به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

گر قناعت را توانی داد سامان نگین

پشت ناخن نیز دارد در کفت شان نگین

ای حباب از خود فروشی شرم باید داشتن

یک نفس فرصت نمی‌ارزد به بهتان نگین

دوش همت چند زیر بار منت خم شود

مفت آن خاتم ‌که نپسندید احسان نگین

نیست ممکن از طلسم خودفروشی جستنت

نقش نتواندکشیدن پا ز دامان نگین

هر چه نومید است در رفع جنون دستگاه

هرکه را ره نیست در چاک‌ گریبان نگین

گر همین سازگرفتاریست بال اشتهار

دام هم در راه ما چیده‌ست دکان نگین

جوهر اقبال نقد هرتنک سرمایه نیست

فلس ماهی تا کجا نازد به سامان نگین

جز به نرمی منتفع نتوان شد از ارباب جاه

موم شو تا باج‌ گیری از درشتان نگین

سستی طالع ز بس افسردگی دربار داشت

نام ما هم سر به سنگ آمد زدامان نگین

ای نفس سرمایه اقبالت فریبی بیش نیست

چون هوا از شبنمش بندند پیمان نگین

بیدل ازگل کردن نامش گریبان می‌درٌد

نقش چون تار نظر در چشم حیران نگین

ادامه مطلب
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  - 12:30 PM

 

خواه غفلت پیشگی‌ کن خواه آگاهی ‌گزین

ای عدم فرصت دو روزی هر چه می‌خواهی‌گزین

ذره تا خورشید امکان‌گرم از خود رفتن است

یکقدم با هر چه جوشد شوق همراهی‌گزین

هر قدر غفلت فزونتر لاف هستی بیشتر

ای طلسم خواب ازین افسانه ‌کوتاهی‌ گزین

چند در آتش نشانندت به افسون غرور

اختصار ناز چون شمع سحرگاهی‌گزین

دستگاه مشت خاک ناتوان پیداست چیست

ای غبارت رفته بر باد آسمان جاهی ‌گزین

هیچکس خود را نمی‌خواهد غبارآلود عجز

ای گدا گر اختیاری باشدت شاهی گزین

پرتو شمع هدایت درکمین غفلت است

خضر اگر زبن دشت مطلوبست‌گمراهی گزین

جاه اگر بالد همین شاهی‌ست اوج عبرتش

ازکمال فقر باش آگه هواللهی‌گزین

هر دو عالم شوخی پست و بلند ناز اوست

گر نگه قاصر نباشد ماه تا ماهی‌ گزین

در تماشاگاه هستی کور نتوان زبستن

محرم آن جلوه شو یا مرگ ناگاهی ‌گزین

اعتبار اندیشه‌ای بیدل ندامت ساز کن

شمع محفل بودن آسان نیست جانکاهی‌ گزین

ادامه مطلب
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  - 12:30 PM

 

تا به‌کی باشی قفس فرسودهٔ شان نگین

ای خوش آن نامی ‌که نقشش نیست بهتان نگین

گر نه‌ای‌محکوم حرص‌افسانهٔ اوهام چند

بگذر از جام جم و حرف سلیمان نگین

غیر مخموری چه دارد ساغر اقبال جاه

یکقلم خمیازه می‌بالد ز عنوان نگین

هوش اگر آیینه پردازد دلیل عبرت است

خودفروشیهای نام و قید زندان نگین

کاش رسوایی همین‌جا در خور زحمت دهند

رشته واری می‌کشد نام ازگریبان نگین

بس که تخمیر مزاج همت ما وحشت است

نام ما چون‌گرد می‌خیزد ز دامان نگین

چون هلال از پیکر خم سر به گردون سوده‌ام

خاتم است اینجا دلیل عزت وشان نگین

سنگ را هم شیشه می‌سازد تهی از خود شدن

سود نامی هست در اجزای نقصان نگین

صحبت ارباب دنیا مفلسان را می‌گزد

ظاهر است از روی کاغذ نقش دندان نگین

تا کجا وسعت کند پیدا بساط اعتبار

ناقصان گو پهن‌تر چینند دکان نگین

با همه شهرت‌فروشی‌ها بضاعت هیچ نیست

خون همان نام است در زخم نمایان نگین

اعتبارات جهان رنگ پرواز است و بس

در پر طاووس کن سیر چراغان نگین

وحشت تقلید هم بیدل کم از تحقیق نیست

نشئهٔ پرواز دارد چین دامان نگین

ادامه مطلب
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  - 12:30 PM

 

گرگدا دست طمع دزدد ز هم در آستین

می‌کشد خشکی کف اهل کرم در آستین

در قمار زندگی یا رب چه باید باختن

چون حبابم از نفس نقد عدم در آستین

برگ و ساز بی‌بری غیر از ندامت هیچ‌ نیست

سرو چندین دست می‌سابد بهم در آستین

ناله ‌گر بر لوح هستی خط‌ کشد دشوار نیست

خامه‌ام زپن دست دارد صد رقم در آستین

آنقدرکاهیدم از درد سخن کز پیکرم

نال دارد پیرهن همچون قلم در آستین

بسکه چون شمعم تنک سرمایهٔ این انجمن

یک ‌گلم هم درگریبانست و هم در آستین

این زمان در کسوت رنگم گریبان می درّد

همچو گل دستی‌ که بر سر می‌زدم در آستین

وضع آسایش رواج عالم ایثار نیست

پنجهٔ اهل کرم خفته‌ست کم در آستین

بی‌قناعت کیسهٔ حرصت نخواهد پر شدن

تا به کی چون مار می‌گردی شکم در آستین

پیرگشتی‌، غافل از قطع تعلقها مباش

صبح دارد از نفس تیغ دو دم در آستین

تا به رنگ مدعا دست هوس افشانده‌ام

کرده‌ام بیدل گلستان ارم در آستین

ادامه مطلب
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  - 12:30 PM

 

سر طره‌ای به هوا فشان ختنی ز مشک‌تر آفرین

مژه‌ای بر آینه بازکن‌گل عالمی دگر آفرین

ز سحاب این چمنم مگو بگذر ز عشوهٔ رنگ و بو

به تو التماسی‌گریه‌ام دو سه خنده‌گل به سر آفرین

سر زلف عربده شانه‌کن نگهی به فتنه فسانه‌کن

روش جنون بهانه‌کن زغبار من سحر آفرین

ز حضور عشرت بیش وکم نه بهشت خواهم و نی ارم

به خیال داغ تو قانعم تو برای من جگرآفرین

به‌کمال خالق انس و جان نه زمین رسید و نه آسمان

به صدف‌کسی چه دهد نشان ز حقیقت‌ گهر آفرین

حذر از فضولی وهم و ظن‌، تو چه می‌کند به جهان من

در احولی به هوس مزن ز دو چشم یک نظر آفرین

منشین چو مطلب دیگرن به غبار منت قاصدان

رقم حقیقت رنگ شو، به‌شکست‌، نامه بر آفرین

چمنی‌ست عالم بی‌بری ز طرب شکاری عافیت

چو چنار رو زکف تهی همه بهله برکمر آفرین

سر و برگ راحت این چمن به خیال ما نکند وطن

چو غبار نم زده‌ گو فلک سر ما به زیر پر آفرین

به‌کلام بیدل اگر رسی مگذر ز جادهٔ منصفی

که‌کسی نمی‌طلبد زتو صله‌ای دگر مگر آفرین

ادامه مطلب
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  - 12:30 PM

 

دست جرأت دیدم آخر مغتنم در آستین

همچو شمع کشته خواباندم علم در استین

با همه الفت چو موج از یکدگر پهلو تهی‌ست

عالمی زین بحر جوشیده‌ست رم در استین

باطن این خلق کافر‌کیش با ظاهر مسنج

جمله قرآن در کنارند و صنم در آستین

دامن‌افشان بایدت چون موج از این ‌دریا گذشت

چند چون گرداب بندی پیچ و خم در آستین

شوق بیتابیم ما را رهبری در کار نیست

اشک هر جا سر کشد دارد قدم در آستین

گر تأمل پرده بردارد ز روی این بساط

هر کف خاکی‌ست چندین جام جم در آستین

دم زدن شور قیامت خامشی حشر خیال

یک نفس ساز دو عالم زیر و بم در آستین

پنجهٔ قدرت رهین باد دستیها خوش است

تا به افسردن نگردد متهم در آستین

در جنون هم دستگاه‌ کلفت ما کم نشد

ناله عریان است و دارد صد الم در آستین

دعوی ‌کاذب ‌گواه از خویش پیدا می‌کند

چون زبان شد هرزه گو دارد قسم در آستین

سرکشی در تنگدستیها مدارا می‌شود

سودن‌ست انگشتها را سر بهم در آستین

بسکه بیدل عام شد افلاس در ایام ما

نقش ناخن هم نمی‌بندد درم در آستین

ادامه مطلب
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  - 12:30 PM

 

ز سجده بیخبری تا کی انفعال جبین

عرق شو و نفسی‌ گریه‌ کن‌ به‌حال جبین

ز دور گردی تحقیق معبد تسلیم

چه سجده‌هاکه نگردید پایمال جبین

تواضع آینه‌دار کمال مرد بس است

چو ماه از خم ابروکنید بال جبین

ز سجده محرم قرب بساط ناز شو

به‌خاک ختم عروج است اتصال جبین

تر است از عرق شرم تشنه‌کامی حرص

ولی تو غافلی از چشمهٔ زلال جبین

ثبات چهره‌ گشای بنای تسلیم است

قضا نخواست ز همواری اختلال جبین

کفیل زینت هرکس ظهور طینت اوست

بس است رنگی اگر داغ یافت خال جبین

عروج منسب اقبال بی‌تلاش خوش است

چو مه به چین مشکن دامن‌ کمال جبین

کسی به‌ مشق ‌خط‌ سرنوشت ‌را نرسید

هزار صفحه سیه‌ کرد احتمال جبین

چو سایه داغ حضیض است طالعم بیدل

چو گل‌ کند کف پا من‌ کنم خیال جبین

ادامه مطلب
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  - 12:30 PM

 

فلک چه نقش‌کشد صرف بند و بست جبین

مگرزمین فکند طرحی ازنشست جبین

به سجده نیز ز بار قبول نومیدیم

زمین معبد ما بود پشت دست جبین

نگین عبرتی از سرنوشت هیچ مپرس

دمیده‌گیر خطی چند از شکست جبین

ز صد هزار جنون و فنون نخواهی یافت

به غیر سجدهٔ عجز از بلند و پست جبین

به پیش خلق دنی عرض احتیاج مبر

به خاک جرعه نریزد قدح پرست جبین

بلند و پست جهان زیردست همواری‌ست

ز عضوهاست سرافرازتر نشست جبین

به هیچ سوز حیا گرم ننگری بیدل

عرق اگر دهد آیینه‌ات به‌دست جبین

ادامه مطلب
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  - 12:30 PM

 

چون هلالم بی‌خم تسلیم آن اختر جبین

غوطه در خط جبین زد بسکه شد لاغر جبین

یاد آهنگ سجودش آب می‌سازد مرا

از حیا همچون عرق دزدیده‌ام سر در جبین

سایه‌ام از شیوهٔ همواری‌ام غافل مباش

کز جبین تا نقش پاگل‌کرده‌ام یکسر جبین

در دبیرستان نیرنگ تعلق خواندنی‌ست

معنی صد خیر و شر ازیک‌ورق دفتر جبین

کلفت اسباب ما را داغ صد تدبیر کرد

دردسر می‌بندد اینجا ناز صندل بر جبین

زبنهار ای اخگر از داغ محبت دم مزن

تا نگردانی عرق پرداز خاکستر جبین

یارب این مقدار بیتاب سجود کیستم

می‌چکد عمریست چول شمعم ز چشم تر جبین

با چنین عجزی‌که دارد صورت بنیاد من

حق تعظیمی است همچول سجده‌ام بر هر جبین

دلم هوایت را کرده ای دوست

تا بقدر شبنمی در نم زند ساغر جبین

انفعال آیینهٔ پاداش اعمالم بس است

می‌کنم تا یاد عقبا می‌شود کوثر جبین

بیدل از کیفیت بنیاد تسلیمم مپرس

خانهٔ آیینه دارد تا برون در جبین

ادامه مطلب
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  - 12:30 PM

 

نفس عمارت دل دارد و شکستنش است این

کجاست جوهر آیینه سینه خستنش است این

هزار تفرقه جمع است در طلسم حواست

شکسته بر گل رنگی ‌که دسته بستنش است این

نفس ‌کدام و چه دل ای جنون تخیل هستی

در آتش است سپندی ‌که ‌گرم جستنش است این

به حیرت‌ آینه بشکن نفس به سرمه‌ گره زن

که نقش عافیتی داری و نشستنش است این

عدم شمار وجودت غبارگیر نمودت

جهان شکنجهٔ وهمست و طور رستنش است این

بلندی مژه سامان کن از مراتب همت

به دامنی که تو داری نظر شکستنش است این

نیافت سعی تأمل ز شور معنی بیدل

جز اینکه نغمهٔ ساز ز خود گسستنش است این

ادامه مطلب
یک شنبه 31 اردیبهشت 1396  - 12:30 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 593

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4289903
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث