به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

می‌پرست ایجادم نشئهٔ ازل دارم

همچو دانهٔ انگور شیشه در بغل دارم

گر دهند بر بادم رقص می‌کنم شادم

خاک عجز بنیادم طبع بی‌خلل دارم

آفتاب در کار است سایه ‌گو به غارت رو

چون منی اگر گم شد چون توپی بدل دارم

معنی بلند من فهم تند می‌خواهد

سیر فکرم آسان نیست ‌کوهم و کتل دارم

از منی تنزل‌ کن‌، او شو و تویی ‌گل ‌کن

اندکی تامل ‌کن نکته محتمل دارم

حق برون مردم نیست‌، جوش باده بی‌خم نیست

راه مدعا گم نیست‌، عرض مبتذل دارم

دل مشبک است امروز از خدنگ بیدادت

محو لذت شوقم شانی از عسل دارم

سنگ هم به حال من‌ گریه‌ گر کند برجاست

بی‌تو زنده‌ام یعنی مرگ بی‌اجل دارم

ترک سود و سودا کن‌، قطع هر تمنا کن

می خور و طربها کن‌، من هم این عمل دارم

بحر قدرتم بیدل موج خیز معنی‌هاست

مصرعی اگر خواهم سر کنم غزل دارم

ادامه مطلب
شنبه 30 اردیبهشت 1396  - 2:27 PM

 

پر افشانم چو صبح اما گرفتاری هوس دارم

به قدر چاک دل خمیازهٔ شوق قفس دارم

فسون اعتبار افسانهٔ راحت نمی‌باشد

چو دریا درخور امواج وقف دیده خس دارم

به‌گفت‌وگو سیه تا چند سازم صفحهٔ دل را

ز غفلت تا به‌ کی آیینه در راه نفس دارم

محبت مشربم لیک از فسون شوخی سودا

به سعی هرزه‌فکریها دماغی بوالهوس دارم

تظلم یأس دارد ورنه من در صبر ناکامی

نفس دزدیدن سرکوب صد فریادرس دارم

ضعیفی‌کسوتم از دستگاه من چه می‌پرسی

پری چون مور پیدا گر کنم حکم مگس دارم

دل نالانی از اسباب امکان کرده‌ام حاصل

هوس گو کاروانها جمع ‌کن من یک جرس دارم

نفس تا می‌کشم فردوس در پرواز می‌آید

به رنگ بال طاووس آرزوها در قفس دارم

هجوم نشئهٔ دردم مپرس از عشرتم بیدل

چو مینا خون ز دل می‌‌ریزم و عرض نفس دارم

ادامه مطلب
شنبه 30 اردیبهشت 1396  - 2:27 PM

 

درین حیرتسرا عمریست افسون جرس دارم

ز فیض دل تپیدنها خروشی بی‌نفس دارم

چو مژگان بسمل پروازم و از سستی طالع

همین بر پرفشانیهای خشکی دسترس دارم

به صاف جام الفت‌ کز طریق‌ کینه‌‌جوییها

غبار دوست باشم گر غبار هیچکس دارم

شدم خاک و به توفان رفت اجزای غبار من

هنوز از سعی الفت طرف دامانی هوس دارم

هوای بیش نتوان یافت دام عندلیب من

به هر جا پر زنم از بوی گل چوب قفس دارم

گر از تار نگاهم ناله برخیزد عجب نبود

به چشم خود گره‌ گردیده اشکی چون جرس دارم

نفس جز تاب و تب‌ کاری ندارد مفت ناکامی

دماغ سوختن‌ گرم‌ست تا این مشت خس دارم

چو صبح‌ از ننگ هستی در عدم هم بر نمی‌آیم

غبارم تا هوایی در نظر دارد نفس دارم

همان منصور عشقم گر هوس فرسوده‌ام بیدل

به عنقا می‌رسد پروازم و بال مگس دارم

ادامه مطلب
شنبه 30 اردیبهشت 1396  - 2:27 PM

 

چو اشک امشب به ساغر بادهٔ نابی دگر دارم

ز مژگان تا به دامان سیر مهتابی دگر دارم

به خون آرزو صد رنگ می‌بالد بهار من

نهال باغ یأسم ربشه در آبی دگر دارم

نفس دزدیدنم با دل تپیدن بر نمی‌آید

نوای الفتم در پرده مضرابی دگر دارم

غرور وحشتم بار تحیر بر نمی‌دارد

چو شبنم در دل آیینه سیمابی دگر دارم

لبی ترکرده‌ام‌ کز سیر چشمی باج می‌گیرد

به جام بی نیازی چون‌ گهر آبی دگر دارم

گهی بادم‌، گهی آتش‌، گهی آبم‌، گهی خاکم

چو هستی در عدم یک عالم اسبابی دگر دارم

گسستن بر ندارد رشتهٔ ساز امید من

به آن موی میان پیچیده‌ام تابی دگر دارم

درین‌ گلشن من و سیر سجود ناتوانیها

چو شاخ بید در هر عضو محرابی دگر دارم

نگاهم در پناه حیرت آیینه می‌بالد

چراغ بزم حسنم وضع آدابی دگر دارم

به دست‌ گلخنم بفروش ازگلشن چه می‌خواهی

متاع‌ کلفت خار و خسم بابی دگر دارم

به تاراج تحیر داده‌ام آیینهٔ دل را

در آغوش صفای خانه سیلابی دگر دارم

چو شمع ازخجلت هستی عرق پیماست جام من

نه مخمورم نه مستم عالم آبی دگر دارم

کدام آسودگی چون حیرت دیدار می‌باشد

تو مژگان جمع‌ کن غافل‌ که من خوابی دگر دارم

گریبان زار اسراریست بیدل هر بن مویم

محیط فطرتم توفان گردابی دگر دارم

ادامه مطلب
شنبه 30 اردیبهشت 1396  - 2:27 PM

 

به دشت بیخودی آوازهٔ شوق جرس دارم

ز فیض دل تپیدنها خروشی بی‌نفس دارم

درین‌ گلشن نوایی بود دام عندلیب من

ز بس نازک دلم از بوی‌ گل چوب قفس دارم

نشاط اعتبارم کرد بی‌تاب تپیدنها

چو بحر از موج خیز آبرو در دیده خس دارم

نفس جز تاب و تب‌ کاری ندارد مفت ناکامی

دماغ سوختن‌ گرم است تا این مشت خس دارم

به گفت‌وگو سیه‌ تا چند سازم‌ صفحهٔ دل را

ز غفلت تا به‌ کی آیینه در راه نفس دارم

محبت مشربم لیک از فسون شوخی سودا

به سعی هرزه‌ فکریها دماغی‌ بوالهوس دارم

گر از تار نگاهم ناله برخیزد عجب نبود

به چشم خود گره‌ گردیده اشکی چون جرس دارم

سراپا جوهری دارم ز روشن طینتی بیدل

که چون مینای می از موج خون تار نفس دارم

ادامه مطلب
شنبه 30 اردیبهشت 1396  - 2:27 PM

 

سرشک بیخودم عیش می ناب دگر دارم

ز مژگان تا چکیدن سیر مهتاب دگر دارم

به تاراج تحیر داده‌ام آیینه و شادم

که در جوش صفای خانه سیلاب دگر دارم

گهی خاکم‌،‌ گهی بادم‌،‌ گهی آبم‌،‌ گهی آتش

چو هستی در عدم یک عالم اسباب دگر دارم

درین ‌گلشن من و سیر سجود ناتوانیها

که چون بید از خم هر برگ محراب دگر دارم

نگاهم در نقاب حیرت آیینه می‌بالد

چراغ بزم حسنم برق آداب دگر دارم

دماغ عرض بیتابی ندارد سرخوش حیرت

وگرنه در دل آیینه سیماب دگر دارم

ز خون آرزو صدرنگ می‌بالد بهار من

نهال باغ یأسم ریشه در آب دگر دارم

ادامه مطلب
شنبه 30 اردیبهشت 1396  - 2:21 PM

 

فغان‌ گل می‌کند هرگه به ‌وحشت‌ گام بردارم

سر دامان کوه از دلگرانی برکمر دارم

از این دشت غبار اندود جز عبرت چه بردارم

شرارم‌، چشم بر هم بستنی زاد سفر دارم

محبت تاکجا سازد دچار الفت خویشم

به رنگ رشتهٔ تسبیح چندین رهگذر دارم

مده ای خواب چون چشمم فریب بستن مژگان

کزین بالین پر پرواز دیگر در نظر دارم

حیا چون شمع می‌پردازدم آیینهٔ عزت

درین دریا به قدر آب گردیدن گهر دارم

نمی‌گردد فلک هم چاره تعمیر شکست من

به رنگ موی چینی طرفه شامی بی‌سحر دارم

به هر تقدیر اگر تقدیر دست جرأتم بندد

به رنگ خون بسمل در چکیدنها جگر دارم

به لوح وحدتم نقش دویی صورت نمی‌بندد

اگر آیینه‌ام سازی همان حیرت به بر دارم

سراغ من خوشست از دست بر هم سوده پرسیدن

رم وحشی غزال فرصتم گردی دگر دارم

ادب پیمای دشت عجز مژگان بر نمی‌دارد

تو سیر آسمان ‌کن من به پیش پا نظر دارم

بهار بی‌نشانم دستگاه دردسر کمتر

چوگل دوشی ندارم تا شکست رنگ بردارم

به نیرنگ لباس از خلوت رازم مشو غافل

که من طاووسم و این حلقه‌ها بیرون در دارم

نگردد گوشه‌گیری دام راه وحشتم بیدل

اشارت مشربم درکنج ابرو بال و پر دارم

ادامه مطلب
شنبه 30 اردیبهشت 1396  - 2:21 PM

 

عروج همتی در کار دارم

همه گر سایه‌ام دیوار دارم

غبارم آشیان حسرت اوست

چمن درگوشهٔ دستار دارم

نفس بیتابی دل می‌شمارد

هجوم سبحه در زنار دارم

نگاهی تا به مژگان می‌رسانم

ز خود رفتن همین مقدار دارم

مپرس از انفعال ساز غفلت

ز هستی آنچه دارم عار دارم

چو شمعم چاره غیر سوختن نیست

به سر آتش‌، ته پا خار دارم

به خود می‌لرزم از تمهید آرام

چوگردون سقف بی دیوار دارم

تظلم قابل فریادرس نیست

طنین پشه در کهسار دارم

ازین یک مشت خاک باد برده

به دوش هر دو عالم بار دارم

دگر ای نامه پهلویم مگردان

که پهلوی دل بیمار دارم

به حیرت می‌روم آیینه بر دوش

سفارش نامهٔ دیدار دارم

به چشمم توتیا مفروش بیدل

که من با خاک پایی کار دارم

ادامه مطلب
شنبه 30 اردیبهشت 1396  - 2:21 PM

 

خیال آن مژه عمریست در نظر دارم

درین چمن قلم نرگسی به سر دارم

نیاز من همه ناز، احتیاجم استغنا

گل بهار توام رنگ از که بردارم

وصال اگر ثمر دیده‌ها‌ی بی‌خوابست

من این امید ز آیینه بیشتر دارم

دل و دماغ تماشای فرصتم‌ کم نیست

هزار آینه در چشمک شرر دارم

به یاد نرگس مستش‌گرفته‌ام قدحی

دگر مپرس ز من عالمی دگر دارم

خمار عیش ندارد مقیم دیر وفا

دلی گداخته‌ام شیشه در نظر دارم

حضور دولت بی‌اعتباریم چه کم است

گره ندارم اگر رشته بی‌گهر دارم

غم فضولی وحشت‌ کجا برم یارب

که شش جهت چو نگه یک قدم سفر دارم

جنون شکست به بیکار‌ی‌ام ز عریانی

به دست جای گریبان همین کمر دارم

کسی به فهم‌ کمالم دگر چه پردازد

ز فرق تا به قدم عیبم این هنر دارم

دلیر عرصهٔ لافم ز انفعال مپرس

همین قدرکه نفس خون کنم جگر دارم

کجاست مشتری لفظ و معنی‌ام بیدل

پری متاعم و دکان شیشه‌گر دارم

ادامه مطلب
شنبه 30 اردیبهشت 1396  - 2:21 PM

 

ز سور و ماتم این انجمنهاکی خبر دارم

چراغ خامشم سر در گریبان دگر دارم

چوگردون ششجهت همواری من می‌کند جولان

برون وحشتم گردی‌ست در هر جا گذر دارم

نه برق و شعله میخندم نه ابر و دود می‌بندم

چراغ انتظارم حیرتی از چشم تر دارم

سویدای دل‌ست این یا سواد وحشت امکان

که تا واکرده‌ام مژگان غباری در نظر دارم

نشد سعی غبارم آشنای طرف دامانی

چو مژگان بر سر خود می‌زنم دستی که بر دارم

دماغ عبرت من طرفی از سامان نمی‌بندد

ز اسباب تأمل آنچه من دارم حذر دارم

شبستان عدم یارب نخندد بر شرار من

که با صد شوخیی اظهاریک چشمک شرر دارم

تو خواهی انجمن پرداز و خواهی خلوت‌آرا شو

که من چون شمع رنگ رفتهٔ خود درنظردارم

چه امکانست خوابم راه پرواز تپش بندد

که از ننگ فسردنها به بالین نیز پر دارم

مجو برگ نشاط از طینت کلفت سرشت من

کف خاکم غبار از هر چه خواهی بیشتر دارم

نفس دزدیدنم شور دو عالم در قفس دارد

عنان وحشت کهسار در ضبط شرر دارم

تلاطم دستگاه شوخی موجم نمی‌گردد

محیط حیرتم آبی که دارم در گهر دارم

توانم جستن از دام فریبی اینچنین بیدل

چو شبنم‌ گر بجای ‌گام من هم چشم بردارم

ادامه مطلب
شنبه 30 اردیبهشت 1396  - 2:21 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 283

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4642351
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث