به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

که می‌رود که پیامم به شهریار رساند

حدیث بندهٔ مخلص بشهریار رساند

درود دیدهٔ گوهر نثار لعل فشانم

بدان عقیق گهر پوش آبدار رساند

دعا و خدمت میخوارگان بوقت صبوحی

بدان دو نرگس میگون پرخمار رساند

ز راه لطف به جز باد نوبهار که باشد

که حال بلبل بیدل بنوبهار رساند

اگر بنامه غم روزگار باز نمایم

کسی که نامه رساند بروزگار رساند

هوا گرفتم و جانرا بدست آه سپردم

ببوی آنکه چو بادش بدان دیار رساند

تنم ز ضعف چنان شد که بادش ار برباید

بیک نفس بسر کوی آن نگار رساند

ولی بمنزل یاران نسیم باد بهاران

گمان مبر که ز خاکم به جز غبار رساند

مگر برید صبا اشتیاق نامهٔ خواجو

بکوی یار کند منزل و بیار رساند

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 3:03 PM

 

حدیث جان به جز جانان نداند

که جز جانان کسی در جان نداند

مرا با درد خود بگذار و بگذر

که کس درد مرا درمان نداند

روا باشد که دور از حضرت شاه

بمیرد بنده و سلطان نداند

اگر بلبل برون آید ز بستان

ز سرمستی ره بستان نداند

ز رخ دور افکن آن زلف سیه را

که هندو قدر ترکستان نداند

بگردان ساغر و پیمانه در ده

که آن پیمان‌شکن پیمان نداند

می صافی بصوفی ده که هشیار

حدیث عشرت مستان نداند

دلا در راه حسرت منزلی هست

که هر کس ره نرفتست آن نداند

بگو خواجو به دانا قصهٔ عشق

که کافر معنی ایمان نداند

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 3:03 PM

 

حدیث جان به جز جانان نداند

که جز جانان کسی در جان نداند

مرا با درد خود بگذار و بگذر

که کس درد مرا درمان نداند

روا باشد که دور از حضرت شاه

بمیرد بنده و سلطان نداند

اگر بلبل برون آید ز بستان

ز سرمستی ره بستان نداند

ز رخ دور افکن آن زلف سیه را

که هندو قدر ترکستان نداند

بگردان ساغر و پیمانه در ده

که آن پیمان‌شکن پیمان نداند

می صافی بصوفی ده که هشیار

حدیث عشرت مستان نداند

دلا در راه حسرت منزلی هست

که هر کس ره نرفتست آن نداند

بگو خواجو به دانا قصهٔ عشق

که کافر معنی ایمان نداند

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 3:03 PM

 

کس حال من سوخته جز شمع نداند

کو بر سر من شب همه شب اشک فشاند

دلبستگئی هست مرا با وی از آنروی

کز سوخته حالی بمن سوخته ماند

گر خسته شوم بر سر من زنده بدارد

ور تشنه شوم در نظرم سیل براند

زنجیر دل تافته را در غم و دردم

گر رشتهٔ جانست بهم در گسلاند

بیرون ز من دلشده و شمع جگر سوز

سر باختن و پای فشردن که تواند

گر شمع چراغ دل من بر نفروزد

شبهای غم هجر بپایان که رساند

آنکس که چو شمعم بکشد در شب حیرت

از سوختن و ساختنم باز رهاند

حال جگر ریش من و سوز دل شمع

هر کس که نویسد ز قلم خون بچکاند

از شمع بپرسید حدیث دل خواجو

کاندوه دل سوختگان سوخته داند

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 3:03 PM

 

عجب دارم گر او حالم نداند

که مشک و بی زری پنهان نماند

یقینم کان صنم بر ناتوانان

اگر رحمت نماید می‌تواند

دلم ندهد که ندهم دل بدستش

گرم او دل دهد ور جان ستاند

بفرهاد ار رسد پیغام شیرین

ز شادی جان شیرین برفشاند

اگر دهقان چنان سروی بیابد

بجای چشمه بر چشمش نشاند

سرشکم می‌دود بر چهرهٔ زرد

تو پنداری که خونش می‌دواند

نمی‌بینم کسی جز دیدهٔ تر

که آبی بر لب خشکم چکاند

بجامی باده دستم گیر ساقی

که یکساعت ز خویشم وا رهاند

صبا گر بگذری روزی بکویش

بگو خواجو سلامت می‌رساند

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 3:03 PM

 

عید آمد و آنماه دلافروز نیامد

دل خون شد و آن یار جگر سوز نیامد

نوروز من ار عید برون آمدی از شهر

چونست که عید آمد و نوروز نیامد

مه می‌طلبیدند و من دلشده را دوش

در دیده جز آن ماه دلافروز نیامد

آن ترک ختائی بچه آیا چه خطا دید

کامروز علی رغم بدآموز نیامد

خورشید چو رسمست که هر روز برآید

جانش هدف ناوک دلدوز نیامد

تا کشته نشد در غم سودای تو خواجو

در معرکهٔ عشق تو پیروز نیامد

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 3:03 PM

 

سریست مرا با تو که اغیار نداند

کاسرار می عشق تو هشیار نداند

در دایرهٔ عشق هر آنکس که نهد پای

از شوق خطت نقطه ز پرگار نداند

گر بلبل دلسوخته بیرون رود از باغ

باز از سرمستی ره گلزار نداند

هر کس که گرفتار نگردد به کمندی

در قید غمت حال گرفتار نداند

تا تلخی هجران نکشد خسرو پرویز

قدر لب شیرین شکر بار نداند

هر دل که نشد فتنه از آن نرگس بیمار

حال من دلخستهٔ بیمار نداند

چون حال دل از زلف تو پوشیده توان داشت

کان هندوی دل دزد سیه کار نداند

ای باد صبا حال من ارزانک توانی

با یار چنان گوی که اغیار نداند

خواجو که درین واقعه بیچاره فرو ماند

عیبش مکن ار چارهٔ اینکار نداند

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 3:03 PM

 

یار ثابت قدم اینک ز سفر باز آمد

وگر از پای درافتاد بسر باز آمد

ظاهر آنست کزین پس گهر ارزان گردد

که چو دریا شد و چون کان گهر باز آمد

آنکه در رستهٔ بازار وفا زر می‌زد

در رخ خویش نظر کرد و ز زر باز آمد

گر چه طوطی ز شکر نیک بتنگ آمده بود

دگر از آرزوی تنگ شکر باز آمد

بلبل مست نگر باز که چون باد بهار

بهوای سمن و سنبل تر باز آمد

شمع کومجلس اصحاب منور می‌داشت

با دلی تافته و سوز جگر باز آمد

خاکساری که شدآب رخش از گریه برود

همچو آتش شد و چون باد سحر باز آمد

مدتی گر بضرورت ز نظر غایب گشت

مفکنیدش ز نظر چون به نظر باز آمد

هر که او را قدمی بود چو خواجو را دید

گفت کان یار قدم‌دار دگر باز آمد

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 3:03 PM

 

بنگر ای شمع که پروانه دگر باز آمد

از پی دل بشد و سوخته پر باز آمد

گرچه سر تا قدم از آتش غم سوخته بود

رفت و صد باره از آن سوخته‌تر باز آمد

هر که بیند من بی برگ و نوا را گوید

یا رب این خسته جگر کی ز سفر باز آمد

سرتسلیم چو بر خط عبودیت داشت

چون قلم رفت بهر سوی و به سر باز آمد

عجب آن نیست که شد با لب خشک از بردوست

عجب اینست که با دیدهٔ تر باز آمد

هر که را بیخبر افتاد ز پیمانهٔ عشق

تو مپندار که دیگر به خبر باز آمد

ای گل از پرده برون آی که مرغ سحری

همره قافلهٔ باد سحر باز آمد

عیب خسرو مکن ای مدعی و تلخ مگوی

گر ز شور لب شیرین ز شکر باز آمد

آنکه مرغ دلش از حسرت گل پر می‌زد

همچو بلبل ز چمن رفت و دگر باز آمد

گر به تیغش بزنی باز نیاید ز نظر

هر که چون مردمک دیده نظر باز آمد

خیز خواجو که چواشک از سر زر در گذریم

تا نگویند که شد وز پی زر باز آمد

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 3:03 PM

 

شکر تنگ تو تنگ شکر آمد

حلقهٔ لعل تو درج گهر آمد

لبت از تنگ شکر شور برآورد

بشکر خندهٔ شیرین چو در آمد

چونظر در خم ابروی تو کردم

قامت خویشتنم در نظر آمد

چون ز عشق کمرت کوه گرفتم

سیلم از خون جگر برکمر آمد

گردمی بر سر بالین من آئی

همه گویند که عمرت بسرآمد

کامم این بود که جان برتو فشانم

عاقبت کام من خسته برآمد

خواجو آن نیست که از درد بنالد

گر چه پیکان غمش بر جگر آمد

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 3:03 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 715

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4508985
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث