به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

ما نقش خیال تو کشیدیم به دیده

خوش نقش خیالیست درین دیده بدیده

نوریست که در دیدهٔ ما روی نموده

نقشیست که بر پردهٔ این دیده کشیده

دایم دل ما بر در جانانه مقیم است

گر جان طلبد هان بسپاریم به دیده

این گفتهٔ مستانهٔ ما از سر ذوق است

خود خوشتر ازین قول که گفته که شنیده

بی عیب بود هرچه به ما می رسد از غیب

عیبش مکن ای دوست که از غیب رسیده

خوش خلق عظیمی که همه خلق برانند

صد رحمت حق باد بر اخلاق حمیده

در بندگی سید رندان خرابات

این بنده غلامیست که آن خواجه خریده

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:16 PM

 

خوش نقش خیالیست که بستیم به دیده

خوشتر به ازین نقش که بستیم که دیده

در نقش سراپردهٔ این دیده نظر کن

کان نقش نگاریست که در دیده بدیده

گفتم که لبت بوسه دهم گفت ببوسش

شیرین تر ازین قول که گفته که شنیده

در کوی خرابات مغان مست و خرابیم

از دردسر زاهد مخمور رمیده

با ساقی سرمست حریفیم دگر بار

یک جام شرابی به دو صد جم بخریده

دیشب ز در خلوت ما شاه درآمد

مهمان عزیزیست که از غیب رسیده

خلق حسن و خوی حسینیست که او راست

چون سید ما کیست به اوصاف حمیده

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:16 PM

 

خیالش نقش می بندد به دیده

چنان نقش و چنین دیده که دیده

منور شد به نورش دیدهٔ ما

نظر فرما در این دیده به دیده

عنایت بین که الطاف الهی

چنین حسن لطیفی آفریده

در این دور قمر حاکم به حکمت

خطی بر ماه تابنده کشیده

ملک صورت به خلق بی نظیرش

ملک سیرت به اخلاق حمیده

به رندان می دهد ساقی سرمست

به ما خمخمانه میرانش رسیده

مجرد کیست در عالم چو سید

کسی کز قید عالم وارهیده

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:16 PM

 

خیالش نقش می بندم به دیده

چنین نقش و خیالی خود که دیده

به نور اوست روشن دیدهٔ من

نظر فرما که بینی نور دیده

الفبا خواندم و کردم فراموش

خطی بر عالم و آدم کشیده

گذشته از وجود و از عدم هم

نمانده سیئات و هم حمیده

خراباتست و ما مست و خرابیم

ز مخموران عالم وارهیده

بیا با ما درین دریا و بنشین

که دریائیست نیکو آرمیده

نگر در آفتاب نعمت الله

که در هر ذره ای روشن بدیده

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:16 PM

 

ما نقش خیال تو نگاریم به دیده

در دیدهٔ ما بین که توان دید به دیده

نوریست که در دیدهٔ ما روی نموده

روشنتر از این دیدهٔ ما دیده که دیده

در دیدهٔ اهل نظر آن لعبت خندان

بگرفته خوشی گوشه و جائی بگزیده

یک نقطه محیط است که در دور درآمد

این دایره خطیست از آن نقطه کشیده

در آینهٔ خلق نظر کردم و دیدم

عینیست عیان گشته به اخلاق حمیده

هر ذره که که بینی به تو خورشید نماید

آن ذره رسولیست که از غیب رسیده

ذوقی است در این گفتهٔ سید که چه گویم

خود خوشتر از این قول که گفته که شنیده

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:16 PM

 

به نور دیده دیدم نور دیده

چنان نور و چنین دیده که دیده

ببین آئینهٔ گیتی نمایش

به اسم اعظم او را آفریده

ندیده دیدهٔ ما غیر رویش

چنین نور از خدا ما را رسیده

سعادت بین که سلطان دو عالم

غلامی از دو عالم بر گزیده

منور شد دو چشم ما از آن نور

نظر فرما به نور او که دیده

تمام بلبلان سرمست گشته

نسیمی از گلستانش وزیده

به ما انعام داده نعمت الله

همه عالم به نعمت پروریده

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:12 PM

 

توئی که راحت جانی و دیده را دیده

توئی که مثل جمال تو دیده نادیده

فروگرفت خیالت سواد مردم چشم

چنانکه نیست تمیز از خیال تا دیده

مرا دلیست چو آئینه روشن و صافی

نگاه کرده در آئینه و تو را دیده

ندیده دیدهٔ من در جهان به جز زویت

خوش است این نظر دیدهٔ خدا دیده

اگر چه موج محیطیم و عین دریائیم

به غیر ماست که ما را ز ما جدا دیده

به سوی مردم دیده نظر کن و بنگر

که نور دیدهٔ خود را به چشم ما دیده

هزار چشمه ز چشمم روان شود هر سو

از آنکه دیده به عین تو چشمها دیده

کسی که دیدهٔ بیگانه بین فرو بندد

هر آینه بودش دیدهٔ آشنا دیده

منم که عارف و معروف نعمت اللهم

ز لا اله گذشته بلای لا دیده

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:12 PM

ما نقش خیال تو نگاریم به دیده

کاری به جز این کار نداریم به دیده

در گوشهٔ دیده به خیال تو نشستیم

عمری به خیالت به سرآریم به دیده

جز تور خیال تو که نقش بصر ماست

در دیده خیالی ننگاریم به دیده

گر زان که ز ما بر سر کوی تو غباریست

بر خاک درت آب بیاریم به دیده

جان در تن ما عشق نهاده به امانت

گر می طلبد هان بسپاریم به دیده

هر شب من و رندی به هوای مه تابان

تا روز ستاره بشماریم به دیده

در دیدهٔ ما معنی سید بنماید

هر صورت خوبی که نگاریم به دیده

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:12 PM

 

می نگارد نگار بر دیده

می نماید چو نور در دیده

نور روئی که چشم سر بیند

دیدهٔ ما به چشم سر دیده

هر که بیند به عین ما ، ما را

صدف و بحر و هم گهر دیده

جام می هر که دیده رندانه

هست سیاح بحر و بر دیده

دیده هر ذره ای که می بیند

آفتابیست در قمر دیده

دیده دیده به نور او او را

این نظر دیده ز آن نظر دیده

هرکه او نور نعمت الله دید

جان و جانان به همدگر دیده

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:12 PM

 

دیده تا نور روی او دیده

هرچه دیده همه نکو دیده

زلف و رویش به همدگر نگرد

کفر و اسلام مو به مو دیده

چشم دریادلی است دیدهٔ ما

در نظر آب سو به سو دیده

دیدهٔ ما یکی یکی بیند

گر چه احول یکی به دو دیده

دیده در آینه نگاهی کرد

جان و جانانه روبرو دیده

چند گوئی که من نمی بینم

روشنست آفتاب کو دیده

نعمت الله نظر از او دارد

نور او را به نور او دیده

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:12 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 268

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4564619
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث