زبان خوراکیها ، اسم من چوب چینی است

خون را تصفیه می‏کنم. در معالجه ناراحتی‏های روانی بی‏همتا هستم. از پیشترفت سرطان جلوگیری می‏کنم. یکی از خواص بی نظیرم، از بین بردن جذام است. علاج کند ذهنی هستم و از خواص بی‏شماری برخوردارم که کمتر کسی از آن مطلع است...
فارسی من چوب چینی است و به زبانهای فرنگی به من ژین سگ گویند و اینکه عده‏ای از لغت‏نویسان اسکوئین را که گیاه دیگری است چوب چینی ترجمه کرده‏اند اشتباه می‏باشد.
عربی من جنسه و جنسج است. هزار سال پیش من در داخل حصار چین محبوس بوده و کسی از خواص معجزه‏آسای من جز چینیها اطلاع نداشت و به همین جهت درکتب دانشمندان و پزشکان بزرگ ایرانی محمد بن زکریای رازی و شیخ الرئیس ابوعلی سینا وارد نگردیم و چون پایه طبابت در اروپا را کتب دو دانشمند نامبرده تشکیل می‏داد، به همین جهت اروپاییان اطلاع کافی در مورد من نداشت، ولی اخیراً پی به خواص من برده و کارخانه‏های بزرگ داروسازی مشغول مطاله می‏باشند تا بتوانند خواص دارویی مرا پیدا کرده و از آن بهره‏برداری نمایند، غافل از اینکه پس از باز شدن دیوار چین عده‏ای از پزشکان ایرانی مانند حکیم میرعمادالدین شیرازی، حکیم میرزاقاضی یزدی، حکیم میر محمد - تهرانی و حکیم مؤمن، روی من قبلا مطالعه کرده و خواص استفاده از من را پیدا کرده‏اند و چنانچه کارخانه‏های بزرگ داروسازی بخواهند می‏توانند تمام اینها را در کتب ایرانی خوانده و از آن بهره‏برداری نمایند.
زادگاه اصلی من چین است و چون مرا در جاهای دیگر بکارند یا سبز نمی‏شوم و یا تغیر ماهیت داده بسیاری از خواص خود را از دست می‏دهم. چنانچه صاحب کتاب مخزن الادویه توانست ریشه مرا با مقداری خاک قرمز زادگاه اصلی من بدست آورد و آن را در باغچه منزل خود در مرشد آباد بکارد. گیاه من روئید، ریشه آن شیرین‏تر از گیاه چینی ولی خواص آن کمتر بوده و چون سال دیگر ریشه جدید را کاشتند پوسیده و سبز نگردید. اخیراً نیز در آمریکا، ژاپن، کره و بسیاری از کشورهای دیگر مرا کاشته‏اند ولی هیچکدام مانند گیاه اصلی من نیست. من برای تقویت قوه باه و برگشت شهوت مأیوسان، تصفیه خون و معالجات روانی و انواع جنون، مالیخولیا و مانیا و معالجه امراض صعب العلاج مثل انواع سرطان و تومورهای بدخیم و خوش خیم و زخمهای پلید و چرکین جذام، فلج، رعشه، تشنج امتلایی (اسپاسم)، سردرد مزمن، درد شقیقه، کندی ذهن، حواس پرتی، و فراموشی مفید می‏باشم. ریشه من کمی خواب‏آور، پیشاب‏آور و قاعده‏آور می‏باشد و سریع النفوذ در رگهای موئین بوده و برای بسیاری از امراض تجویز شده‏ام. بزرگترین خاصیتی که داروسازان سنتی ایران به من نسبت داده‏اند و داروسازی جدید از آن بی‏اطلاع است معالجه بیماری اوراق که به ندرت دیده می‏شود و اخیراً در ایران چند مورد دیده شده است، نوعی خوره عصبی است، در این بیماری که از نوک انگشتان شروع می‏شود مغز خاکستری عصب به تدریج خورده شده و به تدریج از بین می‏روند. به این جهت به آن زمور عضلانی نیز می‏گویند.
همینکه این خوره به اعصاب قلب رسید، بیمار تلف می‏شود. حداکثر دوره این بیماری از تاریخ ابتلا تا رسیدن مرگ کمتر از دو سال و دو ماه می‏باشد. نام فرنگی بیماری اوراق (سارکو) می‏باشد. خاصیت دیگری که داروسازان سنتی ایران به آن داده‏اند، درمان معتادان به تریاک می‏باشد که شرح مفصل آن در قراباد کبیر نوشته شده است.
قسمت مورد استفاده من ریشه‏ام می‏باشد و در بازار متأسفانه ریشه‏های دیگر را به جای ریشه من می‏فروشند مخصوصاً در بازار اروپا بیشتر ژین سنگ ژاپنی که فقط شباهت به ریشه من دارد زیاد دیده می‏شود. اینکه می‏گویند چوب چینی را نباید با یک نمک و ترشی خورد صحیح نیست.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 3 خرداد 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من جنطییانا است

فارسی من کوشاد و عربی من کف الذئب - دوا الخیه و قبطی الملک است. در کتب طب سنتی بمن جنطییانا که معرب زانسیانای لاتینی است گفته‏اند، و چنانچه می‏گویند این نام منسوب به پادشاهی است بنام جنطین که برای اولین بار با استفاده از من شفا یافت. من بیش از ششصد نوع دارم، نوع معروف آن جنطییانای رومی است که در ایران نمی‏روید، ولی نوعی شبیه به آن در شمال ایران مخصوصاً شمال غربی آذربایجان - قره داغ - حسن بگلو - کالیبار و کوه‏های اهر می‏روید و در کتب سنتی آنرا جرمغانی خوانده‏اند. نوع ایرانی من گیاهی است علفی پایا که ارتفاع آن 10 تا 15 سانتی‏متر است، ساقه آن بصورت استوانه‏ای ضخیم می‏باشد. علاوه بر ایران در اروپا و قفقاز نیز می‏روید و به آن جنطییانای صلیبی و یا صلیبک (صلیب کوچک) می‏گویند - برگهای من دراز - نک تیز بوده پنج رگبرگ متمایز دارد. گلهای من زیبا، آبی رنگ مایل به خاکستری بصورت مجتمع در کنار برگها ظاهر می‏شود. مرا بعلت زیبائی گلهایم پرورش می‏دهند. قسمت مورد استفاده‏ی من بیشتر ریشه گیاه من است که تب‏بر بوده، و سابقاً از آن برای معالجه‏ی هاری استفاده می‏کردند. محمد بن زکریای رازی و شاگردان او بنوع ایرانی من عقیده‏ی زیادی داشته، و آنرا داروی بسیار مفیدی می‏دانستند و در بسیاری از امراض استفاده‏ی آنرا توصیه کرده‏اند، و در ساختن پادزهرها از آن و عصاره آن استفاده می‏نمودند. نوع رومی من از داروهای مقوی تلخ بوده، و اشتهاآور است و با این که مسهل نیست دفع را تسهیل می‏نماید، و آنرا برای معالجه‏ی مالاریا و دفع کرمک اطفال تجویز می‏نمایند. ریشه من قابض بوده و پاک کننده معده است و گرفتگی روده‏ها را باز می‏کند و قلب را از زیان سموم حفظ می‏نماید. پیشاب‏آور و مخرج حنین است. پادزهر حشرات است، و از دوستان کبد بوده، ورم آنرا برطرف می‏کند، خوردن یک مثقال عصاره‏ی ریشه‏ی من جهت تسکین درد پهلو و شکم و پیچیدگی اعصاب مفید می‏باشد. ضماد ریشه‏ی من با سرکه جهت از بین بردن لکه‏های جلدی سودمند می‏باشد، و گویند مالیدن آن با حنا در کف دست قاطع خون قاعدگی است. داروسازان سنتی ایران عصاره‏ی ریشه‏ی مرا در شیافهای مسکن خود وارد کرده و اثر آنرا برابر با تریاک سیاه می‏دانستند، تریاک سیاه چنانچه قبلاً خود را در کتاب زبان خوراکیها معرفی کرده است، شیره‏ی نوعی شقایق است که در دامنه‏ی کوه‏های البرز بعمل آمده و بعلت داشتن تبائین یکی از مسکن‏های بسیار قوی است، و با آن میتوان ترکیباتی ساخت که هزار برابر مرفین قدرت تسکین دهنده داشته باشد. ربیع اخوین در کتاب راهنمای دانشجویان پزشکی که نخستین کتاب طبی بزبان فارسی است و در قرن چهارم هجری نوشته شده است، نسخه‏هائی جهت معالجه امراض سنگ کلیه - سیاتیک - ورم طحال و چند بیماری دیگر تجویز کرده که در همه‏ی آنها جنطییانا وارد شده است.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 3 خرداد 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من پنبه است

فارسی من پنبه ترکی آن پنبوق است. اعراب به من قطن گویند. من دارای گونه‏های مختلف هستم و چندین هزار سال است که بشر مرا شناخته و به کشت من اقدام کرده است. گیاه من به ارتفاع 5/0تا 5/1 متر است، برگهای گیاه من پنجه‏ای و دارای سه تا پنج بریدگی نوک تیز است. سطح برگهای من پوشیده از کرک است. گلهای من دارای رنگ زرد روشن، و لکه‏های ارغوانی است. میوه من غوزه نامیده می‏شود، و دارای جدار خشک و سه تا پنج خانه است. در این خانه پس از شکفتن غوزه، الیاف پنبه نمایان می‏شود، و دارای دانه‏های فراوان است. بهترین زمین برای کشت من، زمینهای پوک است که کمی شوره داشته باشد، الیاف پنبه من سفید مایل به زرد است، ولی اخیراً دانشمندان کوشیده‏اند که انواعی از من را در اثر تربیت به دست آورند که به رنگهای مختلف مخصوصاً قرمز و بنفش باشد. سعی دیگر دانشمندان بر این است که بتوانند انواعی از من پرورش دهند که الیاف آنها بلندتر باشد. در سنوات اخیر محصول ایران دچار آفتی به نام کرم خاردار شده بود که خوشبختانه مبارزه با آن ثمر بخش بوده، و تا اندازه‏ای از بین رفته است.
دانه‏های من که به پنبه دانه معروف شده‏اند، دارای بیست تا سی درصد روغن قابل استخراج می‏باشند. من زرد رنگ بوده، و در زمستان در حرارت دو تا چهار درجه بالای صفر منجمد می‏شود، و دارای ویتامین ای می‏باشد. روغن من خوراکی است، مشروط بر اینکه کاملا تصفیه شده و بوی آن گرفته شده باشد. در غده‏های ترشحی واقع در ضخامت لپه دانه من، دو ماده رنگی و سمی وجود دارد و دانه‏های من موقعی به مصرف خوراکی و دارویی می‏رسند بایستی عاری از این غده‏های ترشح کننده باشند. مغز دانه‏های من مصارف متعدد و فواید بسیار دارد، ولی بزرگترین این خواص زیاد کردن نطفه است و کسانی که به علت کمی نطفه بچه دار نمی‏شوند، بایستی سه ماه مرتباً روزی پنج مثقال مغز دانه‏های مرا میل نمایند.
خوردن مغز مقشر دانه‏های من سینه و شکم را نرم می‏کند، و درمان سرفه است. با دارچین و شکر برای سرد مزاجان و با سکنجبین برای آنهایی که مزاجی گرم دارند برای تقویت غرایز جنسی به کار می‏رود. مغز دانه‏های من برای زنان بچه شیرده نیز نافع است، چون شیر را زیاد می‏کند و مقدار چربی و مواد سفیده آن را بالا می‏برد. شکوفه گیاه من نشاط آور است، و شربتی که با آن بسازند برای رفع خفقان و اختناق سود فراوان دارد و برای درمان وسواس و ابتدای جنون مفید است و داروسازان سنتی ایران را عقیده بر آن بود که عقل و هوش را زیاد می‏کند. ضماد شکوفه و برگ من همراه با پنبه سوخته ورمها را فرو می‏برد و خارش بدن را برطرف می‏کند، و از تاول زدن پس از سوختن جلوگیری می‏نماید، آب برگ من اسهال را بند می‏آورد مشروط بر اینکه با آب سیب مخلوط شده و خورده شود. پوست ریشه گیاه گیاه من قاعده‏آور است، و خون رحم را بند می‏آورد، پنبه مخصوصاً وقتی چربی آن گرفته شده و هیدروفیل، یعنی جاذب آب شود، دارای مصارف و فواید پزشکی زیاد است، و بسیاری از بانوان هنگام عادت ماهانه از آن و فراورده‏های آن استفاده می‏نمایند.
در صنعت از پنبه و روغن من زیاد استفاده می‏شود و پزشکان سنتی ایران، پوشیدن لباس پنبه‏ای را مفید می‏دانستند. من دارای انواعی به صورت درختچه نیز می‏باشم که در مشرق بنگال، نواحی مصر علیا، ایران، چین، و ژاپن می‏روید و انواع وحشی آن نیز به طور خودرو در ایران دیده شده است.
چنانچه زخمهای گود شده را از پنبه سوخته پر کنید، چرک آنها را کشیده و آنها را خشک می‏کند. اگر مرا گرم کرده و بر روی ورمهای دردناک ببندید، درد آنها را تسکین خواهم داد، و برای اینکه نتیجه بهتر بدهد بهتر آن است که قبلا روی آن زنجبیل و زرنباد نرم کرده بمالید، و بعد روی آن پنبه گرم کرده گذاشته و ببندید و همینکه پنبه سرد شد، دوباره آن را گرم کنند و مدتی بگذارند. برای فروکش ورم بیضه و تسکین درد آن دستور داده‏اند که دانه پنبه را از غوزه جدا کرده، و بکوبند و پس از گرم کردن برروی برگ بیدانجیر پهن کنند و بر روی ورم بیضه بگذارند و همچنین دستور داده‏اند که اگر تخم پنبه را کوبیده، با کمی زنجبیل مخلوط کرده و پنبه را با آن آغشته کرده، فتیله سازند و بعد یک سر آن را برزگیل میخی بسته و سر دیگر آن را آتش بزنند به طوری که گرمی و حرارتش به زگیل برسد، ولی نسوزاند، و این عمل را سه روز متوالی روزی یک بار تکرار کنند، زگیل افتاده و از بین می‏رود.
کنف که در گیلان و مازندران می‏روید و با آن گونه می‏بافند، از خانواده پیبه بوده و گیاه آن خواصی نظیر پنبه دارد، و همچنین نوع دیگر از آن در بلوچستان می‏روید که تاکنون در اطراف آن مطالعه و تحقیق نشده است. ممکن است این گیاه سینبل باشد که داروسازان سنتی به آن اشاره کرده و آن را چنین تعریف کرده‏اند: درختی است هندی بسیار بزرگ، چوب آن شبیه انجیر سفید و سبک برگ آن شبیه برگ گردو و از آن درازتر و گل آن سرخ تیره و بزرگ شبیه لاله و ریشه درخت کوچک و آن شبیه کوکب و شقاقل و مغز آن سفید و پوست آن نباتی رنگ و میوه آن شبیه غوزه پنبه و در چوب آن پنبه بسیار نرمی وجود دارد و درخت آن دو نوع است. خاردار و بی‏خار، و خاردار آن بهتر از بی‏خار است، و قسمت مورد استفاده این گیاه بیخ آن است که قبل از آنکه گیاه گل کند، باید آن را در آورده و با کارد چوبی ورق ورق کرده، و در سایه خشک نمایند و بعد کوبیده با هم وزن آن نبات سفید دوباره کوبیده و به صورت قاووت در آورند. خوردن آن قاووت روزی یک تا سه گرم به مدت چهل روز برای تقویت جسمانی و غریزی نتیجه بسیار عالی دارد، و همچنین اسهال خونی و بلغمی را بند می‏آورد و برای معالجه دمل و زخمهای جلدی، جذام، فساد خون و صفرا سودمند است، و همچنین شهرت دارد که اگر پنبه این گیاه را در گوش نمایند آن را کر می‏کند


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 3 خرداد 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من پرسیاوشان است

درمان کننده تنگ نفس هستم. اگر به سنگ کلیه دچارید، مرا مصرف کنید. با سر درد دشمنم و استنشاقم برای برطرف کردن زکام اثر فراوان دارد. تقویت کننده مو هستم. زخمهای چرکین را مداوا می‏کنم. یکی دیگر از خواص من درمان سرفه و نرم کننده سینه است...
فارسی من پرسیاوشان است. به من پرسیاوش - سنبل - پرسیاوشان هم می‏گویند. شعر الجبل - شعر الجبار - شعر الجن - شعر الجنازیر - شعر الکلاب - شعر الغول - کربرالبئر - کنرةالقنا - جعدةالقنا - ساق الاسود - ایوصیف از القاب من می‏باشد. ترکان به من "بالدیری قره" می‏گویند، من از خانواده سرخسها می‏باشم. گیاه زیبای من در جاهای مرطوب و دیوار چاهها و اماکن نمناک در اطراف تهران، پس قلعه، اطراف شهرری، مازندران گیلان، گرگان مخصوصاً بندر گز، بلوچستان و خوزستان می‏روید. یک نوع من به پرسیاوشان سیاه معروف است و به آن سرخس بلوط و به ترکی " قره بالدیری قره" می‏گویند. نوع قرمز من برای طحال مصرف زیاد دارد. در نواحی البرز و اطراف دریای مازندران زیاد می‏روید و اعراب به آن لحاءالغول، شعر الغول، پرسیاوشان احمر و به ترکی قیرمیزی بالدیری قره می‏گویند. یک نوع مرغوب من پرسیاوشان کانادایی است که ترکی آن "قانادا بالدیری قره" می‏باشد، یک نوع مکزیکی هم دارم که اعراب به آن کربزةالبئرمکسیکیه می‏گویند. گیاه من پایاست، یعنی ریشه آن در زمین می‏ماند و سال بعد ساقه تازه می‏دهد، از ساقه‏های زیرزمینی من همه ساله شاخ‏های سبز به درازای 15 تا 20 سانتی‏متر، با دمبرگی صاف به رنگ قهوه‏ای تیره خارج می‏شود. قسمت مورد استفاده من بیشتر برگهای دراز من است که دارای بویی ضعیف و طعمی گس است و دارای صمغ، مواد قندی، تانن، ترشی مازویی و یک ماده تلخ و کمی اسانس می‏باشد. مصرف من بیشتر برای نرم کردن سینه و درمان سرفه است و به همین جهت عده‏ای به من دواءالصدر هم گفته‏اند. سینه را نرم کرده و اخلاط آن را از بین می‏برم. مسهل سودا، بلغم و صفرای موجود در معده و روده‏ها هستم. تنگ نفس را درمان می‏کنم. سینه را زهکشی می‏نمایم. برای ریه، طحال و سنگ کلیه مفید می‏باشم. ادرار و عادت ماهیانه زنان را باز می‏کنم و خون نفاس را بند می‏آورم و به همین جهت مرا برای اخراج مشیمه تجویز کرده‏اند. استنشاق جوشانده من جهت باز شدن بینی و زکام و خنازیر و بواسیر و دنبل سودمند است. خوردن گرد خشک من برای اسهال مفید می‏باشد، ضماد پخته آن ورم بیضه را فرو می‏برد. و ضماد تازه آن برای زخمهای پلید و چرکین و داءالثعلب مفید می‏باشد، مشروط بر اینکه آن را خوب و به سختی بر محل ریزش مو بمالند، ضماد سوخته من جهت جلوگیری از ریزش مو و رویاندن آن سود فراوان دارد - مالیدن و پاشیدن سوخته ساقه‏های من روی زخمهای چرکین و خوره‏ای نافع است. از دمکرده دو تا سه درصد برگ من که با قند یا عسل شیرین شده باشد، به مقدار سه فنجان در روز - برای گریب - نزله و برنشیت توصیه شده است. معمولاً کمی شیر هم یه آن اضافه می‏نمایند. و عده‏ای توصیه کرده‏اند که آن را با شربت شقایق با افیون کاهو (شیر خشک شده ساق کاهو) مصرف نمایند.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 3 خرداد 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من برنج است

از ترکیبات فسفسری فراوان دارم. مواد نشاسته‏ای و قندی را در من جستجو کنید . اگر گرد مرا به دماغ بکشید، از خونریزی آن جلوگیری می‏کنم. در صورتی که مرا با آب خربزه مخلوط کرده باشید از بین برنده کک و مک هستم، بو داده مرا برای رفع دل پیچه و زخم روده به کار برید...
فارسی من برنج است، در ترکستان به من گرنج گویند. عربی من ثمن است ولی بیشتر ارز به ضم الف گویند که معرب آن کلمه یونانی است. من گیاهی از دسته غلات می‏باشم که بعد از گندم قوت غالب نیمی از مردم جهان را تشکیل می‏دهم. من در باتلاقها کاشته می‏شوم، و بایستی ساقه من در آب باشد تا رشد نماید. مشروط بر اینکه سر ساقه من از آب بیرون باشد و چناچه در اثر سیلاب ساقه من در آب فرو رود و چند روز زیر آب باشد، پوسیده و فاسد خواهم شد. زادگاه اولیه من چین و ژاپن است و در ایران در اکثر نقاطی که دارای رودخانه است مثل استانهای گیلان، مازندران، گرگان، خوزستان، فارس، کرمانشاه، خراسان، اصفحان، کرمان، قزوین، لرستان، آذربایجان و کردستان مرا می‏کارند. ساقه گیاه من که به آن ماشوره می‏گویند، بندبند است. میوه گیاه من تا زمانی که آن را از پوست در نیاورده‏اند به نامهای شلتوک، چلتوک و شالی نامیده می‏شود، ولی پس از آنکه پوست آن را در اثر کوبیدن بگیرند به نام برنج می‏نامند.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 3 خرداد 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من بابا آدم است

ریشه‏ام تصفیه کننده خون است. برای درمان نقرس و رماتیسم اثر فراوان دارم. بیماریهای پوستی را شفا میدهم. اگر به دندان درد مبتلا شدید از من استفاده کنید. آنان که با چاقی مبارزه می‏کنند هیچ داروئی را بهتر از من نخواهند جست. اثری معجزه‏آسا برای فرو نشاندن دانه‏های مخملک و سرخک دارم. فارسی من گیاه بابا آدم است. اعراب به من رأس الجامه می‏گویند، ولی در کتاب طبی قدیم از من به نامهای آراقیطون، ارقیطون که معرب آرگیتوم است یاد شده است. من همان گیاهی هستم که دارای برگهای بزرگ و پهن بوده و به موجب یک افسانه قدیمی حضرت آدم و حوا پس از آنکه به زمین آمدند، از برگ من برای پوشاندن و ستر عورت خود استفاده کردند. میوه من به صورت فندقه است، و دارای سه تا چهار سطح مشخص است. گلهای من بدون واسطه دمبرگ روی نهنج مشترکی به تعداد سی تا پنجاه گل محصور در تارهای ابریشمی است، و رنگ آنها ارغوانی می‏باشد. در بالای میوه من که به رنگ خاکستری یا حنایی است، دسته‏ای از تارهای ابریشمی کوتاه به رنگ سفید یا زرد دیده می‏شود. من در اطراف تهران در نواحی البرز، راه چالوس و کوههای هراز، ولی آباد، رودبار - زیر درختان زیتون، تفرش و کوههای خراسان و کرمان می‏رویم، در اروپا به علت مصرف زیادی که ریشه من در صنعت داروسازی پیدا کرده است، مرا می‏کارند، ولی در ایران خودرو هستم. ریشه من دارای اینولین - یک ماده رزینی و چند عامل داروئی - است. از ریشه خشک شده من متجاوز از پنجاه تا هفتاد در صد اینولین می‏گیرند و بعلاوه دارای املاح کربنات دوپتاس و کربنات دو سود هستم. برگهای من دارای اکسیدازهای فعال و میوه من دارای هشت درصد روغنی است که زود خشک می‏شود و برای نقاشی مناسب است. ریشه من تصفیه کننده خون، پیشاب‏آور و معرق است و از قدیم برای درمان نقرس، رماتیسم و امراض جلدی تجویز شده، واخیراً برای معالجه سفلیس به کار برده می‏شود. ریشه من برای درمان چاقی، ورم عمومی بدن که در اثر خرابی کلیه و سنگ مثانه می‏باشد مفید است برای بیماریهای پوستی و جوش غرور جوانی نافع است. برای تبهای دانه‏ای مانند سرخک و مخملک سبب آسان شدن بروز دانه‏ها می‏گردد. مضمضه جوشانده بیخ من مسکن درد دندان است، و لثه را محکم می‏کند و جهت امراض دهان، دندان و سینه مفید بوده، و از خونریزی جلوگیری می‏کند. برای درد مفاصل، عرق النساء و ترک پوست و زخم سر انگشتان که به علت شدت سرما به رسیده باشد سودمند است و همچنین برای سوختگی آتش و زخمهای بیخ ناخن مفید است و روی هم رفته برای معالجه زخمهای مزمن - اولسرزانو - التهابات مخاط دهان و گلو و آب آوردن انساج منافع شایان دارد. برای معالجه جرب و اگزمای خشک می‏توان از ریشه تازه له شده یا جوشانده غلیظ آن استفاده کرد. مالیدن جوشانده غلیظ ریشه من برروی موی سر مقوی مو بوده، و از ریزش آن جلوگیری می‏کند. مخصوصاً اگر صد گرم آن را با صد گرم ریشه گزنه در نیم لیتر آب بجوشانند، ضماد ریشه من مسکن درد مفاصل و التهاب بواسیر است. ریشه من بهترین پادزهر مار و سایر حشرات گزنده است، و برای این کار می‏توان از ضماد له شده ریشه من استفاده کرد. نوشیدن جوشانده یا دمکرده برگ من برای پایین آوردن قند خون اثر فوری دارد. اثر ریشه و برگ تازه من در معالجات بهتر از خشک شده آنهاست. برای تصفیه خون معمولاً سی گرم ریشه مرا با سی گرم ریشه شیرین بیان و سی گرم تاجریزی در یک لیتر آب به مدت بیست دقیقه جوشانده، نصف آن را در روز به بیمار بدهید. در دامپزشکی از جوشانده پنجاه در هزار من برای معالجه جرب و ریزش مو و خارش بدن سگها استفاده می‏کنند. برای معالجه سرفه گوسفندان ریشه مرا قطعه قطعه کرده وارد غذای آنها می‏نمایند.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 3 خرداد 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من اوکالیپتوس است

برگهای من خاصیت ضد عفونی دارد. جوشانده برگم ضد تب و لرز است. برای رفع برنشیت از من سود برید. جویدن برگهایم لثه را محکم می‏کند. اگر مسلولین از جوشانده برگ من استفاده کنند، نتایج مفید در دفع اخلاط می‏گیرند...
زادگاه اولیه من جنگلهای طبیعی استرالیا می‏باشد، به همین جهت در ایران و سایر کشورهای جهان من را به همان نام اصلی یعنی اوکالیپتوس می‏نامند. ارتفاع درخت من در زادگاه اولیه تا 150 متر و قطر درخت من تا 25 متر دیده شده، ولی در خارج از استرالیا طول من تاکنون از چهل متر تجاوز نکرده است. اعراب مرا شجرة الکافور نامیده‏اند و این اشتباه است، زیرا داروسازان سنتی ایران لقب را به اقحوان یعنی بابونه گاو چشم داده‏اند و من انواع و اقسام دارم که دو نوع آن در ایران کاشته شده است، یکی اوکالیپتوس با برگ گرد و گوشتی، و یکی که هم اوکالیپتوس معمولی که نوع اول خواص طبی بیشتری دارد، در بلوچستان مخصوصا در باغ کشاورزی زایل کاشته شده، و نوع دوم که اکالیپتوس معمولی است در چندین سال پیش در مازندان کاشته شده است. ریشه آن زمین را جذب می‏کند و به همین چهت برای خشک کردن باتلاقها آن را می‏کارند. در تهران نیز این نوع زود رشد می‏کند، ولی چون ریشه‏های آن حوضها را باغچه‏ها و کف حیاط را از بین برده و خراب می‏کند، کشت آن کم شده است. چوب درخت من سخت و با دوام بوده و هرگز نمی‏پوسد، برگهای تازه درختم تا پنج درصد اسانس اکالیپتوس - یک ماده تلخ - کمی تانن و کمی مواد صمغی دارد.
از نظر درمانی تنها برگ من که دارای خاصیت ضد عفونی کننده است به کار رفته، و از آن اسانس اوکالیپتوس می‏گیرند.
برگ و اسانس من به طور بخور برای ضد عفونی کردن محیط فضای ساختانم به کار می‏رود. برگ من با اینکه قابض است، هرگز برای بند آوردن اسهال به کار نمی‏رود. جوشانده برگ من ضد تب و لرز است و در این خاصیت به پایه چوب گنه گنه نمی‏رسد، ولی اثر آن در معالجه نزله، برنشیب چرکی و ساده قطعی است. جوشانده برگ من اخلاط را دفع می‏کند و به همین جهت برای مسلولین جهت تسهیل در خارج شدن اخلاط تجویز می‏شود، مشروط بر اینکه تب نداشته باشند.
به علت خاصیت ضد عفونی کننده و قابض که من دارم، می‏توان مرا بهترین دارو جهت ضد عفونی کردن مجاری ادرار مرد و زن به کار برد تا ترشحات میکروبی آنها را بر طرف کند و چرک آن را از ببرد، جویدن برگ من لثه را محکم می‏کند و بوی بد دهان را از بین می‏برد. جوشانده غلیظ برگ من برای شستشوی زخمهای چرکی مخصوصا شستشوی گوش به کار می‏رود. اسانس من جهت از بردن شپش بهتر از گرد د.د.ت می‏باشد زیاده‏روی در خوردن من چندان خوب نیست. زیرا موجب فلج دستگاه تنفس، ورم روده، ورم کلیه و پیدا شدن خون در ادرار می‏گردد. مقدار خوراک من دو تا سه فنجان در روز از دمکرده بیست تا پنجاه در هزار از برگ من است. مرا به طور بخور و گاهی به صورت سیگارت به کار می‏برند.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 3 خرداد 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، ما خارهای دارویی هستیم

شش شاخ: اشتها رازیاد می‏کنم، پادزهر سموم هستم، برای نفخ معده مفیدم .
خار مزرعه: برای معالجه هاری مفیدم، ورم چشم را بر طرف می‏کنم، ریشه‏ام بسیار قوی است.
کنگر بزرگ: در درمان ذات الجنب اثر فراوان دارم. مرا برای معالجه سرطان مفید می‏دانند. برای خونریزی معده از من استفاده کنید.
خارمهک: ضد تشنج هستم. حرارت بدن را زیاد می‏کنم. اثر زهر را از بین می‏برم.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 3 خرداد 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، ما درمنه هستیم

ما چند نوع گیاه هستیم که خاصیت اصلی سرشاخه‏های گلدار و برگ ما، کشتن کرم بوده، و بطور خودرو در سرتاسر ایران و ترکستان شوروی می‏روییم، به انواع ما درمنه خراسانی، درمنه ترکی، درمنه ارمنی، علف جاروب، خنجک و قیصوم انثی می‏گویند. عربی ما شیح و نبات سنتونین است و اعراب به مرغوبیترین ما شیح خراسانی می‏گویند. کارخانجات داروسازی روسیه از محصول ترکستان یک ماده عامله دارویی ضد کرم، به نام سنتوتین می‏گیرند که تا چند سال پیش معروفترین و پربهاترین داروی ضد کرم بوده. گلهای ناشکفته آن که در اواخر خرداد اوایل تیر چیده می‏شوند، تا 6/3 درصد سنتوتین دارند.
چهل سال پیش مقادیر زیادی از محصول ایران به آلمان صادر شد، متأسفانه نمونه‏های ارسالی یا فاقد سنتوتین بود یا حداکثر ده درصد داشت.
به عقیده نویسنده زبان خوراکیها، مقدار سنتوتین بستگی به موقع برداشت محصول و طرز نگاهداری آن دارد، چنانچه از 25 خرداد تا دهم تیر گلهای ناشکفته را چید و سنتوتین آنها را به وسیله آهک تثبیت نماییم، مقدار زیادی سنتوتین خواهد داشت.
سنتوتین کرمهای دراز معده را کشته، یا بیهوش می‏کند و معمولا آن را با یک مسهل می‏دانند تا کرمهای بیهوش شده ساقط شوند. نوع دیگر ما که به درمنه ترکی معروف بوده، و در کتب قدیم آن را درمنه کوهی نامیده‏اند در خراسان، کرمان، بلوچستان، قلعه دختر، کوه لاله‏زار. کوه نصر و کوه هراز می‏روید بهترین داروی ضد کرم است، ولی همانطور که قبلا اشاره شد، در نمونه‏های ارسالی به آلمان حداکثر 25/0 درصد در آنهاسنتوتین دیده شد. یک نوع دیگر ما که به علف جاروب معروف است، و در اطراف تهران، رباط کریم و شیراز می‏روید دارای اثر ضد کرم بوده، ولی در آن سنتوتین دیده نشده است و ماده عامله آن معلوم نیست. مقدار خوراک انواع درمنه دو تا شش گرم است که به طور جوشانده می‏نوشند و یا تنقیه می‏نمایند، و تا ده گرم می‏توان آن را خورد. درمنه بر سنتوتین رجحان دارد و نباید آن را به طفل کمتر از دو سال داد
انواع درمنه و سنتوتین، قند ادرار را کم می‏کند و یکی از داروهای ضد مرض قند می‏باشد. ما درمنه‏ها باز کننده گرفتگیهای داخلی معده و از بین برنده بلغم بادشکن می‏باشیم. ضماد گیاه ما جهت درمان گری و ریزش مو سودمند می‏باشد و چنانچه مار را روی محل نیش عقرب بگذارید، نافع است. جوشانده ما جهت مداوای تنگ نفس - سکسکه - و دل پیچه و درد کشاله ران تجویز می‏شود. در کتب قدیم درمنه ترک به دانه‏های گیاهی دیگری اطلاق می‏شد که بعدا خود را معرفی خواهد کرد.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 3 خرداد 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من ارزن است

دانه‏هایم، درمان کننده بیماریهای سینه است. تب‏بر هستم و دل درد را نیز برطرف می‏کنم. زیاده‏روی در خوردن من تولید سنگ مثانه می‏کند برای تصفیه خون، از من استفاده کنید. با شیر و روغن، مزاج را لینت می‏دهم. نفخ شکم و دل پیچه را می‏توانید با من درمان کنید...
فارسی من ارزن است، اعراب به من دخن گویند. در آذربایجان به من دری بر وزن قری (قوری) و در فارس الم گویند. برادری دارم که در فارسی به آن گاورس، در شیراز به آن گال گویند. اعراب آن را معرب کرده جاورس گویند و در تهران به ارزن آتنی معروف است. من و گاورس انواع مختلف داریم، من بیشتر در آذربایجان، بادغیس و بلوچستان بطور خودرو به عمل می‏آیم و در اکثر زمینهای کم‏قوت و شنی کاشته می‏شوم، و برادرم گاورس در آذربایجان، یزد، بلوچستان و مازندران کاشته می‏شود. من و برادرم گونه‏های مختلف داریم و من بیشتر به غذای پرندگان می‏رسم، قدرت غذایی من کمتر از گاورس و فواید طبی من بیشتر از آن است و از قدیم خواص دارویی من مورد توجه بوده است. چنانچه یکی از رجال عرب می‏نویسد: من در مدینه دچار اسهال سخت شدم، حضرت صادق به من دستور دادند که ارزن را با کمی زیره به صورت قاووت در آورده میل نمایم. من به این دستور عمل کرده‏ام و معالجه گردیدم. دانه‏های من درشت و پوست آنها سخت‏تر از دانه‏های گاورس است. کارخانه‏های داروسازی آلمان چندین داروی اختصاصی از دانه‏های من جهت درمان بیماریهای سینه، اسهال و تب می‏سازند، در روسیه نوعی الکل از من می‏گیرند. دانه‏های گاورس چون پوستشان نرمتر است، در بعضی از شهرهای ایران به مصرف تهیه نان می‏رسد و در اروپا از آن نوعی آبجو به نام دوئو و نوعی نوشابه به نام کوسکو می‏سازند. دانه‏های مقشر من شکم روش را بند می‏آورد و پیشاب را زیاد می‏کند، ولی چون دارای پوستی سخت و سلولز زیاد هستند برای تهیه نان صلاحیت ندارند. مقشر من با شیر و روغن تازه لینت می‏دهد، و شهوت را زیاد می‏کند. پزشکان سنتی ایران عقیده داشتند که زیاده‏روی در خوردن ارزن تولید سنگ مثانه می‏نماید. چنانچه آرد ارزن یا گاورس را در روغن پخته و آن را در حمامی گرم بر شکم بمالند و بنشینند تا عرق کنند و یا آنکه پارچه‏ای را در این روغن آغشته و آن را گرم گرم بر شکم بندید، نفخ شکم و دل پیچه و دل درد را برطرف می‏کند. مالیدن این روغن برای درمان بواسیر و نواسیر مفید است، اگر گاورس را با شیر بپزند تا حلیم شود، خوردن آن خون را تصفیه می‏کند. بد نیست بدانید که ارزن و گاورس با اینکه به هم شباهت زیاد دارند، و اکثر مردم آنها را یکی می‏دانند، از نظر ترکیبات غذایی یکسان نیستند و نوع نشاسته آنها با هم فرق دارد. نسبت نشاسته در گاورس بیشتر و نسبت سلولز در ارزن زیادتر است، روغن دانه‏های گاورس سبکتر از روغن موجود در دانه‏های ارزن است، مواد معدنی ارزن بیشتر از مواد معدنی گاورس می‏باشد، این نکته قابل توجه است که در دهات بین یزد و کاشان - بین یزد و کرمان که نان خود را با آرد گاورس درست می‏کنند اشخاص سالمند که سن آنها از صد سال بیشتر بوده و غالباً تندرست و با نشاط می‏باشند، خیلی زیاد دیده می‏شوند. نویسنده کتاب زبان خوراکیها که روی علل طولانی شدن عمر آنها مطالعه کرده است، چنین می‏نویسد: اینها با اینکه جزو طبقات زحمتکش بوده و کار و کوشش را تا آخر عمر ادامه می‏دهند، معذالک غذایی بسیار ساده و کم‏قوت دارند. نان آنها بیشتر با آرد گاورس تهیه می‏شود و گوشت و چربی خیلی کم و به ندرت مصرف می‏کند و در عوض از لبنیات و سبزیهای گوناگون مخصوصاً سبزیهای صحرایی و خودرو زیاد استفاده می‏کنند. نان گاورس قدرت غذایی زیادی ندارد، و حرارت بدن را بالا نمی‏برد و دیر هضم می‏باشد، کسی که نان گاورس می‏خورد باید حتماً کار و فعالیت داشته باشد تا غذایش هضم شود و چون اشتها را سد می‏نماید، میل به خوردن غذاهای دیگر ندارد. خوشبختانه نان گاورس نه تنها برای معده مضر نیست، بلکه یبوست را هم معالجه می‏کند و چون این غله در معده زیاد می‏ماند. و به تدریج جذب بدن شده و نیروی لازم را می‏دهد، چیزی از آن ذخیره نمی‏شود، و به همین جهت است که اینها همگی قلمی و لاغر اندام می‏باشند و استخوانی محکم دارند. فشار خونشان زیاد نیست، و حرارت بدنشان از 37 درجه کمتر است. ضربان قلب آنها کندتر از اشخاص دیگر است. هرگز دچار زیادی چربی خون، تصلب شرائین نمی‏شوند و بطوری که می‏گویند در بین آنها کسی به سرطان مبتلا نشده است.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 2 خرداد 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم من آبنوس است

من درختی هستم ازتیره‏ی پروانه داران که در جزیره‏ی موریس، هندوستان و ماداگاسکار، میرویم. چوب من سیاه سخت و قیمتی است، و سنگینی آن بحدی است که زیر آب میرود. درخت من شبیه درخت عناب و به بزرگی درخت گردو است، و میوه‏ی آن شبیه انگور زرد متمایل بسرخی شیرین و کمی گس بوده، در اوایل پائیز میرسد. برگ درخت من مانند برگ صنوبر و از آن عریضتر است. تخم و گل درخت من شبیه حنا میباشد. چوب درخت من هنگام بریدن کمرنگ میباشد، ولی چون آنرا مدتی در آب بیاندازند سیاه و براق میگردد. چوب درخت من هنگام سوختن بوی خوش میدهد و این بهترین وسیله برای تشخیص نوع اصلی از انواع بدلی آن است. چنانچه چوب درخت مرا با آب بارهنگ سوده ببویند و قدری از آنرا بر پیشانی بمالند، خون دماغ را بند می‏آورد. سرمه خاک اره نرم من بعلت داشتن ویتامین (آ) برای درمان شب کوری بهترین دارو است، و برای بسیاری از امراض چشم مانند ورم ملتحمه، ناخنه، چشم درد و آبریزش مفید بوده و مژه را تقویت میکند. پاشیدن خاک اره چوب من روی زخم خون را بند می‏آورد، و باعث التیام جراحات میشود. برای درمان سوختگی بهتر آنست که ابتدا سفیده‏ی تخم مرغ بمالند، و بعد خاک اره‏ی مرا بپاشند تا از تاول زدن جلوگیری کند.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 2 خرداد 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم ماشیر پنیر است‏

فارسی ماشیر پنیر است، به انواع ما علف ماست، خاج، بلسکی می‏گویند. عربی ما خشیره، بقلةاللبن، عاقداللبن، می‏باشد. ترکی یک نوع ما یوغورت اوتی می‏باشد. در کتب قدیم داروسازی به ما غالیون که معرب گالیون یونانی است می‏گفتند.
ما همه جزو خانواده روناس بوده، و اعضای گیاه ما پوشیده از تارهای کوتاه است. گلهای ما به رنگ سفید، زرد، مایل به سبز یا مایل به قرمز است. تاکنون چهارصد گونه از ما در جهان شناخته شده که در اکثر نقاط جهان به استثنا استرالیا به عمل می‏آیند.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 2 خرداد 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم ما دیوخار است

در زبان فارسی به همگی ما دیوخار و به انواع ما که بیش از صد گونه می‏باشند، گرگ تیغ، کام تیغ، فیلزهره و آسه می‏گویند. عربی ما عوسج است، ولی بعضی از لغت‏نویسان اشتباهاً عربی چند دیگر را نیز عوسج و عوسج اسود نوشته‏اند. درخت ما شبیه درخت انار و پر از خار می‏باشد برگ ما ترشحی چسبنده دارد که مورد استفاده زنبور عسل می‏باشد و زنبوری که از نوش ما استفاده کند، شفای بیشتری را در بر دارد. میوه ما نخود گرد و کوچک می‏باشد که پس از رسیدن قرمز می‏شود. گلهای ما بیشتر گلی روشن است، نوعی دیوخار وجود دارد که برگ آن سیاه بوده، و میل به سرخی دارد. برگ آن عریضتر از انواع دیگر و خار آن بیشتر و میوه آن باریکتر است. شیخ‏الریس ابوعلی سینا معتقد است که نوعی دیوخار در مناطق سردسیر می‏روید که میوه آن مانند انگور بوده، و مردم آن را می‏خورند. ولی با تحقیقاتی که به عمل آمده تاکنون این نوع شناخته نشده است.
قسمت مورد استفاده من برگ سر شاخه و ریشه درخت من می‏باشد. از میوه من هم می‏توان در تداوی استفاده نمود. مخصوصاً در معالجه مرض قند. گرگ تیغ در اطراف کرج فراوان است و نوع معروف به آسه در جنوب غربی ایران، بوشهر، بلوچستان، یزد، خوزستان، لرستان و نواحی شمال ایران و بطور کلی در تمام شوره‏زارها می‏روید، و انواع دیگر من نیز بیشتر در اراضی بایر و کویر به عمل می‏آیند، به نوع آسه در مصر خولان می‏گویند.
از پوست میوه گیاه ما نوعی رنگین استخراج می‏نمایند. اعضای مختلف گیاه من مدر، مسهل، و ضد تشنج است، برای درمان سیاه سرفه و سرفه‏های تشنجی آن را توصیه کرده‏اند. جوشانده یک گرم گیاه من در یک فنجان آب در 24 ساعت توصیه می‏شود که آن جرعه جرعه بنوشند. عصاره من جهت امراض چشم، تقویت بینایی و فرو بردن ورمها و درمان زخمهای پوستی و تسکین فشار خون و جلوگیری از سکسکه و قی و همچنین درمان اسهال توصیه شده، و پادزهر سموم نیز می‏باشد. اگر آب برگ تازه مرا گرفته، هفت روز پی در پی در چشم بچکانید، سفیدک چشم را برطرف می‏کند و چون آب میوه مرا گرفته خشک نمایند، و در موقع لزوم آن را با سفیده تخم مرغ یا شیر در چشم بچکانید، و یا آن را به صورت داروهای چشمی در آورده، در چشم بچکانید، برای بسیاری از امراض چشمی و سفیدک چشم مفید می‏باشد. ضمناً برگ من بر پیشانی جهت جلوگیری از آبریزش چشم مفید است. جویدن برگ من جهت جوشهای دهان نافع است. ضماد برگ تازه من جهت آبله و باد سرخ که حرارت آن زیاد زیاد نباشد مؤثر است. خوردن عصاره برگ تازه من جهت درمان گات و تسکین التهاب صفرا مفید می‏باشد، یکی از پزشکان قدیم به نام شریف می‏نویسد:
که پزشکان پارس جزام را با ریشه من معالجه می‏کردند، و برای این کار 5/7 مثقال ریشه مرا گرفته و با نیم لیتر آب جوشانده ت‏صاف می‏نمودند و بعد آب صاف شده را آنقدر حرارت می‏دادنند که مقدار آن یک سوم شود، و آن را به بیمار می‏دادنند و به این ترتیب شکم او چهار پنج مرتبه عمل می‏کرد و آنچه سودای سوخته در بدن او بود، دفع می‏شد. این عمل باری مبتلایان به جذام مفید بود، مشروط بر اینکه، دو روز نخود آب یا گوشت گوسفند فربه میل نمایند و روز سوم جوشانده مذکور را بنوشند و سه روز آن را تکرار نمایند و بعد روز سوم حمام روند. انطاکی این جوشانده را جهت گال، خارش و پاک کردن لکه‏های سیاه پوستی بهتر از چوب چینی دانسته است، و چون ریشه مرا ریزریز کرده و با برگ مورد بسوزانند، جهت زخم و امراض مقعد و زخمهای پلید و بدخیم و رویاندن مو اثر سریع دارد. میوه من در جمیع افعال مانند برگ بوده از خونریزی سینه و اسهال خونی جلوگیری می‏نماید. مقدار خوراک من یک مثقال است.
رمالان و جادوگران و اشخاص خرافاتی همراه داشتن مرا باطل کننده سحر و جادو می‏دانند، هر چند این موضوع حقیقت ندارد ولی آنچه مسلم است این است که دود کردن گیاه من حشرات و میکروبها را فرار می‏دهد و از بین می‏برد.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 2 خرداد 1394 

نظرات ، 0

زبان خوراکیها ، اسم ما تاجریزی است

ما برادران گوجه فرنگی و از تیره بادمجان هستیم که در زبان فارسی به ما تاجریزی، انگور روباه، انگورتورک، روباه‏تریک، سگ انگور و به ترکی قوش اوزومی و به عربی عنب الثعلبت گویند و این اسامی به انواع ما تعلق می‏گیرند. اکنون اجازه فرمایید انواع ما یکایک خود را معرفی نمایند.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 2 خرداد 1394 

نظرات ، 0

من وانیل هستم

وانیل که پودر آن در شیرینی سازی جهت معطر کردن شیرینی به کار می‏رود، از خانواده ثعلب بوده که متأسفانه در ایران نمی‏روید. پودر وانیل (وانیلین) علاوه بر آنکه در قنادیها مصرف می‏شود، در ساختن لیکورهای معطر نیز قابل استفاده بوده، نیرو بخش و ضد عفونی کننده می‏باشد، برای تقویت شهوت و ضد تشنج تجویز شده است.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0