به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

شاهان جهان باشند از جان چو گدای تو

محبوب تر از جانی صد جان به فدای تو

رندان ز تو می جویند زهاد ز تو حلوا

هر کس به هوای خود مائیم و هوای تو

دل خلوت خاص تست ، بنشین تو به جای خود

والله که نخواهم داشت غیر تو به جای تو

گر دست مرا گیری من دامن تو گیرم

پائی ز تو گر یابم آیم به سرای تو

گویند که این و آن باشند برای ما

نی نی که غلط کردند هستند برای تو

جز نقش خیال تو در چشم نمی آید

هر نور که می یابم بینم به لقای تو

در دار فنا سید از عشق تو گر جان داد

جانش ز خدا جوید پیوسته بقای تو

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:47 PM

 

بیا ای راحت جانم که جان من فدای تو

سر سودائی عاشق فدای خاک پای تو

دلم خلوتسرای تست غیری در نمی گنجد

به جان تو که جان من ندارد کس به جای تو

ز خورشید جمال تو جهانی نور می یابد

تو سلطانی به حسن امروز و مه رویان گدای تو

ندارم دستت از دامن اگر سر می رود در سر

کشم بار همه عالم برای که برای تو

به عشقت گر شوم کشته حیات جاودان دارم

چه خوش باشد فنای من اگر یابم بقای تو

خیالت نقش می بندم به هر صورت که بنماید

توئی نور دو چشم من که می بینم لقای تو

محب نعمةاللهم کزو بوی تو می آید

ازآن دارم هوای او که او دارد هوای تو

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:47 PM

 

ای تاج فرق شاه فلک خاک پای تو

وی پادشاه صورت و معنی گدای تو

مقصود از آفرینش عالم توئی و بس

ای جسم و جان ، دنیی وعقبی فدای تو

آئینهٔ صفات الهی و عارفان

بینند آن صفات به نور صفای تو

خلوتسرای نقش خیال تو چشم ماست

غیر تو نیست لایق خلوتسرای تو

بیگانه از خدای نباشد به هیچ روی

هر عاشقی که هست چو ما آشنای تو

تو نور آفتاب وجودی و کاینات

مانند ذره رقص کنان در هوای تو

دل دارد از بلای تو ذوق خوشی مدام

صد جان فدای ذوق خوشی مبتلای تو

ای جان انس و جان ، دل ما جایگاه تست

هرگز نداشتیم کسی را به جای تو

روح القدس که سرور ملک ملایکست

آمد به زیر سایهٔ فر همای تو

گر هست طاعت دگری روزه و نماز

حمد خداست طاعت ما و ثنای تو

سید سریر سلطنش عرش اعظم است

تا بار یافت در حرم کبریای تو

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:47 PM

 

زهی چشمی که می بینیم دایم این لقای تو

منور کرد چشم ما همیشه آن ضیای تو

بیا ای جان و خوشدل باش اگر کشته شوی در عشق

که صد جانت دهد جانان ز بهر خونبهای تو

هوای تست در جانم که می دارد مرا زنده

که غیرتو نمی زیبد کسی دیگر به جای تو

دلم خلوتسرای تست خوش بنشین به جای خود

ندارم در همه عالم هوائی جز هوای تو

خراباتست ومن سرمست و ساقی جام می بر دست

سبوئی می کشم دائم از آن خم صفای تو

خیال زاهد رعنا هوای جنت المأوی

بهشت جاودان ما در خلوتسرای تو

دعای دولتت گفتیم و رفتیم از سر کویت

به هرجائی به صدق دل به جان گویم دعای تو

به عشقت گر شوم کشته حیات جاودان دارم

من آن دل زندهٔ عشقم که دادم جان برای تو

به هر صورت که می بینم خیالت نقش می بندم

چه نورش در نظر دارم لقای که لقای تو

ز بیگانه کجا پرسم نشان آشنا دارم

که در عالم نمی یابم به جز تو آشنای تو

به یمن دولت عشق تو سلطانی کند سید

کجا شاهی چنین باشد که باشد او گدای تو

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:47 PM

 

من عین تو و تو عین وین عینین

یک عین بود ظهور او در کونین

هر گه که دو جام پر کنند از یک می

این هر دو یکی باشد و آن یک اثنین

جامی ز شراب خانه دارد رطلی

جامی دگر از می مصفای متین

هر چند که آب را نباشد لونی

چون در دو قدح کنی نماید لونین

در شمس و قمر نگر که روشن بینی

یک نور که رو نموده اندر عنین

گر سلطنت صورت و معنی یابی

شاهی گردی چو حضرت ذوالقرنین

زاهد به هوای جنتین و سید

باشد بیدات جنتینش سجنین

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:47 PM

 

گر خبری داری از آن و از این

چشم گشا بوالعجبی را ببین

نیم تنی ملک جهان را گرفت

گشت فقیری شه روی زمین

پای نه و چرخ به زیر قدم

دست نه و ملک به زیر نگین

ملک خدا می‌دهد اینجا که راست

زهره که گوید که چنان یا چنین

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:47 PM

 

خادم او را سزد اقلیم شاهی یافتن

سلطنت از خدمت نور الهی یافتن

بندهٔ او شو اگر خواهی که گردی پادشاه

کز قبول او توانی پادشاهی یافتن

شرط جانبازان ما در عاشقی دانی که چیست

طرح کردن هرچه را از مال و جاهی یافتن

خوش بود سلطان معنی یافتن در صورتی

پادشه در جامهٔ مرد سپاهی یافتن

در ضمیر روشن می ، نور ساقی دیده ام

خوش بود در عین منهیات ناهی یافتن

ساقی سرمست دیدم صبح جام می به دست

خوش بود یاری چنین در صبحگاهی یافتن

نعمت الله گر همی خواهی بیا از ما طلب

ور ز غیر ما بخواهی آن نخواهی یافتن

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:47 PM

 

فرصت غنیمتست غنیمت رها مکن

بشنو نصیحتی و نصیحت رها مکن

رندی که از کرم به تو جام شراب داد

شکرش بگو به صدق و کریمت رها مکن

گفتی که می روم به سوی کوی می فروش

این نیتی خوش است عزیمت رها مکن

دُر یتیم اگر به کف آری نگاهدار

خوش گوهریست دُر یتیمت رها مکن

یار قدیم خویش نگه دار جاودان

با او بساز و یار قدیمت رها مکن

بنده ندیم حضرت سلطان عالمست

ای شاه روزگار ندیمت رها مکن

دریاب نعمت الله و با او دمی برآر

خوش نعمت خوشیست نعیمت رها مکن

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:47 PM

 

با همه این سخن توان گفتن

دُر معنی چنین توان سفتن

گر مجالی شود به دیده و سر

خاک درگاه او توان رفتن

بر در می فروش ای رندان

عاشقانه خوشی توان خفتن

هر چه سلطان عشق فرماید

کی تواند کسی چنان گفتن

سید از حق چو این سخن گوید

نتوان آن حدیث بنهفتتن

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:47 PM

 

ما آشنای خویشیم بیگانگی رها کن

دُردی به ذوق می نوش درد دلت دوا کن

در بحر ما قدم نه با ما دمی برآور

آب حیات ما نوش میلی به سوی ما کن

خواهی که پادشاهی یابی چو بندگانش

بر درگه کریمان در یوزه چون گدا کن

داری هوا که گردی سردار بر در او

در پای دار سر نه هم ترک دو سرا کن

هر مظهری که بینی جام جهان نمائیست

مظهر در او هویداست نظّارهٔ خدا کن

جام شراب می نوش شادی روی رندان

مستانه این چنین کار بی روی و بی ریا کن

با سید خرابات رندانه عهد بستی

مشکن تو عهد خود را آن عهد را وفا کن

ادامه مطلب
یک شنبه 8 مرداد 1396  - 6:47 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 268

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4562416
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث