به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

همه را بیازمودم ز تو خوشترم نیامد

چو فروشدم به دریا چو تو گوهرم نیامد

سر خنب‌ها گشادم ز هزار خم چشیدم

چو شراب سرکش تو به لب و سرم نیامد

چه عجب که در دل من گل و یاسمن بخندد

که سمن بری لطیفی چو تو در برم نیامد

ز پیت مراد خود را دو سه روز ترک کردم

چه مراد ماند زان پس که میسرم نیامد

دو سه روز شاهیت را چو شدم غلام و چاکر

به جهان نماند شاهی که چو چاکرم نیامد

خردم گفت برپر ز مسافران گردون

چه شکسته پا نشستی که مسافرم نیامد

چو پرید سوی بامت ز تنم کبوتر دل

به فغان شدم چو بلبل که کبوترم نیامد

چو پی کبوتر دل به هوا شدم چو بازان

چه همای ماند و عنقا که برابرم نیامد

برو ای تن پریشان تو وان دل پشیمان

که ز هر دو تا نرستم دل دیگرم نیامد

ادامه مطلب
پنج شنبه 25 خرداد 1396  - 12:55 PM

 

هله عاشقان بکوشید که چو جسم و جان نماند

دلتان به چرخ پرد چو بدن گران نماند

دل و جان به آب حکمت ز غبارها بشویید

هله تا دو چشم حسرت سوی خاکدان نماند

نه که هر چه در جهانست نه که عشق جان آنست

جز عشق هر چه بینی همه جاودان نماند

عدم تو همچو مشرق اجل تو همچو مغرب

سوی آسمان دیگر که به آسمان نماند

ره آسمان درونست پر عشق را بجنبان

پر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند

تو مبین جهان ز بیرون که جهان درون دیده‌ست

چو دو دیده را ببستی ز جهان جهان نماند

دل تو مثال بامست و حواس ناودان‌ها

تو ز بام آب می‌خور که چو ناودان نماند

تو ز لوح دل فروخوان به تمامی این غزل را

منگر تو در زبانم که لب و زبان نماند

تن آدمی کمان و نفس و سخن چو تیرش

چو برفت تیر و ترکش عمل کمان نماند

ادامه مطلب
پنج شنبه 25 خرداد 1396  - 12:55 PM

 

چمنی که جمله گل‌ها به پناه او گریزد

که در او خزان نباشد که در او گلی نریزد

شجری خوش و خرامان به میانه بیابان

که کسی به سایه او چو بخفت مست خیزد

فلکی چو آسمان‌ها که بدوست قصد جان‌ها

که زحل نیارد آن جا که به زهره برستیزد

گهری لطیف کانی به مکان لامکانی

بویست اشارت دل چو دو دیده اشک بیزد

ادامه مطلب
پنج شنبه 25 خرداد 1396  - 12:55 PM

 

چه توقفست زین پس همه کاروان روان شد

نگرد شتر به اشتر که بیا که ساربان شد

ز چپ و ز راست بنگر به قطارهای بی‌مر

پی روز همچو سایه به طریق آسمان شد

نه ز لامکان رسیدی همه چیز از آن کشیدی

دل تو چرا نداند به خوشی به لامکان شد

همه روز لعب کردی غم خانه خود نخوردی

سوی خانه باید اکنون دژم و کشان کشان شد

تو بخند خنده اولی که روان شوی به مولی

کرمش روا ندارد به کریم بدگمان شد

ادامه مطلب
پنج شنبه 25 خرداد 1396  - 12:55 PM

 

صنما جفا رها کن کرم این روا ندارد

بنگر به سوی دردی که ز کس دوا ندارد

ز فلک فتاد طشتم به محیط غرقه گشتم

به درون بحر جز تو دلم آشنا ندارد

ز صبا همی‌رسیدم خبری که می‌پزیدم

ز غمت کنون دل من خبر از صبا ندارد

به رخان چون زر من به بر چو سیم خامت

به زر او ربوده شد که چو تو دلربا ندارد

هله ساقیا سبکتر ز درون ببند آن در

تو بگو به هر کی آید که سر شما ندارد

همه عمر این چنین دم نبدست شاد و خرم

به حق وفای یاری که دلش وفا ندارد

به از این چه شادمانی که تو جانی و جهانی

چه غمست عاشقان را که جهان بقا ندارد

برویم مست امشب به وثاق آن شکرلب

چه ز جامه کن گریزد چو کسی قبا ندارد

به چه روز وصل دلبر همه خاک می‌شود زر

اگر آن جمال و منظر فر کیمیا ندارد

به چه چشم‌های کودن شود از نگار روشن

اگر آن غبار کویش سر توتیا ندارد

هله من خموش کردم برسان دعا و خدمت

چه کند کسی که در کف به جز از دعا ندارد

ادامه مطلب
پنج شنبه 25 خرداد 1396  - 12:54 PM

 

هله نومید نباشی که تو را یار براند

گرت امروز براند نه که فردات بخواند

در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا

ز پس صبر تو را او به سر صدر نشاند

و اگر بر تو ببندد همه ره‌ها و گذرها

ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند

نه که قصاب به خنجر چو سر میش ببرد

نهلد کشته خود را کشد آن گاه کشاند

چو دم میش نماند ز دم خود کندش پر

تو ببینی دم یزدان به کجا هات رساند

به مثل گفتم این را و اگر نه کرم او

نکشد هیچ کسی را و ز کشتن برهاند

همگی ملک سلیمان به یکی مور ببخشد

بدهد هر دو جهان را و دلی را نرماند

دل من گرد جهان گشت و نیابید مثالش

به کی ماند به کی ماند به کی ماند به کی ماند

هله خاموش که بی‌گفت از این می همگان را

بچشاند بچشاند بچشاند بچشاند

 

ادامه مطلب
پنج شنبه 25 خرداد 1396  - 12:54 PM

 

خضری که عمر ز آبت بکشد دراز گردد

در مرگ برخورنده ابدا فرازگردد

چو نظر کنی به بالا سوی آسمان اعلا

دو هزار در ز رحمت ز بهشت باز گردد

چو فتاد سایه تو سوی مفسدان مجرم

همه جرم‌های ایشان چله و نماز گردد

چو رکاب مصطفایی سوی عفو روی آرد

دو هزار بولهب هم خوش و پرنیاز گردد

چو دو دست همچو بحرت به کرم گهرفشان شد

رخ چون زرم زر آرد که به گرد گاز گردد

کف تست کیمیایی لب بحر کبریایی

چه عجب که نیم حبه ز کفت رکاز گردد

دو هزار جان و دیده ز فزع عنان کشیده

چو صلای وصل آید گه ترک تاز گردد

همه زهر دین و دنیا ز تو شهد و نوش آمد

غم و درد سینه سوزان ز تو دلنواز گردد

همه دامن تو گیرد دل و این قدر نداند

که به گرد شیر آهو به صد احتراز گردد

در وصل چون ببستی و به لامکان نشستی

ز کجا رسد گشایش چو دری فراز گردد

خمش و سخن رها کن جز اله را تو لا کن

به فنا چو ساز گیری همه کارساز گردد

ادامه مطلب
پنج شنبه 25 خرداد 1396  - 12:54 PM

 

خنک آن کس که چو ما شد همگی لطف و رضا شد

ز جفا رست و ز غصه همه شادی و وفا شد

ز طرب چون طربون شد خرد از باده زبون شد

گرو عشق و جنون شد گهر بحر صفا شد

مه و خورشید نظر شد که از او خاک چو زر شد

به کرم بحر گهر شد به روش باد صبا شد

چو شه عشق کشیدش ز همه خلق بریدش

نظر عشق گزیدش همه حاجات روا شد

به سفر چون مه گردون به شب چارده پر شد

به نظرهای الهی به یکی لحظه کجا شد

چو زمین بود فلک شد همگی حسن و نمک شد

بشری بود ملک شد مگسی بود هما شد

ادامه مطلب
پنج شنبه 25 خرداد 1396  - 12:54 PM

 

مشو ای دل تو دگرگون که دل یار بداند

مکن اسرار نهانی که وی اسرار بداند

همه را از تو چو خاشاک بر آن آب براند

که همه شیوه می را دل خمار بداند

کف او خار نشاند کف او گل شکفاند

همه گل‌های نهانی ز دل خار بداند

تو به هر روز به تدریج یکی چیز بدانی

تو برو چاکر او شو که به یک بار بداند

چو اسیری به گه حکم به اقرار و گواهی

تن صوفی به گواهی دل اقرار بداند

ادامه مطلب
پنج شنبه 25 خرداد 1396  - 12:54 PM

 

چو سحرگاه ز گلشن مه عیار برآمد

چه بسی نعره مستان که ز گلزار برآمد

ز رخ ماه خصالش ز لطیفی وصالش

همه را بخت فزون شد همه را کار برآمد

ز دو صد روضه رضوان ز دو صد چشمه حیوان

دو هزاران گل خندان ز دل خار برآمد

غم چون دزد که در دل همه شب دارد منزل

به کف شحنه وصلش به سر دار برآمد

ز پس ظلم رسیده همه امید بریده

مثل دولت تابان دل بیدار برآمد

تن و جان از پس پیری ز وصالش چه جوان شد

همه را بعد کسادی چه خریدار برآمد

چو صلاح دل و دین را همه دیدیت بگویید

که چه خورشید عجایب که ز اسرار برآمد

ادامه مطلب
پنج شنبه 25 خرداد 1396  - 12:54 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 284

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4364389
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث