جا نمونی برادر!
حسین در کربلاست! جا نمانی...
پس از انقلاب اسلامی، جریانی از درون بدنه آن مدام در حال دعوت امت حزب الله به محافظهکاری، شک و تردید بوده است. جریانی که در نگاه اول افرادی ظاهرالصلاح و متشرع هستند؛ اما کیست نداند که همینها روزگاری خون به دل امام کردند و مدام در فکر تدبیر تردید خود بودند. حضرت خمینی بارها خطر تسبیح به دستها را گوشزد کرده بود.کسانی که به برکت این مکتب، اندک اعتباری در میان مردم یافتهاند را میتوان با کلیشه تصویری مسجدنشینان زمان جنگ به خاطر داشت که مدام دم از انقلاب میزدند ولی دریغ از ذرهای عمل کردن. مثالهای تاریخی این گروه مذبذب را میتوان در طول هزار و چهارصد سال گذشته به کرّات مشاهده نمود، که یکی از بارزترین ایشان سلیمان بن صرد خزاعی است.
سلیمان صحابی رسول الله بود. اهل نماز و عبادت و در زمره زهاد قرار داشت و مورد اعتماد علی (ع) بود. سلیمان حدیث ولایت را از بر داشت، چنان که علمای رجال او را جزو راویان ثقه میشمارند. از سویی دیگر مورد اعتماد شیعه بود و در زمره شیوخ جامعه کوفه قرار میگرفت.
اما همین سلیمان ثقه زاهد نیکوکار، هر جا که ائمه نیاز به اصحابی چون عمار داشتند، باخت داده است. چه هنگامه صفین که بر مصلحت علوی شورید و چه هنگام جمل که از شرکت در سپاه امیرالمومنین سر باز زد و چه زمان جلوهگر شدن شجاعت حسنی، که او را مذلّ المومنین خواند و کار را به جایی رساند که خواست حسین (ع) را به جای امام حسن (ع) امام گرداند.
آری بزرگترین مشکل سلیمان «خودرهبر پنداری»اش بود. او به جای این که سربازی پا در رکاب ولی زمان باشد، مدام فریاد «أنا عاقل» سر می داد. این چنین شد که فرزند صرد، حسین (ع) را در قتلگاه کربلا تنها گذاشت.
سلیمان جایی که باید حضور داشت، نبود. او مسلم را در کوچههای غربت کوفه تنها گذاشت به این بهانه که تا کلام صریح امام نباشد کاری نمیکنیم. شیخ خزاعی بعدتر هم خود را متقاعد کرد که در کنارهای بنشیند، شاید به درس و بحث مشغول شود، شاید فکر میکرد آینده اسلام و مسلمین به وجودش بیشتر نیاز دارد، شاید هم به فکر ریاست بعد از جنگ بود.
سلیمان بن صرد خزاعی در یک کلام، بازندهای جامانده بود که بعدها هم خون خود را به هدر داد. شیخ جعفر شوشتری نقل می کند سلیمان در قیامت با چشمانی گریان در جهنم خواهد بود.
مکتب حسین، کلاس درس عبرت است. مگر نه این است که زمین، زمین کربلا و زمان، زمانه عاشوراست. اندک تعللی در لبیک گفتن به فرمان ولیّ، مساوی است با جاماندن از قافله حسینی. باید مراقب بود، چرا که امروز اصلیترین ویژگی جریان حزب الله که همان زمانشناسی و موقعیتفهمی است، در معرض کمرنگ شدن قرار دارد. اشتباه در سیستم محاسباتی امت انقلابی یعنی فلج شدن انقلاب.
در پایان به یاد آوریم کلام پیرجماران در وصف حزب الله که فرمود:
هر مسلمانی که موازین و اصول اسلام را پذیرفته است و در اعمال و رفتار از انضباط دقیق شیعی برخوردار است یک عضو از اعضا حزب الله است؛ و تمامی دستورات این حزب و خط مشی آن را قرآن و اسلام بیان کرده است. (صحیفه امام، جلد 5، صفحه 408)
منتشر شده در نشریه فتح (+)