به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

از بند زلف غمزدگان را سبب فرست

وز قند لعل دلشدگان را طرب فرست

از من به فن لب آمده جانی ربوده ای

یک بوسه نامزد کن و بازم به لب فرست

تو ماه و من چو تار قصب در غمت ضعیف

ای ماهتاب، نور به تار قصب فرست

امروز چون به خنده رطب لب گشوده ای

ما را خبر از آن رطب بوالعجب فرست

سلطانی از پی تو فرستاد جان، تو نیز

از وعده وصال به جانش طرب فرست

ادامه مطلب
یک شنبه 22 اسفند 1395  - 3:11 PM

از لعل آتشین تو دل کان آتش است

زان لعل سوخته ست دل و جان آتش است

بشکن بتان آزر ازان رو خلیل وار

کان روی تو نه روی گلستان آتش است

سرگشته عاشق از تو، بگو، گوی چون برد

دل اسپ روم و روی تو میدان آتش است

دی تیر می گشادی و می سوختی مرا

بر تیر نی ز غمزه و پیکان آتش است

این تن که سوز عشق برآورد داد از او

کشتی چوب بر سر طوفان آتش است

خسرو، تنی چو کاه و فراقی درونه سوز

درویش خانه از خس و باران آتش است

ادامه مطلب
یک شنبه 22 اسفند 1395  - 3:11 PM

ماییم کافتاب غلام جمال ماست

صد عید نو در ابروی همچون هلال ماست

روشن که می نماید از آیینه سپهر

آن آفتاب نیست، خیال جمال ماست

تا چشم اختران نرسد در کمال ما

چرخ کبود پرده عین الکمال ماست

در پیش ما بهای جهان است کنجدی

آن نیست کنجد و اگر آن هست، خال ماست

از عشق ما کسی نزید وانکه می زید

از کاهلی غمزه مردم شکال ماست

عاشق کشیم و سایه رحمت نیفگنیم

کاین مرحمت به مذهب خوبان وبال ماست

عشاق پیش ما دو جهان می کشند، لیک

این پیشکش چه در خور عز و جلال ماست

آن عاشقی که گشت گم اندر خیال او

او خود نماند، وانکه بود هم خیال ماست

خاک تنی که پخته شد از سوز ما، درو

هم خون او خوریم چو می، کان سفال ماست

پامال گشت در ره ما خسرو و دیت

او را همین بس است که او پایمال ماست

ادامه مطلب
یک شنبه 22 اسفند 1395  - 3:11 PM

ای پیر، خاک پای تو نور سعادت است

مقراض توبه تو چو لای شهادت است

هستی تو آن نظام که نون خطاب تو

محراب راست کرده برای عبادت است

دید آنکه طلعت تو و بیداریش نبود

هست آن سگی که خفتن صبحش به عادت است

تو شمع صبح، شعله شوقی که از تو خاست

زان هر یکی شراره چراغ هدایت است

علامه ای که معرفت انبیاش هست

او را به پیش تو محل استفادت است

در عهد تو قیام جهان از وجود تست

مانند صورتی که قیامش به مادت است

هر یک مرید تو چو هلالی ست از رکوع

هر شب هلال وار ازان در زیادت است

بتوان مرید گفت مرید ترا که اوست

آن مردمی که فتنه عین سعادت است

امید کز تو واصل گردد چو خرد و پیر

خسرو که بی وصال چو حرف ارادت است

ادامه مطلب
یک شنبه 22 اسفند 1395  - 3:11 PM

ای باد، ازان بهار خبر ده که تا کجاست

دزدیده زان نگار خبر ده که تا کجاست

گر هیچ در رهی گذرانش رسیده ای

یک ره ازان سوار خبر ده که تا کجاست

من همچو گل بسوختم از آفتاب غم

آن سرو سایه دار خبر ده که تا کجاست

من ز آب دیده شربت غم نوش می کنم

آن لعل خوشگوار خبر ده که تا کجاست

خونم ز غم چو نافه بماند اندرون پوست

آن زلف مشکبار خبر ده که تا کجاست

جانم چو سرمه سوده شد از سنگ آرزو

آن چشم پر خمار خبر ده که تا کجاست

ای پیک تیز رو، برو، آن یار را بپرس

کز من برفت یار، خبر ده که تا کجاست

ای مرغ نامه بر، پر تو گر نوشته شد

باز آی زینهار خبر ده که تا کجاست

خسرو که این حدیث ز یاری شنیده ای

بر پر، وزان دیار خبر ده که تا کجاست

ادامه مطلب
یک شنبه 22 اسفند 1395  - 3:11 PM

آن ترک نازنین که جهانی شکار اوست

دلها اسیر سلسله مشکبار اوست

اندیشه نیست گر طلب جان کند زمن

اندیشه من از دل نااستوار اوست

بادا بقای زلف و رخ و قامت و لبش

یک جان من که سوخته هر چهار اوست

آن ناخدای ترس، همه روز مست ناز

دیوانه چو من همه شب در خمار اوست

گر دل برد ز دست ببر گو که حق اوست

ور جان کند شکار بکن گو که کار اوست

دل شد ز دست و سوز دلم ماند، هم خوشم

کاین داغ در درونه من یادگار اوست

خونم که آب می کنی، ای دیده، رنج نیست

لیکن میا ز دیده که آنجا گذار اوست

ما را ز آرزوی لبت جان به لب رسید

ای بخت، آنکه همچو تویی در کنار اوست

خسرو، گرت خیال پرستش امان دهد

زنهارش استوار نداری که یار اوست

ادامه مطلب
یک شنبه 22 اسفند 1395  - 3:11 PM

آب حیات من که نم از من دریغ داشت

خاک رهش شدم، قدم از من دریغ داشت

من هر شبی نشسته ز هجرش به روز غم

او پرسشی به روز غم، از من دریغ داشت

گه گه به بوی او شدمی زنده پیش ازین

آن نیز باد صبحدم از من دریغ داشت

گشتم ز فرق تا به قدم حلقه چون رکاب

وان شهسوار من قدم از من دریغ داشت

بر دیگران نوشت بسی نامه وفا

بر حاشیه سلام هم از من دریغ داشت

صد دوست بیش کشت، نه من نیز دوستم

آخر چه شد که این کرم از من دریغ داشت

من در سر قلم زدم آتش ز دود آه

او دوده سر قلم از من دریغ داشت

کاغذ مگر نماند که آن ناخدای ترس

از نوک خامه یک رقم از من دریغ داشت

کردند اگر وفا کم و گر بیش نیکوان

او هر چه هست بیش و کم از من دریغ داشت

خسرو چگونه بند کند صبر را که یار

مویی ز زلف خم به خم از من دریغ داشت

ادامه مطلب
یک شنبه 22 اسفند 1395  - 3:11 PM

زیر کله نمونه روی تو مه نداشت

کس ماه را نمونه به زیر کله نداشت

بگرفت چارسوی رخت زلف و هیچ وقت

یک شب جهان چو روی تو در چارده نداشت

در ضبط آفتاب نشد ملک نیم روز

کز زلف عنبرین تو قیر سیه نداشت

دوش آتشی به سینه همی زد هوای تو

بگریخت اشک و سوخته شد دل چو ره نداشت

خونم بخورد و چشم تو لب تر نکرد، ازآنک

دود دگر نوشت و خط تو نگه داشت

با این همه وفای تو دارد میان جان

دل خود ز دست رفت، چو او کس نگه داشت

از خون نوشته ام به دو رخ ماجرای عشق

از بس که در سفینه دل جایگه نداشت

یک وعده تو در حق خسرو به سر نشد

گویی که باد بود که بار گنه نداشت

ادامه مطلب
یک شنبه 22 اسفند 1395  - 3:11 PM

امشب که چشم من به ته پای او بخفت

جان رخ نهاده بر رخ زیبای او بخفت

شب تا به صبح دیده من بود و پای او

چشمم نخفت هیچ، ولی پای او بخفت

مردم ز دیده در طلبش رفت و آن نگار

از راه دیگر آمد و بر جای او بخفت

با هر مژه عتاب دگر داشتم، و لیک

سر مست بود، نرگس رعنای او بخفت

از رشک تا به صبح نخفتم که جعد او

پیچیده در میانش و بالای او بخفت

آن جعد تیره پشت به من کرد و رو بتافت

کاندر رهش ز بهر چه مولای او بخفت؟

نومید باد دیده خسرو ز روی او

گر چشم من شبی به تمنای او بخفت

ادامه مطلب
یک شنبه 22 اسفند 1395  - 3:11 PM

زلف به ظلم گر چه جهانی فرو گرفت

نتوان همه جهان به یکی تار مو گرفت

در ماهتاب دوش خرامان همی شدی

ماهت بدید و چادر شب پیش رو گرفت

من چون کنم که روی دگر خوش نمی کند

این چشم رو سیه که به روی تو خو گرفت

وقتی زبان طعن گشادم به بیدلی

اینک دل خراب مرا حق او گرفت

بوسیدم آن لب و ز شکر می ماند سخن

یعنی بخواهد این نمکم در گلو گرفت

ساقی، بیار می که چنان سوخت دل ز عشق

کز سوز این کباب همه خانه بو گرفت

ای پرده پوش قصه من، بگذر از سرم

کاین سرگذشت من همه بازار و کو گرفت

بس پارسا که از هوس شاهدان مست

در میکده در آمد و بر سر سبو گرفت

جان برده بود خسرو مسکین ز نیکوان

عشق تو ناگهانش در آمد، فرو گرفت

ادامه مطلب
شنبه 21 اسفند 1395  - 7:25 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 413

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4400444
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث