به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

ماییم به کوی یار دلجوی

دیوانه زلف آن پری روی

مار است بتی که تنگ خوی است

ماییم و دلی گرفته آن خوی

چون دردل و چشم ماست جایت

غیر از تو که دید سرو دلجوی

بیمار فتاده‌ام به کویت

راز دل من، فتاده بر کوی

باد آمد و بوی زلفش آورد

آویخته جان ما به یک موی

ای خال تو گوی و زلف چوگان

در دور قمر فکنده گویی

من ترک نگار و می نگویم

ای واعظ عاشقان تو می‌گوی

سلمان چه نهی بر آب و گل دل

دست از دل و دل ز گل فرو شوی

ادامه مطلب
پنج شنبه 29 تیر 1396  - 4:20 PM

 

ماییم به کوی یار دلجوی

دیوانه زلف آن پری روی

مار است بتی که تنگ خوی است

ماییم و دلی گرفته آن خوی

چون دردل و چشم ماست جایت

غیر از تو که دید سرو دلجوی

بیمار فتاده‌ام به کویت

راز دل من، فتاده بر کوی

باد آمد و بوی زلفش آورد

آویخته جان ما به یک موی

ای خال تو گوی و زلف چوگان

در دور قمر فکنده گویی

من ترک نگار و می نگویم

ای واعظ عاشقان تو می‌گوی

سلمان چه نهی بر آب و گل دل

دست از دل و دل ز گل فرو شوی

ادامه مطلب
پنج شنبه 29 تیر 1396  - 4:20 PM

 

مسکین دل من گم شد و کردم طلب وی

بردم به کمانخانه ابروی تواش پی

خامند کسانی که به داغت نرسیدند

من سوخته آن که به من کی رسد او کی؟

ساقی به سفال کهنم جام جم آور

مطلوب سکندر بد هم در قدح کی

صد بار می لعل تو جانم به لب آورد

ای دوست به کامم برسان یکدم از آن می

مطرب بزن آن ساز جگر سوز دمادم

ساقی بده آن جام دلفروز پیاپی

در شرح فراق تو سخن را چه دهم بسط؟

شرط ادب آن است که این نامه کنم طی

بی رویت اگر دیده به خورشید کنم باز

صد بار کند چشم من از شرم رخت خوی

بی بویت اگر برگذرد باد بهاری

حقا که بود بر دل من سردتر از دی

سلمان ره سودای تو می‌رفت غمت گفت

کین راه به پای چو تویی نیست بروهی

ادامه مطلب
پنج شنبه 29 تیر 1396  - 4:20 PM

 

هر دم به تیز غمزه دلم را چه می‌زنی؟

خود را گذاشتم به تو خود در دل منی

بر هم زند ابروی و چشم تو وقت من

خود وقت کیست آنکه تو بر هم نمی‌زنی؟

ای رهروان عشق چو پرگار دورها

گردیده در پی تو به نعلین آهنی

سر تا سر جهان ظلمات است و یک چراغ

مردم نهاده‌اند همه سر را به روشنی

ما و شرابخانه و صوفی و صومعه

او را می طهور و مرا دردی دنی

با من سخن غرضت دلخوشیم نیست

بر ریش پاره‌ام نمکی می‌پراکنی

امروز خاک پای سگ دوست شد کسی

کو کرد در جهان سری و دوش گردنی

ای باد اگر رهت ندهد پرده‌دار دوست

خود را چو آفتاب ز روزن در افکنی

گویی که ای چو آب حیاتت به عینه

پاکیزگی و خوی خوش و پاک دامنی

تو سرو سر بلندی و چون سایه کار من

افتادگی و مسکنت است و فروتنی

سلمان تو در درون به هوای صنوبرش

غم را چه می‌نشانی و جان را چهع می

ادامه مطلب
پنج شنبه 29 تیر 1396  - 4:20 PM

 

دلا من قدر وصل او ندانستم تو می‌دانی

کنون دانستم و سودی نمی‌دارد پشیمانی

شب وصل تو شد روزی و قدرش من ندانستم

به دشواری توان دانست قدر آسانی

به بایدی نا گه از رویت فتادم دور چون مویت

به سر می‌آورم دور از تو عمری در پریشانی

به آب دیده هر ساعت نویسم نامه‌ای لیکن

تو حال ما نمی‌پرسی و نقش ما نمی‌خوانی

حدیث کار و بار دل چه گویم بارها گفت:

که بد حال است و تو حال دل من نیک می‌دانی

سر خود را نمی‌دانم سزای خاک درگاهت

ولیکن کرده‌ام حاصل من این منصب به پیشانی

الا ای بخت کی باشد که باز آن سرور رعنا را

بدست آری بناز اندر کنار ماش بنشانی؟

صبا چون نیست امکان تصرف در سر کویش

نگر تا حلقه اقبال ناممکن نجنبانی!

چو زلف او مرا جانی است سودایی ز من بستان

به شرط آنکه چون پیشش رسی در پایش افشانی

برو در یک نفس بازا که یک دم ماند سلمان را

نخواهی یافتن بازش دمی گر دیرتر مانی

ادامه مطلب
پنج شنبه 29 تیر 1396  - 4:19 PM

 

باز بیمار خودم ساختی و خوش کردی

خون من ریختی و جان مرا پروردی

شرط کردی که دل سوختگان را نبرم

دل من بردی و آن قاعده باز آوردی

خیز و چون گرد زنش دست به دامن نه چنان

کاستین بر تو فشاند تو ازو برگردی

جز صبا نیست بریدی که برد نامه به دوست

خنکا باد صبا گر نکند دم سردی

می‌روی گردئ صفت در عقب او سلمان

به ازان نیست که اندر عقب او گردی

زهر هجران چش اگر عارف صاحب ذوقی

ترک درمان کن اگر عارف صاحب ذوقی

ادامه مطلب
پنج شنبه 29 تیر 1396  - 4:19 PM

 

صوفی ز سر توبه شد با سر پیمانه

رخت و بنه از مسجد آورد به میخانه

هر صورت آبادان کز باده شود ویران

معموره معنی دان یعنی چه که ویرانه

سودی ندهد تو به زان می که بود ساقی

در دور ازل با ما پیموده به پیمانه

دانی که کند مستی در پایه سرمستی

مردی ز سر هستی برخاسته مردانه

در صومعه با صوفی دارم سر می خوردن

ناصح سر خم برکن بر نه سر افسانه

ما را کشش زلفت صد دام جوی ارزد

زنهار که نفروشی آن دام به صد دانه

در هم گسلم هر دم از دست تو زنجیری

زنجیر کجا دارد پای من دیوانه

چون شمع سری دارم بر باد هوا رفته

جانی و بخود هیچش پروانه چو پروانه

زاهد به دعا عقبی خواهد دگری دنیا

هرکس پی مقصودی سلمان پی جانانه

ادامه مطلب
پنج شنبه 29 تیر 1396  - 4:19 PM

 

سرو سهی که کارش بالا بود همیشه

پیش تو دست بر هم بر پا بود همیشه

از تنگی دهانت یک ذره گفته باشد

هر ذره کو به وصفت گویا بود همیشه

تا شاهد جمالت مستور باشد از من

اشکم میان مردم رسوا بود همیشه

دل در هوای زلف مجنون رود مسلسل

جان از خیال رویت شیدا بود همیشه

جای دل است کویت ز آنجا مران به جورش

بگذار تا دل من بر جا بود همیشه

انوار عکس رویت در دیه و دل من

چون می در آبگینه پیدا بود همیشه

هرلحظه چشمهایت بر هم زنند مجلس

آری میان مستان اینها بود همیشه

آباد چون بماند آن دل که در سوادش

از ترک تاز چشمت یغما بود همیشه؟

آن دل که در دو عالم خواهد که با تو باشد

باید که از دو عالم تنها بود همیشه

آنکس که از دو زلفت مویی خرد به جانی

زان حلقه حاصل او سودا بود همیشه

تا در کنارم آید یک روز چون تو دری

از خون کنار سلمان دریا بود همیشه

ادامه مطلب
پنج شنبه 29 تیر 1396  - 4:19 PM

 

ای آنکه رخ و زلف تو آرایش دیده

گردیده بسی دیده و مثل تو ندیده

از گوشه بسی گوشه نشین را که ببینی

در میکده‌ها چشم سیاه تو کشیده

چشمت به اشارت دل من برد و فدایت

چیزی که اشارت کنی ای دوست بدیده!

زلف تو بپوشد سراپای قدت را

آن شعر قبایی است به قد تو بریده

سربسته حدیثی است مرا با تو چو مویت

فی الجمله حدیثی است به گوش تو رسیده

چشمم به مژه قصه شوق تو نوشته

دل خون شد و آنگه ز سر خامه چکیده

ناصح سخن بوالعجم می‌شنواند

سلمان همه عمر این سخن از کس نشنیده

ادامه مطلب
پنج شنبه 29 تیر 1396  - 4:19 PM

 

ای پسر نیستی ز هستی به

بت پرستی ز خودپرستی به

چون ز خود می‌رهاندت مستی

هوشیارا ز هوش مستی به

اجلم کند پای را دو سه گام

پیش دارد که پیش دستی به

از بلندی چو باز خواهی گشت

سوی پستی، مقام پستی به

با خود آ تا خداپرست شوی

ور خود از دست خود برستی به

در همه حالتی خوش است آری

ذوق مستی، وی الستی به

در هوا تیز رو مشو، چون برق

که درین ره چو باد سستی به

ای سرشته ز آب و گل آگه

نیستی کز فرشته هستی به

ادامه مطلب
پنج شنبه 29 تیر 1396  - 4:19 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 715

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4459294
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث