سلطنت بر مزید باد مدام
به محمد و اله و سلام
سلطنت بر مزید باد مدام
به محمد و اله و سلام
سه شنبه قصد می کن با حجامت
به ریش از مرهمت مرهم همی نه
سلب و ایجاب در نمی گنجد
شیخ و محراب در نمی گنجد
سعادت همچو ماهی خوش بر آمد
درخت دولت ما در بر آمد
سر کل چون کله نهد بر سر
آن کله هم بلای دستار است
سروی است قد ما که کشیده است به بالا
خوش آب حیاتی است روان در قدم ما
سرّ دور قمر ز ما بشنو
آفتابی است در قمر پنهان
سر آبی نه سرابی طلب از خویش سر آبی
که بیابی ز سرابت سر آیی و سرابی
سخن عارفان به جان بشنو
از همه بشنو و چنان بشنو
ستر است و ستایر و ستور است
بردار حجاب اگر چه نور است