به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

کس حال من سوخته جز شمع نداند

کو بر سر من شب همه شب اشک فشاند

دلبستگئی هست مرا با وی از آنروی

کز سوخته حالی بمن سوخته ماند

گر خسته شوم بر سر من زنده بدارد

ور تشنه شوم در نظرم سیل براند

زنجیر دل تافته را در غم و دردم

گر رشتهٔ جانست بهم در گسلاند

بیرون ز من دلشده و شمع جگر سوز

سر باختن و پای فشردن که تواند

گر شمع چراغ دل من بر نفروزد

شبهای غم هجر بپایان که رساند

آنکس که چو شمعم بکشد در شب حیرت

از سوختن و ساختنم باز رهاند

حال جگر ریش من و سوز دل شمع

هر کس که نویسد ز قلم خون بچکاند

از شمع بپرسید حدیث دل خواجو

کاندوه دل سوختگان سوخته داند

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 3:03 PM

 

عجب دارم گر او حالم نداند

که مشک و بی زری پنهان نماند

یقینم کان صنم بر ناتوانان

اگر رحمت نماید می‌تواند

دلم ندهد که ندهم دل بدستش

گرم او دل دهد ور جان ستاند

بفرهاد ار رسد پیغام شیرین

ز شادی جان شیرین برفشاند

اگر دهقان چنان سروی بیابد

بجای چشمه بر چشمش نشاند

سرشکم می‌دود بر چهرهٔ زرد

تو پنداری که خونش می‌دواند

نمی‌بینم کسی جز دیدهٔ تر

که آبی بر لب خشکم چکاند

بجامی باده دستم گیر ساقی

که یکساعت ز خویشم وا رهاند

صبا گر بگذری روزی بکویش

بگو خواجو سلامت می‌رساند

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 3:03 PM

 

عید آمد و آنماه دلافروز نیامد

دل خون شد و آن یار جگر سوز نیامد

نوروز من ار عید برون آمدی از شهر

چونست که عید آمد و نوروز نیامد

مه می‌طلبیدند و من دلشده را دوش

در دیده جز آن ماه دلافروز نیامد

آن ترک ختائی بچه آیا چه خطا دید

کامروز علی رغم بدآموز نیامد

خورشید چو رسمست که هر روز برآید

جانش هدف ناوک دلدوز نیامد

تا کشته نشد در غم سودای تو خواجو

در معرکهٔ عشق تو پیروز نیامد

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 3:03 PM

 

سریست مرا با تو که اغیار نداند

کاسرار می عشق تو هشیار نداند

در دایرهٔ عشق هر آنکس که نهد پای

از شوق خطت نقطه ز پرگار نداند

گر بلبل دلسوخته بیرون رود از باغ

باز از سرمستی ره گلزار نداند

هر کس که گرفتار نگردد به کمندی

در قید غمت حال گرفتار نداند

تا تلخی هجران نکشد خسرو پرویز

قدر لب شیرین شکر بار نداند

هر دل که نشد فتنه از آن نرگس بیمار

حال من دلخستهٔ بیمار نداند

چون حال دل از زلف تو پوشیده توان داشت

کان هندوی دل دزد سیه کار نداند

ای باد صبا حال من ارزانک توانی

با یار چنان گوی که اغیار نداند

خواجو که درین واقعه بیچاره فرو ماند

عیبش مکن ار چارهٔ اینکار نداند

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 3:03 PM

 

یار ثابت قدم اینک ز سفر باز آمد

وگر از پای درافتاد بسر باز آمد

ظاهر آنست کزین پس گهر ارزان گردد

که چو دریا شد و چون کان گهر باز آمد

آنکه در رستهٔ بازار وفا زر می‌زد

در رخ خویش نظر کرد و ز زر باز آمد

گر چه طوطی ز شکر نیک بتنگ آمده بود

دگر از آرزوی تنگ شکر باز آمد

بلبل مست نگر باز که چون باد بهار

بهوای سمن و سنبل تر باز آمد

شمع کومجلس اصحاب منور می‌داشت

با دلی تافته و سوز جگر باز آمد

خاکساری که شدآب رخش از گریه برود

همچو آتش شد و چون باد سحر باز آمد

مدتی گر بضرورت ز نظر غایب گشت

مفکنیدش ز نظر چون به نظر باز آمد

هر که او را قدمی بود چو خواجو را دید

گفت کان یار قدم‌دار دگر باز آمد

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 3:03 PM

 

بنگر ای شمع که پروانه دگر باز آمد

از پی دل بشد و سوخته پر باز آمد

گرچه سر تا قدم از آتش غم سوخته بود

رفت و صد باره از آن سوخته‌تر باز آمد

هر که بیند من بی برگ و نوا را گوید

یا رب این خسته جگر کی ز سفر باز آمد

سرتسلیم چو بر خط عبودیت داشت

چون قلم رفت بهر سوی و به سر باز آمد

عجب آن نیست که شد با لب خشک از بردوست

عجب اینست که با دیدهٔ تر باز آمد

هر که را بیخبر افتاد ز پیمانهٔ عشق

تو مپندار که دیگر به خبر باز آمد

ای گل از پرده برون آی که مرغ سحری

همره قافلهٔ باد سحر باز آمد

عیب خسرو مکن ای مدعی و تلخ مگوی

گر ز شور لب شیرین ز شکر باز آمد

آنکه مرغ دلش از حسرت گل پر می‌زد

همچو بلبل ز چمن رفت و دگر باز آمد

گر به تیغش بزنی باز نیاید ز نظر

هر که چون مردمک دیده نظر باز آمد

خیز خواجو که چواشک از سر زر در گذریم

تا نگویند که شد وز پی زر باز آمد

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 3:03 PM

 

شکر تنگ تو تنگ شکر آمد

حلقهٔ لعل تو درج گهر آمد

لبت از تنگ شکر شور برآورد

بشکر خندهٔ شیرین چو در آمد

چونظر در خم ابروی تو کردم

قامت خویشتنم در نظر آمد

چون ز عشق کمرت کوه گرفتم

سیلم از خون جگر برکمر آمد

گردمی بر سر بالین من آئی

همه گویند که عمرت بسرآمد

کامم این بود که جان برتو فشانم

عاقبت کام من خسته برآمد

خواجو آن نیست که از درد بنالد

گر چه پیکان غمش بر جگر آمد

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 3:03 PM

 

مراد بین که به پیش مرید باز آمد

بشد چو جوهر فرد و فرید باز آمد

سعادتیست که آنکس که سعد اکبر ماست

بفال سعد برفت و سعید باز آمد

بعید نبود اگر جان ما شود قربان

چو یار ما ز دیاری بعید باز آمد

بگوی نوبت نوروز و ساز عید بساز

که رفت روزه و هنگام عید باز آمد

بگیر جامه و جامم بده که واعظ شهر

قدح گرفت و ز وعد وعید باز آمد

بیار باده که هر کو بشد ز راه سداد

بکوی میکده رفت و سدید باز آمد

فلک نگین سلیمان بدست آنکس داد

که از تتبع دیو مرید باز آمد

جهان مثال ارادت بنام آنکس خواند

که شد بملک مراد و مرید باز آمد

بجز مطاوعت و انقیاد سلطان نیست

عبادتی که بکار عبید باز آمد

کسیکه در صف عشق آمد و شهادت یافت

بشد بعزم غزا و شهید باز آمد

ز کوی محمدت انکس که خیمه بیرون زد

ذمیم رفت ولیکن حمید باز آمد

شد آشیانه وحدت مقام شهبازی

که از نشیمن کثرت وحید باز آمد

کسی که مرشد ارباب شوق شد خواجو

عبور کرد ز شد و رشید باز آمد

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 3:03 PM

 

وقت صبوح آن زمان که ماه برآمد

شاه من از طرف بارگاه برآمد

کاکل عنبر شکن ز چهره برافشاند

روز سپید از شب سیاه برآمد

از در خرگه برآمد آن مه و گفتم

یوسف کنعان مگر ز چاه برآمد

پرده ز رخ برفکند و زهره فروشد

طرف کله برشکست وماه برآمد

سرو ندیدم که در قبا بخرامید

مه نشنیدم که با کلاه برآمد

بسکه ببارید آب حسرتم از چشم

گرد سرا پرده‌اش گیاه برآمد

شاه پریچهرگان چوطره برافشاند

فتنه بیکباره از سپاه برآمد

هر دم از آن عنبرین کمند دلاویز

ناله دلهای داد خواه برآمد

آه که شمع دلم بمرد چو خواجو

از من دلخسته بسکه آه برآمد

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 3:03 PM

 

از صومعه پیری بخرابات درآمد

با باده پرستان بمناجات درآمد

تجدید وضو کرد بجام می و سرمست

در دیر مغان رفت و بطاعات درآمد

هر کس که ز اسرار خرابات خبرداشت

از نفی برون رفت و باثبات درآمد

این طرفه که هر کو بگذشت از سر درمان

درد دلش از راه مداوات درآمد

ایدل چو در بتکده در کعبه‌گشودند

بشتاب که هنگام عبادات درآمد

فارغ بنشست از طلب چشمهٔ حیوان

همچو خضر آنکس که بظلمات درآمد

مطرب چو خروس سحری نغمه برآورد

با مرغ صراحی بمقالات درآمد

دل در غم عشقش بخرافات درافتاد

جان با لب لعلش بمراعات درآمد

مستان خرابش بدر دیر کشیدند

در حال که خواجو بخرابات درآمد

ادامه مطلب
چهارشنبه 28 تیر 1396  - 3:03 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 102

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4371916
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث