به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

جای آرام به وحشتکدهٔ عالم نیست

ذره‌ای نیست‌که سرگرم هوای رم نیست

گره باد بود دولت هستی چو حباب

تا سلیمان نفسی عرصه دهد خاتم نیست

چمن ازغنچه به‌هر شاخ سرشکش‌گره است

مژهٔ اهل طرب هم به جهان بی‌نم نیست

هیچ دانا نزند تیشه به پای آرم

از بهشت آنکه برون آمده‌است آدم نیست

گو بیا برق فرو ریز به‌کشت دو جهان

عکس اگر محوشد آیینهٔ ما را غم نیست

رشته‌واری نفس سوخته افروخته‌ایم

شمع در خلوت بیداری دل محرم نیست

گر جهان ناز بر اسباب فزونی دارد

بهر سامان‌کمی ذرهٔ ما هم‌کم نیست

اینقدر وهم ز آغوش نگه می‌بالد

دیده هرگه مژه آورد به هم عالم نیست

چشم بر موج خطت دوختن از ساده‌دلی‌ست

رشته‌های رگ‌گل راگره شبنم نیست

عدم سایه ز خورشید معین‌گردید

گرتوشوخی نکنی هستی ما مبهم‌نیست

بیدل از بس به‌گرفتاری دل خوکردیم

بی‌غم دام و قفس خاطرما خرم نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 25 اردیبهشت 1396  - 3:17 PM

 

دیده‌ای راکه به نظاره دل محرم نیست

مژه برهم زدن از دست تاسف ‌کم نیست

موج در آب‌گهر آینهٔ همواری‌ست

دل اگر جمع شود کار هوس در هم نیست

حسن را بی‌عرق شرم طراوت نبود

گل کاغذ به از آن‌گل‌که بر او شبنم نیست

درد معشوق فزونتر ز غم عشاق است

چاک چون سینهٔ‌ گندم به دل آدم نیست

موی ژولیده مدان جوهر تجرید جنون

که سرافرازی قدر علم از پرچم نیست

همچو ابر آینه‌دار عرق شرم توایم

خاک ما گر همه بر باد رود بی‌نم نیست

غیرتت پردهٔ‌غفلت به‌دل و دیده‌گماشت

تا تو پیدا نشوی آینه در عالم نیست

طوطی‌ات هیچ رهی‌-‌آینهٔ دل نشکافت

تا بدانی ‌که تو را جز تو کسی همدم نیست

ای جنون داغ شو ازکلفت عریانی من

دامنش داده‌ام از دست و گریبان هم نیست

هستی عاریت‌ام سجده به پیشانی بست

دوش هرکس به ته بار رو‌د بی‌خم نیست

باعث وحشت جسم است نفسها بیدل

خاک تا هم‌نفس باد بود بی‌رم نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 25 اردیبهشت 1396  - 3:17 PM

 

خلق را بر سرهر لقمه ز بس سرشکنی‌ست

ناشتاگر شکنی قلعهٔ خیبر شکنی‌ست

مگذر از ذوق حلاوتکدهٔ محفل درد

ناله‌پردازی نی عالم شکرشکنی‌ست

نفس از ضبط تپش معنی دل می‌بندد

گوهرآرایی این موج به خود درشکنی‌ست

صد قیامتکده در پردهٔ حیرت داریم

مژه برهم زدن ما صف محشر شکنی‌ست

سخت کاری‌ست که باکلفت دل ساخته‌ایم

زنگ آیینه شدن سد سکندر شکنی‌ست

می‌ برد سعی فنا تنگی از آغوش حباب

وسعت مشرب ما تابع ساغر شکنی‌ست

آرزو حسرت مژگان که دارد یارب

که نفس در جگرم بی‌خود نشتر شکنی‌ست

محوکن عرض‌مال و دل روشن دریاب

صافی آینه‌، آیینهٔ جوهر شکنی‌ست

ترک جمعیت دل سخت ندامت دارد

بحریکسر عرق خجلت‌گوهر شکنی‌ست

بیدل ازخویش به جز نفی چه اثبات‌کنیم

رنگ را شوخی پرواز همان پر شکنی‌ست

ادامه مطلب
دوشنبه 25 اردیبهشت 1396  - 3:17 PM

 

حایل عزم نفس‌گرد ره و فرسنگ نیست

مقصد دل نیست پیدا ورنه قاصد لنگ نیست

نغمه‌ها بی‌خواست می‌جوشد ز ساز ما و من

حیرت آهنگیم درآهنگ ما آهنگ نیست

در محیط از خودنماییها نمی‌گنجد حباب

گرنفس برخود نبالدگوشهٔ دل تنگ نیست

سکتهٔ صد مصرع موجست تمکین‌گهر

در دبستان ادب‌سنجی تأمل دنگ نیست

چون طبایع خورد برهم غیرت انشا می‌کند

صلح‌گربریک نسق باشد شرردر سنگ نیست

مایه این صوم و صلات آنگاه سودای بهشت

می‌شود معلوم زاهد جز دکان بنگ نیست

بیش ازین برخود مچین پست وبلند اعتبار

جز سروپایی‌که داری افسر و اورنگ نیست

نام اگر آیینه خواهد، جوهر تمثال کو

عالم تصویر عنقاییم ما را رنگ نیست

تیره می‌سوزی چرا ای‌شمع نزدیک است صبح

تاشب است‌آیینهٔ خورشیدهم بی‌زنگ نیست

خواه عریان جلوه‌گر شو، خواه مستوری‌گزین

هرچه باداباد درکار است‌، اینجا ننگ نیست

بیدل از طاقت جهانی را به خودکردی طرف

با ضعیفی‌گرتوانی صلح‌کردن جنگ نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 25 اردیبهشت 1396  - 3:17 PM

 

آستان عشق جولانگاه هر بیباک نیست

هیچکس‌غیر از جبین‌آنجا قدم‌بر خاک نیست

گریه‌کو، تا عذر غفلت خواهد از ابرکرم

می‌کشد رحمت‌تری‌تا چشم ما نمناک نیست

خاک می‌باید شدن در معبد تسلیم عشق

گر همه آب است اینجا بی‌تیمم پاک نیست

ریش‌گاوی‌، شرمی ای زاهد ز دندان طمع

شاخ طوبی ریشه‌دار شانه و مسواک نیست

گردن تسلیم در هر عضو ما آماده است

شمع ای‌کاشانه را از سر بریدن باک نیست

تهمت وضع تظلم برجنون ما خطاست

صبح پوشیده‌ست عریانی‌گریبان‌چاک نیست

مرکز پرگار اسراری‌، به ضبط خویش کوش

ورنه تا گردید رنگت گردش افلاک نیست

چشم بر احسان‌گردون دوختن دیوانگی‌ست

دانه‌ها، هشیار باشید، آسیا دلاک نیست

کامجویان‌! دست در دامان نومیدی زنید

صید ما صدسال‌اگر در خون‌تپد فتراک نیست

غیر مستی هرچه دارد این چمن دردسرت

خواب‌راحت جز به زیر سایه‌های تاک نیست

با که بایدگفت بیدل ماجرای آرزو

آنچه دلخواه من است از عالم ادراک نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 25 اردیبهشت 1396  - 3:17 PM

 

بزم تصور توکدورت ایاغ نیست

یعنی چو مردمک شب ما بی‌چراغ نیست

سرگشتگان با نقش قدم خط‌کشیده‌اند

در کارگاه شعلهٔ جواله داغ نیست

جیب نفس‌شکاف چه خلوت چه انجمن

از هیچ‌کس برون غبارت سراغ نیست

گل دربریم وباده به ساغر ولی چه سود

در مشرب خیال‌پرستان دماغ نیست

تا زنده‌ای همین به تپش ساز و صبرکن

ای بیخبر، نفس سروبرگ فراغ نیست

از برگ و ساز عالم تحقیق ما مپرس

عمری‌ست رنگ می‌پرد وگل به باغ نیست

بیدل جنون ما به نشاط جهان نساخت

مهتاب پنبه دارد و منظور داغ نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 25 اردیبهشت 1396  - 3:17 PM

 

وضع ترتیب ادب در عرصه‌گاه لاف نیست

قابل این ز‌ه کمان قبضهٔ نداف نیست

از عدم می‌جوشد این افسانه‌های ما و من

گر ‌به معنی وارسی جز خامشی حراف نیست

غفلت دلها جهانی را مشوش وانمود

هیچ جا موحش‌تر از آیینهٔ ناصاف نیست

رایج و قلب دکان وهم بی‌اندازه است

با چه پردازد دماغ ناتوان صراف نیست

خواب راحت مدعای منعم است اما چه سود

مخملی جز بوریای فقر تسکین‌باف نیست

هرکه را دیدم درین مشهد دو نیمش کرده اند

تیغ قاتل هم بر این تقدیر بی‌انصاف نیست

آن سوی خوف و رجا خلد یقین پیدا کنید

ورنه ایمانی‌ که مشهور است‌ جز اعراف نیست

نقش این دفتر کماهی ‌کشف طبع ما نشد

عینک فطرت در اینجا آنقدر شفاف نیست

بوالفضول‌ جود باش این‌ب زم اکرام است و بس

هرقدر بخشد کسی ‌آب ‌از محیط‌ اسراف ‌نیست

عرش و فرش اینجا محاط وسعت‌آباد ‌دل است

کعبهٔ ما را سواد تنگی از اطراف نیست

طالب فهم مسمایی عیار اسم ‌گیر

صورت‌ عنقا همین ‌جز عین‌ و نون ‌و قاف نیست

قید دل بیدل غبار ننگ فطرتها مباد

تا ز مینا نگذرد درد است‌ این می‌ صاف نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 25 اردیبهشت 1396  - 3:17 PM

 

درگلشن هوس‌که سراغ‌گلیش نیست

گریأس نوحه سربکند بلبلیش نیست

آن ساز فتنه‌ای‌که تو محشر شنیده‌ای

زیر و بم توگر نبود غلغلیش نیست

دیدیم حسن ساختهٔ اعتبار جاه

هرگاه بی‌نطاقه شود کاکلیش نیست

یارب به حال مفلسی خواجه رحم‌کن

بیچاره خربه عرض چه نازد جلیش نیست

آزادگان ز فکر رعونت منزه‌اند

باگردن آنکه ساز ندارد غلیش نیست

صیادی هوس‌، چقدر ننگ فطرت است

شاهین حرص می‌پرد وچنگلیش نیست

بر انفعال‌، عشرت این بزم چیده‌اند

تاشیشه‌سرنگون نشودقلقلیش‌نیست

تدبیر رستگاری جاوید، نیستی‌ست

این بحرغیرکشتی واژون پلیش نیست

از قطره تا محیط وبال تعلق است

بیدل خوش‌آنکه الفت جزووکلیش نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 25 اردیبهشت 1396  - 3:17 PM

 

عاشقی مقدور هر عیاش نیست

غم‌کشیدن، صنعت نقاش نیست

حسن محجوبی‌که ما را داغ‌کرد

گر قیامت فاش گردد فاش نیست

گر شوی آگه‌، ز آداب حضور

محرم خورشید جز خفاش نیست

بی‌نیازی‌، از تصنع فارغ است

بزم دل، ‌گستردهٔ فراش نیست

گرد اوهام، اندکی باید نشاند

هستی آخر عرصهٔ پرخاش نیست

شش جهت فرش است استغنای فقر

مفلسی درهیچ جا قلاش نیست

با تکلف مرگ هم ذلت‌کشی‌ست

ازکفن گر بگذری نباش نیست

نُه فلک از شور بی‌مغزی پر است

این مکان جز گنبد خشخاش نیست

چشم راحت چون نفس، از دل مدار

خانهٔ آیینه‌ات شب‌باش نیست

استقامت رفته‌ گیر از ساز شمع

سرکشی با هر که باشد پاش نیست

ای هوس مهمان خوان زندگی

غصه باید خوردن اینجا آش نیست

در تغافلخانهٔ ابروی اوست

بی دل آن طاقی‌ که نقشش قاش نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 25 اردیبهشت 1396  - 3:17 PM

 

برق با شوقم شراری بیش نیست

شعله طفل نی‌سواری بیش نیست

آرزوهای دو عالم دستگاه

ازکف خاکم غباری بیش نیست

چون شرارم یک نگه عرض است و بس

آینه اینجا دچاری بیش نیست

لاله وگل زخمی خمیازه‌اند

عیش این‌گلشن خماری بیش نیست

تا به‌کی نازی به حسن عاریت

ما و من آیینه‌داری بیش نیست

می‌رود صبح و اشارت می‌کند

کاین‌گلستان خنده‌واری بیش نیست

تا شوی آگاه فرصت رفته است

وعدهٔ وصل انتظاری بیش نیست

دست از اسباب جهان برداشتن

سعی‌گر مرد است‌کاری بیش نیست

چون سحر نقدی‌که در دامان تست

گربیفشانی غباری بیش نیست

چند در بند نفس فرسودنست

محوآن دامی‌که تاری بیش نیست

صد جهان معنی به لفظ ماگم است

این نهانها آشکاری بیش نیست

غرقهٔ وهمیم ورنه این محیط

از تنک آبی‌کناری بیش نیست

ای شرر از همرهان غافل مباش

فرصت ما نیزباری بیش نیست

بیدل این‌کم‌همتان بر عز و جاه

فخرها دارند و عاری بیش نیست

ادامه مطلب
دوشنبه 25 اردیبهشت 1396  - 3:17 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 593

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4429056
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث