به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

دلبرا عشق تو نه کار منست

وین که دارم نه اختیار منست

آب چشم من آرزوی توبود

آرزوی تو درکنار منست

آنچه ازلطف ونیکویی درتست

همه آشوب روزگار منست

تا غمت در درون سینه ماست

مرگ بیرون در انتظار منست

عشق تا چنگ در دل من زد

مطربش نالهای زار منست

شب زافغان من نمی خسبد

هر کرا خانه در جوار منست

خار تو در ره منست چو گل

پای من در ره تو خار منست

دوش سلطان حسنت از سر کبر

با خیالت که یار غار منست

سخنی در هلاک من می گفت

غم عشق تو گفت کار منست

سیف فرغانی ازسر تسلیم

با غم تو که غمگسار منست

گفت گرد من از میان برگیر

که هوا تیره از غبار منست

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 2:20 PM

 

ای که لعل لب تو آبخور جان منست

تو اگر آن منی هر دوجهان آن منست

آب دریا ننشاند پس ازین شعله او

گربآتش رسد این سوز که درجان منست

بتمنای وصال تو بسی سودا پخت

طمع خام که اندر دل بریان منست

خود (تو) یک روز نگفتی که بدو مرهم وصل

بفرستم، که دلش خسته هجران منست

دارم امید که منسوخ نگردد بفراق

آیت رحمت وصل توکه در شان منست

تا بوصلت نشوم جمع نگویم با کس

آنچه در فرقت تو حال پریشان منست

درد هجران تو بیماری مرگست مرا

روی بنمای که دیدار تو درمان منست

رخ چون لاله مپوش ازمن مسکین که منم

عندلیب تو وروی تو گلستان منست

یوسف من چو زمن دور بود چون یعقوب

ملک اگر مصر بود کلبه احزان منست

ور مرا زلف چو چوگان تو در چنگ آید

سربسر گوی زمین عرصه میدان منست

آدمی کو زغم عشق مرا منع کند

گر فرشته است درین وسوسه شیطان منست

گر دهی تاج وگر تیغ زنی بر گردن

سر سرتست که در قید گریبان منست

سیف فرغانی در عشق چنین ماه تمام

بکمال ار نرسم غایت نقصان منست

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 2:20 PM

 

بس کور دلست آنکه به جز تو نگرانست

یا خود نظرش با تو ودل باد گرانست

روی تو دلم را بسوی خود نگران کرد

آن را که دلی هست برویت نگرانست

در حسن نباشد چوتو هرکس که نکوروست

چون آب نباشد بصفا هرچه روانست

جان دل من شد غم عشق تو ازیرا

دل زنده بعشق تو چو تن زنده بجانست

دل کو خط آزادی خویش ازهمه بستد

جان داد بخطی که برو از تو نشانست

هر طفل که از مادر ایام بزاید

در عشق شود پیر اگرش بخت جوانست

هر چند که جان در خطرست از غمت ای دوست

دل کونه غم دوست خورد دشمن جانست

چون کرد درونی بغم عشق تعلق

آنست درونی که برون از دو جهانست

با یار غم عشق مرا بر تن وبر دل

نی کاه سبک باشد ونی کوه گرانست

سودا زده یی دوش چو فرهاد همی گفت

کین دلبر ما خسرو شیرین پسرانست

مه طلعت و خورشید رخ و زهره جبینست

شکر لب وشیرین سخن وپسته دهانست

تو دلبر خود را بکسی نام مگو سیف

کآن چیز که در دل گذرد دوست نه آنست

اینست یکی وصف زاوصاف کمالش

کندر دل وجان ظاهر واز دیده نهانست

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 2:20 PM

 

دل تنگم و ز عشق توام بار بر دلست

وز دست تو بسی چو مرا پای در گلست

شیرین تری ز لیلی و در کوی تو بسی

فرهاد جان سپرده و مجنون بی دلست

گر چه ز دوستی تو دیوانه گشته ام

جز با تو دوستی نکند هرکه عاقلست

گر من ببوسه مهر نهم بر لبت رواست

شهد عقیق رنگ تو چون موم قابلست

در روز وصلت از شب هجرم غمست و من

روزی نمی خوهم که شبش در مقابلست

دلرا مدام زاری از اندوه عشق تست

اشتر بناله چون جرس از بار محملست

روز وصال یار اجل عمر باقی است

وقت وداع دوست شکر زهر قاتلست

بیند ترا در آینه جان خویشتن

دلرا چو با خیال تو پیوند حاصلست

هرجا حدیث تست ز ما هم حکایتیست

این شاهباز را سخنش با جلاجلست

من چون درای ناله کنانم ولی چه سود

محمول این شتر چو جرس آهنین دلست

اشعار سیف گوهر در پای عشق تست

این نظم در سراسر این بحر کاملست

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 2:20 PM

 

تو آن شاهی که سلطانت غلامست

زشاهان جز ترا خدمت حرامست

تو داری ملک وبر سلطان خراجست

توداری حسن وز خورشید نامست

بپیش آفتاب روی تو ماه

اگر چه بدر باشد ناتمامست

بشب استاره اندر شبهه افتد

که روی تو کدام ومه کدامست

ملاحت را بسی اسرار مضمر

در آن صورت چو معنی در کلامست

حلاوت در لب لعل تو دایم

چو شین درشهد وسین اندر سلامست

گرم در حلقه خاصان در آری

عجب نبود که الطاف تو عامست

اگر ناسوخته در هجر وصلت

طمع دارم مرا سودای خامست

چو بیگانه ننالم گرچه برمن

برای دوست از دشمن ملامست

بمروارید چون قطره است خوش دل

صدف کز آب دریا تلخ کامست

بشعر اندر میان دوستانش

چو سعدی سیف فرغانی همامست

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 2:20 PM

 

هرچه خواهی کن که برما دست حکمت مطلقست

حق حکم تو زما تسلیم وحکم تو حقست

در ادای حق ودر ادراک حکمتهای تو

نفس کامل ناقص آمد عقل بالغ احمقست

غرقه دریای شوقت از ملایک برترست

کشته هیجای عشقت با شهیدان ملحقست

ملک عالم بر در دل رفت درویش ترا

گفت رو بیرون در بنشین که جا مستغرقست

پای مال اسب همت کرد شاه این بساط

نطع گردون راکه از انجم هزاران بیذقست

ازسر ره چون کسی را دور شد خرسنگ نفس

بعد از آن بر فرق اکوان پای سیرش مطلقست

هردم از دریای دل موج اناالحق می زند

تشنه وصلت که در قاموس شوقت مغرقست

عاشق تو درمیان خلق با رخسار زرد

همچو اندر خیل انجم ماه زرین بیرقست

اندر آن هیجا که شاهان را علم شد سرنگون

این شکسته دل چو اندر قلب لشکر سنجقست

سر بباز وجان فشان رخصت مده خود را برفق

برکسی کین درزند ابواب رخصت مغلقست

سیف فرغانی برین درگاه ازهر تحفه یی

درد دل را قیمت وخون جگر را رونقست

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 2:20 PM

 

هرچه خواهی کن که برما دست حکمت مطلقست

حق حکم تو زما تسلیم وحکم تو حقست

در ادای حق ودر ادراک حکمتهای تو

نفس کامل ناقص آمد عقل بالغ احمقست

غرقه دریای شوقت از ملایک برترست

کشته هیجای عشقت با شهیدان ملحقست

ملک عالم بر در دل رفت درویش ترا

گفت رو بیرون در بنشین که جا مستغرقست

پای مال اسب همت کرد شاه این بساط

نطع گردون راکه از انجم هزاران بیذقست

ازسر ره چون کسی را دور شد خرسنگ نفس

بعد از آن بر فرق اکوان پای سیرش مطلقست

هردم از دریای دل موج اناالحق می زند

تشنه وصلت که در قاموس شوقت مغرقست

عاشق تو درمیان خلق با رخسار زرد

همچو اندر خیل انجم ماه زرین بیرقست

اندر آن هیجا که شاهان را علم شد سرنگون

این شکسته دل چو اندر قلب لشکر سنجقست

سر بباز وجان فشان رخصت مده خود را برفق

برکسی کین درزند ابواب رخصت مغلقست

سیف فرغانی برین درگاه ازهر تحفه یی

درد دل را قیمت وخون جگر را رونقست

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 2:20 PM

 

اختر ازخدمت قمر دورست

مگس از صحبت شکر دورست

ما ز درگاه دوست محرومیم

تشنه مسکین از آبخور دورست

پای ما از زین حضرت او

راست چون آسمان زسر دورست

همچو پروانه می زنم پر وبال

گرچه آن شمعم از نظر دورست

پادشاهان چه غم خورند اگر

گربه از خانه سگ زدر دورست

در فراق تو ای پسر هستم

همچو یوسف که از پدر دورست

یوسف عهدی و منم بی تو

همچو یعقوب کز پسر دورست

تو بدست کرم کنم نزدیک

کی به پای من این سفر دورست

جهد کردم بسی ولی چه کنم

بخت و کوشش زیکدگر دورست

اندرین حال حکمتی عجبست

بنده از خدمت تو گر دورست

هرکه نزدیک نیست با سلطان

ازبلا ایمن ازخطر دورست

شاخ اگر هست بر درخت دراز

دست کوتاهم از ثمر دورست

بی تو در دیگران نظر نکنم

که معانی ازین صور دورست

خشک لب بی تو سیف فرغانیست

زآن از انشای شعرتر دورست

شاید از خانه پر عسل نکند

نحل چون از گل وزهر دورست

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 2:20 PM

 

دلرا چو کرد عشق تهی و فرو نشست

ای صبر باوقار تو برخیز کو نشست

بی بند عشق هیچ کس از جای برنخاست

در حلقه یی که آن بت زنجیر مو نشست

آنرا که زندگی دل از درد عشق اوست

گر چه بمرد از طلب او،مگو نشست

بی روی دوست سعی نمودیم و بر نخاست

این بار غم که بر دل تنگم ازو نشست

آن کو بجست و جوی تو برخاست مر ترا

تا ناورد بدست نخواهد فرو نشست

مشتاق روی خوب تو در انتظار او

حالی اگر چه داشت بد اما نکو نشست

فردا بروح عشق تو ای جان چو آدمی

برخیزد آن سگی که برین خاک کو نشست

هم عاقبت چو بلبل شوریده شاد شد

ماهی بر وی دوست که سالی ببو نشست

آنکس که در طریق تو گم گشت همچو سیف

از گفت و گو خمش شدو از جست و جو نشست

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 2:20 PM

نسخه عشق تو بر رق دلم مسطورست

وصف روی توبگویم که مرا دستورست

گرنویسم پراز اسرار کتابی گردد

آنچه بر رق دل (من) مسطورست

همه آفاق بریدم بمثالی فرمان

که زسلطان جمال تو مرا منشورست

شوق دردل ارنی گوی شبی همچوکلیم

آمدم برسر کوی تو که جانرا طورست

آتش روی تو دیدم که ندارد تابی

پیش او چشمه خورشید که آبش نورست

هرکسی را (که) بمعنی بتو نزدیکی نیست

صورتش گر بمثل جان بوداز دل دورست

هرکرا عشق تو در بزم بزم ازل جامی داد

گر چه مستی نکند تا بابد مخمورست

زانده تست سخن گفتن من،وین اشعار

شکری زآن قصب و شهدی ازآن زنبورست

چون بسمع تو رسانند بگو کاین ابیات

آه آن شیفته و ناله آن رنجورست

همه در بزم از دست (تو) نالم چون چنگ

تا که ابریشم رگ برتن چون طنبورست

دیده چون دید که چون گل بجمالی معروف

بنده زآن روز چو بلبل بسخن مشهورست

عاشق ارمدحت معشوق کند عیبی نیست

بلبل ار ناله کند ازپی گل معذورست

سیف فرغانی مرده است و من اسرافیلم

وین سخن نفخه عشقست وزبانم صورست

ادامه مطلب
جمعه 30 تیر 1396  - 2:13 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 715

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4418257
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث