اولویتی به نام روضه

این یادداشت از خواندنی‌ترین یادداشت‌هایم است که خیلی دوستش دارم. معمولا هم رفقا هر چند وقت یک بار سراغش را میگیرند. به دیوار اتاقم هم زده ام. یکی دو دقیقه مهمان باشید.

اگر هر شب، مجلس روضه برگزار کنید، حتی نیم ساعت، استقبال نمی‌شود. چرا؟ چون احساس نیاز نمی‌شود. در جبهه، چون احساس نیاز می‌شد، هر شب و همیشه روضه و هیات بود. فاصله خود را با شهادت چقدر می‌بینید؟ رزمندگان در جبهه، هر آن ممکن بود، شهید شوند. پس به روضه نیاز داشتند. روضه و هیات یک نیاز است. طوری زندگی کنید که نیازمند روضه باشید. «حیات» به معنویت نیاز دارد. باور کن! جنگ است و شما برای رضای خدا قلم برداشتی تا به جنگ دشمن بروی. هر مقاله، هر مصاحبه و هر پرونده، واقعا شروع یک جنگ با دشمن است. خیلی بیش‌تر از این‌ها اثر دارد. «مداد العلماء افضل من دماء الشهداء» حتی! اگر این‌طور شد، هر هفته جمکران رفتن لازم است. معنویت لازم است. واقعیت آن است که... اصلا می‌دانید چرا علوم انسانی مثلا اقتصاد امروز ما نمی‌تواند مشکلات خود را حل کند، ولی رزمندگان توانستند؟ مثلا فتح خرمشهر 1361 ناممکن بود، ولی شد. حل مشکلات اقتصادی خرمشهر امروز ناممکن نیست، اما نمی‌شود! استادان و مسئولان نمی‌توانند. چرا؟ چون بلاشک و لاشبهه، باید استاد اقتصاد ما شب‌زنده‌داری کند تا خدا مشکلات اقتصادی خرمشهر را حل کند! ما کم گذاشتیم. شما کم نذارید. برای خدا وقت بذارید، برای «حیات» وقت پیدا می‌شه. از خدا بخواهید!