به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

لطافت تو چنان در خیال ما بنشست

که تا به حشر نخواهد دل از کمند تو رست

زبون چشم زبون گیر تو شدم، چه کنم؟

چه حیله سازد هشیار پیش مردم مست

ز کشته پر شده شهر و کشنده پیدا نی

دهان تنگ تو پیدا شده ست، میری هست!

مرا نگینه دل کز گزند ایمن بود

فتاد و سنگ جفای تو باز خورد و شکست

شکسته طره تو از کجاست، از دل من؟

چنین بود، چو کند کس خرابه را دربست

چرا پیاله خون می دهی مرا هردم

چنین که می رسد از جور چرخ دست به دست

بیا چو آب خضر تا ببینیم در پای

بسان خاک که در پای آب گردد پست

اگر ز خسروت آزار بود، تازه مکن

مکاو ریش کهن را چو سر بهم پیوست

ادامه مطلب
سه شنبه 24 اسفند 1395  - 2:48 PM

جمال دوست مرا تا به چشم دیده شده ست

خیال او به دل تنگم آرمیده شده ست

ز زلف پرده در او که پرده پوش دل است

بیا که پرده پوشیدگان دریده شده ست

کشید عارض او خط، پناه چو، ای صبر

کنون که لشکر سودای از جریده شده ست

هنوز می کشدم دل به زلفت، ار چه مرا

هزار گونه گشایش ازان کشیده شده ست

رقیب گفت، شنیدی چه لطف می گفتند؟

سخن ز گفتن من می کند شنیده شده ست

نمی توان که دلم را ز تیر او ببرم

ز تیرش ار چه دلم چند جا بریده شده ست

مگر سیاه ازان گشت مردم چشمم

که آفتاب جمالش درون دیده شده ست

نیامده ست بر من دو روز، دانی چیست؟

لبش به دندان بگرفته ام گزیده شده ست

به دست شوق کمند نیاز می تابم

که باز آهوی صیادکش رمیده شده ست

گهر ز دیده به دامن همی کشم به رهش

ز کار خسرو بیچاره دانه چیده شده ست

ادامه مطلب
سه شنبه 24 اسفند 1395  - 2:48 PM

 

دو اسپه پیک نظر می دوانم از چپ و راست

به جست و جوی نگاری که نور دیده ماست

ترا که جز رخ تو، در نظر نمی آید

دو دیده در هوس روی تو بر آب چراست

ز روی روشنت هر ذره شد مرا روشن

که آفتاب رخت در همه جهان پیداست

نگاه در دل خود کردم و ترا دیدم

نظر چنین کند آن کس که او به خود بیناست

چو غرق آب حیاتم، چه آب می جویم

چو با من است نگارم، چه می روم چپ و راست

ادامه مطلب
سه شنبه 24 اسفند 1395  - 2:48 PM

با این جمال روی صنم دیدنم خطاست

کایینه مراد نه بهر جمال ماست

درویش بین به کلبه خود می برد هوس

زان شمع کش ملایکه پروانه ضیاست

عقل است و لاف صبر یکی پرده برفگن

تا بنگری که فایده عقل تا کجاست

چشمش برون کشم ز سرش آنکه بیندت

صدق است این مثل که گدا دشمن گداست

هر کس ز باد بوی تو جوید، من آن نیم

ما را همین بس است که این باد از آن هو است

رویم به قبله و دل گمره به سوی بت

باری چرا کنیم نمازی که نارواست

شبهای خویش روز کنم ز آه شب فروز

بد روز چون منی که بدین روز مبتلاست

ضایع مکن دعای خود، ای پارسای وقت

در حق بیدلی که نه در خورد این دعاست

خسرو، منال بهر دل گم شده به درد

کالاش کن ملال که درد تو آشناست

ادامه مطلب
سه شنبه 24 اسفند 1395  - 2:48 PM

خیال روی تو چون در ناب در نظر است

ز اشک دمبدمم صد حباب در نظر است

چو مست روی تو من، روی مهوشان چه کنم

به دزدکی نگرم کافتاب در نظر است

اگر دلت به لب بحر می کشد، ای سرو

نشین به گوشه چشمم که آب در نظر است

خیال زلف تو در دیده ام شبی گردید

ازان خیال مرا اشک ناب در نظر است

شبی به خواب نظر بازیی به او کردم

مرا همیشه ازان لحظه خواب در نظر است

به نور روی تو در زلف می توان رفتن

شب است و شعشعه ماهتاب در نظر است

ز عشق چشم تو خسرو چو سرخوش و مست است

به یاد لعل تو او را شراب در نظر است

ادامه مطلب
سه شنبه 24 اسفند 1395  - 2:48 PM

رخت کز آتش تبها به تاب در عرق است

چو نیک می نگرم آفتاب در عرق است

به خونش گر شد آن روی و در عرق افتاد

همیشه شمع منور به تاب در عرق است

به گرد عارض و روی تو خط خوی آلود

محقق است که چون مشک ناب در عرق است

چو عکس روی خوی آلوده اش به جام افتاد

قدح چو با دل پر خون شراب در عرق است

ز رشک آنکه عرق بر رخش چرا غلتید

سرشک دیده ما چون حباب در عرق است

ز غیرت این تن خسرو چو در تب و سوز است

دلش بر آتش غم چون کباب در عرق است

ادامه مطلب
سه شنبه 24 اسفند 1395  - 2:48 PM

یا رب، آن زلف تو هیچ اشکنه بی دل هست؟

دیر باز است که اندر دلم این مشکل هست

حیف باشد که بگویم که مه و خورشیدی

هم تو بنگر که بدان هر دو کسی مایل هست؟

منزلت گفتم مانا که همین در دل ماست

چو ببینیم که به هر جات همین منزل هست

گر به خاک در خویشم نگری افتاده

خود بگویی که چنین آدمیی از گل هست

روسیاهم، حبشی گوی من سوخته را

وگرم داغ درون نیست، برون دل هست

چشمم از هجر تو دریا شد و در خیل خیال

ای بسا مردم آبی که درین ساحل هست

چند شمشیر چنان بر من بیچاره زنی

باری این مرتبه همچو منی قابل هست

دردم آنکس که نداند دهدم پند، آری

در جهان نیز بسی بی خبر و غافل هست

از پی عشق نصیحت چه کنی خسرو را

باری آن کس که نصیحت شنود عاقل هست

ادامه مطلب
سه شنبه 24 اسفند 1395  - 2:48 PM

دردا که با من آن بت نامهربان نساخت

دردی نهاد بر دل و درمان آن نساخت

باران مهر او بنبارید بر دلم

تا چشم من زهر مژه ناودان نساخت

از شمع وصل دوده امید برنخاست

تا دود آه من به فلک سایبان نساخت

از ما مگرد، ای دل، اگر غم گسار گشت

با ما بساز، جان، اگر آن دلستان نساخت

بیمار ماند جان من اندر لب و لبش

جان دارویی ز بهر من ناتوان نساخت

مویی ستم نکرد کم آن مومیان به حسن

تا مر مرا به حیف چو موی میان نساخت

سلطانی از فراق کمندش ندید امان

تا دل نشانه گاه خدنگ غمان نساخت

ادامه مطلب
سه شنبه 24 اسفند 1395  - 2:48 PM

خنده هرگز دهنی همچو دهان تو نیافت

سخن ار آب نشد طعم زبان تو نیافت

دیده باریکی عالم همه موی اندر موی

دید، لیکن سر مویی چو میان تو نیافت

با چنین حسن و لطافت که تویی، دیده دهر

سوی که دید که آن را نگران تو نیافت

پسته کو تنگ دهان بود دهان بسته بماند

خویش را دید که هم سنگ دهان تو نیافت

به گه صبح چو گل خنده زنان می رفتی

باد هر چند که بشتافت نشان تو نیافت

گل به گلزار در از تابش خورشید بسوخت

زان که او سایه ای از سرو روان تو نیافت

پای خسرو خلش از خار جفا بار نداشت

تا سرش ریخته در پای عنان تو نیافت

ادامه مطلب
سه شنبه 24 اسفند 1395  - 2:48 PM

یک سخن گر من ازان جان و جهان خواهم یافت

ره سوی آرزوی خویش بدان خواهم یافت

گر به گرد قد زیباش نگردم، چه کنم؟

در کدامین چمن آن سرو روان خواهم یافت؟

جان عاشق، اگر از بهر رخ زیبا راست

من کدامین رخ زیبا به ازان خواهم یافت؟

دل برفت از من و یارب که گهی خواهد بود

که ازان گم شده خویش نشان خواهم یافت؟

بیدل و غمزده ام کیست که دل خواهد داد

عاشق و سوخته ام از که ضمان خواهم یافت؟

عشق ازین گونه که بیش است به دل تا جان هست

نه همانا که ازین فتنه امان خواهم یافت

از گله پا به گلم ده که من بدخو را

روزی از دیده اغیار نهان خواهم یافت

ای که گفتی به دعا آرزوی خویش بیاب

باری آنچ آرزویم هست همان خواهم یافت

ساقیا، جان عزیز است بهای رطلت

دفع غم را بخرم، گر چه گران خواهم یافت

ادامه مطلب
سه شنبه 24 اسفند 1395  - 2:48 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 413

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4400691
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث