به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

دیده پرخون من گر این چنین طوفان کند

پنجه خورشید را سرپنجه مرجان کند

در تن خاکی چه بال و پر گشاید جان پاک؟

در سفال تشنه چون نشو و نما ریحان کند؟

می شود مطلق عنان نفس از وفور مال و جاه

عرض میدان اسب سرکش را سبک جولان کند

ز اشتیاق آن لب شکرفشان شد دل دو نیم

پسته را در پوست امید شکر خندان کند

جامه فانوس را بر پیکر سیمین شمع

دور باش غیرت پروانه ناچسبان کند

آبداری می کند شمشیر را خونریزتر

در لباس شرم خوبی بیشتر طوفان کند

زاهد از داغ محبت بی نصیب افتاده است

این تنور سرد هیهات است حفظ نازل کند

شعله را صائب به آسانی توان خس پوش کرد

نیست ممکن عشق سرکش را کسی پنهان کند

ادامه مطلب
چهارشنبه 26 خرداد 1395  - 11:48 AM

مطربی خواهم که مست از نغمه سازم کند

هر قدر کز خویش افتم دور آوازم کند

فکر آغاز و غم انجام تا کی، می کجاست؟

تا دمی آسوده از انجام و آغازم کند

در دل آیینه تاریک من خورشیدهاست

چشم می بازد سبکدستی که پردازم کند

بوی گل را غنچه نتواند نهان در پرده داشت

آسمان کی می تواند منع پروازم کند؟

جوش دریا کم نمی گردد ز سرپوش حباب

مهر خاموشی چه با اشک سبکتازم کند؟

در لباس زنگ آزادم زصد نادیدنی

روی آسایش نبیند هر که پردازم کند!

سالها شد چون شرر در سینه می دزدم نفس

تا مگر آن سنگدل با خویش همرازم کند

رتبه افکار من صائب ز شعری بگذرد

گر به تحسین شاه دریادل سرافرازم کند

ادامه مطلب
چهارشنبه 26 خرداد 1395  - 11:48 AM

صحبت روشن ضمیران جسمها را جان کند

کوه را برق تجلی آتشین جولان کند

حیرت روشندلان را نقشبند دیگرست

نقش هیهات است این آیینه را حیران کند

فیض مردان در زمان بیخودی افزونترست

تیغ چون گردید عریان بیشتر طوفان کند

می شود خار ملامت شهپر پرواز او

گردبادی را که شور عشق سر گردان کند

عشق سیل گوهر رازست در هر جا که هست

شمع نتوانست اشک خویش را پنهان کند

چون زند جوش زبردستی محیط اشک من

پنجه خورشید را سرپنجه مرجان کند

دامن شادی چو غم آسان نمی آید به دست

پسته را دل می شود خون تالبی خندان کند

برنتابد قهرمان عشق استغنای حسن

ماه کنعان را به جرم ناز در زندان کند

باد دستان را به احسان دستگیری کن که بحر

در سخای ابر با روی زمین احسان کند

غیرت پروانه چون صائب بر آید از لباس

شمع را از جامه فانوس در زندان کند

ادامه مطلب
چهارشنبه 26 خرداد 1395  - 11:48 AM

نیستم آتش که هر خاری به زنجیرم کند

آفتاب بی نیازم تا که تسخیرم کند؟

تا دغل از دوستداران دیده ام رنجیده ام

پاکبازم، بد حریفی زود دلگیرم کند

آبروی سعی را گوهر کند ویرانه ام

گنج بردارد سبکدستی که تعمیرم کند

چون قفس در هر رگم چاکی سراسر می رود

سوزن عیسی به تنهایی چه تدبیرم کند؟

دایه بیدرد شکر می کند در شیر من

شیر مردی کو که آب تیغ در شیرم کند؟

کی به مردن آسمان از خاکمالم بگذرد؟

بالم از پرواز چون ماند پر تیرم کند

منت روزی چرا از خرمن دو نان کشم؟

من که چشم مور گندم دیده ای سیرم کند

آرزویی می کند صائب شکار لاغرم

من کیم تا صید بند عشق نخجیرم کند؟

این جواب آن که می گوید شفایی در غزل

رشک معشوقی چه شد، مگذار تسخیرم کند

می کنم از سر برون صائب هوای خلد را

بخت اگر از ساکنان شهر کشمیرم کند

ادامه مطلب
چهارشنبه 26 خرداد 1395  - 11:48 AM

آسمان از برق آهم دست و پا را گم کند

شور اشک من نمک در دیده انجم کند

از بهشت جاودان آورد آدم را برون

تا چه با اولاد آدم خوردن گندم کند

هر که را پهلوی چربی هست از خوان نصیب

از مروت نیست پهلو خالی از مردم کند

زندگی را تلخ سازد پختگی بر کاملان

باده تا نارس بود جوش طرب در خم کند

نیک و بد یکسان بود پیش سپهر سنگدل

نیست ممکن آسیا فرق جو از گندم کند

پرده ناموس خود را می درد بیش از کسان

کوته اندیشی که چون عقرب علم از دم کند

می تواند چین ز ابروی بخیلان دور کرد

هر که با دندان گره باز از دم کژدم کند

از صراط المستقیم شرع پا بیرون منه

چون گسست از رشته سوزن زود خود را گم کند

نیست صائب مطلب هر کس که شهرت از سلوک

در زمین نرم چون ریگ روان پی گم کند

ادامه مطلب
چهارشنبه 26 خرداد 1395  - 11:48 AM

تا به کی گرد کدورت زیر دیوارم کند؟

عشق کو تا از غم عالم سبکبارم کند

با خیال یار در یک پیرهن خوابیده ام

بر ندارد سر زبالین هر که بیدارم کند!

شد ز زنگ سینه من ناخن صیقل کبود

سعی خاکستر چه با آیینه تارم کند؟

چون رگ سنگ است از خواب گران مژگان من

سیلی دوران عجب دارم که بیدارم کند

عاشقان با درد از روز ازل خو کرده اند

درد بیدردی مگر صائب خبردارم کند

ادامه مطلب
چهارشنبه 26 خرداد 1395  - 11:48 AM

باطلان را گفتگوی حق اثر در دل کند

آب شیرین گر زمین شور را قابل کند

چون جواب تلخ از احسان خود باشد خجل

بحر را همت اگر در دامن سایل کند

نعل در آتش گذارد هر که را درد طلب

هفتخوان چرخ را چون آه یک منزل کند

باده لعلی نماید در صراحی خویش را

خون ما چون سرکشی از گردن قاتل کند؟

خط مشکین در فسون بیهوده می سوزد نفس

نیست ممکن سحر چشم یار را باطل کند

از گرانسنگی سبک جولان شود سیل ضعیف

روح را خواب گران در سیر مستعجل کند

ادامه مطلب
چهارشنبه 26 خرداد 1395  - 11:48 AM

خط مگر با آن لب میگون مرا همدم کند

زور این می را مگر بیهوشدارو کم کند

گرچه دارد حجت ناطق زعیسی در کنار

گفتگوی منکران خون در دل مریم کند

گر بود طوطی، که زنگ خاطر من می شود

هر که را با خویش آن آیینه رو محرم کند

سبزه خاکش برآید سرمه آلود از زمین

عشق هر کس را به اسرار نهان محرم کند

خون کند کفران نعمت باده را در ساغرش

هر که با جام سفالین یاد جام جم کند

اشک بلبل را به دامن رهنمایی کند

گل ز روی لطف اگر دلجویی شبنم کند

هر که صائب نرگس خندان او را دیده است

چشم آهو را خیال حلقه ماتم کند

ادامه مطلب
چهارشنبه 26 خرداد 1395  - 11:48 AM

هر که قطع راه مطلب در رکاب دل کند

هفتخوان چرخ را چون آه یک منزل کند

خاک در دستش بود، چون باد، هنگام رحیل

هر که اوقات گرامی صرف آب و گل کند

هر که می داند به سعی این راه را نتوان برید

خواب در هر جا که سنگینی کند منزل کند

از میان حرص هیهات است بگشاید کمر

مور اگر از خوشه چینی خرمنی حاصل کند

از جواب تلخ در میزان همت کمترست

بحر را منعم اگر در دامن سایل کند

آفت سرسبزی از مور و ملخ افزونترست

دانه ما خواب آسایش مگر در گل کند

خودنمایی در میان بحر کردن مشکل است

موج ازان صائب تلاش صحبت ساحل کند

ادامه مطلب
چهارشنبه 26 خرداد 1395  - 11:48 AM

نه همین بر قلب ایمان یا دل ما می زند

دزد خال او شبی خود را به صد جا می زند

جام چون خالی شود سر می نهد در پای خم

ابر چون بی آب شد بر قلب دریا می زند

اینقدرها شوربختی را اثر می بوده است؟

می شود هشیار هر کس باده با ما می زند

جان مشتاقان نمی سازد به زندان بدن

وحشی ما زود بر دامان صحرا می زند

کشتن ما نیست مطلب از شکست آستین

دامنی بر آتش بیتابی ما می زند

گرچه هر بندم زبار درد کوه آهنی است

باز عشق بدگمانم بند بر پا می زند

مدتی شد خط او فرمان عزل آورده است

همچنان خال لب او مهر بالا می زند

می تواند گل زروی دولت بیدار چید

هر که چون صائب می روشن به شبها می زند

ادامه مطلب
چهارشنبه 26 خرداد 1395  - 11:42 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 394

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4414427
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث