به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

گر به دل آزاد بودمی چه غمستی

عقدهٔ سودا گشودمی چه غمستی

غم همه ز آن است کشنای نیازم

گر نه نیاز آزمودمی چه غمستی

گر به مشامی که بوی آز شنودم

بوی قناعت نودمی چه غمستی

تخم ادب کاشتم دریغ درودم

گر بر دولت درودمی چه غمستی

این که خرد را در ملوک نمودم

گر در عزلت نمودمی چه غمستی

بد گهران را ستودم از گهر طبع

گر گهری را ستودمی چه غمستی

سرمهٔ عیسی که خاک چشم حواری است

گر جهت خر نسودمی چه غمستی

گر ز پی ساز کار در الف آز

سین سلامت فزودمی چه غمستی

لاف پلنگی زنم و گرنه چو گربه

لقمهٔ دونان ربودمی چه غمستی

بخت غنود و به درد دل نغنودم

گر به فراقت غنودمی چه غمستی

گفتی خاقانیا به شاهد و می‌کوش

گر من ازین دست بودمی چه غمستی

ادامه مطلب
شنبه 23 اردیبهشت 1396  - 1:43 PM

 

سر انگشت می‌رزد بی‌بی

بر من انگشت می‌گزد بی‌بی

نای را دشمن است و دف را دوست

بر ره دف همی وزد بی‌بی

از پی یک نشان دوم جامه

لاجوردی همی رزد بی‌بی

افتاب است و زهره می‌طلبد

در بر مه نمی‌خزد بی‌بی

صحن پانید حلقه می‌جوید

نیشکر هم نمی‌مزد بی‌بی

چشم بد دور نیک طباخ است

کآفتاب جهان سزد بی‌بی

نپزد هیچ قلیهٔ گزری

تابهٔ شلغمی پزد بی‌بی

ادامه مطلب
شنبه 23 اردیبهشت 1396  - 1:43 PM

 

اهل دلی ز اهل روزگار نیابی

انس طلب چون کنی که یار نیابی

گر دگری ز اتفاق هم‌نفسی یافت

چون تو بجوئی به اختیار نیابی

خوش نفسی نیست بی‌گرانی کامروز

نافهٔ بی ثرب در تتار نیابی

آینهٔ خاک تیره کار چه بینی

ز آینهٔ تیره نور کار نیابی

روز وفا آفتاب زرد گذشته است

شب خوشی از لطف روزگار نیابی

نقطهٔ کاری کناره کن که زره را

ساز جز از نقطهٔ کنار نیابی

بر سر بازار دهر خاک چه بیزی

کآخر ازین خاک جز غبار نیابی

دهر همانا که خاکبیزتر از توست

زآنکه دو نقدش به یک عیار نیابی

بگذر ازین آبگون پلی که فلک راست

کب کرم را در او گذار نیابی

قاعده عمر زیر گنبد بی‌آب

گنبد آب است کاستوار نیابی

دست طمع کفچه چون کنی که به هردم

طعمی ازین چرخ کاسه‌وار نیابی

چرخ تهی کز پی فریب تو جنبد

کاسهٔ یوزه است کش قرار نیابی

کشت کرم را نه خوشه ماند و نه دانه

کاهی ازین دو به کشت‌زار نیابی

خاک جگر تشنه را ز کاس کریمان

از نم جرعه امیدوار نیابی

جرعه بود یادگار کاس و بر این خاک

بوئی از آن جرعه یادگار نیابی

یاد تو خاقانیا ز داد چه سود است

کز ستم دهر زینهار نیابی

ادامه مطلب
شنبه 23 اردیبهشت 1396  - 1:43 PM

 

تو همه کاخ طرب سازی و خاقانی را

در همه تبریز اندهکده‌ای بینم جای

او بدین یک درهٔ خویش تکلف نکند

تو بدین ششدرهٔ خویش تفاخر منمای

ماه در هفت فلک خانه یکی دارد و بس

زحل نحس ز من راست به یک جا دو سرای

ادامه مطلب
شنبه 23 اردیبهشت 1396  - 1:43 PM

 

پسر، خاندان را بود خانه‌دار

چو جان پدر شد به دیگر سرای

اگر شیر برجا نماند رواست

ولی عطسهٔ شیر ماند بجای

برون بیشه را شیر به میزبان

درون خانه را گربه به کدخدای

جهان را بنگزیرد از گربه لیک

گزیرد ز شیر نبرد آزمای

که در خانه آواز یک گربه به

که ده غرش شیر دندان نمای

که ده چار دیوار گردد خراب

ز دندان یک موش آفت فزای

نه پرویز پرداخت لنگر بری

چو از خشم بهرام بد کرد رای

ادامه مطلب
شنبه 23 اردیبهشت 1396  - 1:43 PM

 

ای چرخ لاجوردی بس بوالعجب نمائی

کآیینهٔ خسان را زنگارها زدائی

هر ساعتم به نوعی درد کهن فزائی

چون من ز دست رفتم انگشت بر که خائی؟

بر سختهٔ تمام تا چند بر گرائی

دانستهٔ عیارم تا چندم آزمائی؟

پیروزه‌وار یک دم بر یک صفت نپائی

تا چند خس پذیری؟ آخر نه کهربائی

خردم بسودی آخر در دور آسیائی

بی‌خردگی رها کن خردم چو جو چه سائی

چون صوفیان صورت در نیلگون وطائی

لیک از صفت چو ایشان دور از صف صفائی

الحق کثیف رایی گرچه لطیف جایی

یکتا بر آن کسی کز طفلی بود دوتائی

آن کز دهانهٔ گاز خورد آب ناسزایی

بر زر بخت آن کس بخشی تو کیمیائی

از آفتاب دولت آن راست روشنایی

کو رخنه کرد روزن پشت از فراخ نایی

خاقانیا نمانده است آب هنر نمائی

ای سوخته توانی کاین خام کم درائی

ادامه مطلب
شنبه 23 اردیبهشت 1396  - 1:43 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 136

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4336802
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث