به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

بگذر ز علم رسمی، که تمام قیل و قال است

من و درس عشق ای دل! که تمام وجد و حال است

ز مراحم الهی، نتوان برید امید

مشنو حدیث زاهد، که شنیدنش وبال است

طمع وصال گفتی که به کیش ما حرام است

تو بگو که خون عاشق، به کدام دین حلال است؟

به جواب دردمندان، بگشا لب ای شکرخا!

به کرشمه کن حواله، که جواب صد سوال است

غم هجر را بهائی، به تو ای بت ستمگر

به زبان حال گوید که زبان قال لال است

ادامه مطلب
یک شنبه 29 مرداد 1396  - 12:39 PM

 

به عالم هر دلی کاو هوشمند است

به زنجیر جنون عشق، بند است

به جای سدر و کافورم پس از مرگ

غبار خاک کوی او، پسند است

به کف دارند خلقی نقد جانها

سرت گردم، مگر بوسی به چند است؟

حدیث علم رسمی، در خرابات

برای دفع چشم بد، سپند است

پس از مردن، غباری زان سر کوی

به جای سدر و کافورم، پسند است

طمع در میوهٔ وصلش، بهائی

مکن، کان میوه بر شاخ بلند است

بهائی گرچه می‌آید ز کعبه

همان دردی کش زناربند است

ادامه مطلب
یک شنبه 29 مرداد 1396  - 12:39 PM

 

جاء البرید مبشرا من بعد ما طال المدا

ای قاصد جانان تو را صد جان و دل بادا فدا

بالله اخبرنی بما قد قال جیران الحمی

حرف دروغی از لب جانان بگو بهر خدا

یا ایها الساقی أدر کأس المدام فانها

مفتاح ابواب النهی مشکوة انوار الهدی

قد ذاب قلبی یا بنی شوقا الی اهل الحمی

خوش آنکه از یک جرعه می، سازی مرا از من جدا

هذا الربیع اذا آتی یا شیخ قل حتی متی

منع من محنت زده زان بادهٔ محنت زدا

قم یا غلام و قل لنا الدیر این طریقه

فالقلب ضیع رشده و من المدارس ما اهتدا

قل للبهائی الممتحن داوالفؤاد من المحن

بمدامة انوارها تجلوا عن القلب الصدی

ادامه مطلب
یک شنبه 29 مرداد 1396  - 12:39 PM

 

ای خاک درت سرمهٔ ارباب بصارت

در تأدیت مدح تو خم، پشت عبارت

گرد قدم زائرت، از غایت رفعت

بر فرق فریدون ننشیند ز حقارت

در روضهٔ تو خیل ملایک، ز مهابت

گویند به هم مطلب خود را به اشارت

هر صبح که روح القدس آید به طوافت

در چشمهٔ خورشید کند غسل زیارت

در حشر، به فریاد بهائی برس از لطف

کز عمر، نشد حاصل او غیر خسارت

ادامه مطلب
یک شنبه 29 مرداد 1396  - 12:39 PM

 

چو من ز سوز غمت جان کس نمی‌سوزد

که عشق خرمن اهل هوس نمی‌سوزد

در آتشم من و این مشت استخوان بر جاست

عجب که سینه ز سوز نفس نمی‌سوزد

ز داغ و درد جدایی کجا خبر داری؟

تو را که دل به فغان جرس نمی‌سوزد

ز بس که داغ تو دارم چو لاله بر دل تنگ

دلم به حال دل هیچکس نمی‌سوزد

به جز من و تو که در پای دوست سوخته‌ایم

رهی ز آتش گل؛ خار و خس نمی‌سوزد

ادامه مطلب
یک شنبه 29 مرداد 1396  - 12:32 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 1056

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4358909
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث