به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

عشق در پای گلی رنگ وفا می ریزد

فرصتش باد که بسیار بجا می ریزد

زان سفر کرده بستان خبری هست که گل

زر خود را همه در پای صبا می ریزد

می چنان دشمن شرم است که گر سایه تاک

بر سر حسن فتد، رنگ حیا می ریزد

بر کف پای تو تا تهمت خونریزی بست

هر که را دست دهد خون حنا می ریزد

صائب از دیده خونبار کرم دارد یاد

کآنچه دارد همه در پای گدا می ریزد

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 5:26 PM

زین سعادت که ز بال و پر ما می ریزد

استخوان بندی اقبال هما می ریزد

به سبکدستی من نیست درین بزم کسی

اول از ناخن من رنگ حنا می ریزد

خار صحرای جنون می بردش دست بدست

هر که را آبله گل در ته پا می ریزد

رهروی را که بود درد طلب دامنگیر

خار در رهگذر راهنما می ریزد

زخم ناسور من از حسرت مشک است کباب

زلف او عطر به دامان صبا می ریزد

از لحد خاک گشاده است بغل در طلبش

خواجه از بیخبری رنگ سرا می ریزد

با دل خونشده بر گرد جهان می گردیم

تا نصیب این کف خون را به کجا می ریزد

می شود گوهر، اگر جمع تواند کردن

آبرویی که به دریوزه گدا می ریزد

می شود دعوی خون روز قیامت صائب

رنگ هر گل که ز نظاره ما می ریزد

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 5:26 PM

می توان گرد خط از آینه حسن زدود

از گهر گرد یتیمی اگر آسان خیزد

لعل چون لاله به دور لب رنگین سخنت

داغدار از جگر کان بدخشان خیزد

روی بر تافتن از ما ز مروت دورست

غیر تسلیم چه از دیده حیران خیزد؟

گرد پاپوش به ویرانه ما افشاند

هر کجا سیلی ازین کوه و بیابان خیزد

مرگ عیدست ز افلاس به تنگ آمده را

همچو آن خفته که از خواب پریشان خیزد

پای در دامن تسلیم و رضاکش صائب

تا ترا نکهت یوسف ز گریبان خیزد

خط سبزی که ز پشت لب جانان خیزد

رگ ابری است که از چشمه حیوان خیزد

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 5:26 PM

گریه ابری است که از دامن دل می خیزد

آه گردی است که از رفتن دل می خیزد

دم جان بخش به هر تیره درونی ندهند

این نسیمی است که از گلشن دل می خیزد

زاهد خشک کجا، نغمه توحید کجا؟

این نوا از شجر ایمن دل می خیزد

در حریم دل اگر ماهرخی مهمان نیست

این چه نورست که از روزن دل می خیزد؟

هر حجابی که به علم نظر از پیش نخاست

به دو پیمانه می روشن دل می خیزد

عشق درمان گرانجانی ما خواهد کرد

آخر این کوه غم از دامن دل می خیزد

چشم بد دور ازان سلسله زلف دراز

که ز هر حلقه او شیون دل می خیزد

منع صائب نتوان کرد ز فریاد و فغان

کاین نوایی است که از رفتن دل می خیزد

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 5:26 PM

زنگ غفلت ز دل من نگران می خیزد

از زمین سبزه خوابیده گران می خیزد

دیده ای آب ده از چهره گل چون شبنم

که دمادم نفس سرد خزان می خیزد

عیش در کوی مغان بر سر هم ریخته است

پیر ازین خاک طرب خیز جوان می خیزد

عاشق و شکوه معشوق، خدا نپسندد

سبزه از تربت من بسته زبان می خیزد

اثر آه من از سینه افلاک بپرس

گرد این تیر سبکرو ز نشان می خیزد

اثر ظلم محال است به ظالم نرسد

ناله پیش از هدف از پشت کمان می خیزد

با دل سوخته خوش باش که در محفل عشق

از سپندی که نسوزند فغان می خیزد

رایت قافله عشق سبکرفتاری است

که به همت ز سر هر دو جهان می خیزد

سینه چاکان ترا از دل بی صبر و قرار

چون جرس از در و دیوار فغان می خیزد

بی سپر در دهن تیغ درآید صائب

هر که را مهر خموشی ز دهان می خیزد

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 5:26 PM

من که دارم که گلم بر سر بالین ریزد؟

قطره ای چند مگر دیده خونین ریزد

بهله هر گاه کند بر کمرش دست انداز

رشک در سینه من ناخن شاهین ریزد

به امیدی که به آن گوشه دستار رسد

گل زر خود همه در دامن گلچین ریزد

بوی پیراهن یوسف به عبیری نخرد

هر غباری که ازان طره مشکین ریزد

نارسا نیست سر زلف تو در گیرایی

از کمند تو محال است یک چین ریزد

کیست بر صفحه ایام بغیر از صائب؟

کز زبان قلمش معنی رنگین ریزد

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 5:26 PM

نه ز می خوردن ما شور و شری برخیزد

نه ز همصحبتی ما ضرری برخیزد

مهر زن بر لب افسوس که سامان جهان

آنقدر نیست که آه از جگری برخیزد

نام بلبل ز هواداری عشق است بلند

ور نه پیداست چه از مشت پری برخیزد

بزم ارباب خرد خوابگه بیخبری است

مگر از مجلس مستان خبری برخیزد

دل سرگشته ما راه به منزل نبرد

گر ز هر نقش قدم راهبری برخیزد

جگر خاک نگردید ز طوفان سیراب

مگر از دیده ما ابر تری برخیزد

تیر اگر در هوس صید شود خاک نشین

به ازان است به بال دگری برخیزد

عشق از خرمن ما دود به افلاک رساند

آنقدر وقت که از جا شرری برخیزد

گو برو ماتم دلمردگی خویش بدار

هر که از خواب به بانگ دگری برخیزد

غنچه ما نفسی می کشد از دل صائب

که به امداد نسیم سحری برخیزد

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 5:26 PM

در گنه اشک ندامت ز جگر برخیزد

این سحابی است که از دامن تر برخیزد

باده در چشم و دل پاک پریزاد شود

قطره چون در صدف افتاد گهر برخیزد

به شکر یا به نوای شکرین پیوندد

هر که از خاک چو نی بسته کمر برخیزد

از حریصان نرود حرص زر و سیم به مرگ

تشنه از خواب همان تشنه جگر برخیزد

غفلت نفس دو بالا شود از موی سفید

سگ محال است که از خواب سحر برخیزد

خانه کعبه مقصود سویدای دل است

گرد هستی اگر از پیش نظر برخیزد

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 5:26 PM

منعم از خواب عدم تیره روان برخیزد

هر که شب سیر خورد صبح گران برخیزد

شکر هنگام شکایت به زبان می آرم

سبزه از آتش من جای دخان برخیزد

پرده بردار ز رخسار که چون طوطی مست

زنگ از آیینه من بال فشان برخیزد

دلبری نیست به ابروی کج و قامت راست

بی کماندار چه از تیر و کمان برخیزد؟

همه بر جای خود ای تازه نهالان چمن

بنشینید که آن سرو روان برخیزد

ای که چون غنچه به شیرازه خود می نازی

باش تا سلسله جنبان خزان برخیزد

بر سر تربت هرکس گذری، چون نرگس

تا قیامت دل و چشم نگران برخیزد

باده سی شبه باید، که ز آیینه دل

زنگ سی روزه ماه رمضان برخیزد

هر که را سیر مقامات بود در خاطر

به که چون نی ز زمین بسته میان برخیزد

از خزان زیر و زبر گشت گلستان صائب

شبنم ما نشد از خواب گران برخیزد

صائب این آن غزل عارف روم است که گفت

چون عیان جلوه دهد چهره، گمان برخیزد

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 5:26 PM

دل اگر از سر اخلاص ز جا برخیزد

خضر چون سبزه ز بوم و بر ما برخیزد

آه اغیار دلیل است به محرومی عشق

از نشان گرد کی از تیر قضا برخیزد؟

فیض بی پرده تمنا کن اگر اهل دلی

چه سعادت ز پر و بال هما برخیزد؟

پیش روشن گهران صحبت ناجنس بلاست

به نمک چون رسد از شعله صدا برخیزد

شکوه از چرخ مکن تا نکند بنیادت

کاین بخاری است کزاو ابر بلا برخیزد

شبنم سوخته اش گریه شادی باشد

لاله ای کز سر خاک شهدا برخیزد

چه امیدست که در عالم نومیدی نیست؟

راه گم کرده ز جا راهنما برخیزد

می کند آب دل سوختگان را صائب

ناله ای کز جگر خامه ما برخیزد

ادامه مطلب
دوشنبه 31 خرداد 1395  - 5:26 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 394

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4359117
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث