به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

امیر زنگی چون بامداد باز آید

نبشته عرض کنم وان کلاه بفرستم

نبشته بودی کان جزو بیتها بفرست

سپاس دارم فردا پگاه بفرستم

حسین گفت که جو خواستست حق داند

که جو به زیر نماندست کاه بفرستم

وگر به عیب نخواهی شمرد با دو سه مرغ

منی دو آردت از بهر راه بفرستم

ادامه مطلب
جمعه 15 مرداد 1395  - 1:40 PM

 

من بدعهد را چه می‌گویی

هرچه گویی سزای آن هستم

حاکم ار جرم من بود مردم

داور ار لطف تو بود جستم

لطف باری بریده باد از من

تا به خدمت چرا نپیوستم

می‌ندانم ز پای سر زین غم

تا برفت آن سعادت از دستم

خواستم تا بیایم و گویم

کز حریفان دینه چون رستم

به سر تو که ذات هشیاریست

که هنوز این زمان چنان مستم

که گشادن نمی‌توانم چشم

وین قوافی به حیله بربستم

ادامه مطلب
جمعه 15 مرداد 1395  - 1:40 PM

به حمد و ثنا چون کنم رای نظمی

نه دشوار گویم نه آسان فرستم

ولیکن به حامی جناب حمیدی

اگر وحی باشد هراسان فرستم

ز فضل و هنر چیست کان نیست او را

بگو تا مرا گر بود آن فرستم

همی شرم دارم که پای ملخ را

سوی بارگاه سلیمان فرستم

همی ترسم از ریشخند ریاحین

که خار مغیلان به بستان فرستم

من و قطره‌ای چند سوئر سباعم

چه گویی که بر آب حیوان فرستم

من و ذره‌ای چند خاک زمینم

چه گویی که بر چرخ کیوان فرستم

به آبان گر از نکهت میوه بادی

نسیمی بدزدم به نیسان فرستم

چه فرمایی از صدمت سنگ و آهن

درخشی به خورشید رخشان فرستم

همهٔ روضهٔ من حشیش است یکسر

شوم دسته بندم به رضوان فرستم

همه لقمه‌ای نیست بر خوان طبعم

کز آن زله‌ای پیش لقمان فرستم

کرا گرد دامن سزد گوی گردون

برش تحفه‌گوی گریبان فرستم

کسی را که نوباوهٔ وحی دارد

بقایای وسواس شیطان فرستم

سخن هست فرزند جانم ولیکن

خلف می‌نیاید مگر جان فرستم

نه شعرست سحرست از آن می‌نیارم

که نزدیک موسی عمران فرستم

غرض زین سخن چیست تا چند گویم

فلان را همی پیش بهمان فرستم

به معبود طیان و ممدوح حسان

اگر ژاژ طیان به حسان فرستم

بهانه است این چند بیت ارنه حاشا

که من زیره هرگز به کرمان فرستم

فرستاده شد گرچه نیکو نباشد

که زنگار آهن سوی کان فرستم

ز کم دانشی گاو گردون چوبین

بر شیر گردون گردان فرستم

وگرنه چرا با چو رستم سواری

چنین خر سواری به میدان فرستم

ادامه مطلب
جمعه 15 مرداد 1395  - 1:40 PM

به نظم مرثیه‌ای در که چون ز موجب آن

یتیم‌وار تفکر کنم برآشوبم

امیر عادل در یک دو بیت نقدی کرد

هنوزش از سر انصاف خاک می‌روبم

وزان نشاط که آن نظم ازو منقح شد

چو سرو نو ز صبا پای حال می‌کوبم

زهی مفید که تنبیه کرد بی زجرم

زهی ادیب که تعلیم داد بی‌چوبم

ادامه مطلب
جمعه 15 مرداد 1395  - 1:40 PM

 

هیچ دانی ارشدالدین کز کف و طبع تو دوش

من چه شربتهای آب زندگانی خورده‌ام

آن ندانم تا تو چون پرورده‌ای آن قطعه را

این همی دانم که من زان قطعه جان پرورده‌ام

گرچه ایمانم بدان خاطر قوی بوده است و هست

راستی به دوش ایمانی دگر آورده‌ام

تا تو تعیین کرده‌ای یعنی که شعر تست شعر

پاره‌ای بر گفتهٔ خود اعتمادی کرده‌ام

نام من گسترده شد یکبارگی از نظم تو

ای مزید آورده بر نامی که من گسترده‌ام

ادامه مطلب
جمعه 15 مرداد 1395  - 1:34 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 203

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4698335
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث