به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

ای امیر امرای سخن و شاه سخا

به سخن مثل عطارد به سخا چون خورشید

توئی استاد سخن هم توئی استاد سخا

حاتم طائی شاگرد تو زیبد جاوید

میر میران توئی و ما همه رسمی توایم

رسمیان را به صخا و سخن توست امید

از سخای تو تمنا کنم آن چیز که هست

چون سخن‌های تو شیرین و چو بخت تو سفید

ادامه مطلب
شنبه 23 اردیبهشت 1396  - 1:13 PM

 

فضل درد سر است خاقانی

فاضل از درد سر نیاساید

سرور عقل و تاجدار هنر

درد سر بیند و چنین شاید

تاج بی‌درد سر کجا باشد

گنج بی‌اژدها کجا پاید

سروری بی‌بلا به سر نشود

صفدری بی مصاف برناید

پیل باشد عزیز پس همه کس

مغزش از آهنی بفرساید

قدر سرمه بزرگ‌تر باشد

هرچه آسیش خردتر ساید

قابله بهر مصلحت بر طفل

وقت نافه زدن نبخشاید

شهد الفاظ داری اهل حسد

بگزد شهد و پس بپالاید

آنکه از نحل خانه گیرد شهد

بزند نحلش ارچه نگزاید

عاقل آنگه رود به خانهٔ نحل

که به گل چهره را بینداید

خضر و دیوار گنج کردن و بس

دست موسی به گل نیالاید

سرو شادابی و گمان بردی

که تو را هیچ غم نپیراید

هنرت مشک نافهٔ آهوست

چه عجب مشک دردسر زاید

وقت باشد که نافه بگشایند

مرد را خون ز مغز بگشاید

بوی مشکت جهان گرفت سزد

که دلت شکر ایزد آراید

ناسپاسی به فعل کافور است

کنهمه بوی مشک برباید

گر تو از بوی مشک عطسه زنی

هر که حاضر دعات بفزاید

تو بر آن عطسه هم بخوان الحمد

کاهل سنت چنینت فرماید

خواجه گر نوح راست کشتی‌بان

موج طوفانش محنت افزاید

دامنت بادبان کشتی شد

گر گریبانت تر شود شاید

ادامه مطلب
شنبه 23 اردیبهشت 1396  - 1:13 PM

 

رفت آنکه فیلسوف جهان بود و بر جهان

درهای آسمان معانی گشوده بود

شد نفس مطمنهٔ او باز جای خویش

که آواز ارجعی هم از آنجا شنوده بود

دست کمال بر کمر آسمان نشاند

آن گوهر ثمین که در این خاک توده بود

او را فلک برای طبیبی خویش برد

کز دیرباز داروی او آزموده بود

آنجا که رفته بود هم اندر زمان بدم

تب لرزهای جرم کواکب ربوده بود

هر هفت کرده حور و بپوشید هفت رنگ

رخ برده بود و در کف پایش بسوده بود

بی او یتیم و مرده دلند اقربای او

کو آدم قبایل و عیسی دوده بود

آدینه بود صاعقهٔ مرگ او بلی

طوفان نوح نیز هم آدینه بوده بود

خاقانیا به ماتم عم خون گری نه اشک

کاین عم به جای تو پدری‌ها نموده بود

ادامه مطلب
شنبه 23 اردیبهشت 1396  - 1:07 PM

 

ز رهنمون بدی نیک ترس خاقانی

که رهنمون چو بد آید رهت نمونه شود

اگرچه بد به حضور تو نیک فخر آرد

شعار فخر تو از عار باژ گونه شود

ز بد گهر همه نیک تو بد شود لیکن

به قول نیک تو فعل بدش نکو نشود

به رنگ خویش کنندت بدان نبینی آن

که زر به صحبت سیماب سیم گونه شود

وگر چنان که ز سیماب زر سپید شده است

ببین در آتش تا سرخ رو چونه شود

ادامه مطلب
شنبه 23 اردیبهشت 1396  - 1:07 PM

 

بر اهل کرم لرز خاقانیا

که بر کیمیا مرد لرزان بود

به میزان همت جهان را بسنج

که همت جهان سنج میزان بود

عیار لئیمان شناسی بلی

شناسد عیار آنکه وزان بود

ولیکن فنای بخیلان مخواه

اگرچه بقای کرم زان بود

مگو کز چمن نیست بادا غراب

مگر نرخ انجیر ارزان بود

تو را از حیات کریمان چه سود

که از مردن بخل ورزان بود

ادامه مطلب
شنبه 23 اردیبهشت 1396  - 1:07 PM

 

یار مردم مار و کژدم دان کنون خاقانیا

کز دم کژدم دم مردم تو را بدتر بود

آن نه یارانند مارانند پس بیگانه به

کافت یاران چو باشد آشنا بدتر بود

تا تو مردم را ستائی در بلائی با همه

چون تو را مردم ستایند آن بلا بدتر بود

ادامه مطلب
شنبه 23 اردیبهشت 1396  - 1:07 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 136

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4364822
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث