روضه سیاسی آیت الله علم الهدی
اینهایی که میگویند مگر مقابل امپراتوری رسانهای غرب مگر میشود با یک پیام برخورد کرد، اینها از همان نسلهای انحرافی سیاسی آن روز امت اسلاماند که این حرفها را میزنند؛ یک زهرا یکه و تنها ایستاد و چه کرد، همه بیتفاوت ایستاده بودند، میدیدند دختر پیغمبر میان دود و آتش گرفتار است ولی کسی عکسالعمل انجام نمیداد و تنها کسی که عکسالعمل نشان میدادند یک پسر هفتساله، یک آقاپسر ۶ ساله، یک دخترخانم ۴ ساله بود که کنار دیوار ایستاده بود؛ مادر را میان دود و آتش میدیدند، دستهای بابا را رسته میدیدند، گریه میکردند، فقط آن دخترخانم ۴ ساله غیرازاین که گریه میکرد، کار دیگری هم انجام میداد.
منظره را کپیبرداری میکرد، میدید مادر بین دود و آتش گرفتار است، دستهای بابا را بستهاند، هیچ فریادرسی ندارد، مستأصل شده، در عین استیصال پیغمبر را صدا میزند؛ این منظره را یاد گرفت که هرگاه مستأصل شد باید پیغمبر را صدا زند، این دختر ۴ ساله شد زینب ۵۰ ساله؛ آمد گودی قتله گاه، بدن بیسر پارهپاره برادر را از روی خاک بلند کرد، از در نیمسوخته و دود آتش و استیصال مادر یادش آمد که پیغمبر را صدا زد، این بار از گودی قتله گاه صدا زد، یا رسولالله این بدن پارهپاره حسین توست.