به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

موجب جمعیت نجوم به عقرب

کرد از گردون سوال شاه زمانه

گفت که چون رایتت به عزم توجه

لشکری آراست کش نبود کرانه

میر سپاه فلک به بارگه خویش

کرد امیری طلب زهر در خانه

تا کند از سروران خیل کواکب

کوکبه‌ای در مواکب تو روانه

ادامه مطلب
پنج شنبه 29 تیر 1396  - 5:41 PM

 

ای تاج سر همه افاضل

ای لطف تو روح را سکینه

هستت ملکی ملک صفاتی

در طبع عدوت جز سگی نه

ای قبله مقبلان در تو

حاجت نه به مکه و مدینه

شد کعبه فاضلان جنابت

صیت تو رسد به هر مدینه

در هجره تو که باد معمور

باشد همه چیزها بدی نه

کردیم نشاط بر بساطت

خوش بود مرا نشاط دینه

روزی کندت خدای روزی

از عالم غیب صد خزینه

تا تو به کرم بر اهل معنی

آنها همه را کنی هزینه

فضل و هنر و علوم هستند

از قدر تو مایه کمینه

دریای محیط بخششت راست

بسیار فزونی و کمی نه

در خاطر توست گنج معنی

وز فضل تو را بسی دفینه

ادامه مطلب
پنج شنبه 29 تیر 1396  - 5:41 PM

 

صاحب سلطان نشان دستور اعظم شمس الدین

ای جلال رفعتت را اوج گردون پایگاه

چون ز سدر آستان حضرت تو برگذشت

شاید ار سجده برندش هر زمان خورشید و ماه

چشمه خورشید را خون گردد از بهر تو دل

چون کند اندر ضمیر عالم آرایت نگاه

گردهی رخصت که بوسد آستانت را فلک

هر زمان از غایت شادی بر اندازد کلاه

چون به دار الملک حکمت پادشاهی می‌سزد

گر بود قدر تو را از چرخ اطلس بارگاه

مدتی شد تا نکردی در خلا و در ملا

یاد من کارم ازان شوریده شد حالم تباه

خود نمی‌دانی که از من روی برتابد طرب

گر نباشد سد اقبالت مرا پشت و پناه

گر خلاف راستی کردند نقلی نیست غم

هست بر تصدیق قول من ضمیر تو گواه

حق همی داند که از من بد نیاید در وجود

ور در آمد خود کجا شد خلعت ثم اجتباه

ور همه خود راست است آن بیت یاد‌آور که گفت:

از بزرگان عفو باشد وز فرو دستان گناه

ادامه مطلب
پنج شنبه 29 تیر 1396  - 5:41 PM

 

صورت لطف الهی شرف ملت و دین

معدن خلق حسن مظهر حق شاه حسین

شاه پرویز لقا خسرو جم قدر که هست

دل و دستش به همه مذهب و کیشی بحرین

بحر را با دل او عقب قیاسی می‌کرد

آن قدر بود که از قطره به دریا مابین

عقل با رفعت او صرفه مه داشت نگاه

گفت کمتر ز ذراعی نبود تا شرطین

ای که بوسیدن خاک قدمت شاهان را

کرده از آب حیات است لبالب شفتین

طاعت امر تو در مذهب جباران فرض

طوق فرمان تو در گردن دین داران دین

چون تن لام کند زخم سنانت تن ناف

چون دل نون شود از شرم سخایت دل عین

گفتم ای چرخ برو خاک درش روب به روی

برد انگشت سوی دیده روشن که بعین

یرقان است ز بیم کف دستت زر را

باور ار نیستت اینک بنگر صفرت عین

تا به نعل سم شبدیز تو یابد نسبت

هر سر ماه شود ماه سما چون سر عین

سروری از تو مزین شده چون چشم از نور

خسروی از تو منور شده چون ماه از عین

خاطر من نکند درک ثنای تو که یم

پیش عقل است مبرهن که نگنجد در عین

تا چو قرص ذهب مهر فتد در دم صبح

روی آفاق شود لجه درای لجین

چون بود از زر و یاقوت سری افسر را

ملک را باد چنان از گهرت زینت وزین

ادامه مطلب
پنج شنبه 29 تیر 1396  - 5:41 PM

 

حبذا صدر صفحه‌ای که به است

به همه بابی از بهشت برین

میزند نور شمسه‌اش چون صبح

خنده بر ما و زهره و پروین

وصف نقش و نگار دیوارش

سخن ساده می‌کند رنگین

از نبات است اصل ترکیبش

زان نماید نهاد او شیرین

به نبات حسن بر آمده است

خردش زان همی کند تحسین

قطعه‌ای از بهشت دان که درو

کرده بیتی فلک ز خود تضمین

چون به تقطیع نظم بیت دهند

خشک و بر بسته باشد و چوبین

نظم این بیت اگرچه تقطیع است

شاه بیت است بس بلند و متین

راست گویی بساط جمشید است

بر بسیط هوا به صد تمکین

به سر خویش عالمی است که نیست

متعلق به آسمان و زمین

شده ایمن نهاد ترکیبش

از خطاب خلقته من طین

تا درو شاه کامران بنشست

خواندش روزگار شاه نشین

جم ثانی امیر شیخ حسن

خسرو کان یسار بحر یمین

ای به حق بوستان جاه تو را

شکل نسیرین آسمان نسرین

باد هرشب به زینت انجم

طاق‌های سپهر را تزیین

بر سریر سرور مسند و جاه

تا قیامت به کام دل بنشین

ادامه مطلب
پنج شنبه 29 تیر 1396  - 5:41 PM

 

حبذا صدر صفحه‌ای که به است

به همه بابی از بهشت برین

میزند نور شمسه‌اش چون صبح

خنده بر ما و زهره و پروین

وصف نقش و نگار دیوارش

سخن ساده می‌کند رنگین

از نبات است اصل ترکیبش

زان نماید نهاد او شیرین

به نبات حسن بر آمده است

خردش زان همی کند تحسین

قطعه‌ای از بهشت دان که درو

کرده بیتی فلک ز خود تضمین

چون به تقطیع نظم بیت دهند

خشک و بر بسته باشد و چوبین

نظم این بیت اگرچه تقطیع است

شاه بیت است بس بلند و متین

راست گویی بساط جمشید است

بر بسیط هوا به صد تمکین

به سر خویش عالمی است که نیست

متعلق به آسمان و زمین

شده ایمن نهاد ترکیبش

از خطاب خلقته من طین

تا درو شاه کامران بنشست

خواندش روزگار شاه نشین

جم ثانی امیر شیخ حسن

خسرو کان یسار بحر یمین

ای به حق بوستان جاه تو را

شکل نسیرین آسمان نسرین

باد هرشب به زینت انجم

طاق‌های سپهر را تزیین

بر سریر سرور مسند و جاه

تا قیامت به کام دل بنشین

ادامه مطلب
پنج شنبه 29 تیر 1396  - 5:41 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 715

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4448764
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث