به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

از مرگ چه اندیشی چون جان بقا داری

در گور کجا گنجی چون نور خدا داری

خوش باش کز آن گوهر عالم همه شد چون زر

ماننده آن دلبر بنما که کجا داری

در عشق نشسته تن در عشرت تا گردن

تو روی ترش با من ای خواجه چرا داری

در عالم بی‌رنگی مستی بود و شنگی

شیخا تو چو دلتنگی با غم چه هواداری

چندین بمخور این غم تا چند نهی ماتم

همرنگ شو آخر هم گر بخشش ما داری

از تابش تو جانا جان گشت چنین دانا

بسم الله مولانا چون ساغرها داری

شمس الحق تبریزی چون صاف شکرریزی

با تیره نیامیزی چون بحر صفا داری

ادامه مطلب
چهارشنبه 14 تیر 1396  - 3:39 PM

 

امشب پریان را من تا روز به دلداری

در خوردن و شب گردی خواهم که کنم یاری

من شیوه پریان را آموخته‌ام شب‌ها

وقت حشرانگیزی در چالش و میخواری

جنی پنهان باشد در ستر و امان باشد

پوشیده‌تر از پریان ماییم به ستاری

بر صورت ما واقف پریان و ز جان غافل

در مکر خدا مانده آن قوم ز اغیاری

خود را تو نمی‌دانی جویای پری ز آنی

مفروش چنین ارزان خود را به سبکباری

و آن جنی ما بهتر زیبارخ و خوش گوهر

از دیو و پری برده صد گوی به عیاری

شب از مه او حیران مه عاشق آن سیران

نی بی‌مزه و رنگین پالوده بازاری

از سیخ کباب او وز جام شراب او

وز چنگ و رباب او وز شیوه خماری

دیوانه شده شب‌ها آلوده شده لب‌ها

در جمله مذهب‌ها او راست سزاواری

خواب از شب او مرده شلوار گرو کرده

کس نیست در این پرده تو پشت کی می‌خاری

بردی ز حد ای مکثر بربند دهان آخر

نی عاشق عشقی تو تو عاشق گفتاری

ادامه مطلب
چهارشنبه 14 تیر 1396  - 3:39 PM

 

گر شمس و قمر خواهی نک شمس و قمر باری

ور صبح و سحر خواهی نک صبح و سحر باری

ای یوسف کنعانی وی جان سلیمانی

گر تاج و کمر خواهی نک تاج و کمر باری

ای حمزه آهنگی وی رستم هر جنگی

گر تیغ و سپر خواهی نک تیغ و سپر باری

ای بلبل پوینده وی طوطی گوینده

گر قند و شکر خواهی نک قند و شکر باری

ای دشمن عقل و هش وی عاشق عاشق کش

گر زیر و زبر خواهی نک زیر و زبر باری

ای جان تماشاجو موسی تجلی جو

گر سمع و بصر خواهی نک سمع و بصر باری

ای دیو پر از کینه وی دشمن دیرینه

گر فتنه و شر خواهی نک فتنه و شر باری

خاموش مگو چندین برخیز سفر بگزین

گر یار سفر خواهی نک یار سفر باری

شمس الحق تبریزی از حسن و دلاویزی

گر خسته جگر خواهی نک خسته جگر باری

ادامه مطلب
چهارشنبه 14 تیر 1396  - 3:39 PM

 

ای پرده در پرده بنگر که چه‌ها کردی

دل بودی و جان بردی این جا چه رها کردی

خورشید جهانی تو سلطان شهانی تو

بی‌هوشی جانی تو گیرم که جفا کردی

هم عاقبت ای سلطان بردی همه را مهمان

در بخشش و در احسان حاجات روا کردی

هر سنگ که بگرفتی لعل و گهرش کردی

هر پشه که پروردی صد همچو هما کردی

یک طایفه را ای جان منشور خطا دادی

یک قافله را ناگه اصحاب صفا کردی

آثار فلک‌ها را اجزای زمین کردی

اجزای زمین‌ها را در لطف سما کردی

پس من ز چه بشناسم از چرخ زمین‌ها را

چون قاعده بشکستی وز درد دوا کردی

ادامه مطلب
چهارشنبه 14 تیر 1396  - 3:39 PM

 

ای صورت روحانی امروز چه آوردی

آورد نمی‌دانم دانم که مرا بردی

ای گلشن نیکویی امروز چه خوش بویی

بر شاخ کی خندیدی در باغ کی پروردی

امروز عجب چیزی می‌افتی و می‌خیزی

در باغ کی خندیدی وز دست کی می‌خوردی

آن طبع زرافشانی و آن همت سلطانی

پیران و جوانان را آموخت جوامردی

بگذر ز جوامردی کان هم ز دوی خیزد

در وحدت همدردی درکش قدح دردی

هم همره و همدردی هم جمعی و هم فردی

هم عاشق و معشوقی هم سرخی و هم زردی

با این همه در مجلس بنشین و میا با من

ترسم که میان ره بگریزی و برگردی

ور ز آنک همی‌آیی با خویش مبر دل را

کز دل دودلی خیزد گه گرمی و گه سردی

ادامه مطلب
چهارشنبه 14 تیر 1396  - 3:39 PM

 

ای پرده در پرده بنگر که چه‌ها کردی

دل بردی و جان بردی این جا چه رها کردی

ای برده هوس‌ها را بشکسته قفس‌ها را

مرغ دل ما خستی پس قصد هوا کردی

گر قصد هوا کردی ور عزم جفا کردی

کو زهره که تا گویم ای دوست چرا کردی

آن شمع که می‌سوزد گویم ز چه می‌گرید

زیرا که ز شیرینش در قهر جدا کردی

آن چنگ که می‌زارد گویم ز چه می‌زارد

کز هجر تو پشت او چون بنده دوتا کردی

این جمله جفا کردی اما چو نمودی رو

زهرم چو شکر کردی وز درد دوا کردی

هر برگ ز بی‌برگی کف‌ها به دعا برداشت

از بس که کرم کردی حاجات روا کردی

ادامه مطلب
چهارشنبه 14 تیر 1396  - 3:39 PM

 

ای یار غلط کردی با یار دگر رفتی

از کار خود افتادی در کار دگر رفتی

صد بار ببخشودم بر تو به تو بنمودم

ای خویش پسندیده هین بار دگر رفتی

صد بار فسون کردم خار از تو برون کردم

گلزار ندانستی در خار دگر رفتی

گفتم که تویی ماهی با مار چه همراهی

ای حال غلط کرده با مار دگر رفتی

مانند مکوک کژ اندر کف جولاهه

صد تار بریدی تو در تار دگر رفتی

گفتی که تو را یارا در غار نمی‌بینم

آن یار در آن غار است تو غار دگر رفتی

چون کم نشود سنگت چون بد نشود رنگت

بازار مرا دیده بازار دگر رفتی

ادامه مطلب
چهارشنبه 14 تیر 1396  - 3:39 PM

 

نه چرخ زمرد را محبوس هوا کردی

تا صورت خاکی را در چرخ درآوردی

ای آب چه می‌شویی وی باد چه می‌جویی

ای رعد چه می غری وی چرخ چه می‌گردی

ای عشق چه می‌خندی وی عقل چه می‌بندی

وی صبر چه خرسندی وی چهره چرا زردی

سر را چه محل باشد در راه وفاداری

جان خود چه قدر باشد در دین جوانمردی

کامل صفت آن باشد کو صید فنا باشد

یک موی نمی‌گنجد در دایره فردی

گه غصه و گه شادی دور است ز آزادی

ای سرد کسی کو ماند در گرمی و در سردی

کو تابش پیشانی گر ماه مرا دیدی

کو شعشعه مستی گر باده جان خوردی

زین کیسه و زان کاسه نگرفت تو را تاسه

آخر نه خر کوری بر گرد چه می‌گردی

با سینه ناشسته چه سود ز رو شستن

کز حرص چو جارویی پیوسته در این گردی

هر روز من آدینه وین خطبه من دایم

وین منبر من عالی مقصوره من مردی

چون پایه این منبر خالی شود از مردم

ارواح و ملک از حق آرند ره آوردی

ادامه مطلب
چهارشنبه 14 تیر 1396  - 3:39 PM

 

گر نرگس خون خوارش دربند امانستی

هم زهر شکر گشتی هم گرگ شبانستی

هم دور قمر یارا چون بنده بدی ما را

هم ساغر سلطانی اندر دورانستی

هم کوه بدان سختی چون شیره و شیرستی

هم بحر بدان تلخی آب حیوانستی

از طلعت مستورش بر خلق زدی نورش

هم نرگس مخمورش بر ما نگرانستی

با هیچ دل مست او تقصیر نکرده‌ست او

پس چیست ز ناشکری تشنیع چنانستی

وصلش به میان آید از لطف و کرم لیکن

کفو کمر وصلش ای کاش میانستی

صورتگر بی‌صورت گر ز آنک عیان بودی

در مردن این صورت کس را چه زیانستی

راه نظر ار بودی بی‌رهزن پنهانی

با هر مژه و ابرو کی تیر و کمانستی

بربند دهان زیرا دریا خمشی خواهد

ور نی دهن ماهی پرگفت و زیانستی

ادامه مطلب
چهارشنبه 14 تیر 1396  - 3:39 PM

گر هیچ نگارینم بر خلق عیانستی

ای شاد که خلقستی ای خوش که جهانستی

گر نقش پذیرفتی در شش جهت عالم

بالا همه باغستی پستی همه کانستی

از خلق نهان زان شد تا جمله مرا باشد

گر هیچ پدیدستی آن همگانستی

ادامه مطلب
چهارشنبه 14 تیر 1396  - 3:39 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 657

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4426583
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث