به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

تا آدمی خمش نشود برگزیده نیست

صهبا ز جوش تا ننشیند رسیده نیست

تمکین ز چار موجه طمع داشتن خطاست

در قلزمی که آب گهر آرمیده نیست

هر کس نظر به عیب کسان از هنر کند

در پیش صاحبان نظر پاک دیده نیست

بیهوده دست بر دل من می نهد طبیب

لنگر حریف کشتی طوفان رسیده نیست

آواز نیست پای به دامن کشیده را

هر کس که از وصول زند دم رسیده نیست

مشغول جمع کردن تیر فکنده است

پشت فلک ز راه تواضع خمیده نیست

مگشای لب به خنده و کوتاه دار دست

در عالمی که دست و لب ناگزیده نیست

پیوسته در کشاکش خار علایق است

چون سرو دامنی که درین باغ چیده نیست

صائب بود ز درد خطا صاف فکر من

در جام من به غیر شراب چکیده نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 24 خرداد 1395  - 5:48 PM

 

ماتم سرای خاک مقام نظاره نیست

اینجا گلی بغیر گریبان پاره نیست

در زیر تیغ حادثه پر دست و پا مزن

کاین درد را به جز سر تسلیم چاره نیست

از زاهدان خشک مجو پیچ و تاب عشق

ابروی قبله را خبری از اشاره نیست

ما درد را به داغ مداوا نموده ایم

بیچاره در قلمرو ما غیر چاره نیست

ما را ز دور چرخ مترسان که گوش ما

در حلقه تصرف این گوشواره نیست

دل نیست گوهری که به کس رایگان دهند

در یتیم، مهره هر گاهواره نیست

در لافگاه عشق که افتادگی است باب

هر کس ز خود پیاده نگردد، سواره نیست

خضر مسافران توکل عزیمت است

سیل بهار همسفر استخاره نیست

در چشمه سار باده اگر شستشو دهی

هر پاره دل تو کم از ماهپاره نیست

در تنگنای دل نگریزد، کجا رود؟

صائب حریف دیده شور ستاره نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 24 خرداد 1395  - 5:48 PM

دور قمر چو گردش چشم پیاله نیست

با کودکی نشاط شراب دو ساله نیست

حسن برشته ای که نگه را کند کباب

امروز در بساط چمن غیر لاله نیست

هر کس به شاهدی است درین بزم هم شراب

ما را بغیر شیشه کسی هم پیاله نیست

در آتش است نعل سفر حسن شوخ را

مه در کنار هاله در آغوش هاله نیست

از وحشت است بستر ما کام اژدها

ما را شبی که دختر رز در حباله نیست

خشک است اگر چه دیده ما دل ز خون پرست

در شیشه هست باده اگر در پیاله نیست

نسبت به اهل درد، کبابی است خامسوز

در باغ اگر چه سوخته جانی چو لاله نیست

هر ذره از جمال تو فردست و بی مثال

در مصحف تو نام خدا جز جلاله نیست

صائب مرا خرد نتواند مرید ساخت

پیری مرا بغیر می دیر ساله نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 24 خرداد 1395  - 5:48 PM

محوم چنان که در دل تنگم اراده نیست

در شیشه ام ز جوش پری جای باده نیست

از خود سفر کنم به امید کدام راه؟

جز موجه سراب درین دشت جاده نیست

بالاترست از حرکت رتبه سکون

آب روان به صافی آب ستاده نیست

دل ساده کن ز نقش که در روز بازخواست

پروانه نجات به جز لوح ساده نیست

پیشانی گشاده ز آفات ایمن است

چون شیشه جام را خطر از جوش باده نیست

در تنگنای بیضه پر و بال عاجزست

در زیر آسمان دل و دست گشاده نیست

در وصل از فراق چه داند چه می کشم

هر کس که در وطن به غریبی فتاده نیست

راضی شدن به پایه دون پست فطرتی است

هر کس به خر سوار نگردد، پیاده نیست

صائب به قدر سوز جگر آب اگر دهند

بحر محیط از دهن ما زیاده نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 24 خرداد 1395  - 5:48 PM

از حسن خلق رتبه همت زیاده نیست

دست و دل گشاده چو روی گشاده نیست

فیض فتادگان بود از ایستاده بیش

سنگ نشان به راهنمایی چو جاده نیست

چون وا نمی کنی گرهی، خود گره مشو

ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست

چون طفل نوسوار به میدان اختیار

دارم عنان به دست و به دستم اراده نیست

هر چند کوه قاف بود لقمه ای بزرگ

عنقا اگر شوی ز دهانت زیاد نیست

چرخ است زیر ران ز دنیا گذشتگان

عیسی اگر پیاده شد از خر، پیاده نیست

صائب در آن سری که بود همت بلند

گر می شود به خاک برابر، فتاده نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 24 خرداد 1395  - 5:48 PM

 

تخمی است دوستی که در آب و گل تو نیست

شمعی است روی گرم که در محفل تو نیست

چون سرو در سراسر این باغ دلفریب

آزاده ای کجاست که پا در گل تو نیست؟

در کان عقل و مخزن عشق و بساط حسن

لعلی نیافتیم که خونین دل تو نیست

یارب چه منعمی، که ندارد جهان خاک

دریای گوهری که به کف سایل تو نیست

بر روی آفتاب چرا تیغ می کشد؟

ابروی ماه عید اگر مایل تو نیست

در جلوه گاه حسن تو هر روز آفتاب

چون می تپد به خاک، اگر بسمل تو نیست؟

دل خانه تو از دگران می کند سراغ

هر چند غیر گوشه دل منزل تو نیست

نور ظهور، حق خس و خار بینش است

ورنه کدام پرده دل، محمل تو نیست؟

نازست سد راه، وگرنه در اشتیاق

فرقی میانه دل ما و دل تو نیست

صائب به لطف عام تو دارد امیدها

هر چند صید لاغر او قابل تو نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 24 خرداد 1395  - 5:48 PM

سر رشته امید ز رحمت گسسته نیست

تا لب گشاده است در توبه بسته نیست

گر محتسب شکست خم میفروش را

دست دعای باده پرستان شکسته نیست

نتوان مرا دگر به فسون رام خویش کرد

مرغ ز دام جسته من چشم بسته است

چون نوبت نگاه رسد خسته می شود

چشمت که در شکستن دل هیچ خسته نیست

بنمای یوسفی که درین قحط سال عشق

بر چهره اش غبار کسادی نشسته نیست

مویی دم ز فکر دهان و میان او

هر چند در تصور او هیچ بسته نیست

آنجا که برق غیرت عشق است نامه سوز

هر قاصدی که پی نکنی، پی خجسته نیست

صائب برو به کوی خرابات فرش شو

کانجا به غیر توبه کسی دلشکسته نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 24 خرداد 1395  - 5:48 PM

مقبول نیست طاعت هر کس شکسته نیست

استاده را ثواب نماز نشسته نیست

چون سرو اگر چه ریشه من در ته گل است

پیوند من ز عالم بالا گسسته نیست

دایم به یک قرار بود بیقراریم

بیطاقتی سپند مرا جسته جسته نیست

با قامت دو تا نتوان خواب امن کرد

آسودگی به سایه طاق شکسته نیست

از قدر حاجت است توقع ترا یاد

ورنه در کریم به محتاج بسته نیست

بیهوده لب به خنده چرا باز می کنی؟

گر دل چو مغز پسته ترا زنگ بسته نیست

پرگار دایرست اگر نقطه پا به جاست

من گر شکسته ام سخنم پا شکسته نیست

روی گشاده از سخن سخت ایمن است

آسوده از زدن بود آن در که بسته نیست

کامل عیار نیست چو گوهر درین محیط

بر روی هر که گرد یتیمی نشسته است

اسباب تفرقه است پریشانی حواس

چون رشته دل مبند به هر گل که دسته نیست

گردد ز غمگسار سبک کوه درد و غم

شمعی به از طبیب به بالین خسته نیست

دایم چو سبزه ته سنگ است در عذاب

صائب کسی که از خودی خویش رسته نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 24 خرداد 1395  - 5:48 PM

تا هست اثر ز عاشق شیدا تمام نیست

ناگشته موج محو به دریا تمام نیست

تا در سرست باد تعین حباب را

پیوسته است اگر چه به دریا تمام نیست

چون شبنم گداخته در نور آفتاب

هر کس نگشته محو تماشا تمام نیست

تا همچو سوزن است به دنبال چشم تو

آویختن به دامن عیسی تمام نیست

باشد به قدر سنگ نشان جستجوی نام

با کوه قاف عزلت عنقا تمام نیست

ناکرده پای سعی چو پرگار آهنین

گشتن به گرد نقطه سودا تمام نیست

گر از گذشتگی گذری می شوی تمام

ورنه گذشتن از سر دنیا تمام نیست

تا صفحه نانوشته بود فرد باطل است

بی خط سبز چهره زیبا تمام نیست

تا در پی سحاب بود چشمش از حباب

لاف کرم ز گوهر دریا تمام نیست

همت طلب ز گوشه نشینان که سلطنت

بی استعانت از در دلها تمام نیست

گردد به شاهدان معانی سخن تمام

لاف سخن به دعوی تنها تمام نیست

عرض کمال، شاهد نقص بصیرت است

اظهار نقص هر که کند ناتمام نیست

تا می کند تمیز ز هم نقد و قلب را

صائب عیار دیده بینا تمام نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 24 خرداد 1395  - 5:48 PM

بر کافران خدای جهان گر رحیم نیست

چون زلف را ز آتش روی تو بیم نیست

بر خاک همچو طایر یک بال می تپد

آن را که دل ز تیغ ملامت دو نیم نیست

بی آه سرد یاد نداریم سینه را

شکر خدا که خانه ما بی نسیم نیست

بی درد در سخن نبود جوهر اثر

بی قدر و قیمت است گهر تا یتیم نیست

بی برگ شو که عشرت روی زمین تمام

در خانه ای است فرش که در وی گلیم نیست

ما از کجی به کوچه دیگر فتاده ایم

حرفی است این که وضع جهان مستقیم نیست

از دوزخ و بهشت نظر بسته ایم ما

پرواز ما به شهپر امید و بیم نیست

ما غافلان بساط اقامت فکنده ایم

در وادییی که کوه در او مستقیم نیست

صائب شود گشاده دلش بی گرهگشا

هر غنچه ای که چشم به راه نسیم نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 24 خرداد 1395  - 5:48 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 394

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4444898
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث