به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

ای گشته دل من به هوای تو گرفتار

دل بر تو زیان کرد چه سودست ز گفتار

از غم دل جوشان مرا بار گران کرد

آن عنبر پر جوش بر آن اشهب پر بار

ای نرگس بیمار تو بر خواب چو نرگس

چشمم همه شب در غم بیمار تو بیدار

تو سخت جفاکاری و من نیک وفاجو

من سخت کم آزارم و تو نیک دل آزار

هر چند که من بیش کنم پیش تو زاری

تو بیش رمی از من دلسوخته زار

منمای مرا رنج و مکن بر تن من جور

کز جور تو و رنج تو تن گشت گرانبار

باشد که من از جور تو در پیش شهنشه

جامه بدرم روز مظالم به گه بار

تاج ملکان خسرو مسعود براهیم

سلطان جهانبخش جهانگیر جهاندار

ادامه مطلب
جمعه 20 مرداد 1396  - 6:11 PM

ای سلسله مشک فکنده به قمر بر

خندیده لب پر شکر تو به شکر بر

چون قامت تو نیست سهی سرو خرامان

چون چهره تو نیست گل لعل به بر بر

تا تو کمری بستی باریک میان را

گویی که عیان بستی ویحک به خبر بر

مانا که رخم زرین کردی ز فراقت

کردی ز رخم طرف و نشاندی به کمر بر

چندان غم و اندوه فراز آمده در دل

کاندوده شده انده و غم یک بدگر بر

دل شد سپر جان ز نهیب مژه تو

تا چون مژه زخمی زند آخر به جگر بر

جان و تن بیچاره درمانده نمانند

گر زخم جگردوز تو آمد به جگر بر

تا هجر نشسته ست به نزدیک تو ساکن

این وصل سراسیمه بماند دست به در بر

بر تو گذرم روی بتابی همی از من

گویی که ندیدی تو مرا جز به گذر بر

من بر تو همی هر چه کنم دست نیابم

ای رشک قمر دست که باید به قمر بر

ادامه مطلب
جمعه 20 مرداد 1396  - 6:11 PM

 

طعنه زنی که یار کنم دیگر

طعنه مزن که من نکنم باور

تو جان و دل ز بهر مرا خواهی

من از دل تو آگهم ای دلبر

جان و جهان من به تو خوش باشد

ای روی تو ز جان و جهان خوشتر

ای طیره گشته از رخ تو لاله

وی شرم خورده از لب تو شکر

شاد آن زمان شوم که تو را بینم

تابان چو ماه و نازان چون عرعر

بگشایی آن دو بسد پر لؤلؤ

بفشانی آن دو چنبر پر عنبر

گاهی ربایم از لب تو بوسه

گاهی ستانم از کف تو ساغر

ادامه مطلب
جمعه 20 مرداد 1396  - 6:11 PM

 

در دل چو خیره خیره کند عشق خار خار

با رنج دیر دیر کند صبر دار دار

در تن خزد ز بویه وصل تو مور مور

در من جهد ز انده هجر تو مار مار

سر در کشم به جامه در از شرم زیر زیر

گریم ز فرقت تو دل آزار زار زار

بر دیده ام چو اشک زند یار تیر تیر

پیچان شوم چنانکه کنم جامه تار تار

آویزدم نظر نظر اندر مژه مژه

از دانه دانه لؤلؤ دیده چو هار هار

تا کی برآزماییم ای دوست نیک نیک

تا چند برگراییم ای یار بار بار

گل گل فتاده بر دو رخ من رده رده

تا تازه تازه در جگرم خست خار خار

غم کم خورم که هست زیانکار خیر خیر

دل خوش کنم که هست جفاکار یار یار

از راهها که هست مخوفست راه راه

وز کارها که هست نه خوبست کار کار

ادامه مطلب
جمعه 20 مرداد 1396  - 6:11 PM

 

مرا روی تو ای نازنین نگار

به دی ماه بسی خوشتر از نوبهار

من از روی تو چون زرد شد چمن

گل و لاله سوری چینم ز بار

نه چون قد تو سروی به بوستان

نه چون روی تو نقشی به قندهار

چه خوشتر به جهان از جمال تو

مگر مجلس سلطان کامگار

جهان داور مسعود تاجدار

زمین خسرو مسعود شهریار

بقای شرف از روزگار اوست

بقا بادش تا هست روزگار

ادامه مطلب
جمعه 20 مرداد 1396  - 6:11 PM

بدان دو عارض چون شیر و آن دو زلف چو قیر

به ابروان چو کمان و به غمزگان چون تیر

به زیب قدی کش بنده گشت سرو سهی

به حسن رویی کش بنده گشت بدر منیر

به چشم چشمی کش سرمه بود سحر حلال

به بوی زلفی کش دانه بود مشک و عبیر

که گر تنم را زین پس کنی به مهر عذاب

وگر دلم را زین پس کنی به عشق زحیر

ادامه مطلب
جمعه 20 مرداد 1396  - 6:11 PM

 

دیده گر در فراق خون بارد

حق او هم تمام نگزارد

با غمش هیچ بر نیارم دم

گر جهان بر سرم فرود آرد

در وفا داشتنش جان بدهم

تا مرا بی وفا نپندارد

آزر و مانی ار شود زنده

هر یکی خواهدش که بنگارد

این به رنده چو او نپردازد

وآن به خامه چو او نبگذارد

روی او همچو گل همی خندد

چشم من همچو ابر می بارد

نشمرد نیم ذره جرم رهی

چونکه روز فراق نشمارد

یا دل او مرا نمی خواهد

یا به من آمدن نمی یارد

رفت و ترسم که او به نادانی

به کسی دل به مهر بسپارد

همه شب در هوس همی باشم

که نباید که عهد بگذرد

در همه گر کبوتری بینم

گویم از دوست نامه ای آرد

باد اگر گرد بام من بوزد

گویم از یار مژده ای دارد

هر کجا هست شاد باد بدانک

از من دلشده به یاد آرد

مرا در غم فرقتت ای پسر

دو دیده چو ابرست و دامن شمر

وزین دل برافروخته ست آتشی

کش از درد و رنجست دود و شرر

دو چشمم بمانده به هنجار راه

دو گوشم بمانده به آواز در

امید وصال ار نبودی مرا

که روزی درآیی ز در ای پسر

پر از گرد جعد و برآشفته زلف

گشاده خوی از روی و بسته کمر

بر آوردمی جان شیرین ز تن

بیالودمی چشم روشن ز سر

ادامه مطلب
جمعه 20 مرداد 1396  - 6:11 PM

 

ای ترک لاله رخ بده آن لاله گون شراب

تابان ز جام چون رخ لعل از قصب نقاب

من گویمی گلابست آن می که می دهی

گر هیچ گونه گونه گل داردی گلاب

جز دوستی ناب نیابی ز من همی

واجب بود که از تو بیابم نبید ناب

تیره نکردش آتش آنگه که آب بود

اکنون که آتش است ضعیفش مکن به آب

آبست و آتش است و زو شد خراب غم

نشگفت ار آب و آتش جایی کند خراب

آسایش است و خرمی از آب دیده را

اینست و زان بلی که کند دیده را به خواب

از لطف بر دوید به سر وین شگفت نیست

روح است و روح را سوی بالا بود شتاب

در مغز و طبعم افتاد آتش ز بهر آنک

دست تو بر نبید و بلور است و آفتاب

تا ندهیم نبیدی چون دیده خروس

باشد به رنگ روزم چون سینه غراب

ادامه مطلب
جمعه 20 مرداد 1396  - 6:11 PM

 

گفتم که چند صبر کنم ای نگار گفت

تا هست عمر گفتم رنجه مدار گفت

بی رنج عشق نبود گفتم نیم به رنج

فرسوده چند باشد ازین ای نگار گفت

جز انتظار روی ندارد تو را همی

گفتم شدم هلاک من از انتظار گفت

این روزگار با تو بدست این ازو شناس

گفتم که نیک کی شودم روزگار گفت

چون گشت زایل این سخط شهریار راد

گفتم که کی شود سخط شهریار گفت

چون بخت رام گردد تا تو رسی به کام

گفتم که بخت کی شودم جفت و یار گفت

آمرزشی بخواه شود عفو جرم تو

این گفت در کریم نبی کردگار گفت

ادامه مطلب
جمعه 20 مرداد 1396  - 6:11 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 1056

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4510083
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث