به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

مهتر قالیان و نور مرند

میلشان جز به سربلندی نیست

دو کریمند راست باید گفت

که مرا طبع کژ پسندی نیست

هر کجا دل شکسته‌ای بینند

کارشان جز شکسته بندی نیست

لیک چون طالعم به صحبتشان

نیست، در دل مرا نژندی نیست

چون مهذب مراست وان دو نه‌اند

عافیت هست و دردمندی نیست

چون مرا سندس است و استبرق

شاید ار قالی مرندی نیست

ادامه مطلب
شنبه 23 اردیبهشت 1396  - 12:50 PM

 

خطی مجهول دیدم در مدینه

بدانستم که آن خط آشنا نیست

بر آن خط اولین سطری نبشته

که جوزا نزد خورشید سما نیست

به جان پادشا سوگند خوردم

که نزد پادشاه جز پادشا نیست

چو خاقانی نداند کاین چه سر است

جواب این سخن گفتن روا نیست

ادامه مطلب
شنبه 23 اردیبهشت 1396  - 12:50 PM

 

خاقانیا به دولت ایام دل منه

کایام هفته‌ای است خود آن هفته نیز نیست

روز و شب است سیم سیاه و زر سپید

بیرون ازین دو عمر تو را یک پشیز نیست

چرخ است خوشه‌ای به زکاتش مدار چشم

کان صاع کو دهد دو کری یک قفیز نیست

چون در زمانه چیز نداری خرد چه سود

کن را که چیز نیست خرد هیچ چیز نیست

بر خوشی حیات مشو غره کآسمان

سیاف پیشه‌ای‌ست که او را تمیز نیست

آن، بز نگر که در پی طفلی همی رود

بهر مویزکی که جز آنش عزیز نیست

روزی به دست طفل شود کشته بی‌گمان

چون بنگری گلو بر بز جز مویز نیست

ادامه مطلب
شنبه 23 اردیبهشت 1396  - 12:50 PM

خاقانی از حدیث زمانه زبان ببست

کز هرچه هست به ز زبان کوتهیش نیست

گیرم ز روی عقل همه زیر کیش هست

با کید روزگار به جز ابلهیش نیست

هدهد ز آب زیر زمین آگه است لیک

از دام بر فراز زمین آگهیش نیست

ادامه مطلب
شنبه 23 اردیبهشت 1396  - 12:50 PM

 

شاها معظما ملک الشرق خسروا

تو حیدری و حرز کیان ذوالفقار توست

شروان که زنده کردهٔ شمشیر توست و بس

شمشیروار در کف دریا شعار توست

بحری به تیغ و شخص نهنگان غریق توست

کوهی به گرز و جان پلنگان شکار توست

تو تاج بخش جمع سلاطین و همچو من

سلطان تاجدار فلک طوق‌دار توست

از آسمان خاطر و بحر ضمیر من

در دری و کوکب دری نثار توست

از دهر خاطر فضلا را مخاطره است

خاقانی از مخاطره در زینهار توست

از بس کرم که دست و زبان تو کرده‌اند

دستم ثنا نویس و زبان سحر کار توست

وز بس که گوش من ز زبانت لطف شنود

گوشم خزینه خانهٔ گوهر نگار توست

آواز الغریق به گردون رسید از آنک

جانم غریق همت گردون سوار توست

آهنگ دست بوس تو دارم ولی ز شرم

لرزان تنم چو رایت خورشیدوار توست

خواهم که چشم برکنم و سر برآورم

اما چه سود چشم و سرم شرمسار توست

چون چشم برکنم؟ که سرم زیر پای توست

چون سر برآورم؟ که سرم زیر بار توست

شروان به روزگار تو امیدوار باد

کاقبال روزگار هم از روزگار توست

ادامه مطلب
شنبه 23 اردیبهشت 1396  - 12:50 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 593

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4451262
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث