علت شکست اصولگرایان در انتخابات
🔴 اصولگرایان چرا پیروز نمیشوند؟
🔹انتخابات تمام شد، نتیجه هم معلوم و باز همان حرفهای چهار سال پیش. سال ۹۲ بعد از انتخابات ریاستجمهوری و سال ۹۴ بعد از انتخابات مجلس، دو مطلب نوشتم درباره علل شکست اصولگرایان. حالا دوباره همان سوالهای همیشگی را میپرسم که چرا اصولگرایان شکست میخورند؟ چرا مردم به آنها رغبتی ندارند؟ چرا با وجود مشکلات اقتصادی و درحالیکه نامزدهای اصولگرا تا این حد بر فقر و فساد و اختلاس و اقتصاد تاکید کردند، بازهم در جذب آرای عمومی مردم حتی مناطق روستایی و شهری ناکام ماندند؟ پاسخش ساده است اما فهم و درکش از سوی اصولگرایان سخت!
🔹عامل تاثیرگذار در انتخابات ایران سالهاست که دیگر مسایل اقتصادی نیست. در طول دو دهه گذشته مخصوصا در این سالهای اخیر مسایل فرهنگی و اجتماعی است که نتیجه انتخابات را تعیین میکند. یعنی مردم باوجود مشکلات اقتصادی، بین اقتصاد و فرهنگ، دومی را انتخاب میکنند و از دو جناح و دو جریان سیاسی، هرکدام که اهمیت بیشتری به مسایل اجتماعی مردم بدهد و در سیاستها و شعارهایش (حتی در ظاهر) به این موضوعات بیشتر اشاره کند، طبعا بیشتر میتواند آرای مردم را به سمت خود جلب کند.
🔹حال کلیت جناح اصولگرا را در نظر بگیرید. فرهنگ و هنر و دغدغههای اجتماعی مردم در کجای ادبیات اصولگرایان قرار دارد؟ آیا آنها اساسا این قبیل مسایل را جزو مشکلات اصلی مردم میدانند؟ بارها از زبان آنها شنیدهایم که کنسرت دغدغه مردم نیست، اقتصاد و بیکاری مشکل اصلی مردم است. خب اگر اینچنین بود چرا اکثریت مردم به این شعارها پاسخ مثبتی ندادند؟ اصلا نفس همین حرف نشان میدهد که اصولگرایان در تشخیص طبقات اجتماعی ضعیفند. کسی منکر مشکلات اقتصادی نیست، اما بیتوجهی و سکوت در قبال سایر مسایل جامعه، نتیجهاش همینی میشود که داریم میبینیم.
🔹اصولگرایان زبان طبقات مختلف مردم را نمیفهمند در نتیجه نیازها و توقعات آنها را هم به رسمیت نمیشناسند و خیلی راحت به توهین و تحقیر و تمسخر هنرمندان و اهالی فرهنگ مشغول میشوند. چارهای جز صراحت کلام نیست. وقتی امام جمعه مشهد آیتالله #علمالهدی در طول سه چهار سال اخیر بارها و بارها به کنسرتهای موسیقی حمله و از تعابیر مختلفی چون گوساله و بزغاله و عیاش و هرزه برای مخالفان استفاده کرده و کسی جرات نمیکند که بگوید حضرت آیتالله کمی آرامتر؛ آنوقت انتظار دارید که #رییسی پیروز انتخابات باشد؟! به خدا قسم بسیاری از بزرگان اصولگرا (چه روحانی و چه دکتر و مهندس و وکیل) در فهم همین نکتهی ساده مشکل دارند.
🔹مگر میشود ضعف ساختاری اصولگرایان را ظرف مدت یک ماه جبران کرد و منتظر پیروزی ماند؟ رییسی به روحانی نباخت؛ رییسی به خودش و به جناح و جریان اصولگرا باخت. شکی نیست که جریان مقابل در تخریب رییسی موفق بود، اما بیشترین تخریبها علیه رییسی از سوی خود اصولگرایان صورت گرفت! وقتی در مخالفت با هنرمندان آنقدر افراط میشود که حتی کنسرت شهرام ناظری و سالار عقیلی و کیوان کلهر در مشهد و خراسان ممنوع میشود، آنوقت چارهای نیست جز تفریط. برای جبران آن، به ناچار رییسی را کنار #تتلو مینشانند و اصلا به شعور مردم اهمیت نمیدهند. مردم حق دارند بپرسند که شماها اگر واقعا به هنر و هنرمند احترام میگذارید، پس چرا قبلا به هنرمندان محترم دیگر احترام نگذاشتید؟!
🔹به هرحال جناح اصولگرا سالهاست که به پایان خط رسیده و تنها اسمی از آن باقی مانده است. فقط در هر انتخابات، بزرگان این جریان یادشان میآید که باید کاری بکنند، اما چه کاری؟ همچون دوران قاجار دور خودشان جمع میشوند و بدون فهم و درک نیازهای جامعه، تصمیمی میگیرند و از کسی حمایت میکنند و تصور میکنند که همه مردم هم گوش به فرمان بیانیههای آنها هستند! و آنچنان فضا را ایدئولوژیک میکنند و یک رقابت سیاسی را به صحنه مبارزه حق و باطل تبدیل میکنند که ضرر و زیانش نه فقط علیه خودشان که در سطحی کلی علیه نظام است. چرا که این افراد عموما منتسب به نظام و رهبری و بسیج و سپاه و نهادهای حکومتی هستند!
🔹آنها نه تنها زبان مردم و طبقات مختلف جامعه را نمیفهمند که حتی از فهم زبان جوانان جریان خودشان هم ناتوانند. جوانانی که صرفا از نظر سیاسی مجبورند به جناح اصولگرا رای بدهند اما از نظر فرهنگی و اجتماعی راهشان جداست. البته نتیجه عملکرد سیاسی بزرگان اصولگرا در دو دهه اخیر باعث شده که اصولگراهای جوان به تدریج از نظر سیاسی هم از ریشسفیدان اصولگرا جدا شوند. روزی که اصولگرایان جوان، رسما و علنا بیانیه بزرگان و انتخاب آنها را رد کنند و خودشان جرات ابراز وجود کنند، دیر یا زود فرا میرسد.
منبع: آهستان امید حسینی @ahestan_ir