به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

یا باری البرایا یا زاری الذراری

یا راعی الرعایا یا مجری الجواری

سلطان بی وزیری دیان بی‌نظیری

قهار سختگیری ستار بردباری

روق الغصون صنعا زینت کالغوانی

ورق الطیور شوقا توجت کاقماری

سرو از تو در تمایل در کله ربیعی

مرغ از تو در ترنم بر سرو جویباری

یا واهب العطایا یا دافع البلایا

یا غافر الخطایا یا مسری السواری

عکسی فکنده نورت بر شمع آسمانی

بوئی نهاده لطفت در نافه تتاری

ذخر القروم تجبی من سبیک السبایا

لبس‌الجنان تکسوا من برک البراری

از نار نور بخشی وز باد عطر سائی

وز خاک زر فشانی وز آب گوهر آری

اعلیت کل یوم عند الصباح نورا

نقع الظلام جلی من غرة النهاری

خواجه بتحفه پیشت نزلی دگر نیارد

جز حسرت و ندامت جز جرم و شرمساری

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 5:24 PM

 

آب رخ ما بری و باد شماری

خون دل ما خوری و باک نداری

دست نگارین بروی ما چه فشانی

ساعد سیمین بخون ما چه نگاری

دل بسر زلف دلکش تو سپردیم

گر چه تو با هیچ خسته دل نسپاری

اینهمه دلها بری ز دست ولیکن

خاطر دلداده‌ئی بدست نیاری

چند کنی خواریم چو جان عزیزی

شرط عزیزان نباشد اینهمه خواری

گر چه اسیر تو در شمار نیاید

هیچکسی را بهیچ کس نشماری

بر سر ره کشتگان تیغ جفا را

بگذری و در میان خون بگذاری

این نه طریق محبتست و مودت

وین نبود شرط دوستدای و یاری

دمبدم از فرقت تو دیدهٔ خواجو

سیل براند بسان ابر بهاری

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 5:24 PM

 

تو آن ماه زهره جبینی و آن سرو لاله عذاری

که بر لاله غالیه سائی و از طره غالیه باری

عقیقست یا لب شیرین عذارست یا گل و نسرین

جمالست یا مه و پروین گلاله‌ست یا شب تاری

گهی می‌کشی بفریبم گهی می‌کشی بعتابم

چه کردم که با من مسکین طریق وفا نسپاری

جدائی ز من چه گزینی چو دانی که صبر ندارم

وفا از تو چشم چه دارم چو دانم که مهر نداری

خوشا بر ترنم بلبل صبوحی و جام لبالب

خوشا با بتان سمن رخ حریفی و باده گساری

ز اوصاف حور بهشتی نشان داده لعبت ساقی

ز انفاس گلشن رضوان خبر داده باد بهاری

چو خواهد چه زهد فروشی چو از جام می نشکیبی

ز خوبان کناره چه گیری چو در آرزوی کناری

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 5:24 PM

 

چه خوش باشد دمی با دوستداری

نشسته در میان لاله زاری

اگر نبود نسیم زلف خوبان

نروید گلبنی بر جویباری

وگر سودای گلرویان نباشد

نخواند بلبلی بر شاخساری

کنارم زان از آب دیده دریاست

که هجران را نمی‌بینم کناری

خیالی گشتم از عشقش ولیکن

ندارم جز خیالش راز داری

فراق جان ز تن آن لحظه باشد

که یاری دور می‌ماند ز یاری

نشاید گفت خواجو پیش هر کس

غم عشقش مگر با غمگساری

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 5:24 PM

 

چه خوش باشد دمی با دوستداری

نشسته در میان لاله زاری

اگر نبود نسیم زلف خوبان

نروید گلبنی بر جویباری

وگر سودای گلرویان نباشد

نخواند بلبلی بر شاخساری

کنارم زان از آب دیده دریاست

که هجران را نمی‌بینم کناری

خیالی گشتم از عشقش ولیکن

ندارم جز خیالش راز داری

فراق جان ز تن آن لحظه باشد

که یاری دور می‌ماند ز یاری

نشاید گفت خواجو پیش هر کس

غم عشقش مگر با غمگساری

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 5:24 PM

 

هیچ شکر چو آن دهان دیدی

هیچ تنگ شکر چنان دیدی

آن زمانت که در کنار آمد

جز کمر هیچ در میان دیدی

در چمن همچو شمع مجلس ما

طوطئی آتشین زبان دیدی

راستی را شمائل قد او

هیچ در سرو بوستان دیدی

دل رباتر ز زلف و عارض او

شاخ سنبل بر ارغوان دیدی

در فغانم ز دست قاتل خویش

کشته را هیچ در فغان دیدی

همچو غرقاب عشق او خواجو

هیچ دریای بیکران دیدی

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 5:24 PM

 

ای شمع چگل دوش در ایوان که بودی

وی سرو روان دی بگلستان که بودی

وی آیت رحمت که کست شرح نداند

کی بود نزول تو و در شان که بودی

چون صبح برآمد به سر بام که رفتی

چون شام در آمد بشبستان که بودی

کین بر که کشیدی و کمان بر که گشادی

قلب که شکستی و بمیدان که بودی

ای کام روانم لب چون آب حیاتت

در ظلمت شب چشمهٔ حیوان که بودی

دیشب که مرا جان و دل از داغ تو می‌سوخت

آرام دل و آرزوی جان که بودی

برطرف چمن بلبل خوش خوان که گشتی

درصحن گلستان گل خندان که بودی

تا از دل و جان زان تو گشتیم چو خواجو

آخر بنگوئی که تو خود زان که بودی

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 5:24 PM

 

گر آن مه در نظر بودی چه بودی

ورش بر ما گذر بودی چه بودی

مرا کز بیخودی از خود خبر نیست

گر او را این خبر بودی چه بودی

اگر چون آن پری پیکر در آفاق

پری روی دگر بودی چه بودی

بدینسان کز نظر یکدم جدا نیست

گرش با ما نظر بودی چه بودی

مرا گویند درمان تو صبرست

دریغا صبر گر بودی چه بودی

روانم در شب هجران بفرسود

گر آنشب را سحر بودی چه بودی

مرا چون با سر زلفت سری هست

گرم پروای سر بودی چه بودی

چو بر بام تو باشد مرغ را راه

مرا گر بال و پر بودی چه بودی

ز خواجو سیم و زر داری تمنا

گر او را سیم و زر بودی چه بودی

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 5:24 PM

کجا باز آید آن مرغی که با من همقفس بودی

گهی فریاد خوان گشتی گهم فریاد رس بودی

از آن ترسم که صیادی بمکرش صید گرداند

که او پرواز نتواند که دائم در قفس بودی

نمی‌دانم که بر برج که امشب آشیان دارد

بدام آوردمی او را مرا گر زانکه کس بودی

چنان سرمست می‌گشتم ز آوازش که در شبها

که یاد آوری از شحنه کرا بیم از عسس بودی

چه مرغی بلبل آوازی چه بلبل باز پروازی

که این عنقای زرین بال پیشش چون مگس بودی

بگویم روشنت ماهی سریر حسن را شاهی

که سرو ار راست می‌خواهی بر بالاش خس بودی

بجان گر دسترس بودی اسیر قید محنت را

روان در پای شبرنگش فشاندن یکنفس بودی

درین وادی چه به بودی ز آه و ناله و زاری

اگر خورشید هودج را غم از بانگ جرس بودی

گلندامی طلب خواجو که در خلوتگه رامین

اگر هرگز نبودی گل جمال ویس بس بودی

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 5:24 PM

کجا باز آید آن مرغی که با من همقفس بودی

گهی فریاد خوان گشتی گهم فریاد رس بودی

از آن ترسم که صیادی بمکرش صید گرداند

که او پرواز نتواند که دائم در قفس بودی

نمی‌دانم که بر برج که امشب آشیان دارد

بدام آوردمی او را مرا گر زانکه کس بودی

چنان سرمست می‌گشتم ز آوازش که در شبها

که یاد آوری از شحنه کرا بیم از عسس بودی

چه مرغی بلبل آوازی چه بلبل باز پروازی

که این عنقای زرین بال پیشش چون مگس بودی

بگویم روشنت ماهی سریر حسن را شاهی

که سرو ار راست می‌خواهی بر بالاش خس بودی

بجان گر دسترس بودی اسیر قید محنت را

روان در پای شبرنگش فشاندن یکنفس بودی

درین وادی چه به بودی ز آه و ناله و زاری

اگر خورشید هودج را غم از بانگ جرس بودی

گلندامی طلب خواجو که در خلوتگه رامین

اگر هرگز نبودی گل جمال ویس بس بودی

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 5:24 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 102

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4293849
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث