به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

شاهبازی چو نعمت الله کو

دلنوازی چو نعمت الله کو

دل خلقی تمام غارت کرد

ترکتازی چو نعمت الله کو

در همه بارگاه محمودی

یک ایازی چو نعمت الله کو

ساز عالم به ذوق خوش بنواخت

کارسازی چو نعمت الله کو

در همه کائنات گردیدیم

پاکبازی چو نعمت الله کو

رند سرمست نو نیاز بسیست

نو نیازی چو نعمت الله کو

سر نهاده به پای سید خود

سرفرازی چو نعمت الله کو

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:03 PM

 

غیر ما در بحر ما از ما مجو

عین ما می جو تو از دریا و جو

در دو عالم آن یکی را می نگر

سر آن یک پیش هر یک را مگو

آینه بردار تا بینی عیان

یار تو با تو نشسته روبرو

دست بگشا دامن خود را بگیر

هر چه می خواهی ز خود آن را بجو

موج دریائیم در بحر محیط

آبروی ما روان شد سو به سو

جام می در دور می گردد مدام

گه صراحی می نماید گه سبو

بنده و سید دو نام و یک وجود

یک حقیقت در عبارت ما و تو

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:03 PM

 

عاشق ارخواهد حدیث از عشق جانان گو بگو

بیدلی گر باز گوید قصهٔ جان گو بگو

نالهٔ دلسوز ما چون عالمی بشنیده اند

بلبل نالان رموزی در گلستان گو بگو

عاشق و مستیم و با بلقیس خود در صحبتیم

هدهد ار گوید حکایت با سلیمان گو بگو

ساقی خمخانهٔ دل ساغر می گو بیار

مطرب عشاق جان دستان مستان گو بگو

دست دل دردامن زلفش زن و ما را مپرس

مو به مو احوال این جمع پریشان گو بگو

ما مرید پیر خماریم و مست جام عشق

در حق ما هر چه گوید عقل نادان گو بگو

نعمت الله از کتاب الله گو عشری بخوان

میر مستان جهان اسرار مستان گو بگو

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:03 PM

 

چشم عالم روشن است از نور او

ناظر او نیست جز منظور او

او ظهوری کرد و ما پیدا شدیم

غیر او خود نیست این مشهور او

در ولایت ما حکومت می کنیم

حاکمیم از حکم در منشور او

ای که گوئی خواجه دستوری خوشست

من ندانم غیر او دستور او

آفتابی می کند پنهان به ابر

لاجرم پیدا بود مستور او

در دل ما عشق جانان جان ماست

جنت اعلی تو را و حور او

نعمت الله نور چشم عالم است

روشنست از دیدهٔ ما نور او

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:03 PM

 

بستیم کمر به خدمت او

رفتیم روان به حضرت او

چیزی که تو را به او رساند

آن نیست به جز محبت او

عالم چو وجود یافت از وی

مرحوم بود به رحمت او

منعم چو به نعمت خدائی

منعم باشی به نعمت او

هر بندهٔ صادقی که بینی

جان داده برای خدمت او

او داده به ما هر آنچه داریم

داریم هزار منت او

مائیم و حضور نعمت الله

خوشوقت به یمن همت او

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:03 PM

 

گوش کن تا بشنوی اسرار او

چشم بگشا و ببین انوار او

روشن است از نور رویش چشم ما

لاجرم بیند به او دیدار او

هر زمان او را بود کاری دگر

کار خود بگذار و بنگر کار او

ما خراباتی و رند و عاشقیم

اوفتاده بر در خمار او

غیر او در آتش غیرت بسوخت

کی بود با یار غار اغیار او

صورت و معنی به همدیگر نگر

هم موثر بین و هم آثار او

نعمت الله بر سر دار فنا

خوش برآید تا بود سردار او

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:00 PM

 

عالم منور است به نور حضور او

خوش روشن است دیدهٔ مردم به نور او

جام جهان نماست که داریم در نظر

در وی چو بنگریم نماید ظهور او

ما و شرابخانه و رندان باده نوش

زاهد به فکر جنت رضوان و حور او

عشق آتش خوشی است که عود دلم بسوخت

خوشبو شود دماغ جهان از بخور او

مغرور بود عقل ولی عشق چون رسید

مسکین زبون بماند نماند آن غرور او

هرکس که دل به غیر دلارام می دهد

آن از کمال نیست بود آن قصور او

سلطان به ملک و لشکر اگر شاد شد چه شد

سهل است نزد سید رندان سرور او

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:00 PM

 

چشم عالم روشن است از آفتاب روی او

هر چه می گویند مردم هست گفت و گوی او

جان چه باشد تا که باشد قیمت جانان من

هر دو عالم قیمت یک تاره ای از موی او

از عرب آمد ولی ملک عجم نیکو گرفت

شاه ترکستان شد از جان بندهٔ هندوی او

آینه با او نشسته روبرو دانی چرا

شاه دل از جان روان یک رو شده با روی او

در میان با هر یکی و در کنار هر یکی

عقل کل حیران و سرگردان شده در کوی او

مه نبینم گرنبینم نور او در روی ماه

گل نبویم گر نیابم بوی گل از بوی او

جستجوی هر کسی باشد به قدر همتش

نعمت الله روز و شب باشد به جست و جوی او

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:00 PM

 

هوای خویشتن بگذار اگر داری هوای او

غنیمت دان اگر یابی در خلوتسرای او

نخواهی دید نور او اگر دیدت همین باشد

طلب کن نور چشم از ما که تا بینی لقای او

مقام سلطنت خواهی گدای حضرت او شو

که شاه تخت ملک دل به جان باشد گدای او

اگر دار بقا خواهی سر دار فنا بگزین

فنا شو از وجود خود که تا یابی بقای او

مرا میخانه ای بخشید میر جملهٔ رندان

همیشه باد ارزانی به بنده این عطای او

دلم خلوتسرای اوست غیری در نمی گنجد

که غیر او نمی زیبد درین خلوتسرای او

چه عالی منصبی دارم که هستم بندهٔ سید

فقیر حضرت اویم غنیم از غنای او

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:00 PM

 

نوای عالمی بخشی اگر یابی نوای او

همه بر رای تو باشد اگر باشی برای او

مقام سروری جوئی سر کویش غنیمت دان

بهشت جاودان خواهی در خلوتسرای او

به جانان جان سپار ای دل که کار عاشقان اینست

هوای خویشتن بگذار اگر داری هوای او

بیا و دُردی دردش به شادی روی ما درکش

که خوش دردیست درد دل که آن باشد دوای او

گدای حضرت او شو که شاه عالمی گردی

همه باشد گدای تو اگر باشی گدای او

اگرچه مختصر باشد به نزد او همه عالم

فقیرانه فدا گردم ، فدای که ، فدای او

چو بنده هر که فانی شد حیات جاودانی یافت

همیشه زنده خواهد بود سید از بقای او

ادامه مطلب
دوشنبه 9 مرداد 1396  - 1:00 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 268

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4564233
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث