به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

بی یار بهار دلنشین نیست

این پنبه داغ یاسمین نیست

صد شکر، به دست کوته من

صد بند ز چین آستین نیست

در دامن برگ پا شکسته است

داغ دل لاله خوش نشین نیست

در خانه او چو خانه زین

پایم ز نشاط بر زمین نیست

نزدیکان را نمی شناسد

فریاد که یار دوربین نیست

در زیر لبش هزار عذرست

امروز که چینش بر جبین نیست

من بلبل غنچه حجابم

بیزارم از آنچه شرمگین نیست

هر کس که شنید فکر صائب

حرفی به لبش جز آفرین نیست

ادامه مطلب
سه شنبه 25 خرداد 1395  - 12:14 PM

پیغام، نمکچش وصال است

دلخوش کن عاشقان خیال است

خورشید فلک سفید ابروست

خورشید تو عنبرین هلال است

هر جا که دل شکسته ای هست

ریحان خط ترا سفال است

خورشید ترا ز سایه خط

پیداست که اول زوال است

اندیشه چشم مشکبویان

آهوی قلمرو خیال است

رخساره آتشین او را

پروانه خانه زاد، خال است

با چشم تو آشنایی ما

می پنداری هزار سال است

غیر از لب جام نیست صائب

امروز لبی که بی سؤال است

ادامه مطلب
سه شنبه 25 خرداد 1395  - 12:14 PM

تا نافه زلف مجلس آراست

آهوی حواس، دشت پیماست

چشم تو شرابخانه دل

ابروی تو قبله تماشاست

قفل دل زنگ بسته ما

موقوف کلید بال عنقاست

اندیشه رزق، تنگ چشمی است

تا خرمن نه سپهر برجاست

از زیر سایه خیمه چرخ

مجنون مرا هوای صحراست

این دایره های آتشین سیر

سرگشته نقطه سویداست

نقشی به مراد اگر نشیند

بازی نخوری که آن نه از ماست:

کز پرتو دست جامه پیرا

سوزن در کار خویش بیناست

گر روی جهان ز ما بگردد

غم نیست چو روی عشق با ماست

سودای چنین که یاد دارد؟

جان باخته ایم و صرفه با ماست

هر فیض که می رسد به صائب

از روح پر از فتوح ملاست

ادامه مطلب
سه شنبه 25 خرداد 1395  - 12:14 PM

شد آب و هنوز در حجاب است

این آبله در دل حباب است

در دیده پاک، پرتو حسن

در خانه کعبه ماهتاب است

عشق تو فسانه سوز هستی

سودای تو پرده سوز خواب است

صبحیم ولی ز سرد مهری

در سینه ما نفس به خواب است

حرفی سر کن که میهمان را

خاموشی میزبان جواب است

جایی که نه آسیا بگردد

اندیشه رزق، بی حساب است

بیهوده دل مشوش ما

در فکر گناه یا ثواب است:

در مملکت وسیع رحمت

هر جنس که می برند، باب است

از کشمکش چهار عنصر

دایم دل خسته در عذاب است

چون عالم خاک آرمیده است

در عالم آب، انقلاب است

تا روی به طوف کعبه کرده است

فکر صائب همه صواب است

ادامه مطلب
سه شنبه 25 خرداد 1395  - 12:14 PM

وقت ما از ساغر و مینا خوش است

وقت ساقی خوش که وقت ما خوش است

عشق می باید به هر صورت که هست

عاشقی با صورت دیبا خوش است

ناخوشیها از دل بی ذوق ماست

ذوق اگر باشد همه دنیا خوش است

مرد عشقی، خیمه بیرون زن زخود

در بهاران دامن صحرا خوش است

دامن صحرا چه گرد از دل برد؟

سیل گردآلود را دریا خوش است

سایه غماز را پامال کن

قطع راه بیخودی تنها خوش است

آن قدر کز ما تحمل خوشنماست

از نکویان ناز و استغنا خوش است

سر به صحرای جنونم داد عقل

دشمنی با مردم دانا خوش است

جامه گلگون بود برق جلال

عشق را با چشم خونپالا خوش است

تیره در پروا ندارد از گناه

زنگیان را وقت در شبها خوش است

ناز و تمکین حسن را زیبنده است

عشق چون سیلاب بی پروا خوش است

شکرلله صائب از اقبال عشق

ناخوشیهای جهان بر ما خوش است

ادامه مطلب
سه شنبه 25 خرداد 1395  - 12:14 PM

از نظر هرگز خیالش دور نیست

یک نفس دریای ما بی شور نیست

در دهان اژدهای خم رود

مست بی پرواتر از مخمور نیست

خنده بر برق تجلی می زند

خانه دل چون بنای طور نیست

نیست در فرمان بدگویان زبان

اختیار نیش با زنبور نیست

گر ندارد سکته چین بر جبین

بیت ابروی تو چون مشهور نیست؟

ادامه مطلب
سه شنبه 25 خرداد 1395  - 12:14 PM

همت ما را مکانی دیگرست

آسمان را آسمانی دیگرست

لطف او در پرده دارد چشم را

مغز او را استخوانی دیگرست

گو اجل این جان رسمی را برد

زندگی ما را به جانی دیگرست

آه ازان قاتل که لوح کشتگان

بهر تیغ او فسانی دیگرست

در بساط آسمان راحت مجوی

این متاع کاروانی دیگرست

چند بتوان دید ماه عید را؟

نوبت ابرو کمانی دیگرست

حسن هر ساعت به رنگی می شود

شعله را هر دم زبانی دیگرست

باغبان را می توان با زر فریفت

شرم بلبل باغبانی دیگرست

در زمین خشک کشتی رانده ایم

همت ما بادبانی دیگرست

تیغ را از زلف جوهر ساده کرد

غمزه را تیغ زبانی دیگرست

حسن دایم بوالهوس پرور بود

خس برای شعله جانی دیگرست

چون کشد صائب ز دل گلبانگ عشق؟

مرغ ما از بوستانی دیگرست

ادامه مطلب
سه شنبه 25 خرداد 1395  - 12:14 PM

در خودآرایی خطرها مضمرست

حلقه فتراک طاوس از پرست

بی سبکروحی و تمکین آدمی

کشتی بی بادبان و لنگرست

قرب خوبان رنج باریک آورد

رشته را کاهش نصیب از گوهرست

عشق می بخشد تمامی حسن را

شمع بی پروانه تیر بی سرپرست

خلق نیکو عیب را سازد هنر

خامی عنبر کمال عنبرست

بی طلب سیراب می گردد ز می

چون سبو دستی که در زیر سرست

پرتو منت کند دل را سیاه

زنگ این آیینه از روشنگرست

در سخن لعلش قیامت می کند

این نمکدان پر ز شور محشرست

بر عذار لیلی آن خال کبود

چشمه خورشید را نیلوفرست

آتش درویشانه خود ای پسر

از طعام میهمانی بهترست

شیر بیگانه است آش دیگران

شوربای خویش شیر مادرست

صائب از شیرینی گفتار خود

طوطی ما بی نیاز از شکرست

ادامه مطلب
سه شنبه 25 خرداد 1395  - 12:14 PM

عقل را گوشه سرایی هست

عشق را دشت دلگشایی هست

راه عشق است بی نشان، ورنه

در ره عقل نقش پایی هست

مرو از ره که این بیابان را

طرفه موج غلط نمایی هست

داغ ما زود به نمی گردد

گل این باغ را وفایی هست

بی عوض نیست هر چه می گیرند

نی بی برگ را نوایی هست

نیست بی عیب هیچ موجودی

روی آیینه را قفایی هست

خانه ای را که نیست دربانی

چین ابروی بوریایی هست

سایه اهل جود، بال هماست

باده پیش آر تا هوایی هست

در گریبان ز بوی پیرهنت

غنچه را باغ دلگشایی هست

چشم بیمار اگر شفا یابد

دل بیمار را شفایی هست

اگر ز خود برون توانی رفت

دامن دشت دلگشایی هست

چون قلم، شاهراه معنی را

می روم تا شکسته پایی هست

وسعت مشربی اگر داری

همه جا باغ دلگشایی هست

برو ای داغ فکر دیگر کن

در دل اهل درد جایی هست

شعله تا این زمان نمی داند

که سپند مرا صدایی هست

صائب ساده دل چه می داند

که اشارات یا شفایی هست

ادامه مطلب
سه شنبه 25 خرداد 1395  - 12:08 PM

 

به چشم من فلک یک چشمخانه است

که انسان مردمک، نور آن یگانه است

نباشد چون سبکرو توسن عمر؟

که هر موج نفس چون تازیانه است

بود در زیر لب، جان عاشقان را

که جای رفتنی بر آستانه است

گناهان را ز خردی سهل مشمار

که خرمنهای عالم دانه دانه است

چنان غفلت ترا مدهوش کرده است

که خواب مرگ در گوشت فسانه است

به غیر از آه، مکتوبی ندارم

چو آتش ترجمان من زبانه است

مکن بر عشق، آه بوالهوس حمل

که چون تیر هوایی بی نشانه است

ازان خورشید شد صائب جهانگیر

که از رخسار زرینش خزانه است

ادامه مطلب
سه شنبه 25 خرداد 1395  - 12:08 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 394

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4443708
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث