به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

نگارینا دلم بردی خدایم بر تو داور باد

به دست هجر بسپردی خدایم بر تو داور باد

وفاهایی که من کردم مکافاتش جفا آمد

بتا بس ناجوانمردی خدایم بر تو داور باد

به تو من زان سپردم دل نگارا تا مرا باشی

چو دل بردی و جان بردی خدایم بر تو داور باد

زدی اندر دل و جانم ز عشقت آتش هجران

دمار از من برآوردی خدایم بر تو داور باد

ادامه مطلب
دوشنبه 3 آبان 1395  - 12:00 PM

معشوق به سامان شد تا باد چنین باد

کفرش همه ایمان شد تا باد چنین باد

زان لب که همی زهر فشاندی به تکبر

اکنون شکر افشان شد تا باد چنین باد

آن غمزه که بد بودی با مدعی سست

امروز بتر زان شد تا باد چنین باد

آن رخ که شکر بود نهانش به لطافت

اکنون شکرستان شد تا باد چنین باد

حاسد که چو دامنش ببوسید همی پای

بی سر چو گریبان شد تا باد چنین باد

نعلی که بینداخت همی مرکبش از پای

تاج سر سلطان شد تا باد چنین باد

پیداش جفا بودی و پنهانش لطافت

پیداش چو پنهان شد تا باد چنین باد

چون گل همه تن بودی تا بود چنین بود

چون باده همه جان شد تا باد چنین باد

دیوی که بر آن کفر همی داشت مر او را

آن دیو مسلمان شد تا باد چنین باد

تا لاجرم از شکر سنایی چو سنایی

مشهور خراسان شد تا باد چنین باد

ادامه مطلب
دوشنبه 3 آبان 1395  - 12:00 PM

دان و آگه باش اگر شرطی نباشد با منت

بامدادان پگه دست منست و دامنت

چند ازین شوخی قرارم ده زمانی بر زمین

نه همین آب و زمین بخشید باید با منت

سوزنی گشتم به باریکی به خیاطی فرست

تا همی دوزد گریبان و زه پیراهنت

آتش هجرت به خرمنگاه صبرم باز خورد

گفت از تو بر نگردم تا نسوزم خرمنت

گر نگیری دستم ای جان جهان در عشق خویش

پیشت افتم باژگونه خون من در گردنت

ادامه مطلب
دوشنبه 3 آبان 1395  - 12:00 PM

در دل آن را که روشنایی نیست

در خراباتش آشنایی نیست

در خرابات خود به هیچ سبیل

موضع مردم مرایی نیست

پسرا خیز و جام باده بیار

که مرا برگ پارسایی نیست

جرعه‌ای می به جان و دل بخرم

پیش کس می بدین روایی نیست

می خور و علم قیل و قال مگوی

وای تو کاین سخن ملایی نیست

چند گویی تو چون و چند چرا

زین معانی ترا رهایی نیست

در مقام وجود و منزل کشف

چونی و چندی و چرایی نیست

تو یکی گرد دل برآری و ببین

در دل تو غم دوتایی نیست

تو خود از خویش کی رسی به خدای

که ترا خود ز خود جدایی نیست

چون به جایی رسی که جز تو شوی

بعد از آن حال جز خدایی نیست

تو مخوانم سنایی ای غافل

کاین سخنها به خودنمایی نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 3 آبان 1395  - 12:00 PM

ساقیا می ده که جز می عشق را پدرام نیست

وین دلم را طاقت اندیشهٔ ایام نیست

پختهٔ عشقم شراب خام خواهی زان کجا

سازگار پخته جانا جز شراب خام نیست

با فلک آسایش و آرام چون باشد ترا

چون فلک را در نهاد آسایش و آرام نیست

عشق در ظاهر حرامست از پی نامحرمان

زان که هر بیگانه‌ای شایستهٔ این نام نیست

خوردن می نهی شد زان نیز در ایام ما

کاندرین ایام هر دستی سزای جام نیست

تا نیفتد بر امید عشق در دام هوا

کاین ره خاصست اندر وی مجال عام نیست

هست خاص و عام نی نزدیک هر فرزانه‌ای

دانهٔ دام هوا جز جام جان انجام نیست

جاهلان را در چراگه دام هست و دانه نی

عاشقان را باز در ره دانه هست و دام نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 3 آبان 1395  - 12:00 PM

هر که در راه عشق صادق نیست

جز مرایی و جز منافق نیست

آنکه در راه عشق خاموش ست

نکته گویست اگر چه ناطق نیست

نکتهٔ مرد فکرتست و نظر

وندر آن نکته جز دقایق نیست

آه سرد و سرشگ و گونهٔ زرد

هر سه در عشق بی حقایق نیست

هر که مست از شراب عشق بود

احتسابش مکن که فاسق نیست

تو به از عاشقان امید مدار

عشق و توبه بهم موافق نیست

دل به عشق زنده در تن مرد

مرده باشد دلی که عاشق نیست

ور سنایی نه عاشق ست بگو

سخنش باطلست و لایق نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 3 آبان 1395  - 12:00 PM

معشوقه از آن ظریفتر نیست

زان عشوه‌فروش و عشوه خر نیست

شهریست پر از شگرف لیکن

زو هیچ بتی شگرف‌تر نیست

مریم کده‌ها بسیست لیکن

کس را چو مسیح یک پسر نیست

فرزند بسیست چرخ را لیک

انصاف بده چنو دگر نیست

آن کیست که پیش تیر بالاش

چون نیزه همه تنش کمر نیست

چون او قمری قمار دل را

در زیر ولایت قمر نیست

شمشیرکشان چشم او را

جز دیدهٔ عاشقان سپر نیست

آن کیست کز آفتاب رویش

چون کان همه خاطرش گهر نیست

در تاب دو زلفش از بلاها

یارب زنهار تا چه در نیست

از بلعجبان نیایدش روی

رویش گویان که روی گر نیست

سم زهر بود به لفظ تازی

زو هیچ خطیر با خطر نیست

دندان و لب چو سین و میمش

این نادره بین که جز شکر نیست

در عشق و بلاش جان و دل را

حقا که جز از حذر حذر نیست

شادی و غمست عشق و ما را

غم هست ولیک آن دگر نیست

از رد و قبول دلبران را

چه سود که هیچ بی‌جگر نیست

او سیم‌بر است و سیم زی او

گر زر نبود ترا خطر نیست

ما را چه ز سیم او که ما را

روی چو زرست و روی زر نیست

حقا که ظریف روزگاران

گر هست حریف ما دگر نیست

ما را کلهی نهاد عشقش

کان بر سر هیچ تاجور نیست

اندر طلبش سوی سنایی

غم تاج سرست و درد سر نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 3 آبان 1395  - 11:53 AM

در کوی ما که مسکن خوبان سعتریست

از باقیات مردان پیری قنلدریست

پیری که از مقام منیت تنش جداست

پیری که از بقای بقیت دلش بریست

تا روز دوش مست و خرابات اوفتاده بود

بر صورتی که خلق برو بر همی گریست

گفتم و را بمیر که این سخت منکرست

گفتا که حال منکری از شرط منکریست

گفتم گر این حدیث درست ست پس چراست

کاندر وجود معنی و با خلق داوریست

گفت آن وجود فعل بود کاندرو ترا

با غیر داوری ز پی فضل و برتریست

آن کس که دیو بود چو آمد درین طریق

بنگر به راستی که کنون خاصه چون پریست

از دست خود نهاد کله بر سر خرد

هر نکته از کلامش دینار جعفریست

گفتم دل سنایی از کفر آگهست

گفت این نه از شما ز سخنهای سر سریست

در حق اتحاد حقیقت به حق حق

چون تو نه‌ای حقیقت اسلام کافریست

ادامه مطلب
دوشنبه 3 آبان 1395  - 11:53 AM

شور در شهر فگند آن بت زنارپرست

چون خرامان ز خرابات برون آمد مست

پردهٔ راز دریده قدح می در کف

شربت کفر چشیده علم کفر به دست

شده بیرون ز در نیستی از هستی خویش

نیست حاصل شود آنرا که برون شد از هست

چون بت ست آن بت قلاش دل رهبان کیش

که به شمشیر جفا جز دل عشاق نخست

اندر آن وقت که جاسوس جمال رخ او

از پس پردهٔ پندار و هوا بیرون جست

هیچ ابدال ندیدی که درو در نگریست

که در آن ساعت زنار چهل گردن بست

گاه در خاک خرابات به جان باز نهاد

خاکیی را که ازین خاک شود خاک پرست

بر در کعبهٔ طامات چه لبیک زنیم

که به بتخانه نیابیم همی جای نشست

ادامه مطلب
دوشنبه 3 آبان 1395  - 11:53 AM

اندر دل من عشق تو نور یقینست

بر دیدهٔ من نام تو چون نقش نگینست

در طبع من و همت من تا به قیامت

مهر تو چو جنانست و وفای تو چو دینست

تو بازپسین یار منی و غم عشقت

جان تو که همراه دم بازپسینست

گویی ببر از صحبت نا اهل بر من

از جان به برم گر همه مقصود تو اینست

آن را غرض صحبت دیدار تو باشد

او را چه غم تاش و چه پروای تکینست

امید وصال تو مرا عمر بیفزود

خود وصل چه چیزست که امید چنینست

گفتم که ترا بنده نباشد چو سنایی

نوک مژه بر هم زد یعنی که همینست

ادامه مطلب
دوشنبه 3 آبان 1395  - 11:53 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 56

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4373939
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث