به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

ز تو ای چرخ نیلی رنگ دارم

هزاران سان عنا و درد جامع

نه تنها از تو بل کز هر چه جز تست

به من بر هست همچون سیف قاطع

مرا زان مرد نشناسی تو زنهار

که گردم از تو اندر راه راجع

طمع چون بگسلم از خلق از تو

مرا خوا یار باش و خوا منازع

چو بی‌طمعی و آزادی گزیدم

دلم بیزار گشت از حرص و قانع

بر آزادمردان و کریمان

گرانتر نیست کس از مرد طامع

ازین یاران چون ماران باطن

خلاف یکدگر همچون طبایع

بسان نسر طایر راست باشد

به پیش و پس بسان نسر واقع

عدو بسیار کس کو هر کسی را

نماند حقتعالی هیچ ضایع

چو عیسی را عدو بسیار شد زود

ببرد ایزد ورا در چرخ رابع

خسیسان را چرا اکرام کردیم

بخیلان را چرا کردیم صانع

همیشه خاک بر فرق کسی باد

که نشناسد بدی را از بدایع

حذر کن ای سنایی تو از اینها

ترا باری ندانم چیست مانع

ببر زین ناکسان و دیگران گیر

«کثیرالناس ارض الله واسع»

ادامه مطلب
سه شنبه 5 بهمن 1395  - 9:50 AM

ای مرد سفر در طلب زاد سفر باش

بشکن شبهٔ شهوت و غواص درر باش

از سیرت سلمان چه خوری حسرت و راهش

بپذیر و تو خود بوذر و سلمان دگر باش

هر چند که طوطی دلت کشتهٔ زهرست

آن زهر دهان را تو همه شهد و شکر باش

چون تو به دل زهر شکر داری از خود

زهر تن او گردد تو مرد عبر باش

در مکهٔ دین ابرههٔ نفس علم زد

تو طیر ابابیل ورا زخم حجر باش

نمرود هوای خانهٔ باطن و ز بت آگند

او رفت سوی عید تو در عیش نظر باش

گر خلق جهان ابرههٔ دین تو باشد

تو بر فلک سیرت ایشان چو قمر باش

آن کس که مر ایوب ترا گرم غم آورد

تو دیدهٔ یعقوب ورا بوی پسر باش

ور دیو ز لا حول تو خواهی که گریزد

از زرق تبرا کن و با دلق عمر باش

ادامه مطلب
دوشنبه 4 بهمن 1395  - 10:41 AM

چو خواهم کرد زرق و هزل و ریواس

نخواهم نیز عاقل بود و فرناس

مرا چون نیست بر کس هیچ تفضیل

چه خواهم کرد زهد و فضل عباس

بیاور طاس می بر دست من نه

به جای چنگ بر زن طاس بر طاس

قرین و جنس من خمار و مطرب

بسنده‌ست از همه اقران و اجناس

مرا باید خراباتی شناسد

خطیب و قاضیم گو هیچ مشناس

می است الماس و گوهر شادمانی

نگردد سفته گوهر جز به الماس

می و معشوق را بگزین به عالم

جز این دیگر همه رزق است و ریواس

چه خواهم برد از دنیا به آخر

دلی پر حسرت و یک جامه کرباس

چه گویید اندرین معنی که گفتم

اجیبوا ما سالتم ایها الناس

رفیقا جام می بر یاد من خور

که زیر آسیای غم شدم آس

ادامه مطلب
دوشنبه 4 بهمن 1395  - 10:41 AM

ای خداوند قایم قدوس

ملک تو ناقیاس و نامحسوس

قایمی خود به خود قیام تو نیست

به قیامی که هست ضد جلوس

ساحت سینه‌های مشتاقان

ز آرزوی تو شد به دور و شموس

در دل عارفان حضرت تو

صد نهال از محبتت مغروس

نور افلاک در نهاد قدم

کنی از راه عاشقان مطموس

هشت باغ و چهار رکن سرور

جنت عدن با همه ناموس

پیش آن دل بدانکه کس نخرد

به یکی مشت ارزن و سه فلوس

خاکپای بلال حضرت تو

گشته از راه دین تاج رئوس

خاک بر سر دبیر حضرت را

چون نداند همی یمین غموس

کردم آواره از مساکن عز

حل منجوس و طالع منحوس

گر چه زاغ سیاه گشتستم

نگزینم مقام جز ناقوس

زاغ گر بشنود کند در حال

زین سخنها کرشمه چو طاووس

شد مقیم سرخس و اندر وی

همچو دزدی به قلعه‌ای محبوس

ای سنایی بود که در غزنین

می‌ندانند شاه را ز عروس

ادامه مطلب
دوشنبه 4 بهمن 1395  - 10:41 AM

هر که زین پیش بود امیر سخن

از امیر سخا شدند عزیز

تو همه روز گرد آن گردی

که به نزدیکشان زرست و پشیز

دستهٔ گل بر کسی چه بری

که فروشد به کویها گشنیز

پیرهن زان طمع مکن که ز حرص

دزدد از جامهٔ پدر تیریز

بهر دهلیزبان چگویی شعر

که بمانی چو کفش در دهلیز

بوسه بر لب دهی شکر یابی

بوسه بر کون دهی چه یابی تیز

ادامه مطلب
دوشنبه 4 بهمن 1395  - 10:40 AM

ای سنایی به گرد حران گرد

تا بیابی ز جود ایشان چیز

نزد نادیدگان و نااهلان

کی بود بذل و همت و تمییز

کودک خرد بی‌خرد بدهد

زر سی دانه را به نیم مویز

بی‌نوا سوی بی‌سخا نشوی

غر نگردد به گرد آلت حیز

ادامه مطلب
دوشنبه 4 بهمن 1395  - 10:40 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 31

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4336838
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث