می‌گذارد امام را مصمم کرد تا مانع تغییر نخست‌وزیر شود. امام مصمم بود و وساطت‌ها هم تأثیری نداشت. رئیس‌جمهور هم مصمم به تغییر نخست‌وزیر بود. ناگزیر نامه‌ای به امام نوشت: «اگر حضرتعالی تشخیص می‌دهید که باید مهندس موسوی را معرفی کنم، حکم کنید، شما رهبر هستید. شما روز قیامت جواب دارید، ولی من جواب ندارم کسی را که مصلحت نمی‌دانم نخست‌وزیر کنم، مگر این‌که حکم ولی‌فقیه بالای سر او باشد.»  
ناطق نوری می‌گوید با مهدوی‌کنی و تنی چند برای حل ماجرا به دیدار امام رفتند. امام راضی نشده بود حکم بدهد. گفته بود به‌عنوان یک شهروند نظر می‌دهم. ناطق می‌گوید پس از این جلسه به دیدار رئیس‌جمهور رفته است و ماجرا را شرح داده و گفته: «این دیگر حکم است و امام فقط لفظ حکم را نگفتند. امام تا آخر ایستاده است این‌که ایشان می‌فرمایند جز موسوی خیانت به اسلام است، حکم است.»  
رييس‌جمهور ناچار موسوی را برای نخست‌وزیری معرفی کرد. وزرا نیز با حکمیت انتخاب شدند. آقای خامنه‌ای به پاسدارها می‌گفت: «آن وزیری که من تعیينش نکردم، با حکمیت آمده، آن حرف مرا گوش نمی‌کند.» 
او گفت: «جنگ مسوولیتش با من نیست، حالا هم نبوده دیروز هم نبوده. عرض کنم از سال62 به این طرف، بنده هیچ‌گونه مسوولیتی در جنگ ندارم.»
انتصاب نخست‌وزیر بدون رضایت رئیس‌جمهور تفرقه‌ی زیادی در مجلس و مسوولین به‌وجود آورد. حالا رزمنده‌ها نیز در جریان قرار می‌گرفتند و به نظر می‌رسد اين امر در موضوعات سال‌های پس از جنگ نیز تاثیرگذار بوده که نیازمند بررسی و تحقیق است. 
نکته‌ی دیگر این‌که درباره‌ي نقش دولت در جنگ، نمی‌شود فرماندهان سپاه از سویی تمام تلاش خود را برای ابقای نخست‌وزیر و دولت به کار گیرند و از سوی دیگر در محافل مختلف از نارضایتی‌شان از پشتیبانی دولت در جنگ بگویند. اگر فرماندهان سپاه معتقدند که نظر آقای رضایی نظر شخصی او بوده است، رضایی باید پاسخگوی این اقدام باشد. سردار محققي(محقق) از فرماندهان وقت لشکر27 و از فرماندهان ارشد فعلی سپاه می‌نویسد چرایی تلاش آقای رضایی برای ابقای موسوی موضوع مهمی است که حتما باید به آن پرداخته شود و ادامه می‌دهد: «دلایل ارایه‌شده توسط ایشان(محسن رضایی) و توضیحات درباره‌ي آن، تاکنون نتوانسته بسیاری از رزمندگان حاضر در صحنه‌های نبرد، سیاسیون و پژوهشگران را اقناع نماید.»
نکته‌ی آخر این‌که به‌راستی وظیفه‌ي فرماندهان نظامی چیست و تا چه حد باید در امور سیاسی و استراتژیک کشور وارد شوند؟
- سخنان رييس‌جمهور در جمع فرماندهان لشکر 27 در 10 مرداد 67 گفته شده که در کتاب اسرار مکتوم نوشته‌ي سردار محققي منتشر شده است.
- حکم امام و ماجراهای انتصاب نخست‌وزیر از خاطرات ناطق نوری است.
https://t.me/jafarshiralinia