به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

فروغ عارض او یا سپیده سحرست

که رشک طلعت خورشید و طیرهٔ قمرست

لطیفه‌ئیست جمالش که از لطافت و حسن

ز هر چه عقل تصور کند لطیف‌ترست

برون ز نرگس پرخواب و روی چون خور دوست

گمان مبر که مرا آرزوی خواب و خورست

ز هر که از رخ زیبای او خبر پرسم

چونیک بنگرم آنهم ز شوق بیخبرست

اگر چه مایهٔ خوبی لطافتست ولیک

ترا ورای لطافت لطیفهٔ دگرست

بدین صفت زتکبر بدوستان مگذر

اگر چه عمر عزیزی و عمر بر گذرست

بهر کجا که نظر می‌کنم ز غایت شوق

خیال روی توام ایستاده در نظرست

اگر تو شور کنی من ترش نخواهم شد

که تلخ از آن لب شیرین مقابل شکرست

ز بی زریست که آب رخم رود بر باد

اگر چه کار رخ از سیم اشک همچو زرست

مرا هر آینه لازم بود جلای وطن

چرا که مصلحت کار بیدلان سفرست

ز بحر شعر مر او را بسی غنیمتهاست

که از لطافت خواجو سفینه پرگهرست

ادامه مطلب
سه شنبه 27 تیر 1396  - 2:46 PM

 

زاهد مغرور اگر در کعبه باشد فاجرست

وانکه اقرارش به بت‌رویان نباشد کافرست

چون توانم کز حضورش کام دل حاصل کنم

کانزمان از خویش غائب می‌شوم کو حاضرست

زنده دل آن کشته کو جان پیش چشمش داده است

تندرست آن خسته کو بر درد عشقش صابرست

عاقبت بینی که کارش در هوا گردد بلند

ذرهٔ سرگشته کو در مهرورزی ماهرست

هر کرا خاطر بزلف ماهرویان می‌کشد

عیب نتوان کرد اگر چون من پریشان خاطرست

عاقلان دانند کادراک خرد قاصر بود

زانچه بر مجنون ز سر حسن لیلی ظاهرست

در هوایت زورقی برخشک می‌رانم ولیک

جانم از طوفان غم در قعر بحری زاخرست

کی سر موئی زبانم گردد از ذکرت جدا

کز وجودم هر سر موئی زبانی ذاکرست

ایکه فرمائی که خواجو عشق را پوشیده دار

چون توانم گر چه دانم کان لباسی فاخرست

ادامه مطلب
سه شنبه 27 تیر 1396  - 2:46 PM

 

لب شیرین تو هر دم شکر انگیزترست

زلف دلبند تو هر لحظه دلاویزترست

برسرآمد ز جهان جزع تو در خونخواری

گر چه چشم من دل سوخته خونریزترست

ایکه از تنگ شکر شور برآورد لبت

هر زمان پسته تنگت شکر آویزترست

همچو سرچشمهٔ نوش تو ز بهر سخنم

چشمم از درج عقیقت گهر انگیزترست

نشنود پند تو ای زاهد تردامن خشک

هرکش از درد مغان دامن پرهیزترست

آتشست این دل شوریده من پنداری

زانکه هر چند که او سوخته تر تیزترست

تا هوای گل رخسار تو دارد خواجو

هر شب از بلبل دلسوخته شب خیزترست

ادامه مطلب
سه شنبه 27 تیر 1396  - 2:46 PM

 

بیمار چشم مست تو رنجور خوشترست

لفظ خوشت ز لؤلؤ منثور خوشترست

عکس رخ تو در شکن طرهٔ سیاه

از نور شمع در شب دیجور خوشترست

صحبت خوشست لیکن اگر نیک بنگری

جادوی ناتوان تو رنجور خوشترست

بشکن خمار من بلب لعل جان‌فزای

کان چشم مست تست که مخمور خوشترست

مشنو که روضه بی می و معشوق خوش بود

زیرا که نالهٔ دهل از دور خوشترست

عشرت خوشست خاصه در ایام نوبهار

لیکن بدور دختر انگور خوشترست

در پای گل ترنم بلبل خوشست لیک

آواز چنگ و نغمهٔ طنبور خوسترست

منظور اگر نظر بودش با تو خوش بود

اما نظر بطلعت منظور خوشترست

گفتم کمند زلف تو معذورم ار کشم

در تاب رفت و گفت که معذور خوشترست

خواجو کنونکه موکب سلطان گل رسید

بستان خوشست و مجلس دستور خوشترست

ادامه مطلب
سه شنبه 27 تیر 1396  - 2:46 PM

 

گفتمش روی تو صد ره ز قمر خوبترست

گفت خاموش که آن فتنه دور قمرست

گفتم آن زلف و جبینم بچنین روز نشاند

گفت کان زلف و جبین نیست که شام و سحرست

گفتم ای جان جهان از من مسکین بگذر

گفت بگذر ز جهان زانکه جهان بر گذرست

گفتمش قد بلندت بصنوبر ماند

گفت کاین دلشده را بین که چه کوته نظرست

گفتمش خون جگر چند خورم در غم عشق

گفت داروی دلت صبر و غذایت جگرست

گفتمش درد من از صبر بتر می‌گردد

گفت درد دل این سوخته دلمان تبرست

گفتمش ناله شبهای مرا نشیندی

گفت از افغان توام شب همه شب دردسرست

گفتمش کار من از دست تو در پا افتاد

گفت این سر سبک امروز ز دستی دگرست

گفتمش کام دل خسته خواجو لب تست

گفت شک نیست که کام دل طوطی شکرست

ادامه مطلب
سه شنبه 27 تیر 1396  - 2:46 PM

 

گفتمش روی تو صد ره ز قمر خوبترست

گفت خاموش که آن فتنه دور قمرست

گفتم آن زلف و جبینم بچنین روز نشاند

گفت کان زلف و جبین نیست که شام و سحرست

گفتم ای جان جهان از من مسکین بگذر

گفت بگذر ز جهان زانکه جهان بر گذرست

گفتمش قد بلندت بصنوبر ماند

گفت کاین دلشده را بین که چه کوته نظرست

گفتمش خون جگر چند خورم در غم عشق

گفت داروی دلت صبر و غذایت جگرست

گفتمش درد من از صبر بتر می‌گردد

گفت درد دل این سوخته دلمان تبرست

گفتمش ناله شبهای مرا نشیندی

گفت از افغان توام شب همه شب دردسرست

گفتمش کار من از دست تو در پا افتاد

گفت این سر سبک امروز ز دستی دگرست

گفتمش کام دل خسته خواجو لب تست

گفت شک نیست که کام دل طوطی شکرست

ادامه مطلب
سه شنبه 27 تیر 1396  - 2:46 PM

 

ای لبت میگون و جانم می پرست

ما خراب افتاده و چشم تو مست

همچو نقشت خامهٔ نقاش صنع

صورتی صورت نمی‌بندد که بست

دین و دنیا گر نباشد گو مباش

چون تو هستی هر چه مقصودست هست

در سر شاخ تو ای سرو بلند

کی رسد دستم بدین بالای پست

تا نگوئی کاین زمان گشتم خراب

می نبود آنگه که بودم می پرست

مست عشق آندم که برخیزد سماع

یکنفس خاموش نتواند نشست

آنکه از دستش ز پا افتاده‌ام

کی بدست آید چو من رفتم ز دست

دل درو بستیم و از ما درگسست

عهد نشکستیم و از ما برشکست

باز ناید تا ابد خواجو به هوش

هر که سرمست آمد از عهد الست

ادامه مطلب
سه شنبه 27 تیر 1396  - 2:46 PM

 

ای لبت باده‌فروش و دل من باده‌پرست

جانم از جام می عشق تو دیوانه و مست

تنم از مهر رخت موئی و از موئی کم

صد گره در خم هر مویت و هر موئی شست

هر که چون ماه نو انگشت‌نما شد در شهر

همچو ابروی تو در باده‌پرستان پیوست

تا ابد مست بیفتد چو من از ساغر عشق

می پرستی که بود بیخبر از جام الست

تو مپندار که از خودخبرم هست که نیست

یا دلم بستهٔ بند کمرت نیست که هست

آنچنان در دل تنگم زده‌ئی خیمهٔ انس

که کسی را نبود جز تو درو جای نشست

همه را کار شرابست و مرا کار خراب

همه را باده بدستست و مرا باد بدست

چو بدیدم که سر زلف کژت بشکستند

راستی را دل من نیز بغایت بشکست

کار یاقوت تو تا باده فروشی باشد

نتوان گفت بخواجو که مشو باده پرست

ادامه مطلب
سه شنبه 27 تیر 1396  - 2:46 PM

 

سحر بگوش صبوحی کشان باده‌پرست

خروش بلبله خوشتر زبانک بلبل مست

مرا اگر نبود کام جان وعمر دراز

چه باک چون لب جانبخش و زلف جانان هست

اگر روم بدود اشک و دامنم گیرد

که از کمند محبت کجا توانی جست

امام ما مگر از نرگس تو رخصت یافت

چنین که مست بمحراب می‌رود پیوست

ز بسکه در رمضان سخت گفت عالم شهر

چو آبگینه دل نازک قدح بشکست

چگونه از رجام شراب برخیزد

کسی که در صف رندان دردنوش نشست

بمحشرم ز لحد بی خبر برانگیزند

بدین صفت که شدم بیخود از شراب الست

عجب نباشد اگر آب رخ بباد رود

مرا که باد بدستست و دل برفت از دست

کنون ورع نتوان بست صورت از خواجو

که باز بر سر پیمانه رفت و پیمان بست

ادامه مطلب
سه شنبه 27 تیر 1396  - 2:34 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 102

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4398290
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث