به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

چه باشد گر سنان غمزه را زین تیزتر سازی

دل ریش مرا در عشق ازین خونریزتر سازی

گذر بروادی ناز افکنی دامن‌کشان واندم

به یک دامن فشانی آتشم را تیزتر سازی

بلا بر گرد من میگرد اما دست می‌یابد

گهی بر من کزین خود را بلاانگیزتر سازی

هلاک از نرگس بیمار خواهی ساخت آن روزم

که در خون‌خواریش امروز ناپرهیزتر سازی

ز نایابی در وصل تو قیمت یاب‌تر گردد

محیط حسن را هرچند طوفان خیزتر سازی

به راه قدمت عشقت شتاب آموزتر گردم

خطابت را اگر با من عتاب‌آمیزتر سازی

نهد سر برسم رخش تو چون صد محتشم هردم

اگر فتراک خود را زین شکار آویزتر سازی

ادامه مطلب
چهارشنبه 18 مرداد 1396  - 6:08 PM

 

به جرم این که گفتم سوز خود با عالم‌افروزی

چو شمع استاده‌ام گریان که خواهد کشتنم روزی

از آن چون کوکبم پیوسته اشک از دیده می‌ریزد

که چون صبح از دلم سر می‌زند مهر دل‌افروزی

نگشتی ماه من هر شب ز برج دیگران طالع

اگر بودی من بی‌خانمان را بخت فیروزی

ندارم در شب هجران درون کلبهٔ احزان

به غیر از نالهٔ دم سازی ورای گریهٔ دلسوزی

ز شادی جهان فارغ ز عیش دهر مستغنی

دل غم‌پروری داریم و جان محنت اندوزی

دلم شد چاک چاک از غم کجائی ای کمان ابرو

که می‌خواهم ز چشم دلنوازت تیر دلدوزی

نبودی بی‌نظام این نظم صبیان تا به این غایت

اگر گه گاه بودی محتشم را نکته آموزی

ادامه مطلب
چهارشنبه 18 مرداد 1396  - 6:08 PM

 

باز بر من نظر افکنده شکار اندازی

به شکار آمده در دشت دلم شهبازی

کرده از گوشه کنارم هدف ناوک ناز

گوشه چشم خدنگ افکن صید اندازی

خون بهای دو جهانست در اثنای عتاب

از لبش خنده‌ای از گوشهٔ چشمش نازی

سخن مجلسیش می‌کشد از ذوق مرا

چون زیم گر شنوم روزی از آن لب رازی

به زکات قدمت بر لب بام آی امشب

چون به گوشت رسد آلوده به درد آوازی

چشمت از غمزه مرا کشت و لب زنده نساخت

آخر ای یوسف عیسی نفسان اعجازی

محتشم دل چو به آن غمزه سپردی زنهار

برحذر باش که واقف نشود غمازی

ادامه مطلب
چهارشنبه 18 مرداد 1396  - 6:08 PM

 

این طلعت و رخسار که دارد که تو داری

این قامت و رفتار که دارد که تو داری

لب شهد و حدیثت شکر است ای گل خندان

این شهر شکربار که دارد که تو داری

چشم تو به یک چشم زدن خون دلم خورد

این نرگس خون خوار که دارد که تو داری

ای در تن هر گلبنی از رشگ تو صد خار

این گلبن بی‌خار که دارد که تو داری

قهر تو باغیار به از لطف تو با ماست

این لطف به اغیار که دارد که تو داری

پیوسته کنی نسبتم ای گل به رقیبان

زین گونه مرا خوار که دارد که تو داری

داری همه دم محتشم آزار دل از یار

این یار دل آزار که دارد که تو داری

ادامه مطلب
چهارشنبه 18 مرداد 1396  - 6:08 PM

 

سرلشگر حسن است نگاهی که تو داری

ترکش کش او چشم سیاهی که تو داری

جوشن در صبر است شکیبنده دلان را

رخساره چون پنجه ماهی که تو داری

بر قدرت خود تکیه کند حسن چو گردد

صیقل گرمه طرف کلاهی که تو داری

بر یوسفیت حسن گواه است و عجب نیست

صد دعوی ازین به گواهی که تو داری

به نما به ملک روی که سازد ز رقابت

در نامه من ثبت گناهی که تو داری

ز آلودگی بال ملایک به حذر باش

ای اشگ جگرگون سر راهی که تو داری

در بزم سبک می‌کندت محتشم امشب

بی‌لنگری شعلهٔ آهی که تو داری

ادامه مطلب
چهارشنبه 18 مرداد 1396  - 6:08 PM

 

باز ای دل شورانگیز رو سوی کسی داری

چشم از همه پوشیده بر روی کسی داری

ای آتش دل با آن کز دست تو می‌سوزم

چون از تو کنم شکوه تو خوی کسی داری

هر گل که به باغ آید می‌بویم و می‌گویم

در پای تو میرم من تو بوی کسی داری

ای دل ز سجود تو محراب به تنگ آید

ورنه نظر رگویا ابروی کسی داری

بگسل ز من ای عاقل ورنه نفسی دیگر

زنجیر جنون بر پا از موی کسی داری

ای محتشم ار دهرت همسایه مجنون کرد

خوش باش که جا در عشق پهلوی کسی داری

ادامه مطلب
چهارشنبه 18 مرداد 1396  - 6:08 PM

 

زد به درونم آتش تنگ قبا سواری

دست به خونم آلود ماه لقا نگاری

دام فریب دل گشت طره دل‌فریبی

صید شکار جان کرد آهوی جان شکاری

گرچه به مصر خوبی هست عزیز یوسف

نیست به شهریاری همچو تو شهریاری

نرگس چشمت ای گل می‌فکند دمادم

در دل چاک چاکم ای مژه خارخاری

روز و شب از خیالت با دل خویش دارم

کنجی و گفتگوئی صبری و انتظاری

پیش تو چون رقیبان معتبرند امروز

شکر که ما نداریم قدری و اعتباری

گفته محتشم را زیور گوش جان کن

کز گوهر معانی ساخته گوشواری

ادامه مطلب
چهارشنبه 18 مرداد 1396  - 6:08 PM

 

دلا زان گل بریدی خاطرت آسود پنداری

تو را با او دگر کاری نخواهد بود پنداری

تو بر خود بسته‌ای یک باره راه اشگ ای دیده

نخواهد کرد دیگر آتش من دود پنداری

تو تحسین خواهی ای ناصح که منعم کرده‌ای زان در

به خوش پندی من درمانده را خشنود پنداری

فریبی خورده‌ای ای غیر از آن پرکار پندارم

که خود را باز مقبول و مرا مردود پنداری

رسید و به اعتاب از من گذشت آن ترک نازک خود

دعائی گفتمش در زیر لب نشنود پنداری

مقرر کرده بهر مدعی مشکل‌ترین قتلی

ز یاران خواهد این خدمت به من فرمود پنداری

چو بر درد جدائی محتشم گردیده‌ای صابر

به صبر این درد پیدا می‌کند بهبود پنداری

ادامه مطلب
چهارشنبه 18 مرداد 1396  - 6:08 PM

 

چو می‌نماید، که هست با من، جفا و جورت، ز روی یاری

ز دست جورت، فغان برآرم، اگر تو دست از، جفا نداری

بخشم گفتی، نمی‌گذارم، که زیر تیغم، برآوری دم

مرا چه یارا که دم برآرم، اگر دمارم، ز جان برآری

شب فراقت کز اشتیاقت به جان فکارم به تن نزارم

به خواب کس را نمی‌گذرام ز بس که دارم فغان و زاری

نه همزبانی، که من زمانی، باو شمارم، غمی که دارم

نه نیک خواهی که، گاهگاهی، ز من بپرسد، غم که داری

به درد از آنرو، گرفته‌ام خو، به خاک از آن رو، نهاده‌ام رو

که عشق کاری، نباشد الا، به دردمندی، ز خاکساری

اگرچه کردم، چو بلبل ای گل، در اشتیاقت، بسی تحمل

ز باغ وصلت، گلی نچیدم، جز این که دیدم، هزار زاری

همیشه گوئی، که محتشم را، برآرم از جا، درآرم از پا

ز پا درآید، ز جان برآید، شبی که مستش، تو در برآری

ادامه مطلب
چهارشنبه 18 مرداد 1396  - 6:08 PM

 

بر در درج قفل زدم یک چندی

عاقبت داد گشادش بت شکر خندی

سخت از ذوق گرفتاری من می‌کوشد

دست و بازوی کمندافکن وحشی بندی

لطف ممتاز کن آماده که آمد بر در

بی‌نیاز از تو جهانی به تو حاجتمندی

تا به نزدیک‌ترین وعدهٔ وصلت برسم

از خدا می‌طلبم عمر ابد پیوندی

اگر از مادر دوران همه یوسف زاید

ننشیند چو تو بر دامن او فرزندی

مژده‌ای درد که در دام تو افتاد آخر

نامفید به دوائی بالم خورسندی

درام از مرغ شب‌آویز دلی نالان‌تر

من که دارم ز دل آویز کمندی بندی

دگر امشب چه نظر دیده ندانم که به من

می‌کند لطف ولی لطف غضب مانندی

بهر نادیدن آن رو گه و بی‌گه ناصح

می‌دهد بندم و آن گه چه مؤثر پندی

هست دشنام پیاپی ز لب شیرینش

شربتی غیر مکرر ز مکرر قندی

محتشم عشوهٔ طاقت شکن ساقی بزم

اگر اینست دگر می‌شکنم سوگندی

ادامه مطلب
چهارشنبه 18 مرداد 1396  - 6:08 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 1056

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4530876
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث