به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

تا به دل تخم عشق کشته شده است

آه من در جگر برشته شده است

پا مزن بر حنای گریه من

که به خون جگر سرشته شده است

آدمیزاده من از خط سبز

تا نظر می فکنی فرشته شده است

زان میان پیچ و تابها دارم

که خدایا چگونه رشته شده است!

خال را چون سپند نیست قرار

تا ز می چهره ات برشته شده است

ندهم دل به نوخطان چه کنم

چون قلم بر سرم نوشته شده است

شد ز خط خال او دراز زبان

این گره را ببین که رشته شده است

برندارم نظر ز موی میان

سوزنم مبتلای رشته شده است

تا ز زانو نموده ام بالین

بسترم پر پر فرشته شده است

همچو خورشید نان من ز شفق

سالها شد به خون سرشته شده است

نسخه زلف و سنبل و ریحان

همه از روی هم نوشته شده است

نیست چون موج بیمم از طوفان

تا عنانم ز دست هشته شده است

صائب از نامه ام سبک مگذر

که به صد خون دل نوشته شده است

ادامه مطلب
سه شنبه 25 خرداد 1395  - 12:02 PM

لطف و قهر زمانه هر دو یکی است

گره دام و دانه هر دو یکی است

پشت و رو نیست کار دنیا را

شب و روز زمانه هر دو یکی است

دیده خوابناک غفلت را

صور حشر و فسانه هر دو یکی است

خنده برق در سبکسیری

با نشاط زمانه هر دو یکی است

خاکساران بی تعین را

مسند و آستانه هر دو یکی است

نقد باشد قیامت عاشق

پیش ما گور و خانه هر دو یکی است

نیست از هم جدا دل و دلدار

چون دو لب، این دو دانه هر دو یکی است

جلوه آب خضر در ظلمات

با شراب شبانه هر دو یکی است

خانه با یار خانگی زیباست

ورنه زندان و خانه هر دو یکی است

ما که از بال خویش در قفسیم

بیضه و آشیانه هر دو یکی است

نسبت کشتی شکسته ما

با کنار و میانه هر دو یکی است

صائب این آن غزل که تنها گفت

بد و نیک زمانه هر دو یکی است

ادامه مطلب
سه شنبه 25 خرداد 1395  - 12:02 PM

صدق، روشنگر ضمیر من است

صبح روشن ضمیر، پیر من است

موری از من نمی شود پامال

کف دست دعا سریر من است

نیستم امت تن آرایان

خلق خوش جامه حریر من است

دولت افتاده است در قدمم

پر و بال هما حصیر من است

به گریبان اگر نپردازم

کاوش سینه دستگیر من است

رم آهو به آن سبکپایی

داغ طبع کناره گیر من است

بلبل خوش نوای نیشابور

خجل از طبع بی نظیر من است

آفتاب شکفته رو صائب

گلی از گلشن ضمیر من است

ادامه مطلب
سه شنبه 25 خرداد 1395  - 12:02 PM

مژه ام جلوه گاه پروین است

گل خورشید طلعتان این است

سیب غبغب اگر به دست افتد

بهتر از صد انار یاسین است

کی توانی سبک به منزل رفت؟

سنگ راه تو خواب سنگین است

همه شب همچو دسته سنبل

خواب آشفته ام به بالین است

سنگداغ فروغ چهره اوست

کوه طوری که کوه تمکین است

می کند چهره ای، نگاه مرا

گل رویش ز بس که نگین است

شعر صائب نمی شود کاسد

همه وقت این متاع شیرین است

ادامه مطلب
سه شنبه 25 خرداد 1395  - 12:02 PM

به که بر خود نبندد از دربان

در دولت به هر که باز شده است

کرده تا روی خود به درگه حق

صائب از خلق بی نیاز شده است

خطش از خال حقه باز شده است

خالش از خط زبان دراز شده است

چون سپر روی چرخ پرچین است

گره از جبهه که باز شده است؟

صف مژگانش در زبان بازی است

گر چه چشمش به خواب ناز شده است

نیست یک دل گشاده، حیرانم

که در فیض بر که باز شده است

خط مشکین او که ابجد ماست

بوالهوس را خط جواز شده است

رو به دریا نهاده بی لنگر

بی حضور آن که در نماز شده است

ادامه مطلب
سه شنبه 25 خرداد 1395  - 12:02 PM

عشق سلطان و عقل دهقان است

رزق دهقان ز عدل سلطان است

عشق چون آفتاب کنعانی

عقل ده گانه همچو اخوان است

کیست گردن ز حکم عشق کشد؟

عشق انگشتر سلیمان است

ظلمات سواد هستی را

مشرب عشق، آب حیوان است

عقل در بارگاه حضرت عشق

منفعل چون نخوانده مهمان است

عقل مرغی است در قفس محبوس

عشق سیمرغ قاف امکان است

عقل فرمان پذیر تکلیف است

عشق سیلاب کفر و ایمان است

آسمان سفره ای است پر نعمت

عشق آن سفره را نمکدان است

اقتدا تا به مولوی کرده است

شعر صائب تمام عرفان است

ادامه مطلب
سه شنبه 25 خرداد 1395  - 12:02 PM

سفر اهل شوق در وطن است

خلوت اهل دل در انجمن است

عندلیبی که در خیال گل است

هر کجا غنچه می شود چمن است

خنده هر چند کم بود، در وقت

خانه پرداز محنت کهن است

غم یکساله را به باد دهد

خنده گل اگر چه یک دهن است

رخنه اش سد باب طوفان است

عشق، خضر سفینه بدن است

سخن عشق با خرد گفتن

بر رگ مرده نیشتر زدن است

آفتابی است بی زوال، سخن

مغربش گوش و مشرقش دهن است

یوسف شرمگین معنی را

لفظ نازک به جای پیرهن است

مغز گردد در استخوانش نال

چون قلم هر که عاشق سخن است

بر زبان قلم نیاید راست

آنچه از شوق در ضمیر من است

بر بزرگان مشو به حلم دلیر

سپر آفتاب، تیغ زن است

ایمن از گوشمال دوران است

هر که صائب به حال خویشتن است

ادامه مطلب
سه شنبه 25 خرداد 1395  - 12:02 PM

در دل هر که ذوق شبگیرست

خنده صبح، خنده شیرست

غم به بیگانگان نیاویزد

سگ این بوم، آشناگیرست

دل ز بیداد روشنی گیرد

شمع این خانه، برق شمشیرست

طفل ما خون خود چرا نخورد؟

دایه روزگار کم شیرست

خط او پیش خود گرفتارست

سبزه از موج خود به زنجیرست

بر جوانی چه اعتماد، که صبح

تا نفس راست می کند پیرست

زور بازوی پنجه تدبیر

خس و خاشاک سیل تقدیرست

نیست دیوانه گر سپهر، چرا

دایم از کهکشان به زنجیرست؟

بر دم تیغ می زند خود را

صائب از بس ز جان خود سیرست

ادامه مطلب
سه شنبه 25 خرداد 1395  - 12:02 PM

می گلرنگ خونی رازست

لب ساغر خموش غمازست

دهن شیشه مغرب عقل است

لب پیمانه مشرق رازست

یک الف وار نیست گوشه امن

صفحه خاک، سینه بازست

عقل با عشق مشتبه نشود

ذره از آفتاب ممتازست

بلبل بوستان شوق ترا

شکن دام، بال پروازست

طور آخر گل از تجلی چید

کار افتادگان خداسازست

دل صائب ز شوق آب شده است

تشنه خاک پاک شیرازست

ادامه مطلب
سه شنبه 25 خرداد 1395  - 12:02 PM

ظلم فریادی از ضعیفان است

ناله برق در نیستان است

تیغ بیدادگر دو سر دارد

از هدف بیش تیر نالان است

سفره خاک و خوان گردون را

سر پر شور من نمکدان است

قفس من سواد شهر بود

بال من پره بیابان است

ناله عجز پیش سنگدلان

بانگ اسلام و کافرستان است

جز در حق به هر دری که روی

مد انعام، چوب دربان است

نپذیرد ز هیچ کس احسان

هر که از بندگی گریزان است

رشته عمر مسند آرایان

به درازی مد احسان است

تلخی عیش در قناعت نیست

خاک بر مور شکرستان است

هر کجا بی تکلفی باشد

زندگانی و مرگ آسان است

زندگی صرف خوبرویان کن

به زر قلب یوسف ارزان است

از حیا حسن جاودان ماند

عرق شرم آب حیوان است

گل بی خار این چمن صائب

در گریبان غنچه خسبان است

ادامه مطلب
سه شنبه 25 خرداد 1395  - 12:02 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 394

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4443709
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث