به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

گر آینه عین او نبودی

آن روی به ما که می نمودی

بگشاد در سرا به عالم

گر در بستی که می گشودی

او می بخشد وجود ور نه

بودی ز من و ز تو نبودی

بی خندهٔ گل نوای بلبل

در گلشن او که می شنودی

گر نقش خیال او ندیدی

این دیدهٔ ما کجا غنودی

این گفته اگر نه گفتهٔ اوست

از آینه زنگ کی زدودی

دیدم سید که درخرابات

مستانه سرود می سرودی

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:41 PM

 

درد عشقش اگر به جان بردی

گوی دولت ز همگنان بردی

گر خریدی غمش به هر دو جهان

سود و سرمایهٔ جهان بردی

جرعهٔ دُرد درد اگر خوردی

راحت عمر جاودان بردی

کشتهٔ عشق اگر شدی ای دل

مژدگانی بده که جان بردی

سخنم گر بری به میخانه

تحفه ای پیش عاشقان بردی

آمدی نزد من شدی عاشق

نقد گنجینهٔ رایگان بردی

گر کناری گرفتی از عالم

نعمت الله از میان بردی

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:41 PM

 

اگر نه درد او بودی دوای دل که فرمودی

و گر نه عشق او بودی طبیب ما که می بودی

خیالش نقش می بندم به هر حالیکه پیش آید

نیابم خالی از جودش وجود هیچ موجودی

بیا و نوش کن جامی ز دُرد درد عشق او

که غیر از دُرد درد او ندیدم هیچ بهبودی

خراباتست و ما سرمست و ساقی جام می بر دست

مده تو پند مستان را ندارد پند تو سودی

اگر نه جام می بودی که از ساقی خبر دادی

و گر نه آینه بودی به ما او را که بنمودی

بنه بر آتش عشقم که تا بوی خوشی یابی

بسوزانم کزین خوشتر نیایی در جهان عودی

طلسم گنج سلطانی معمائیست پر معنی

اگر نه سیدم بودی معما را که بگشودی

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:41 PM

متناهی شود به تو همه شی

تو شوی منتهی به حضرت وی

غایت ذوق ما کجا یابد

به جز از ما و همچو ما هی هی

زاهد و زهد و آرزوی نماز

ما و ساقی و ساغر پر می

کشتهٔ عشق و زندهٔ ابد است

کی بمیرد کسی که زو شد حی

آفتابست و عالمی سایه

هر کجا او رود رود در پی

نو او را به نور او دیدیم

نه به یک چیز بلکه در همه شی

سر سید ز نعمت الله جو

دم نائی طلب کنش از نی

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:41 PM

 

توئی جانا که عین هر وجودی

به خوبی دل ز خود هم خود ربودی

نبود این بود و بودی عین وحدت

نمودی کثرت از وحدت که بودی

جان صورت و معنی عیان شد

چو بند برقع پنهان گشودی

به چشم خود بدیدی حسن خود را

جمال خود در آئینه نمودی

چو تو با شمع خود رازی بگفتی

چه گویم آنچه خود گفتی شنودی

ز جود او وجود جمله موجود

عجب تو خود وجود عین جودی

وجود هر دو عالم نزد سید

نباشد جز وجود فی وجودی

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:41 PM

 

مجلس عشق است و ما سرمست می

یار با ساقی و ما مهمان وی

باز با میر خراباتم حریف

خلوتی خالی و جز ما هیچ شی

کشتهٔ عشقم از آنم زنده دل

مردهٔ دردم از آنم گشته حی

گر بیابی عاشقی گو الصلا

ور ببینی عاقلی گو دو رهی

عشق ما را رو به میخانه نمود

جان فدای این دلیل نیک پی

عالمی سرمست و خماری کریم

تو چنین مخمور باشی تا به کی

سید ما را نگر کز عشق او

نامهٔ هستی به مستی کرده طی

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:41 PM

 

عالم جامست و فیض او می

بی او همه عالم است لاشی

او را نبود ظهور بی ما

ما را نبود وجود بی وی

ای عقل تو زاهدی و ما رند

در مجلس ما میا برو هی

یا رب که مدام باد ساقی

تا می بخشد مرا پیاپی

گوئی که ز باده توبه کردی

زنهار مگو چنین کجا کی

هر زنده دلی که کشتهٔ اوست

جاوید چو جان ما بود حی

مستیم و حریف نعمت الله

می بر کف دست و گوش بر نی

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:37 PM

 

ای در میان جانها از ما کنار تا کی

مستان شراب نوشند ما در خمار تا کی

ما گشتگان عشقیم بر خاک ره فتاده

ما را چنین گذاری در رهگذار تا کی

تو چشمهٔ حیاتی سیراب از تو عالم

ما تشنه در بیابان در انتظار تا کی

ساقی بیار جامی بر خاک ما فرو ریز

در مجلسی چنین خوش گرد و غبار تا کی

در خلوت دل تست یاری و یار غاری

تو می روی ز هر در غافل ز یار تاکی

نقش خیال بگذار دست نگار ما گیر

نقاش را نظر کن نقش نگار تا کی

رندان نعمت الله سرمست در سماعند

تو هم بکوب پائی دستی بر آر تا کی

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:37 PM

 

هر مرده که شد به جام می حی

باشد جاوید زنده از وی

ساقی قدحی شراب پر کن

از بهر خدا بده پیاپی

گوئی که ز باده توبه کردی

ای مونس جان عاشقان کی

ای عشق بیا که جان مائی

ای عقل برو ز بزم ماهی

مستیم و خراب لاابالی

ساغر بر دست و گوش برنی

رندانه حریف مست عشقیم

سجادهٔ زهد کرده ام طی

در مجلس عشق نعمت الله

جامیست جهان نما پر از می

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:37 PM

 

نیست مرا در نظر در دو جهان جز یکی

هست یقینم یکی نیست در آن یک شکی

وهم خیال دوئی نقش کند بر ضمیر

ظن غلط می بری نیست شکی در یکی

در دو جهان یک وجود آینه اش صدهزار

ذات یکی بی خلاف هست صفاتش یکی

موج و حبابست بحر آب ز روی ظهور

لیک نظر کن به ما در همگان نیککی

میر خرابات عشق زنده دلی سیدی

ساقی سرمست ماست خدمت خانی بکی

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:37 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 268

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4560803
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث