محمد...
محمد 🍡
اسم پسرم را گذاشته بودم محمد. سرش را خم کرد و گفت: «محمد.»
سرش را برد پایین تر، گفت: «محمد.»
نزدیک بود سرش بیاید روی زمین. گفت: "جانم محمد. پدرم و مادرم و تمام عالم فدای جدم محمد."
نگاهش میکردم.
- مبادا ناراحتش کنی! مبادا با او بد حرف بزنی! مبادا بزنی اش. خانه ای که در آن اسم «محمد» باشد، هر روز تقدیس میشود.
سیره ی عملی اهل بیت ؛ کاظم ارفع
🍭 @karimaneha
[ شنبه 27 آذر 1395 ] [ 2:33 PM ] [ حمید درویشی شاهکلایی ]