به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

خدمت بی‌دوستی را قدر و قیمت هست نیست

خدمت اندر دست هست و دوستی در دست نیست

دوستی در اندرون خود خدمتی پیوسته است

هیچ خدمت جز محبت در جهان پیوست نیست

ور تو مستی می‌نمایی در محبت چون نه‌ای

عشق گوید دوغ خورد و دوغ خورد او مست نیست

پست و بالا چند یازد از تکلف در هوا

چند خود را پست دارد آن کسی کو پست نیست

همچو ماهی مانده در دام جهان زان بحر دور

وانگهان پنداشته خود را که اندر شست نیست

ادامه مطلب
یک شنبه 21 خرداد 1396  - 1:00 PM

 

چون دلت با من نباشد همنشینی سود نیست

گر چه با من می‌نشینی چون چنینی سود نیست

چون دهانت بسته باشد در جگر آتش بود

در میان جو درآیی آب بینی سود نیست

چونک در تن جان نباشد صورتش را ذوق نیست

چون نباشد نان و نعمت صحن و سینی سود نیست

گر زمین از مشک و عنبر پر شود تا آسمان

چون نباشد آدمی را راه بینی سود نیست

تا ز آتش می‌گریزی ترش و خامی چون پنیر

گر هزاران یار و دلبر می‌گزینی سود نیست

ادامه مطلب
یک شنبه 21 خرداد 1396  - 1:00 PM

 

خلق‌های خوب تو پیشت دود بعد از وفات

همچو خاتونان مه رو می‌خرامند این صفات

آن یکی دست تو گیرد وان دگر پرسش کند

وان دگر از لعل و شکر پیش بازآرد زکات

چون طلاق تن بدادی حور بینی صف زده

مسلمات مؤمنات قانتات تائبات

بی عدد پیش جنازه می‌دود خوهای تو

صبر تو و النازعات و شکر تو و الناشطات

در لحد مونس شوندت آن صفات باصفا

در تو آویزند ایشان چون بنین و چون بنات

حله‌ها پوشی بسی از پود و تار طاعتت

بسط جانت عرصه گردد از برون این جهات

هین خمش کن تا توانی تخم نیکی کار تو

زانک پیدا شد بهشت عدن ز افعال ثقات

ادامه مطلب
یک شنبه 21 خرداد 1396  - 1:00 PM

 

چون نداری تاب دانش چشم بگشا در صفات

چون نبینی بی‌جهت را نور او بین در جهات

حوریان بین نوریان بین زیر این ازرق تتق

مسلمات مؤمنات قانتات تائبات

هر یکی با نازباز و هر یکی عاشق نواز

هر یکی شمع طراز و هر یکی صبح نجات

هر یکی بسته دهان و موشکاف اندر بیان

هر یکی شکرستان و هر یکی کان نبات

جان کهنه می‌فشان و جان تازه می‌ستان

در فقیری می‌خرام و می‌ستان ز ایشان زکات

شیر جان زین مریمان خور چونک زاده ثاینی

تا چو عیسی فارغ آیی از بنین و از بنات

روز و شب را چون دو مجنون درکشان در سلسله

ای که هر روزت چو عید و هر شبت قدر و برات

چونک شه بنمود رخ را اسب شد همراه پیل

عقل مسکین گشت مات و جان میان برد و مات

عاشقان را وقت شورش ابله و شپشپ مبین

کوه جودی عاجز آید پیش ایشان در ثبات

جان جمله پیشه‌ها عشقست اما آنک او

تره زار دل نبیند درفتد در ترهات

من خمش کردم چو دیدم خوشتر از خود ناطقی

پیش او میرم بگویم اقتلونی یا ثقات

شمس تبریزی چو بگشاید دهان چون شکر

از طرب در جنبش آید هم رمیم و هم رفات

رو خمش کن قول کم گو بعد از این فعال باش

چند گویی فاعلاتن فاعلاتن فاعلات

ادامه مطلب
یک شنبه 21 خرداد 1396  - 1:00 PM

 

خاک آن کس شو که آب زندگانش روشنست

نیم نانی دررسد تا نیم جانی در تنست

گفتمش آخر پی یک وصل چندین هجر چیست

گفت آری من قصابم گردران با گردنست

دی تماشا رفته بودم جانب صحرای دل

آن نگنجد در نظر چه جای پیدا کردنست

چشم مست یار گویان هر زمان با چشم من

در دو عالم می‌نگنجد آنچ در چشم منست

رو فزون شو از دو عالم تا بریزم بر سرت

آنچ دل را جان جان و دیدگان را دیدنست

ذره ذره عاشقانه پهلوی معشوق خویش

می‌زند پهلو که وقت عقد و کابین کردنست

اندر آن پیوند کردن آب و آتش یک شده‌ست

غنچه آن جا سنبلست و سرو آن جا سوسنست

زیر پاشان گنج‌ها و سوی بالا باغ‌ها

بشنو از بالا نه وقت زیر و بالا گفتنست

من اگر پیدا نگویم بی‌صفت پیداست آن

ذوق آن اندر سرست و طوق آن در گردنست

شمس تبریزی تو خورشیدی چه گویم مدح تو

صد زبان دارم چو تیغ اما به وصفت الکنست

ادامه مطلب
یک شنبه 21 خرداد 1396  - 1:00 PM

 

عاشقان را گر چه در باطن جهانی دیگرست

عشق آن دلدار ما را ذوق و جانی دیگرست

سینه‌های روشنان بس غیب‌ها دانند لیک

سینه عشاق او را غیب دانی دیگرست

بس زبان حکمت اندر شوق سرش گوش شد

زانک مر اسرار او را ترجمانی دیگرست

یک زمین نقره بین از لطف او در عین جان

تا بدانی کان مهم را آسمانی دیگرست

عقل و عشق و معرفت شد نردبان بام حق

لیک حق را در حقیقت نردبانی دیگرست

شب روان از شاه عقل و پاسبان آن سو شوند

لیک آن جان را از آن سو پاسبانی دیگرست

دلبران راه معنی با دلی عاجز بدند

وحیشان آمد که دل را دلستانی دیگرست

ای زبان‌ها برگشاده بر دل بربوده‌ای

لب فروبندید کو را همزبانی دیگرست

شمس تبریزی چو جمع و شمع‌ها پروانه‌اش

زانک اندر عین دل او را عیانی دیگرست

ادامه مطلب
یک شنبه 21 خرداد 1396  - 1:00 PM

 

آن ره که بیامدم کدامست

تا بازروم که کار خامست

یک لحظه ز کوی یار دوری

در مذهب عاشقان حرامست

اندر همه ده اگر کسی هست

والله که اشارتی تمامست

صعوه ز کجا رهد که سیمرغ

پابسته این شگرف دامست

آواره دلا میا بدین سو

آن جا بنشین که خوش مقامست

آن نقل گزین که جان فزایست

وان باده طلب که باقوامست

باقی همه بو و نقش و رنگست

باقی همه جنگ و ننگ و نامست

خاموش کن و ز پای بنشین

چون مستی و این کنار بامست

ادامه مطلب
یک شنبه 21 خرداد 1396  - 1:00 PM

 

ای از کرم تو کار ما راست

هر جای که خرمی‌ست ما راست

عاشق به جهان چه غصه دارد

تا جام شراب وصل برجاست

هر باد چغانه‌ای گرفته

کو منتظر اشارت ماست

هر آب چو پرده دار گشته

اندر پس پرده طرفه بت‌هاست

هر بلبل مست بر نهالی

ماننده راح روح افزاست

بسیار مگو که وقت آش است

چون گرسنگی قوم شش تاست

ادامه مطلب
یک شنبه 21 خرداد 1396  - 1:00 PM

 

هین که گردن سست کردی کو کبابت کو شرابت

هین که بس تاریک رویی ای گرفته آفتابت

یاد داری که ز مستی با خرد استیزه بستی

چون کلیدش را شکستی از کی باشد فتح بابت

در غم شیرین نجوشی لاجرم سرکه فروشی

آب حیوان را ببستی لاجرم رفتست آبت

بوالمعالی گشته بودی فضل و حجت می‌نمودی

نک محک عشق آمد کو سؤالت کو جوابت

مهتر تجار بودی خویش قارون می‌نمودی

خواب بود و آن فنا شد چونک از سر رفت خوابت

بس زدی تو لاف زفتی عاقبت در دوغ رفتی

می‌خور اکنون آنچ داری دوغ آمد خمر نابت

مخلص و معنی این‌ها گر چه دانی هم نهان کن

اندر الواح ضمیری تا نیاید در کتابت

ادامه مطلب
یک شنبه 21 خرداد 1396  - 1:00 PM

 

آن خواجه اگر چه تیزگوش است

استیزه کن و گران فروش است

من غره به سست خنده او

ایمن گشتم که او خموش است

هش دار که آب زیر کاه است

بحری است که زیر که به جوش است

هر جا که روی هش است مفتاح

این جا چه کنی که قفل هوش است

در روی تو بنگرد بخندد

مغرور مشو که روی پوش است

هر دل که به چنگ او درافتاد

چون چنگ همیشه در خروش است

با این همه روح‌ها چه زنبور

طواف ویند زانک نوش است

شیری است که غم ز هیبت او

در گور مقیم همچو موش است

شمس تبریز روز نقد است

عالم به چه در حدیث دوش است

ادامه مطلب
یک شنبه 21 خرداد 1396  - 1:00 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 284

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4387496
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث